به گزارش اقتصادآنلاین، اصغر میرفردی* در شرق نوشت: مهمترین بخش از نیازهای زیستی همان نیازهای سلامت و «زیستن» است. سلامت انسان از دیرباز توسط عوامل محیطی، انسانی و... تهدید شده است. بیماریهای همهگیر از جمله آشکارترین نمونههای تهدیدکننده سلامت و زندگی انسانی است. در سدههای گذشته که دانش و فناوری پزشکی و همچنین امنیت غذایی جایگاه امروزین خود را نداشت، زندگی انسانها تحت تأثیر مخاطرات پرشمار طبیعی و غیرطبیعی بود. نه امکاناتی برای کاستن از بلایا و مخاطرات و نه دانش مدیریتی برای چگونگی مدیریت بحرانهای ناشی از آن بلایا وجود داشت.
در دهههای اخیر در پرتو دانش و فناوری روزافزون، پیچیده و کارآمد و همچنین تجربیات مدیریتی در حوزه بهداشت و سلامت، بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای پیشرفته توانستهاند از یک سو در زمینه پیشگیری گامهای خوبی بردارند و در این زمینه کارآمدی سیاستهای پیشگیرانه و همچنین سازوکارها و شیوه مدیریت خود در پیشبرد اصول پیشگیری را نشان دادهاند. از سوی دیگر، این دسته از کشورها هنگام بروز بیماریهای همهگیر در مدیریت و مهار این بیماریها و پایینآوردن تلفات احتمالی و همچنین پایش فراگیر همه بخشها بهویژه بخشهایی که بیشتر در معرض خطر هستند یا زمینهای برای گسترش بیماریها به شمار میروند، جدیت و نگاه علمی را در دستور کار قرار میدهند.
پس از پیداشدن مواردی از ابتلا به ویروس کرونا در کشور چین، کمکم در دیگر کشورها افرادی به این ویروس مبتلا شدند. کشور ما نیز از این حادثه مستثنا نبود و از چهارشنبه سیام بهمن 1398، گزارشهایی از ابتلای تعدادی از هموطنان به این ویروس منتشر شد. با گذشت چند روز هم تعداد مبتلایان و هم تعداد جانباختگان ناشی از این ویروس رو به فزونی نهاد بهگونهای که تا روز دهم اسفندماه 1398 تعداد مبتلایان در کشور به 593 نفر و تعداد فوتیهای ناشی از این بیماری به 43 نفر رسید و از روز نهم اسفند تا دهم اسفند 1398 بیش از 205 مورد افزایش ابتلا گزارش شد. هم میزان ابتلاها و فوتیها افزایش یافته و هم نرخ رشد آن سیر صعودی یافته و مسئولان وزارت بهداشت نیز نهم اسفند اعلام کرده بودند که در روزهای آینده شیوع این بیماری سیر صعودی خواهد یافت و هفته سختی پیشرو خواهد بود.
در اینجا ضرورت دارد با نگاه جامعهشناختی به مرور شیوع ویروس کرونا در کشورمان و چگونگی رویارویی با این پدیده شوم، هم از سوی مسئولان و هم از سوی مردم بپردازیم.
پایش و ارزیابی اولیه: نظر به اینکه کشور ما از یک سو، در یک چهارراه ارتباطی منطقهای قرار دارد و از سوی دیگر، ارتباط نزدیکی به لحاظ اقتصادی و سیاسی با کشور چین دارد، به گونهای که به ویژه پس از برگشت تحریمهای وضعشده توسط دولت آمریکا، چین از معدود کشورهای بزرگی است که تا اندازهای روابط تجاری خود با ایران را حفظ کرده و این کشور کانون شکلگیری و گسترش ویروس کرونا بوده است، ضرورت داشت با حساسیت لازم نسبت به پایش و ارزیابی افراد واردشده به کشور اقدام میشد و حتی به شکل تصادفی در کانونهای ورودی و مکانهای مقصد ورودیها آزمایش و نظارت جدی انجام میشد. متأسفانه به نظر میرسد در این زمینه اقدام جدی انجام نشده و اگر شده به گونه و اندازهای نبوده است که اثربخش باشد. شیوه اطلاعرسانی و حساسسازی جامعه به گونهای بود که گویی احتمال کمی از ورود چنین ویروسی به کشور وجود داشت و اینکه این ویروس، چندان خطرناک نیست و چیزی شبیه آنفلوانزای مرسوم است! چه بسا همان روزها، موارد ابتلا در کشور وجود داشته ولی ناآگاهی مبتلایان از علائم این بیماری، جدینگرفتن آن یا عوامل دیگری موجب شده از ورود بیخبرانه این میهمانِ شوم، آگاهی نیابیم.
پیشگیری و مهار بیماری: هم در علوم پزشکی و هم در آسیبشناسی اجتماعی، اهمیت و اثربخشی پیشگیری بیش از درمان و کنترل است. برای چنین پدیده خطرناکی که سرعت گسترش زیادی دارد، با توجه به نکاتی که پیشتر اشاره شد، باید بر اصول پیشگیری تأکید میشد. پیشگیری تنها دربردارنده توصیه و هشدارهای پزشکی نیست، بلکه باید به صورت عملیاتی و در امور جاری و روزمره زندگی در یک زیست بوم، اقدامات و تغییراتی برای جلوگیری از ابتلای شهروندان انجام شود. در این زمینه لازم بود محدودسازی پیوند و تعامل شهروندان با کانونهای شیوع ویروس کرونا (کشور چین) انجام میشد و پس از مشاهده و گزارش موارد ابتلا به این بیماری در کشور، برای جلوگیری از انتقال به مناطق دیگر، اصول پیشگیری و مهار شیوع و حتی قرنطینهکردن کانونهایی که ابتلا به ویروس کرونا در آنها تأیید شده بود، در دستور کار مسئولان و نهادهای گوناگون قرار میگرفت. تا هشت روز پس از اعلام نخستین موارد ابتلا به کرونا در کشور گویا برنامه جدیای برای پیشگیری ثانویه این بیماری یا همان مهار و کنترل اشاعه ویروس کرونا، این میهمان نامیمون، به مناطق دیگر وجود نداشت.
از شامگاه روز هشتم اسفند تصمیمهای ستاد ملی کرونا توسط رئیسجمهور محترم تصویب و ابلاغ شد که انتظار میرفت قاطعتر و جدیتر از این میبود. هنوز برخی از مسئولان به صراحت بحث قرنطینه مراکز و کانونهای آلوده را رد میکنند و تنها از مدیریت و محدودسازی ارتباطات سخن به میان میآورند که به نظر میرسد این رویکرد تناسبی با وضعیت و سرعت شیوع ویروس کرونا در کشور ندارد. اینکه چرا مسئولان محترم بحث قرنطینه را نمیپذیرند، روشن نیست ولی شاید یکی از دلایل توجیهی آنها جلوگیری از آسیب به امنیت روانی جامعه باشد که بدیهی است با وضعیت شیوع گسترده و روزافزون این ویروس در کشور، چنین توجیهی پذیرفتنی نیست و فقط صورتمسئله را پاک میکند و عملا ویروس کرونا در کشور جولان خواهد داد تا جایی که دیگر کار از کار بگذرد و برگشت به سیاست قرنطینه شدنی و کارساز نباشد. رویکردهای اقدام پس از وقوع، برای پیشگیری و مهار هر مسئله و آسیبی پاسخگو نیست و ضرورت دارد همواره پیش از وقوع و با نگاه احتمال وقوع برای پیشگیری و مهار اقدام کرد. روز هشتم اسفند خبری مبنی بر منع ورود چینیها به کشور در فضای مجازی منتشر شد که تنها ساعاتی پس از انتشار، مسئولان پلیس مهاجرت آن را تکذیب کردند؛ خبری که انتشارش، خوشحالی دیرهنگام و تکذیبش، حسرت و اندوه بیپایان را در پی داشت.
افزایش شمار مبتلایان از یک سو و باورها و جهتگیریهای برخی مجامع، افراد و نهادها در مخالفت با سیاست قرنطینه و محدودسازی؛ حسی جز تأسف را ایجاد نمیکند. برخی میکوشند بین ضرورت محدودسازی تجمعات و فعالیتهای جمعی در راستای جلوگیری از شیوع بیماری کرونا و باورمندی به امور معنوی نوعی تقابل و دوگانگی را ایجاد کنند؛ درصورتیکه هیچ تعارضی بین این دو وجود ندارد، زیرا این اقدامات برای سلامت انسانهاست و رعایت نظافت و بهداشت مورد تأکید دین است. از سویی نیز در دین اسلام نجات یک انسان به اندازه نجات همه انسانها ارزشمند است. اغلب روحانیون و علمای بزرگوار با استقبال از نظر کارشناسان حوزه پزشکی، رعایت این توصیهها را برای جامعه ضروری دانستهاند.
چه باید کرد؟ سوای اینکه چرا یکباره کشور درگیر چنین میزان شیوعی از ویروس کرونا شده است که خود نیاز به مجال دیگری دارد، باید در پی چارهاندیشی برای کنترل آن برآمد. در این زمینه لازم است به این نکات اهتمام داشت:
1- تقویت روح جمعی، همدلی و همدردی: همدلی و همدردی در این زمینه راهگشاست. همه باید دامنه و ژرفای خطر را دریابیم و برای زدودن آن از جامعه با خردورزی و تصمیمگیری درست، همدل و همیار یکدیگر باشیم. سرمایه اجتماعی مهمترین عامل برای قوام یک جامعه است و در این میان عواملی مانند اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی نقش سازندهای ایفا میکند. اگر به دلایل گوناگون جامعه ما با فرسایش سرمایه اجتماعی روبهرو بوده، بایسته است همگی (مردم و مسئولان) برای ترمیم چنین سرمایه بیبدیلی کوشا باشیم. ایران یک خانواده بزرگ است که برای داشتن یک زندگی امن، ایمن و سالم، هیچکدام از اعضای این خانواده بزرگ نباید و شایسته نیست که بیتوجه به سرنوشت دیگر اعضا، با ذوق و سلیقه فردی و گروهی خویش تصمیم بگیرد و رفتار کند. مردم در این میان، مهمترین نقش را برای کنترل و ریشهکنی هر بیماری واگیری دارند. خودمراقبتی سازوکاری است که در صورت پیادهسازی، به سلامت عمومی یاری میرساند. مردم در این زمینه باید به چند مورد توجه کنند:
الف- مقابله با چنین بیماریای نه با ترس، شدنی است و نه با بیتفاوتی، بلکه مراقبت آگاهانه از خود و اطرافیان و توجه به دستورات پزشکی و بهداشتی کارشناسان تخصصی این حوزه کارگشاست. همانگونه که کادر پزشکی (پزشکان، پرستاران) و دیگر کارکنان حوزه سلامت همه هم و غم خود را برای مدیریت این وضعیت و نجات هموطنان به کار بستهاند و حتی برخی از آنها جان شیرین خود را در این راه از دست دادهاند، ضرورت دارد برای برونرفت از این بحران، توصیههای آنها بهعنوان کارشناسانِ متخصص، مرجع و مبنای تصمیمها و رفتارها قرار گیرد.
ب- جدیگرفتن بیماری کرونا در این شرایط، مستلزم تنظیم برنامه زندگی متناسب با قواعد پیشگیری از شیوع آن است؛ برای نمونه اگر مدارس و دانشگاهها برای جلوگیری از شیوع بیماری تعطیل میشوند، دوره تعطیلی را باید با همان برنامه پیشگیرانه سپری کرد و نه اینکه گویی تعطیلی عادی است و برای تفریح، دور هم بودن گروهها و خانوادهها، سفر و گردشگری از آن استفاده کرد که در این صورت هم خود مردمی که این رویه را در پیش میگیرند و هم مردم ساکن در کانونهای مسیر و مقصد سفر آنها در معرض خطر شیوع بیماری قرار خواهند گرفت. متأسفانه به نظر میرسد گسیلیافتن تعداد زیادی از جمعیت تهران و برخی شهرهای مجاور به مناطق شمالی در هفته گذشته در گسترش دامنه شیوع ویروس کرونا در بخش شمالی کشور و حتی خود تهران نقش داشته است. در روزهای اخیر نیز آنگونه که خبر نیمروزی سیما نشان میداد، تعداد زیادی از هموطنان استانهای مختلف کشور راه استانهای جنوبی بهویژه هرمزگان را در پیش گرفتهاند که این وضعیت- یعنی سفر جمعی به استانهای دیگر- هم ناشی از جدینگرفتن ویروس کرونا و هم بیتوجهی بهدلیل وجودی و وجوبی تعطیلشدن مدارس و دانشگاهها بوده است.
ج- مسئولیت شهروندی ایجاب میکند هم خودمان با رعایت نکات بهداشتی، فضا را برای دیگران آلوده نکنیم و هم از خودمان و اطرافیانمان در برابر موج روزافزون ویروس کرونا مراقبت کنیم. آنگونه که کارشناسان یادآور شدهاند، چنین ویروسی حدود دو هفته دوره نهفتگی دارد و انتظار نداشته باشیم تنها در کنار انسانهایی که ظاهر بیمارگونهای دارند یا به این بیماری مبتلا هستند، از خود مراقبت کنیم. چهبسا افرادی دیگر و خود ما ناقل این ویروس باشیم، اما هنوز بیماری بروز عینی نیافته باشد.
د- نکته دیگر این است که متأسفانه چند سالی است که به جای اینکه در کوران حوادث و رخدادهای ناخوشایند، به شیوههای آگاهانه، همدردانه و متعهدانه در پی کاستن از دامنه مصائب آنها باشیم و از تجربه زیسته تلخی که در پیوند با آن حوادث داریم، به برساخت تجربه و دانش آگاهانه برای زندگی و زیست آینده خود و آیندگانمان باشیم، به شکل زنندهای برخی به ساخت جوک و... میپردازند که هیچ تناسبی با نقش انسانها برای مدیریت آگاهانه حوادث ندارد؛ ضمن اینکه چنین رویهای جامعه را از برساخت روح و اراده جمعی، تقویت همدلی و همدردی و انسجام اجتماعی دور میکند و انفعال را در بین انسانها بهعنوان کنشگران واقعی و مورد انتظار نهادینه میکند، به جای اینکه مسئولیتپذیری را تجسم بخشیده و تقویت کند.
ه- اقدام غیراخلاقی برخی سوداگران برای بهرهگیری اقتصادی از شرایط ایجادشده، تجربه تلخی بود که در این بازه زمانی شاهد آن بودیم. ضرورت دارد تا از کسانی که در شرایطی چنین سخت، از تجربه رویارویی هموطنانمان با این ویروس، کیسه سوداگری دوختهاند، فاصله بگیریم و از ابزارهای قانونی برای مقابله با آنها استفاده کنیم. چه در دوران دفاع مقدس و چه در حوادث دیگر، مردم جامعه ما همدرد یکدیگر بودهاند؛ ولی متأسفانه چنین رفتارهای غیرانسانی در کنار رفتارهای ضدفرهنگی مانند جوکسازی در مواجهه با یک خطر جمعی نشاندهنده این است که گویی عدهای از سطح رفتار مورد انتظار یعنی رفتار همدردانه به بیتفاوتی اجتماعی تنزل یافته و سپس به بیرحمی و قساوت اجتماعی سقوط کردهاند و «برق را در خرمن مردم، تماشا میکنند». با نکوهش چنین رفتارها و پیامهایی و بازنشرنکردن آنها میتوانیم به زدودن چنین رفتارهای ضدفرهنگی از جامعه کمک کنیم.
2- هماهنگی بینسازمانی و مدیریت واحد: یکی از نشانگان یک نظام اجتماعی کارآمد، داشتن هماهنگی کارکردی با وجود تمایزات ساختاری و تفکیک و تقسیم کار است. چنین رویهای به اجرای سیاستها و تصمیمات برآمده از خرد جمعی و دانش تخصصی میپردازد و خیر همگانی را پیگیری میکند. برای مدیریت، پیشگیری و مهار بیماریهای همهگیری مانند ویروس کرونا نیاز به چنین سامانه مدیریت علمی- اجرائی است که تصمیمات آن برای همه بخشها و عناصر جامعه فصلالخطاب و الزامآور باشد. متأسفانه چنین مدیریتی در کشور ما دیرهنگام ایجاد شد و با وجودی که این مدیریت با عنوان ستاد ملی مدیریت کرونا تشکیل شده است؛ ضمن اینکه هنوز خود ستاد، سیاست قاطع و فراگیری – به استثنای تعطیلی مراکز آموزشی- را برای کنترل شرایط اعلام نکرده است، عملا در چند روز گذشته برخی از نهادها و گروهها از دستورات آن پیروی نکرده و حتی در برخی موارد- آنگونه که در رسانههای اجتماعی مجازی بازتاب یافته است- در برابر برنامههای آن جبههگیری نکردهاند. این آشفتگی و تشتت در روزهای نخست، حتی در اعلام وضعیت و آمار مبتلایان و درگذشتگان ناشی از کرونا از سوی مسئولان مختلف خود را نشان داد. در این زمینه، نیاز به شفافیت و اعتمادسازی در جامعه وجود دارد تا آمارهای گوناگون موجب سردرگمی مردم درباره شیوه مدیریت این مسئله از طرف مسئولان نشود. در چنین شرایطی، حفظ سلامت عمومی باید بهعنوان اولویت نخست برنامهها و فعالیتهای نهادهای مختلف جامعه باشد و هر برنامهای که بهگونهای در این شرایط، به گسترش و شیوع بیماری کرونا منجر شده و سلامت عمومی را به خطر میاندازد، باید کنار گذاشته شوند و از تصمیمات جزیرهای و متعارض با اهداف برنامه سلامت عمومی بهشدت پرهیز کرد.
3- مسئولان و متولیان محترم امور فرهنگی، اجتماعی و مذهبی به دلیل تعامل با اقشار گوناگون اجتماعی که در آیینها و مراسمهای گوناگون شرکت میکنند، رسالت مهمی در زمینه پیشگیری و جلوگیری از شیوع بیماریها دارند. خداوند در آیه 32 سوره رعد، ارزش نجات یک انسان را برابر با نجات کل بشریت میداند. در این راستا، ضرورت دارد خود را مقید به ارزشهای الهی، برای حفظ نجات انسانها بدانیم. دراینصورت ضرورت دارد به هیچ گفتار و رفتاری که به گسترش خطر برای انسانها و سلامتشان بینجامد، دامن نزنیم و از رفتارهای احساسی به بهانه امور عقیدتی و معنوی پرهیز کنیم. اگر بپذیریم که سلامت انسانها مهمترین اولویت برای داشتن جامعه سالم و پایدار است، باید با آگاهی و عقلانیت، تمامِ هموغم خود را صرف زدودن زنگار بیماریها و ناملایمات از چهره جامعه کنیم.
4- واقعبینی، جامعنگری و عینینگری مهمترین کلیدواژگان مدیریت کارآمد مسائل اجتماعی است و برای فروکاستن دامنه بیماری ویروس کرونا و ریشهکنی آن از جامعه، آنهم در شرایطی که کشور ما با مشکلات ساختاری مانند تحریمها و مشکلات اقتصادی برآمده از آنها روبهروست، توجه علمی و عملی به این سازوکارها یک ضرورت عینی است. بیتوجهی به مسائل اجتماعی مانند بیماریهای همهگیر که شیوع یافتهاند و ملاحظهنکردن به پیامدهای این بیماریها میتواند به دامنهدارشدن آنها بینجامد؛ بهگونهایکه حتی با بسیج عمومی همه امکانات جامعه نتوان به شکل مطلوب، وضعیت جامعه را به شرایط پیش از شیوع آن بیماری برگرداند. دراینمیان، کمبود مراکز بستری و امکانات بهداشتی در برخی مناطق کمبرخوردار کشور، ضرورت واقعبینی در درک و مدیریت این پدیده خطرناک را دوچندان میکند؛ بنابراین بر همه ما لازم و ضروری است تا درباره درک مخاطرات احتمالی آن و بهکارگیری روشهای علمی برای مهار و کنترل آن اهتمام بورزیم. پایان سخن اینکه برای داشتن امنیت زیستی نیاز به سیاست زیستی علمی، کارشناسانه و کارآمد داریم و در این زمینه باید از تجربیات سازنده کشورهای موفق در این حوزهها بهره گیریم. ما در برابر نسل کنونی و آینده مسئولیت داریم و برای ایفای نقش خود باید عالمانه و آگاهانه تصمیمگیری و رفتار کنیم.
*دانشیار جامعهشناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز