قتل پسر 5ساله به‌دست نامادری

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان جوانرود استان کرمانشاه چند روز پیش از کشف جسد پسربچه‌ای مطلع شدند و با حضور در محل حادثه دیدند این کودک از بلندی سقوط کرده و جان باخته است. درحالی‌که ابتدا تصور می‌شد مرگ کودک یک حادثه است، آثار بریدگی روی دستان او نشان داد وی قربانی یک جنایت شده است.

کارآگاهان بعد از انتقال جسد کودک به پزشکی قانونی، با تحقیقاتی که انجام دادند هویت او به نام ژیار را فاش کردند و به تحقیق درباره خانواده این کودک پرداختند. آنها فهمیدند ژیار با پدر و نامادری‌اش زندگی می‌کرد. وقتی این دو نفر مورد بازجویی قرار گرفتند، ظن‌ها متوجه نامادری شد.

این زن بازداشت شد و درحالی‌که ابتدا قصد داشت واقعیت را پنهان کند در بازجویی‌های تخصصی به قتل ژیار اقرار کرد. او گفت: من سال‌ها قبل ازدواج کردم اما بنا بر دلایلی مجبور شدم از شوهرم جدا شوم. بعد از آن مجرد بودم تا اینکه یک سال پیش با پدر ژیار آشنا شدم و با او ازدواج کردم. مادر ژیار خودکشی کرده بود. ژیار نیز با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می‌کرد. وقتی من و شوهرم ازدواج کردیم خبری از پسربچه نبود و ما تنها بودیم اما او مدتی قبل برای ادامه زندگی به خانه ما آمد و این در حالی بود که من اصلا به چنین اتفاقی راضی نبودم.

متهم به قتل در ادامه اعترافاتش گفت: از وقتی ژیار به خانه ما آمده بود، شوهرم خیلی به او توجه می‌کرد و محبتش نسبت به من کم شده بود. همین باعث شد به پسربچه حسادت کنم و درنهایت تصمیم گرفتم برای حفظ زندگی خودم، کودک را به قتل برسانم. برای این کار نقشه‌ای طراحی کردم و ژیار را به باغی خلوت بردم. در آنجا دستم را جلوی دهانش گرفتم و آن‌قدر فشار دادم تا او بی‌حال شد. بعد با چاقو دستانش را بریدم. ژیار دیگر هیچ توانی نداشت و روی زمین افتاده بود. من هم او را در همان حالت نیمه‌جان رها و از باغ فرار کردم اما ساعاتی بعد تصمیم خودم را تغییر دادم.

متهم در ادامه اعترافاتش گفت: دوباره به باغ رفتم و دیدم ژیار مرده است. می‌ترسیدم دستم رو شود، به همین دلیل نقشه تازه‌ای کشیدم. جسد را به یک بلندی بردم و از آنجا به پایین پرتاب کردم تا وانمود کنم پسربچه دچار حادثه شده است. خیال می‌کردم با این کار همه سرنخ‌ها را از بین می‌برم و کسی متوجه وقوع قتل نمی‌شود. پس از آن به خانه برگشتم و در برابر شوهرم خودم را بی‌خبر از ژیار نشان دادم اما عاقبت دستگیر شدم و همه چیز رو شد.

این زن ادامه داد: من فقط می‌خواستم محبت شوهرم را جلب کنم و نمی‌خواستم حضور این بچه باعث شود باز هم در زندگی مشترک شکست بخورم اما حالا از کاری که کرده‌ام به‌شدت پشیمان هستم.

بنا بر این گزارش متهم در حال حاضر در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیقات برای روشن‌شدن ابعاد دیگر این جنایت همچنان ادامه دارد.