به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، عملکرد ترامپ در مواجهه با کرونا، او را چه در داخل و چه در خارج کشورش با انتقادات بسیاری رو در رو کرده است. در داخل کشورش، از اقدامات دیرهنگام برای جلوگیری از شیوع کرونا، ادبیات عجیب رئیس جمهوری این کشور درباره این ویروس کشنده و... گرفته تا نسخه خطرناک اخیر او برای تزریق موادضدعفونی و قرار دادن بیماران کرونایی در برابر نور خورشید، حتی مشاوران ترامپ را نیز نگران کرد تا حدی که پیشنهاد لغو نشستهای صبحگاهی او با خبرنگاران را نیز دادند. کار به آنجا رسید که دیروز سه خبرنگار «نیویورک تایمز» در تحقیقی جامع و جالب، 260 هزار کلمه از متن نشستهای خبری کرونایی ترامپ را واکاوی کردهاند و نتایجی بهدست آوردهاند که در این شرایط حساس، خودستایی آقای رئیس جمهوری در پیشرفتها و مقصر دانستن دیگران در وقوع هر اتفاق ناگواری مانند کرونا را ثابت میکند. این بررسی همچنین نشان داد ترامپ بیش از اینکه این نشستها را فرصتی برای آگاهی دادن به مردم درباره کرونا بداند، آن را تریبون انتخاباتیاش تصور کرده تا با قهرمان جلوه دادن خود در این بحران نفسگیر آرای موافق خود را برای انتخابات 2020 بالا ببرد. او با اغراق و گاهی دروغپردازی اقدام به بزرگنمایی اقدامات خود کرده و رؤسای جمهوری قبلی بخصوص اوباما را مقصر ناکامیهای امریکا معرفی میکند و میتوان گفت به طور کلی او در هر نشست مقصری برای همه اهمال کاریها و توجیه خود دارد.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که ترامپ از فرصت بحران برای اتحاد کشورش بهره نگرفته و نشستهای طولانی صبحگاهی اش نیز تنها برای جلب نظر و حمایت مردم برای منافع خودش است و حتی به ندرت از کادر درمانی امریکا نیز قدردانی میکند.
آزمون خارجی ترامپ
به جز ناکامیهای داخلی، عملکرد ترامپ در عرصه جهانی بحران اخیر نیز موفقیت چندانی نصیبش نکرده، «جوزف نای»، نظریه پرداز برجسته امریکایی در مقاله جدید خود در «ایست ایژیا فروم» با تأیید شکست دولت ترامپ در آزمون جهانی معتقد است: در شرایطی که سیاستمداران جهان تحت تأثیر تحولات و جهانی شدن، خط مشی خود را تغییر دادهاند، اگر امریکا همچنان هژمون باقی بماند، به تنهایی قادر به دستیابی به اهداف بینالمللی اش نیست. دولت ترامپ در این آزمون شکست خورده چون سیاست امنیت ملی(و بودجه) آن متمرکز بر رقابت با قدرتهای بزرگ بویژه چین قرار دارد. همهگیری «کووید19»وابستگیهای فراملی را افزایش داد. فارغ از اثرات منفی آن بر اقتصاد جهانی، بهبود شرایط آب و هوایی و بالارفتن سطح دریاها بر زندگی مردم اثرگذار خواهد بود. اما امریکا به تنهایی از عهده مدیریت این شرایط برنمی آید و تنها بهرهگیری قدرت نرم است که میتواند باعث ارتقای ملتها شود. اگر کشورهای بزرگ مانند امریکا نتوانند در تولید نیازهای ضروری جهان پیشتاز باشند -که دولت ترامپ ضعیف عمل کرده- سوءاستفادهها افزایش و تهدیدات فراملی نیز گسترش مییابد. افزایش تعرفهها یا دیوارکشیها راهکار حل معضلات امریکا نیست بلکه آنها باید به فکر روابط بیشتر با اروپا، چین، ژاپن و حتی کشورهایی مانند استرالیا باشند. تنها در این شرایط است که قدرت، یک بازی دو سر برد برای همه میشود. به عبارت دیگر نه به قدرت صرف امریکایی و آری به قدرت در راستای دستیابی به اهداف مشترک و روابط بیشتر. گاهی اوقات تقویت قوای دیگر کشورها هم میتواند امریکا را در نیل به اهدافش کمک کند، چراکه در عصر فناوریهای پیچیده، ارتباطات گسترده تر، قدرت بیشتر میآورد. اما روش دولت امریکا در مواجهه با ویروس کرونا نشان داد که ترامپ اهداف کوتاه مدت و کاهش تعاملات داخلی با مؤسسات و اندیشکدهها و حتی منابع خارجی را دنبال میکند. بواقع میتوان گفت امریکای فعلی از نسخه قدیمی و چشمانداز بلندش فاصله گرفته است. شاید باید گریزی به تجربه گذشتگان داشته باشند. چندی قبل «هنری کیسینجر» گفته بود رهبران باید راهی را برای تعاملات پیش بگیرند که آنها را به روابط منعطف بینالمللی سوق دهد. به عبارت دیگر رهبران جهان از جمله ترامپ باید با هم بودن را بر برتر بودن ترجیح دهند.