سبزی میکارند آلودگی درو میکنند
از روزی که وزیر بهداشت بصراحت به رسانهها اعلام کرد هنوز هم در حاشیه تهران و البته سه استان دیگر (البرز، آذربایجان غربی و کرمانشاه)، آبیاری محصولات کشاورزی با فاضلاب انجام میشود، مدت زیادی نمیگذرد.
اتفاقی تلخ که حسن قاضیزادههاشمی آن را با صفت «خیلی بد» همراه کرد و از همه خواست بحث آبهای آلوده و آبیاری محصولات با فاضلاب را به صفر برسانند. همین موضوع بهانهای شد تا صبح یک روز زمستانی روانه جنوب تهران شویم؛ همانجایی که هنوز در دنیای آمارها، جزو 2400 هکتار زمین کشاورزی است که با فاضلاب آبیاری میشود. جایی در حاشیه بزرگراه بهشت زهرا، بعد از پل شهید صنیعخانی؛ شهرکی 15 هزار نفری به اسم رسالت. رفتیم که ببینیم فاضلاب جایی در چرخه غذایی مردم دارد یا نه! رفتیم و دیدیم که مدتهاست، ریحان، تره، چغندر و بامیه میخوریم با طعم لشآب و بوی فاضلاب.
اینجا فاضلاب خام خانگی بهمزارع میرسد
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جام جم ، خانههای بزرگ و کوچک شهرک رسالت را که پشت سر گذاشتیم، مزارع پیش رویمان قد کشیدند، وسیع و بیانتها. ما ایستادیم پشت به منطقه مسکونی و رو به زمینهایی که تازه سبز شده بودند؛ مزرعههایی که سالهاست با فاضلاب خانههای همان 15 هزار نفر سیراب میشوند؛ پسابی که از حمام و آشپزخانه تکتک خانهها راهی جوی آب کوچهها و خیابانهای محله میشود و در انتها به زمینهایی میرسد که در دلشان خیلی چیزها بار میآورند؛ از کدوسبز و چغندر و خیار گرفته تا شاهی و تره و ریحان، از گندم و ذرت گرفته تا بامیه و بادمجان و گوجهفرنگی.
پیش پایمان فاضلاب خانگی، خودش را به دیواره جوی آب میکوبید و با فشار جلو میرفت. جلو میرفت و از حاشیه زمینهایی میگذشت که میگفتند الان داخلش گندم میکارند و قبلترها سبزی. کشاورزان هرچندمتر یک بار، در دیواره سیمانی جوی آب، مسیری ساخته بودند انحرافی تا فاضلاب هروقت که آنها بخواهند به زمینهایشان راه پیدا کند.
فاضلاب اما بدون این مسیرهای انحرافی هم، راهی زمینها میشد. جایی که دیواره سیمانی جوی آب تمام میشد و تمام محتویاتش از همان جا به بعد راه به کرتبندیهای مزرعهها میبرد. رد و نشان عبور فاضلاب از روی زمینها،زبالههای ریز و درشتی بود که جابهجا دیده میشد. پلاستیکهای سیاهرنگ، تکهپارچههای کهنه و رنگ و رو رفته. بطریهای آب، سرنگهای استفاده شده و ظروف یک بار مصرف. زبالهها این طرف و آن طرف خودشان را چسبانده بودند به گلوی زمین. به جایی که آب از آن میگذشت و میرفت که بذرها را سبز کند.
فاضلاب از سبزیکاریها به مزارع گندم رسید
روی کرتبندیهای خیس زمینها که پا گذاشتیم، شاهد آبیاری مزارع با فاضلاب هم از راه رسید؛ رد باریکی از همان فاضلاب آلوده به ویروس و باکتری و انگل، خودش را رسانده بود تا همانجا، تا ریشه گندمهایی نارس که سرسختانه میخواستند سوز سرمای زمستان را تا بهار دوام بیاورند، تا خوشههای طلاییشان برق بزند زیر نور خورشید. گندمهایی که شده بودند سپر بلای مزرعهدارها. بهانهای برای آنها که میخواستند همچنان به کشت و زراعتشان با فاضلاب ادامه بدهند.
بهانه این تغییر کشت را از زبان دبیرکل کانون محیط زیست تهران و یکی از اعضای شورایاری محله رسالت شنیدیم. وقتی که پوریا گلمحمدی به ما گفت: تعدادی از این مزارع فقط به خاطر حاشیههای بحث آبیاری با فاضلاب، نوع محصولشان را از سبزیجات و صیفیجات به گندم و ذرت تغییر دادهاند. اما چه فرقی میکند، آلودگی مگر به گندم و ذرت نفوذ نمیکند؟! مگر همین گندم و ذرت مستقیم یا غیرمستقیم خوراک ما انسانها نمیشود؟!
روی صحبت گلمحمدی اینجا با مزرعهدارانی بود که مدعی بودند محصولشان را به گاوداریها میفروشند! کامل کردن چرخه آلودگی کار سختی نبود، وقتی ذرت و گندم آلوده خوراک گاوها میشدند و گاوها و محصولات مختلفشان خوراک انسانها.
دبیرکل کانون محیط زیست تهران در ادامه روی آلودگی بیش از اندازه این فاضلاب خام دست گذاشت و گفت: همانطور که مشاهده کردید از جایی که خانههای شهرک تمام میشوند تا نزدیکی بهشت زهرا، در ابعاد بسیار وسیعی زمینهای کشاورزی قرار گرفته، که به خاطر شیبی که در این منطقه وجود دارد فاضلاب خام حدود 3000خانواده بجز توالتها، به سمت این زمینها سرازیر میشود، به اینها اگر پساب حاصل از فعالیتهای اقتصادی مانند آبکاری، نقاشی، صافکاری مغازهها و کارگاههای صنعتی را هم اضافه کنیم، میبینیم که چقدر منبع آلودگی در این منطقه زیاد است.
گلمحمدی روزی را به یاد آورد که از دل همین زمینهای کشاورزی، چغندر گندیده از زیر خاک بیرون کشیدهاند و همینجا بود که گفت: آلودگی در بطن این محصولات کشاورزی نفوذ کرده، حالا در ظاهر یکی خودش را نشان میدهد اما در دیگری نه. ولی این دلیل نمیشود که آلوده نباشد.
نوبت پاسخگویی مسئولان
حرف مردم را که شنیدیم، رد فاضلاب را روی زمینها با چشمان خودمان که دیدیم، تلفن را برداشتیم و برای تکمیل گزارش با مسئولان مربوط تماس گرفتیم. خسرو صادق نیت رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، اولین مسئولی بود که مخاطب ما شد و به ما گفت: مدیریت بحث فاضلاب به عهده وزارت نیرو و اداره آب و فاضلاب است. در مرحله بعدی نظارت برعملکرد کشاورزان و اینکه محصولات سالمی توسط آنها تهیه شود چه از نظر بذر، چه استفاده از سموم و کود و ...و چه نوع آبیاری، به عهده وزارت کشاورزی است. پس این دو سازمان مسئولیت مستقیم در رسیدگی به این مشکل را به عهده دارند.
وی درباره مسئولیت وزارت بهداشت در این زمینه گفت: وزارت بهداشت به عنوان ناظر برحسن انجام این کار در کنار این نهادها حضور دارد. اما به طور خاص در مورد آبیاری با فاضلاب، بازرسان بهداشت محیط ما اگر تخلفی گزارش شود یا تخلفی مشاهده شود با موضوع برخورد و پیگیری میکنند.
رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت ادامه داد: با وجود نظارت بازرسان ما اما بازهم عدهای دور از چشم بازرسها به تخلف شان ادامه میدهند. با این حال طی سال گذشته، برخوردی جدی تر با این افراد صورت گرفت و تعدادی از کشاورزان خاطی به مراجع قضایی معرفی و محصولاتشان امحا شد. پیمان قربانی، شهردار منطقه 19مسئول دیگری بود که مخاطب ما قرار گرفت؛ مسئولی که شهرک رسالت با همه مشکلات ریز و درشتش در محدوده ناحیه 5 منطقه اش قرار گرفته است. او به ما گفت: بحث فاضلاب به لحاظ ساختاری و اجرایی زیر نظر شهرداری نیست و اداره آب و فاضلاب تهران مسئول رسیدگی به بحث جمعآوری پساب و فاضلاب است. شهردار منطقه 19 با این حال گفت: اگر اداره آب و فاضلاب تهران از ما برای ساماندهی فاضلاب این منطقه که راهی زمینهای کشاورزی میشود کمکی بخواهد دریغ نمیکنیم، اما رسیدگی به این موضوع، جزو مسئولیتهای مستقیم شهرداری نیست. ما همانجا با وزارت جهاد کشاورزی تماس گرفتیم اما تلاشمان برای گفتوگو با یکی از مسئولان این نهاد بینتیجه ماند. شرکت آب و فاضلاب استان تهران هم مشکل آبیاری سبزیجات با فاضلاب را به خاطر محدوده جغرافیایی شهرک رسالت به شرکت آب و فاضلاب روستایی استان تهران حواله کرد و از این نهاد نیز مسئولی پاسخگوی ما نبود. در نهایت شهرک رسالت را درحالی ترک کردیم که به نظر میرسید حفظ سلامت مردم، در انتهای فهرست وظایف تعریف شده مسئولان در نهادهای مختلف قرار دارد.
مردم چه میگفتند؟
در حاشیه زمینهای کشاورزی دیوار به دیوار خانههای جنوبی شهرک رسالت، پای صحبتهای چند نفر از قدیمیهای محله هم نشستیم. پای حرفهای آقای رضایی و خانم جعفری که از 30 سال پیش تا امروز، شاهدان زنده آبیاری سبزیکاریها و زمینهای کشاورزی با فاضلابی هستند که از خانههای آنها و بقیه اهالی محل راهی این ناحیه میشود. آنها را وقتی دیدیم که سرکوچه شهیدرنجکش ایستاده بودیم و به حجم زیاد زبالههایی نگاه میکردیم که دور تا دور زمینهای کشاورزی کمربندی کشیده بودند قطور. خانم جعفری همانجا جلوتر آمد و گفت: اینجا کاهو میکارند، چغندر میکارند، سبزی میکارند و همه را هم با همین آبی که در جویها روان است، آبیاری میکنند. جلوی چشم ما... ما که خودمان از این سبزیها نمیخریم، اما معلوم نیست سبزیجاتی را که وانتی اینجا میآورد و میفروشد از کجا آمده ... کاش یکی به این وضع رسیدگی کند.
گلمحمدی، دبیر کانونهای محیط زیست استان تهران، همینجا دنبال حرفهای هم محلهای اش را گرفت و گفت: برای این که این فاضلاب راهی زمینهای زراعی نشود، باید سیستم فاضلاب شهری این منطقه سروسامان پیدا کند، وگرنه تا وقتی که مسیر فاضلاب به این سمت است و جز اینجا راهی ندارد، پسابهای خانگی به خورد همین زمینها میرود. این هم وظیفهای است که هم به عهده وزارت بهداشت است، هم شهرداری، هم آب و فاضلاب و هم محیط زیست.