ماجرای درخواست ملاقات مشایی با مقامات آمریکایی

ایگنیشس، در 1975 تحصیلات اش را در دانشگاه کمبریچ و سپس هاروارد به پایان رساند. از 1976 در ابتدا بعنوان گزارشگر و سپس فرستاده ویژه وال استریت ژورنال در خاورمیانه به کار روزنامه نگاری پرداخت. در سال 1989 سردبیری بخش اندیشه و سپس در 1990-1992 سردبیر سرویس خارجی این روزنامه و از 1992 تا 2000 معاونت سردبیری روزنامه واشنگتن پست را بعهده داشت. از سال 2000 مدیر تحریریه روزنامه ی اینترناشنال هرالد تریبون شد. وی هم اکنون در روزنامه واشنگتن پست مشغول به کار است. ایگنیشس، چندی پیش برای نخستین بار از نامه اوباما به رهبر معظم انقلاب پرده برداشت. وی تاکنون چندین رمان و کتاب تحقیقی را منتشر کرده است. "مجموع تمام دروغ ها" عنوان یکی از کتاب های وی است که "ریدلی اسکات" آن را به فیلم تبدیل کرده است. متن کامل گفت و گوی انتخاب با ایکنیشس را در ادامه می خوانید:

اخیرا اوباما در سخنرانی بی سابقه ای اعلام کرد که در مورد حمله به ایران بلوف نمی زند! نظر شما در مورد این اظهارات چیست؟

معتقدم، اوباما از زمانی که رئیس جمهور شد، روشن کرده است که به دنبال مذاکره و حل مسالمت امیز مسئله ی هسته ای ایران است. به همین دلیل هم بود که او در سال 2009 دو نامه ی محرمانه به آیت الله خامنه ای رهبر عالی ایران ارسال نمود.البته، این تلاش ها موفق نبوده و دلایل مختلفی هم داشته است. اما اوباما هنوز هم در تلاش است. او مشخصا راه حلی صلح امیز را ترجیح می دهد. فکر می کنم زمانی که اوباما می گوید که او برای استفاده از نیروی نظامی اماده است، باید جدی گرفته شود. رئیس جمهور معمولا از این سخنان به زبان نمی اورد.

یکسال پیش، شما ادعا کردید که مشایی و قالیباف سعی در پی برقراری ارتباط و دیدار با مقامات آمریکا داشتند اما انها حاضر به دیدار نشدند، دلایل شما بر این ادعا چه بود و چرا این دیدار میسر نشد؟

عدم تمایل امریکایی ها به دیدار با مشایی به این دلیل بود که آنها نمی خواستند درگیر دعوای سیاسی در تهران بین احمدی نژاد و اصولگرایان شوند.

در واقع آن موضوع به دلیل تجریه سال 2009 در مذاکرات راکتور تحقیقاتی تهران در وین بود که پس از آنکه نماینده احمدی نژاد به نظر با معامله موافقت کرده بود، شکست خورد.

امریکا احساس می کند که مهم است با نماینده ای صحبت نند که مستقیم از طرف آیت الله خامنه ای باشد. به همین دلیل هم بود که اوباما دیدار اردوغان و رهبری ایران را فرصت مهمی برای ارتباط می دانست.

در مورد قالیباف باید بگویم که در خصوص تلاش های او در جهت دیدار با مقامات امریکایی مطلع نیستم. گزارش من در خصوص قالیباف تنها براساس حدس و گمان بود.

برخی معتقدند که که اعطای جایزه اسکار به فرهادی سیاسی بود شما چه فکر می کنید؟

فکر می کنم که اعطای اسکار به فرهادی به رسمیت شناختن صادقانه ی این موضوع بود که در واقع "جدایی" بهترین فیلم خارجی زبان بود.

اعطای جایزه تصمیمی هنری بود نه سیاسی. قبل از موفقیت در اسکار هم فکر می کردم که بهترین فیلم خارجی زبان بشود و در حقیقت یکی از بهترین فیلم هایی که سال گذشته دیدم، فیلم "جدایی" بود.

چرا پیشنهاد کردید که فرهادی به کاخ سفید دعوت شود؟

من پیشنهاد کردم که اوباما، فرهادی را به کاخ سفید دعوت کند چراکه معتقد بودم که این می تواند راهی برای اوباما باشد تا از طرف مردم امریکا بگوید که ما به فرهنگ و خلاقیت شما احترام می گذاریم. البته متاسفم که این دیدار اتفاق نیافتاد. اما هنوز هم فکر می کنم که ایده ی خوبی است.

آینده سیاسی ایران و رییس جمهورش را چگونه پیش بینی می کنید؟

سردرآوردن و دریافت انچه در فضای سیاسی ایران می گذرد برای یک "بیگانه" خیلی مشکل است. اما حدس من آن است که پس از اختلاف احمدی نژاد و روحانیون، گروه رئیس جمهور کنونی ایران دیگر نمی تواند حمایت رهبران دینی را داشته باشد.

قوی ترین کاندیدا می تواند کسی باشد که از حمایت رهبری برخوردار باشد و هم در افکار عمومی به عنوان اصلاح طلبی دیده شود که می تواند چهره ی ایران را در جهان اصلاح و به انزوای سیاسی و اقتصادی اش پایان دهد.

به نظرتان چه کسی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ایران می شود؟

من تلاش کرده ام که حدس بزنم چه کسی کاندیدا خواهد بود. لاریجانی؟ قالیباف؟ فردی دیگر. نمی دانم.