یار قدیمی امام(ره) هنوز در خانه اجاره‌ای زندگی می‌کند
دختر عباس شیبانی گفت: پدرم وزیر کشاورزی و چندین دور نماینده مجلس بوده ، اما هنوز در خانه اجاره‌ای زندگی می‌کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فارس، پنجمین جلسه از سلسله دیدارهای تبریک‌گویی چهل سالگی انقلاب کبیر اسلامی به یاران باوفای امام خمینی (ره) در دیدار با عباس شیبانی وزیر اسبق کشاورزی و نماینده چند دوره مجلس شورای اسلامی و دبیر اسبق شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.
این نشست با حضور سردار سرتیپ محمدرضا نقدی، معاون فرهنگی اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اعضای جنبش مردمی پاسداشت چهل سال انقلاب اسلامی تشکیل شد.
در ابتدای این دیدار سردار نقدی طی سخنانی اظهار کرد: در حالی که دشمن برنامه ریزی کرده بود تا انقلاب بیشتر از یک هفته دوام نیاورد؛ انقلاب اسلامی به چهل سالگی رسید. انقلابی که با حفظ همه اصول، چهاردهه از عمر خود را پشت سر می‌گذارد افتخاری برای ملت ایران است که توانسته اند در طول این سال‌ها مقاومت کنند و امروز به الگویی برای جهانیان مبدل شوند.
وی ادامه داد: از ابتدای امسال تا کنون جنبش مردمی پاسداشت چهل سال انقلاب اسلامی، هر هفته یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی در موضوعات مختلف ارائه کرده است و اکنون که قریب به چهل هفته را برگزار کرده است، سلسله دیدارهایی با یاران با وفای امام خمینی (ره) را تدارک دیده است.
نقدی گفت: در این دیدار خدمت شما رسیده ایم تا چهل سالگی انقلاب اسلامی را به شما تبریک بگوییم. دعا کنید نسل‌های پی در پی ایران اسلامی همین مسیری که شما رفته و خط را گم نکرده اید را حفظ کنند و پرچم را دست صاحب اصلی خود حضرت حجت ابن الحسن (عج) برسانند.
معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه در پایان اظهارات خود گفت: امروز همه ما مدیون شهدایی هستیم که در مسیر پیروزی انقلاب اسلامی مبارزه کردند، اما شیرینی جامعه اسلامی و آزادی و استقلال را نچشیدند. ما مدیون همسران انقلابیون هستیم که همه سختی‌ها و زندان‌های مردان خود را تحمل کرده، اما ذره‌ای از آرمان‌های انقلاب کوتاه نیامدند.
در ادامه این دیدار عباس شیبانی از یاران امام خمینی(ره) و پیشکسوتان عرصه مبارزه ضمن گرامیداشت چهل سالگی انقلاب و تبریک آن به مردم شریف ایران، گفت: «ان شاء الله خداوند همه را هدایت کند که خدمت گذار ملت باشند.
شیبانی در خانه اجاره‌ای زندگی می‌کند
در بخش دیگر این دیدار آزاده شیبانی دختر عباس شیبانی گفت: پدر سال‌هاست که دیگر حرف نمی‌زند و سخنی نمی‌گوید؛ مگر جمله‌های کوتاه. ایشان متولد سال ۱۳۱۰ است و قبل از انقلاب، ساواک پدرم را به خاطر فعالیت‌های انقلابی ۱۳ سال زندان انداختند، اما من یاد ندارم که در کل سال‌های پس از انقلاب اسلامی پدرم ذره‌ای از شرایط سختی که قبل از انقلاب بر او تحمیل شده بود گله کرده باشند.
وی ادامه داد: پدرم به همراه دایی ام زندانی سیاسی بودند. زمانی که بانویی انقلابی برای پیگیری اهداف انقلاب به دیدن دایی بنده می‌آمدند؛ پدرم در جریان قرار گرفت و این خانم را از طریق دایی من خواستگاری کرد. در حقیقت خواستگاری پدر من در پشت میله‌های زندان انجام شد و پدر معتقد بود که اگر با زنی ازدواج کند که شرایط فعلی را درک کند و بپذیرد؛ می‌تواند او را به کمال آرامش و آسایش برساند. خطبه عقد پدر و مادرم را نیز آیت الله طالقانی خواندند.
دختر عباس شیبانی گفت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی پدر من عضو مجلس خبرگان قانون اساسی شد و سپس عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی شد و دبیری این شورا را به عهده گرفت. بعد از آن وزیر کشاورزی شد. پدرم چند دوره نماینده مجلس نیز بوده و عضویت شورای شهر اسلامی را نیز در کارنامه خود دارد.
وی با اشاره به مسئولیت دبیری عباس شیبانی در شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: جلسات شورای انقلاب اسلامی در منزل ما برگزار می‌شد و اینجا قدمگاه شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مطهری و سایر اعضای این شورا بود. در این خانه بزرگان زیادی رفت و آمد می‌کردند و انقلاب اسلامی را هدایت و رهبری می‌کردند در واقع اینجا خانه انقلاب بود.
وی با بیان اینکه پدرم هنوز اجازه نشین است؛ گفت: اینجا منزل پدری مادر بنده بود. پس از فوت پدربزرگم به خاطر اینکه خانه، یادگار انقلاب اسلامی است و باید حفظ شود؛ وزارت ارشاد آن را خرید و تعهد داد که تازمانی که دکتر شیبانی در قید حیات هستند ایشان در این خانه اجاره نشین باشند؛ مادرم قبل از فوتشان گفته بودند که مبلغی را نیز برای اجاره بها به حساب وزارت ارشاد و گردشگری واریز می‌کنند، اما در دوره جدید وزارت ارشاد دو مرتبه برای پدر بنده حکم تخلیه آمد که این موضوع تا کنون با صحبت‌هایی حل و فصل شده است.
وی گفت: با اینکه پدرم در نهادهای مختلف حضور داشته اند؛ وزیر کشاورزی بوده و چندین دور نماینده مجلس، اما هنوز هم مستاجر است و در خانه‌ای اجاره‌ای زندگی می‌کند.
دختر عباس شیبانی در پایان اظهارات خود گفت: سبک زندگی پدر بسیار ساده و محقر است و بخش عمده اموال خانه نیز برای خود ایشان نیست. پدرم همیشه دو دست کت شلوار داشتند و اگر یکی از آن‌ها مندرس می‌شد با اصرار مادرم، پدر آن را کنار می‌گذاشت و کت شلوار جدید می‌پوشید و این تنها مورد اختلافی مادر و پدر من در طول این سال‌ها بود.
