اگر پرسیده شود که چرا معادن زغالسنگ ایران فرماندهی واحد ندارد، باید گفت که اگر منظور از فرماندهی مالکیت واحد است، طبیعی است با توجه به واگذای معادن زغالسنگ در راستای اصل 44 قانون اساسی و خصوصیسازی آنها یک بحث است و اگر منظور از فرماندهی اعمال سیاست حاکمیتی و نظارت بر تولید بر اساس استانداردهای فنی است، عدم فرماندهی واحدها موضوعیت نخواهد داشت و براساس قانون معادن وزارت صنعت، معدن و تجارت وظیفه نظارت بر حسن عملیات استخراج و فرآوری در معادن را عهدهدار است. اما تا چه انداره دولت به این صنعت ورود پیدا کرده و استراتژی جامع زغال را تهیه و تدوین کرده است؟ بدیهی است دولت در مورد زغالسنگ لازم است، استراتژی مشابهی در رابطه با توسعه معادن و صنایع معدنی کشور اعم از اکتشاف تا انتهای زنجیره تولید و فرآوری داشته باشد. چنانکه وظیفه دولت ورود در فعالیتهای معدنی اعم از انجام اکتشاف، زیرساخت توسعهیی، پژوهش و... ساخت و توسعه فناوریهای نوین و حمایت همهجانبه از بخشهای مختلف معدنی است.
در بخش اکتشافات زغالسنگ در راستای افزایش ذخایر کشور با عنایت به ضرورت نیاز به شناخت منابع و پتانسیلهای معدنی باید توسعه اکتشاف زغالسنگ نیز با توجه به اهمیت آن در صنایع فولاد و صنایع معدنی در مناطق مستعد با اولویت اکتشاف در مناطقی که احتمال اکتشاف ذخایر مناسب با استخراج مکانیزه وجود دارد، صورت گیرد. یکی از دغدغههای کنونی معادن زغالسنگ این است که قیمت زغالسنگ داخلی گرانتر از زغالسنگ خارجی است، دلیل بالا بودن هزینههای استخراج در معادن به عدم مهارت و توانایی فنی، شرایط زمینشناسی و ساختارهای پیچیده تکتونیکی معادن، تجهیزات فرسوده و قدیمی، عدم استفاده از فناوریهای نو، توجه نکردن به تولید مکانیزه و بهرهور، ضخامت کم لایههای زغالسنگ در مقایسه با سایر مناطق دنیا از مواردی است که قیمت تمام شده تولید را بالا میبرد.
بدیهی است ارتقای سطح دانش و تکنولوژی معدنکاران و کمک به حمایت از آنها برای استفاده از تجهیزات مکانیزه و بهرهوری بالا از پتانسیلهای معدنی میتواند، قیمت تمام شده را پایین و ارزش افزوده تولید را بالا ببرد. بررسی عملکرد شرکتهای زغالسنگ در حال حاضر نشان میدهد در سال گذشته (1394) از میزان 4.4میلیون تن زغالسنگ مصرفی ککسازیهای کشور تنها حدود 4.4میلیون تن توسط شرکتهای زغالسنگ داخلی تامین شده و حدود 9میلیون تن واردات زغالسنگ داشتهایم.
اما در راستای توسعه معادن کشور، توسعه اکتشاف در مناطق با پتانسیل بالا بدین نحو که در حال حاضرگستره وسیعی از مناطق معدنی کشورکه شامل ذخایر مطلوب زغالسنگی است، تحت اکتشاف قرار گرفتهاند. استفاده از تمام پتانسیلهای سرمایهیی داخل و تلاش برای جذب سرمایهگذاران خارجی در جهت بهرهبرداری بهینه از این منابع از اولویتهای اصلی ایمیدرو هستند. بدیهی است سرمایهگذاری مطلوب و استفاده از دانش و تکنولوژی بهروز دنیا میتواند، باعث بهرهبرداری بهینه از معادن و چشمانداز مثبت تامین مواد اولیه مورد نیاز صنایع مادر کشور باشد. مشکل دیگر صنعت زغال این است که شرکت ذوبآهن اصفهان بدهکار معادن زغالسنگ کشور است. شرکت ذوبآهن یکی از اصلیترین واحدهای مصرفکننده زغالسنگ تولید شده کشور یا مصرفکننده نهایی است. بدیهی است که بخش عمدهیی از بدهیها به معادن زغالسنگ کشور با ذوبآهن باشد. با این حال با توجه به سیاستهای حمایتی دولت در رابطه با معادن زغالسنگ کشور، پشتیبانی از طریق صندوقهای حمایتی معادن، ارائه تسهیلات، کمک به بخش ایمنی معادن و توسعه اکتشاف امید است با ارتقای سطح دانش فنی و جذب منابع و سرمایهها به این بخش چشمانداز خوبی در انتظار آینده زغالسنگ کشور باشد.
ایران با وجود داشتن ذخایر معدنی مناسب از ذخایر نه چندان زیاد زغالسنگ بهره برده است، همین موضوع سوالی را در ذهن تداعی میکند مبنی بر اینکه حال که ما دارای منابع انرژی نفت و گاز هستیم معدنکاری زغالسنگ صرفه اقتصادی میتواند داشته باشد؟ تجربه ثابت کرده است که منابع نفتی و پتانسیلهای آن باید به عنوان امکان و زیرساخت توسعه در بخشها باشد، داشتن اقتصادی نفتی یا تک محصولی در کشور و عدم توجه به سایر پتانسیلهای اقتصادی مشکلی است که متاسفانه باعث رکود در سایر بخشها و عدم شکوفایی و بهرهبرداری از مزیتهای آنها در اقتصاد است. در ایران ورود زغالسنگ به چرخه انرژی، با احداث شرکت ذوبآهن اصفهان و برای تامین کک مورد نیاز کوره بلند همزمان انجام شده است. بهطوری که در ابتدا صرفه اقتصادی معادن زغال در چرخه تولید فولاد مورد ارزیابی قرار میگرفت، اما پس از واگذاری شرکت ذوبآهن در راستای اجرایی کردن سیاستهای اصل چهل و چهارم قانون اساسی و عدم واگذاری معادن زغالسنگ دولتی، همچنین نبود استراتژی مدون برای حمایت هدفمند از معادن زغال بخش خصوصی، به تدریج بخش زغال کشور دچار مشکلات عدیده مالی و کیفی شد که همچنان ادامه دارد. با توجه به وضعیت خاص این بخش به لحاظ نیروی کارگری و نیاز ذوبآهن به زغال فرآوری شده، ضروری است در قالب یک استراتژی مدون و بلندمدت اقداماتی همچون حمایت موثر برای مکانیزاسیون معادل کنونی دارای پتانسیل، ایمنسازی معادن زغال حال حاضر، کاهش قیمت تمام شده معادن زغال سنتی و اعطای تسهیلات هدفمند برای نوسازی ماشینآلات ظرف مدت حداکثر یکسال صورت گیرد. با نگاهی به نوع حمایتهای کشورهای دارنده معادن زغال میتوان دریافت که تقریبا همه کشورهای مورد بررسی، برای ادامه بقای این صنعت اقدام به حمایتهای مالی از طریق اعطای وامهای کم بهره با پشتوانه دولتی، اعطای اعتبار توسط آژانسهای اعتبار صادراتی، اعطای وامهای مختلف با عاملیت بانکهای دولتی، حمایت از اکتشاف و استخراج زغالسنگ، اعطای ضمانتنامههای دولتی جهت پوشش ریسک سرمایهگذاری در صنعت زغال، تقبل هزینههای تحقیق و توسعه به کمک توانمندسازی معادن زغال، حمایت از ایجاد نیروگاههای زغالسوز، معافیتهای مالیاتی و پرداخت حق بیمه کارفرما کردهاند. تمام معادن ایران غیر از معدن پروده طبس از روشهای سنتی استخراج استفاده میکنند. برنامههای برای افزایش سطح مکانیزاسیون در معادن زغالسنگ در حال بررسی و پیشنهاد اسن تا حتیالامکان سطح مکانیزاسون این معادن بسته به شرایط معدن بهبود داده شود. موضوع دیگر نا ایمن بودن معادن زغالسنگ است که باعث شده کار در معادن زغالسنگ ایران با خطرات بسیاری مواجه شود. اما کمبود ایمنی در معادن زغال دنیا عمدتا به دلیل کمبود تجهیزات، ضعف آموزش، عدم تکنولوژی مناسب تولید و شرایط تکتونیکی حاکم در معادن و گازخیزی لایههای زغالسنگ است که باید برای جلوگیری از این خطرات احتمالی در واحدهای معدنی چارهیی کرد.