مثقال-طلا با آگاه
وی ایکس اکستریم
کیان.
x
فونیکس
تور روسیه
دیجی شهر
فلای تو دی
۱۷ / شهريور / ۱۴۰۴ ۱۳:۰۰
پوتین و سیاست ترس؛

موج گستره خودکشی‌ و پاکسازی‌ در مقامات روسیه/ چگونه جنگ اوکراین نخبگان روسیه را به وحشت انداخته است؟

موج گستره خودکشی‌ و پاکسازی‌ در مقامات روسیه/ چگونه جنگ اوکراین نخبگان روسیه را به وحشت انداخته است؟

با گذشت بیش از سه سال از جنگ اوکراین، روسیه شاهد موجی از پاکسازی، بازداشت و مرگ‌های مشکوک میان نخبگان سیاسی و اقتصادی است. هدف پوتین نه مبارزه با فساد، بلکه ایجاد فضای ترس برای کنترل کامل طبقه حاکم به نظر می‌رسد.

کد خبر: ۲۰۸۴۸۲۷
پارس نماد.

به گزارش اقتصاد آنلاین، نشریه فارن افرز در گزارشی به ترس جدید پوتین میان مقامات عالی‌رتبه روسیه پرداخته است. این نشریه در گزارش خود آورده است: مرگ رومن استاروویت، وزیر حمل‌ونقل روسیه، تنها چند ساعت پس از برکناری‌اش توسط ولادیمیر پوتین، نشانه‌ای تازه از فضای سنگین ترس در میان نخبگان این کشور بود. چند روز پیش از آن نیز آندری بادالوف، معاون شرکت نفتی ترانس‌نفت، از پنجره ساختمانی سقوط کرد؛ حادثه‌ای که به فهرست طولانی مرگ‌های مشکوک مدیران نفت و گاز از زمان آغاز جنگ اوکراین اضافه شد. به گزارش نوایا گازتا، از فوریه ۲۰۲۲ تاکنون، دست‌کم ۵۶ نفر از مقامات و تجار برجسته روسیه در شرایطی مبهم جان باخته‌اند؛ بسیاری از آنان با سقوط از پنجره.

این الگوی تکراری، تداعی‌گر سیاست‌های استالین در دهه ۱۹۳۰ است؛ زمانی که نزدیک‌ترین یارانش، همچون نیکولای بوخارین، به اتهام توطئه برکنار و سرانجام اعدام شدند. همانند آن دوران، پوتین نیز وفاداران پیشین خود را با نسلی تازه از مدیران جایگزین می‌کند؛ کسانی که تنها معیار بقایشان، وفاداری مطلق به رهبر است.

فساد یا بهانه‌ای برای کنترل نخبگان؟

با وجود آنکه کرملین اقدامات اخیر را "مبارزه با فساد" معرفی می‌کند، نشانه‌ها حاکی از آن است که هدف اصلی، جلوگیری از تهدید‌های داخلی است. در سال ۲۰۲۴، وزارت دفاع شاهد گسترده‌ترین پاکسازی‌ها بود. سرگئی شویگو، وزیر باسابقه دفاع و متحد دیرینه پوتین، از سمت خود برکنار شد و به جایگاهی تشریفاتی منتقل گردید. معاونش، تیمور ایوانوف، با حکم ۱۳ سال زندان به جرم اختلاس گسترده، نمونه‌ای بی‌سابقه از شدت عمل نظام علیه مقامات بلندپایه محسوب شد.

هم‌زمان، در مناطق مرزی، چون کورسک، بلگورود و بریانسک، مقامات متعددی به اتهام اختلاس از بودجه‌های نظامی دستگیر شدند. استاروویت، که سابقاً در کورسک فرماندار بود، پس از متهم‌شدن همکارانش به سوءاستفاده از ۱۹ میلیارد روبل (۲۵۰ میلیون دلار) در پروژه‌های دفاعی مرزی، در دایره اتهام قرار گرفت. او پیش از آنکه رسماً محاکمه شود، ترجیح داد خودکشی کند. این اقدام پیامی روشن به نخبگان روسیه داد: هیچ‌کس-even وفاداران دیرینه-در امان نیست.

ترس به‌عنوان ابزار حکمرانی؛ الیگارش‌ها و بوروکرات‌ها در تله کرملین

اگرچه بخش بزرگی از جامعه روسیه به‌دلیل سرکوب سیاسی و فضای انفعال، به نوعی با شرایط موجود کنار آمده است، اما برای الیگارش‌ها، مدیران دولتی و نخبگان سیاسی، وضعیت به کلی متفاوت است. در حالی‌که مردم عادی با انطباق و سکوت از مشکلات عبور می‌کنند، طبقه حاکم دریافته است که ثروت و جایگاهشان تنها تا زمانی پابرجاست که کرملین اجازه دهد.

کرملین در سایه نیاز شدید به منابع مالی برای ادامه جنگ، سیاست‌های مصادره و ملی‌سازی را شدت بخشیده است. نمونه شاخص آن، مصادره فرودگاه عظیم دومودِدوو در مسکو در ژوئن ۲۰۲۵ بود؛ اقدامی که به بهانه داشتن تابعیت خارجی مالکان صورت گرفت. چنین اقدامات آشکاری نشان می‌دهد که امتیازات نخبگان روسیه-از جمله مالکیت دارایی‌ها-دیگر امنیتی ندارد و هر لحظه ممکن است در دایره "منافع ملی" قربانی شود.

پیش‌تر، شبکه‌های حامی و "پاترون‌های کوچک" می‌توانستند برای زیردستان خود سپری در برابر خشم پوتین باشند. اما این سازوکار دیگر کارآمد نیست. استاروویت که تحت حمایت برادران روتنبرگ-الیگارش‌های نزدیک به پوتین-بود، نهایتاً از این حمایت بهره‌ای نبرد. بازداشت و اتهام فساد علیه وادیم موشکوویچ، میلیاردر و عضو سابق مجلس اعیان روسیه، نیز نشان داد که حتی ثروتمندترین افراد هم نمی‌توانند روی وفاداران دیرینه یا اتحادیه الیگارش‌ها حساب کنند. سکوت کامل «اتحادیه صنعتی و کارآفرینان روسیه» در برابر پرونده او، به نخبگان پیام داد: هیچ‌کس در این ساختار از دیگری دفاع نخواهد کرد.

گسترش سرکوب به عرصه سیاسی و فرهنگی

دامنه پاکسازی‌ها فقط به مقامات اقتصادی و نظامی محدود نمانده است. در اوت ۲۰۲۵، دادگاهی در یکاترینبورگ، لیودمیلا تِلِن، معاون مرکز ریاست‌جمهوری بوریس یلتسین را به‌خاطر بازنشر یک پست قدیمی در فیس‌بوک جریمه کرد؛ پستی که از ارتش روسیه انتقاد کرده بود. این نخستین‌بار بود که مقامات مستقیماً نهادی مرتبط با میراث یلتسین، اولین رئیس‌جمهور پس از جنگ سرد و شخصی که پوتین را به قدرت رساند، هدف قرار دادند.

مرکز یلتسین، که تاکنون به‌عنوان نماد لیبرالیسم محدود روسیه فعالیت می‌کرد، عملاً با فشار‌های قضایی و اداری فلج شده است. آنچه بیش از همه در این پرونده به چشم آمد، سکوت کامل مقامات بود. این سکوت، مشابه ماجرای استاروویت، پیام آشکاری دارد: هیچ‌کس حاضر به دفاع از دیگری نیست. ترس، در بالاترین سطح حاکمیت روسیه، به عاملی فراگیر و تعیین‌کننده بدل شده است.

صعود «نخبگان جنگی» و تزلزل بوروکراسی روسیه

الگوی پاکسازی‌ها در روسیه امروز نشان می‌دهد که پوتین به‌تدریج در حال جانشین‌سازی نخبگان قدیمی با نسل تازه‌ای از «وفاداران جنگی» است. این روند که با سرکوب مقامات باسابقه در وزارت دفاع و استانداری‌های مرزی آغاز شد، اکنون جای خود را به پیشرفت سریع چهره‌هایی داده است که سابقه حضور مستقیم در جنگ اوکراین دارند. دولت با تخصیص سهمیه‌های آموزشی و شغلی ویژه برای شرکت‌کنندگان جنگ و خانواده‌هایشان، زمینه ارتقای این «خندق‌سالاران» را فراهم می‌کند.

نمونه بارز، آرتِم ژوگا است؛ فردی که هیچ تجربه سیاسی یا مدیریتی نداشت، اما پس از کشته‌شدن پسرش در نبرد دونباس و نمایش وفاداری به پوتین، به سرعت به مقام نماینده تام‌الاختیار رئیس‌جمهور در منطقه اورال رسید. این انتصاب پیام روشنی به نخبگان داد: راه صعود در ساختار سیاسی روسیه نه شایستگی اداری، بلکه اثبات وفاداری مطلق به جنگ و شخص پوتین است. چنین روندی به‌طور بالقوه می‌تواند کیفیت مدیریت کشور را به‌ویژه در حوزه‌های حساس مالی، صنعتی و اجتماعی به‌شدت تضعیف کند.

تکنوکرات‌ها زیر تیغ بی‌اعتمادی

با وجود موج جایگزینی نخبگان، برخی تکنوکرات‌های کلیدی همچون الویرا نابیولینا، رئیس بانک مرکزی، و آنتون سیلوانوف، وزیر دارایی، تاکنون در سمت خود باقی مانده‌اند. نقش آنان در حفظ ثبات نسبی اقتصاد روسیه طی سه سال و نیم جنگ حیاتی بوده است؛ از جمله با اتخاذ سیاست‌های پولی سختگیرانه برای مهار تورم و مدیریت کسری بودجه. اما کارشناسان معتقدند اگر فشار‌های اقتصادی ادامه یابد، این گروه هم ممکن است قربانی شوند و جای خود را به مدیرانی کم‌تجربه و ایدئولوژیک بدهند. چنین تغییری خطر بروز بحران مالی، کسری شدید بودجه، تورم مهارنشدنی و رکود اقتصادی را افزایش می‌دهد.

هم‌اکنون نشانه‌هایی از فرسایش در سیستم دیده می‌شود: کمبود پزشک و معلم، مشکلات حمل‌ونقل عمومی، کاهش تولید کارخانه‌ها و بحران جمعیتی. ورود «نخبگان جنگی» به جایگاه‌های مدیریتی می‌تواند این روند را تشدید کند، زیرا وفاداری سیاسی در اولویت است و کارآمدی اجرایی به حاشیه رانده می‌شود.

آینده‌ای مبهم برای نظام سیاسی روسیه

تصویر کلی حاکی از آن است که ترس، دیگر تنها ابزار کنترل سیاسی نیست، بلکه به موتور اصلی بازتولید ساختار قدرت در روسیه بدل شده است. نخبگان قدیمی با تردید و هراس روزگار می‌گذرانند، در حالی‌که نسل تازه‌ای از مدیران وفادار به جنگ و شخص پوتین به‌سرعت در حال صعود هستند. این فرآیند، ضمن آنکه به پایداری کوتاه‌مدت نظام کمک می‌کند، می‌تواند در بلندمدت انسجام و کارآمدی بوروکراسی روسیه را از درون فرسوده سازد.

بسیاری از الیگارش‌ها و مدیران امیدوارند پس از پایان جنگ، فضای سیاسی ملایم‌تر شود و قوانینی، چون «عاملان خارجی» لغو گردد. اما نشانه‌های موجود-از پاکسازی‌های پی‌درپی تا مصادره دارایی‌ها و ارتقای «خندق‌سالاران» -نشان می‌دهد که پوتین هیچ تمایلی به بازگشت به وضعیت گذشته ندارد. به‌نظر می‌رسد نظام سیاسی روسیه وارد مرحله‌ای شده است که در آن، حتی وفاداری بی‌قید و شرط نیز تضمینی برای بقا نیست.

ارسال نظرات
ملی گلد.
x