به گزارش اقتصادآنلاین، برای اینکه عادت‌های خوب مدیریت مالی بهتر در زندگی را بیاموزید، ما در این مطلب مواردی را به شما گوشزد می کنیم:
- همه درآمدها و خرج‌های خود را به صورت روزانه یادداشت کنید. یا در اپلیکیشن‌های مخصوص مدیریت مالی، دخل و خرج روزانه خود را ثبت کنید.
- قبض‌ها و قسط وام‌های خود را به موقع و سروقت پرداخت کنید تا شامل جریمه نشوند.
- پیش از خرید کالاهایی که گارانتی دارند حتما تحقیق کنید و ببینید آیا هزینه اضافه دادن برای ضمانت‌نامه‌ی آن واقعا ارزش دارد یا خیر.
- پیش از سرمایه‌گذاری مالی حتما یک راه فرار برای خود پیدا کنید تا در صورت بروز هرگونه مشکلی از بیشتر ضرر کردن خود جلوگیری کنید.
- تصور نکنید که فعالیت‌های گذشته‌ی شما ضمانت‌کننده‌ی آینده مالیتان هستند. همیشه گوش به زنگ باشید.
- هر ماه لیست هزینه‌های خود را مرور کنید تا گزینه‌های اضافی و غیرضروری را از آن کم کنید.
- به بودجه‌بندی خود وفادار باشید. وقتی در ابتدای ماه برای خرج‌های ۳۰ روز آینده برنامه‌ریزی می‌کنید، سعی کنید تا حد امکان روی همان برنامه پیش بروید. این کار به تدریج به عادت تبدیل می‌شود و هزینه‌های اضافی زندگیتان حذف شده و پس‌نداز بیشتری خواهید داشت.
- سیگار را ترک کنید. تاکنون حساب کرده‌اید که هر ماه چقدر پول سیگار می‌دهید؟
قانون 30 روز
برای مدیریت مالی بهتر به عنوان هر فردی چه کارفرما و چه شخصی که شغلی در این جامعه دارد قانون 30 روز تمرین مفیدی خواهد بود.
این قانون در واقع یک چالش برای افرادی است که به خرید علاقه مند هستند. تصور کنید وارد مرکز خریدی می شوید و لباسی توجه تان را جلب می کند یا تمایل به خرید ماشینی دارید، کاری که باید بکنید این هست 30 روز منتظر بمانید.اگر کاغذ و مدادی همراهتان دارید نام کالا و میزان مبلغش را در آن دفتر بنویسید، اگر این طور نیست، زمانی که به خانه رسیدید آن را یادداشت کرده و در جلوی دیدتان بگذارید. 30 روز فکر کنید آیا به آن لباس یا ماشین نیاز دارید؟ در این حین مبلغی که برای خرید کالا باید بپردازید را به حساب بانکی که در آن پول هایتان را ذخیره می کنید، منتقل کنید.
در این 30 روز که تصمیم می گیرید، پس از تصمیم گیری اگر واقعا به آن کالا نیاز داشتید آن را می خرید و اگر اینطور نبود مبلغ در حساب ذخیره سازی شما باقی می ماند و برای روزهای آینده ذخیره می شود.
اهمیت شناخت علاقه شغلی
ممکن است این پرسش برای شما هم به وجود آمده باشد که آیا در آن دوران هیچ‌کس سرگرمی یا تفریحی نداشته است که بتواند در قبال آن هزینه‌ای دریافت کند؟ چرا اما عده زیادی از جمله طبقه فرهیخته رومیان، دریافت دستمزد در قبال چنین کاری را تحقیر‌آمیز می‌دانستند. در آن دوران لذت بردن از یک فعالیت و کسب درآمد از آن دو مقوله کاملا جدا به حساب می‌آمدند.
درست مانند ازدواج‌های تاریخی که طبق سنت‌ها و قوانین رخ می‌دادند. و عشق احساسی جانبی بود که می‌توانست بدون ارتباط با ازدواج میان هر دو نفری پدید بیاید. یکی از نخستین کسانی که ایده کسب درآمد از شغل مورد علاقه را رواج داد، هنرمندی ونیزی با نام تیسین بود. او هنر نقاشی خود را به یک تجارت تبدیل کرد.
چه کسی "شغل مورد علاقه" را کشف کرد؟
تیسین (1576-1487)، هنرمند ونیزی یکی از نخستین افرادی بود که توانست به این هدف دست پیدا کنه. او از یک طرف از لذت های خلاقیت در کارش بهره می برد و از سوی دیگر بسیار مشتاق بود حق الزحمه ی خوبی دریافت کند و برای این کار یک سیستم تولید انبوه کوچک ایجاد کرد. او یکی از مبتکران این ایده ی انقلابی بود که کاری(شغل) که انجام می دهی باید، مورد علاقه تو باشد و در عین حال یک منبع درآمد آبرومندانه. امروزه حاکمیت این ایده بلامنازع است و بدون آنکه متوجه باشیم این مسئله بخش عمده ای از اهداف و آرزوهای ما برای زندگی را شکل می دهد.
همان طورکه دیدیم، جهان مدرن بر اساس چشم انداز های خوش بینانه ای بنا شده که با نسخه های پیشین زندگی که بر پایه رنج بود بسیار متفاوت است. اما این ایده ها مشکلات و فجایعی نیز به بار آورده اند: بی طاقتی ، احساس تردید و دودلی شدید و اشکال جدیدی از نا امیدی. ما اساس زندگی خود را بر پایه آرزو های بلندپروازانه ای چیده ایم که مدام باعث می شود احساس کنیم کم آورده ایم.
یک نکته جالب دیگری که در این ماجرا وجود دارد آن است که ما گرایش داریم که به خودمان بگوییم راه دست یابی به این خواست ها چندان دشوار نیست و تنها کافی است به «ندای غریزه مان» گوش کنیم. یکی از نشانه های باور داشتن ما به این موضوع آن است که برای ایجاد یک رابطه یا یافتن شغل خود را چندان نیازمند تمرین و آموزش نمی دانیم در حالی که به شدت معتقد هستیم که برای یادگیری مهارت های ریاضی نیاز است که از کودکی ساعت ها آموزش ببینیم. تقریبا همه ما قبول داریم که این تصمیم ها اهمیتی بسیار و تبعات فراوانی در زندگی دارند اما تصور می کنیم که این چیزها را نه می توان آموخت و نه می توان آموزش داد بلکه معتقدیم که وقتی زمانش فرا برسد ، پاسخ درست به سادگی به ذهنمان خطور می کند و این یکی از تناقض گویی های عجیب تاریخ فکر بشر است.
امروزه موانعی که برای یافتن شغل مورد علاقه ی خود با آن روبرو هستیم دیگر فقدان آموزش یا عدم امکان اطلاع یافتن از فرصت های کاری مناسب نیست بلکه مانع اصلی این است که ما نمی توانیم تحلیل دقیقی از قابلیت هایمان داشته باشیم و برای پرورش این قابلیت ها به درستی راهنمایی نمی شویم. همین ایده آل یابِ دشوار است که امروزه آزمون های هدایت شغلی امروزه ادعا دارند که حل و فصلش کرده اند، اما بسیار با آن فاصله دارند.
معرفی کتاب شغل مورد علاقه
اگر به دنبال کتاب در مورد انتخاب شغل هستید، کتاب «شغل مورد علاقه» آلن دوباتن برای شماست. این کتاب به تاریخچه و علت شکل‌گیری چنین باوری که «ما باید شغل خود را دوست داشته باشیم» می‌پردازد. او معتقد است اینکه ما یافتن شغل مورد علاقه را به خواست قلبی خود واگذار کرده و در قبال آن هیچ آموزشی نمی‌بینیم، شیوه‌ای غلط است که به سرخوردگی می‌انجامد:
یکی از خارق‌العاده‌ترین ویژگی‌های عصر ما، که ناگفته بدیهی فرض می‌شود، این پیش‌فرض است که باید بتوانیم شغلی بیابیم که نه‌تنها برایمان قابل تحمل باشد و کفاف مخارجمان را بدهد، بلکه باید عمیقا آن را شغلی ارزشمند بدانیم.
دشواری خاص زیست مدرن این است که ما ناچاریم همزمان در پی دو خواسته بغرنج باشیم. در حالی که این دو خواسته تقریبا به هیچ وجه لزوما با یکدیگر همخوانی ندارند. بدین ترتیب ما زندگی خود را برحسب معیارهای نوین و بلندپروازانه‌ای قضاوت می‌کنیم که مدام باعث می‌شوند احساس کنیم که کم آورده‌ایم.
تاثیر خودشناسی بر افزایش درآمد
در دنیا ثروتمندان زیادی وجود دارند که با توانایی مالی خود منجر به شکوفایی استعدادها، درمان بیماری‌ها و ایجاد امکانات برای هم‌نوعان خود شده‌اند. پس پول فی‌نفسه چیز بدی نیست، بلکه رویکرد و شیوه‌ی به کار‌گیری آن، این حواشی و چهره‌ی منفی را برایش ایجاد کرده است. افزایش درآمد و ثروتمند شدن نیازمند زحمت، تلاش و فکر است. فرایند ارزشمندی که به رشد و شکوفایی استعدادهای شما در زندگی کمک می‌کند. همه‌ی ما در هر شبانه‌روز، ۲۴ ساعت در اختیار داریم پس چگونه بعضی از افراد ثروتمند می‌شوند و روز به روز افزایش درآمد چشم‌گیرتری پیدا می‌کنند؟ تفاوت‌ها در رویکرد و نوع نگاه افراد است.
چگونه در رویکردمان تفاوت ایجاد کنیم؟
- کارهایی را که دوست ندارید، ترک کنید:
اگر شغل و کار شما درآمد چندانی ندارد و متناسب با آرزوها و سبک زندگی دلخواه شما نیست، آن را ترک کنید. چه چیزی شما را مجبور می‌کند کاری را انجام بدهید که برای‌تان عذاب‌آور است؟ درست است که وضعیتِ بازارِ کار چنگی به دل نمی‌زند، اما قبول کنید تلاش و آرمان در کنار هم نتیجه‌ای شگفت‌انگیز دارند. اگر به کاری که دوست دارید مشغول شوید، درآمد و موفقیت بیشتری پیدا خواهید کرد.
- ارزش شما به پول‌تان نیست:
مسائل مالی ربطی به ارزش‌های شما ندارد. هرگز نگذارید تعداد صفرهای موجودیِ حساب بانکی‌تان دلیل شخصیت و احترام شما باشد. افزایش درآمد و ثروت، معرف و نشانه‌ی ارزش‌های شخصیتی و روحی شما نیست. در زندگی خود را به ارزش‌های محکم و مهم گره بزنید. اگر جیب‌تان خالی است، می‌تواند به دلیل شرایط یا کم‌کاری خودتان باشد، اما با کمی تلاش و پشتکار می‌توانید شرایط را بهتر کنید.
- ارزش "زمان" را بدانید:
صبح‌ها زودتر از خواب برخیزید، زمان‌بندی دقیقی برای کارهایتان داشته باشید. وقتی برنامه‌ریزی دقیقی داشته باشید چند گام از سایرین جلوتر هستید و کارهای بیشتری در طول شبانه‌روز انجام خواهید داد. کارها را از امروز به فردا نیندازید، نگویید فردا شروع می‌کنم، هنوز وقت هست و… . به خصوص در بازار رقابتی امروز فقط اگر زود بجنبید برنده خواهید بود.
- تمرین "نه" گفتن!
استیو جابز می‌گوید: «رمز موفقیت شرکت اپل در توانایی نه گفتن ما به موارد غیرضروری بوده است.» هنر نه گفتن را تمرین کنید. اگر می‌بینید زیاد کردن مسئولیت‌هایتان نقشی در افزایش درآمد شما ندارد، آنها را نپذیرید.
- بهانه‌گیری و دلیل‌تراشی را کنار بگذارید:
به جای بهانه آوردن برای درآمد اندک‌تان و دلیل تراشی‌هایی که زمین و زمان را برای بی‌پولی شما مقصر نشان می‌دهند، فقط عمل کنید. انرژی شما با منفی‌بافی و بهانه آوردن تحلیل می‌رود. تمرکز و نیروی خود را برای رسیدن به اهداف‌تان بگذارید، عزم‌تان را جزم کنید و با تلاش پیش بروید.
- نگاه‌تان را عوض کنید:
قبول است که وضعیت اقتصادی خراب است و هزار و یک مشکل دیگر وجود دارد. اما سعی کنید نگاه‌تان را تغییر بدهید. فکر نکنید قربانی هستید. اختلاف میان درآمد اندک و افزایش درآمد، در عمل کردن است. مرد عمل باشید. قطعا راهی برای پیشرفت وجود دارد. فقط باید آن را پیدا کنید.
نکاتی برای افزایش و مدیریت درآمد کارآفرینان
اگر کارآفرین هستید، باید از تمام شرایط کاری، اخبار روزانه و غیره آگاه باشید. به عنوان یک کارآفرین باید چند کار را با هم انجام بدهید؛ مخصوصا زمانی که کسب و کاری را شروع می کنید، هیچ وقت استراحت نمی کنید. حتی خیلی پیش می آید که مجبور می شوید از حساب شخصی تان پول بردارید و برای آینده شرکتی که در حال توسعه آن هستید، خرج کنید.
- آموزش ببینید؛ شما باید در مورد مدیریت امور مالی شخصی یاد بگیرید و دانش بیشتری در این باره به دست بیاورید. با این کار اعتماد به نفس بیشتری برای مدیریت درست پول دارید و اصولی یاد می گیرید که برای شرکت سپرده خاص خودش را کنار بگذارید.
- وضعیت اعتبار پولی تان را مرتب بررسی کنید؛ شما باید سابقه اعتباری تان را بدانید و همیشه آن را در ذهن داشته باشید. در واقع این فاکتور است که نشان می دهد شما در چه وضعیتی هستید و چطور پولهای تان را مدیریت می کنید. اساسا این سابقه شما است که به وام دهندگان می گوید شما چقدر ریسک پذیر هستید و بر اساس آن تصمیم گرفته می شود که به شما وام دهند یا خیر. سابقه اعتباری و یا معدل حساب تان را بالا ببرید، زیرا باعث می شود تا تصویر خوبی از شما در بانک ها ایجاد شود و در آینده می تواند شما یا کسب و کارتان را نجات دهد.
- بدهی تان را بپردازید؛ برای پرداخت بدهی هایتان در اسرع وقت هدف گذاری کنید. با تهیه یک لیست از تمام بدهی های تان شروع کنید و پیش پرداخت فعلی درآمدتان، حداقل پولی که باید ماهانه بپردازید و نرخ بهره بدهی را در نظر بگیرید.
- برای خودتان بودجه در نظر بگیرید؛ امور مالی تان را بودجه بندی کنید، این به شما کمک می کند تا درآمد و هزینه های ماهانه تان را مطابق با یک مقدار بودجه مشخص کنترل کنید، می توانید از ابزار های دیجیتال مثل اپلیکیشن ها یا اکسل برای انجام این کار استفاده کنید. مطمئن شوید که بیشتر از درآمدتان خرج نمی کنید و می توانید برای رسیدن به اهداف تان پس انداز کنید.
- نکته آخر این که به شما توصیه می کنیم تا حد امکان سعی کنید که حساب شخصی تان از حساب کاری تان جدا باشد.
