به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، چهار سال پیش زن جوانی به مأموران پلیس خبر داد از سوی مهندسی مورد تعرض قرار گرفته است. این زن به پلیس گفت مهندسی که یک شرکت بزرگ ساختمانسازی دارد او را با حرفهای دروغ به خانه کشانده و مورد آزارواذیت قرار داده است.
این زن که بهشدت گریه میکرد، گفت: مهندسی که این کار را کرد مرد میانسالی است که از من خواست تا برای گرفتن مدارکی که دستش دارم به خانهاش بروم و من هم قبول کردم اما وقتی به خانهاش رفتم من را مورد آزارواذیت قرار داد و بعد هم از خانه بیرون انداخت.
مأموران با توجه به شکایت این زن، مرد ساختمانساز را شناسایی و بازداشت کردند. مهندس میانسال ادعا کرد شاکی دروغ میگوید. این مرد گفت: شاکی نقشه کشیده و قصد دارد از من اخاذی کند.
بااینحال، زن بر شکایت خود باقی ماند تا اینکه متهم که با قرار وثیقه آزاد است روز گذشته پای میز محاکمه رفت.
زن جوان که همراه شوهر خود به دادگاه آمده بود، گفت: مهندس میانسال را چند ماه قبل از حادثه دیدم و با او آشنا شدم. او ساختمانسازی میکرد و قرار بود من برای خانههایی که میسازد طراحی کنم وقتی طرح اولیه را ارائه دادم، گفتند این طرحها به درد ما نمیخورد و حاضر نیستند با من کار کنند.
در این مدت من پیگیر پسگرفتن طرحهایی بودم که ارائه کرده بودم، اما آن را به من نمیدادند تا اینکه متهم روز حادثه با من تماس گرفت و گفت طرحها را به خانهاش برده و از من خواست برای گرفتن طرحها به آدرسی که میدهد بروم. من هم قبول کردم وقتی مقابل خانه این مرد رفتم او من را مورد آزار جنسی قرار داد و به خواهشها و التماسهایم توجهی نکرد.
با پایان گفتههای زن جوان، متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من و شاکی در شهرستانی نزدیک تهران با هم آشنا شدیم. من در آن منطقه ساختمانسازی میکردم و این زن با یکی از اعضای خانوادهاش آمده بود تا بهعنوان طراح با من کار کند. قرار شد طراحیهایش را آماده کند و اگر این طرحها مورد قبول آرشیتکت ساختمان قرار گرفت دستمزد بپردازیم. وقتی طرحها را آوردند آرشیتکت شرکت طرحها را نپسندید و گفت این طرحها به درد ما نمیخورد. زن جوان هم با دلخوری از شرکت بیرون رفت و حرفهای تندی هم به ما زد. مدتی بعد من این خانم را در دفتر خدمات الکترونیک قضائی دیدم و با گله و شکایت گفت همسرش او را ترک کرده و حاضر نیست عقدش را ثبت کند و از من خواست کمکش کنم حتی از من خواست برایش کار پیدا کنم. من هم با یکی از دوستانم که او هم شهرکسازی میکند صحبت کردم و از او خواستم تا این خانم را استخدام کند، اما وقتی زن جوان برای مصاحبه کاری رفت رد شد و بعد دوباره با من تماس گرفت و من را متهم کرد که باعث شدم استخدام نشود و فحاشی کرد.
متهم درباره روز حادثه گفت: یک روز قبل از حادثه من به همراه همسر و فرزندم به خانه پدر شاکی رفتیم. زن جوان به من گفت در تهران کاری دارد و از من خواست دو جعبه پرتقال به تهران ببرم تا او بیاید و بگیرد من هم همین کار را کردم. فردای آن روز حدود ساعت 9 شب بود که زن جوان مقابل خانه من آمد پرتقالها را گرفت و رفت. وقتی او به خانه من آمد همسرم و فرزندم هم بودند و با این زن صحبت کردند. بعد این زن خواست که به دستشویی برود و همسرم دستشویی را به او نشان داد. ما در آن زمان متوجه نشدیم که این زن لباس همسرم را که در دستشویی بود برداشته و با خود برده بعد که شکایت کرد متوجه شدیم این زن با نقشه قبلی وارد خانه من شده و لباس همسرم را با خود برده تا ادعا کند که من او را مورد تعرض قرار دادم.
در این هنگام قاضی گفت: اینکه زن جوان از تو کمک بخواهد بعد فحاشی کند یا اینکه با نقشه وارد خانهات شود بدون اینکه بداند در خانه شما و در بخش دستشویی چه چیزی وجود دارد، منطقی نیست و به نظر میرسد واقعیت را نمیگویی. بهتر است واقعیت را بگویی ضمن اینکه پزشکی قانونی اعلام کرده علاوه بر لباسی که ارائه شده دیانای شما روی بدن این زن هم وجود داشته است و زن جوان بخش دیگری از همان لباس را که ست بوده به دادگاه ارائه داده و مشخص است که لباس متعلق به این زن است.
متهم گفت: این زن با استفاده از لباس، دیانای را روی بدنش قرار داده است ضمن اینکه از یک مدل لباس که فقط یک دست تولید نمیکنند و ممکن است او بتواند شبیه این لباس را از مغازه خریداری کند.
در ادامه وکیلمدافع متهم دفاعیات خود را مطرح کرد و هیئت قضات شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران برای تصمیمگیری درباره پرونده وارد شور شدند.