رژه سیاه نفتکش ها در تهران
رد سیاه روی زمین را با چشم دنبال میکنی تا به نفتکشهای پارکشده در استراحتگاه مخازن سوخت برسی. تندی بوی بنزین و گازوییل در هوا پخش است و صدای کامیونهای حمل سوخت که سربالایی تند را به سمت محوطه استقرار استوانههای بزرگ سفید میپیچند، میشنوی.
منطقه شمالغربی تهران، از میدان شهران تا انتهای بلوار اختصاصی نفت یا بلوار شهران را که از میان باغها و آپارتمانها طی کنی، همین منظره را خواهی دید، گردش به راست یعنی رسیدن به شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران و گردش به چپ و ادامه راه به سمت شمال یعنی دیدن باغ تالارها، باغچهها و مجموعه تفریحی کوهسار.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند ، مردم آدرس را غلط ندادهاند. اینجا همان جایی است که ٨٠ تا ٩٠ کامیون با ظرفیت ٣٠هزار لیتر که بهطور تقریبی ٢٤٠ تا ٢٧٠هزار لیتر بنزین و گازوییل را روزانه از این مخازن به مناطق غربی و شمالی شهر جابهجا میکنند. تا ٢٠سال قبل منطقه به این شدت مسکونی نبوده، اما حالا خانهها کم مانده تا به دل رشتهکوههای البرز برسند و به همین دلیل هم تردد زیاده از حد خودروهای بزرگ مردم منطقه را دچار مشکل کرده است.
«هوا همیشه بوی بنزین میدهد. جرأت نداریم پنجرهها را باز کنیم. صبحها با صدای بوق کامیونها از خواب بیدار میشویم. بچهها هم اگر بخواهند به مدرسه بروند، حتما باید کسی همراهشان باشد». «مهران» دستش را جلوی آفتاب گرفته و بدون وقفه حرف میزند: «از سهسال قبل که یکی از همین کامیونهای حمل سوخت در فلکه دوم شهران ترمز خالی کرد و کل محل از گازوییل پر شد، همه میترسند بچهها را به خیابان بفرستند تا دوباره خاطره آن روز سرد و پرترافیک برایشان تکرار شود.» گوشه میدان را با دست نشان میدهد: «آنوقتها به جای این ساختمان نیمهکاره یک پارک آنجا بود، اما وقتی بنزین کامیون پای درختها ریخته شد، همه خشک شدند، بعد یک روز متوجه شدیم که دارند برای ساختوساز گودبرداری میکنند.»
بیشتر از ٥٠سال قبل زمانی که شهران منطقه مسکونی نبود، شعبه غرب مخابرات سوخت تهران در این محل جانمایی شد و حتی یک بلوار اختصاصی هم برای تردد خودورهای حمل سوخت درنظر گرفته شد اما از اوایل دهه ٠ کمکم نشانههای ساختوساز در این منطقه از تهران به وجود آمد و درچند دوره زمانی سالهای ٥٨ تا ٦٦ و ٦٦ تا ٧٣ دچار تغییرات اساسی شد که در سالهای گذشته هم این روند ادامه یافت. حالا نتیجه اختلاط منطقه مسکونی با محل مخازن سوخت خطراتی به وجود آورده که سلامت ساکنان محل را تهدید میکند. «امیر قاسمی»، دبیر شورایاری منطقه ٥ تهران هم که درسال ٩٤ این مسأله را در صحن شورای شهر مطرح کرده، دراینباره میگوید: «بیشتر از ٨سال است که مشکل را با شرکت پخش فرآوردههای نفتی مطرح کردیم، اما فایدهای نداشته است.»
حضور نفتکشها در منطقهای که از انتهای بلوار شهران آغاز میشود و تا بالای سر بزرگراه شهید باکری ادامه دارد باعث نگرانی مردم این مناطق شده است و قاسمی هم این نگرانیها را اینطور بیان میکند: «جز واژگونی کامیونها که تا بهحال چندینبار اتفاق افتاده، اگر روزی زلزله یا سیلی در تهران رخ دهد، خطر انفجار این مخازن نفتی، شهر تهران و بهویژه ساکنان غرب تهران را تهدید میکند.» اگرچه گفته میشود که انتهای لولههای انتقال سوخت به شکل طراحی شده و احتمال شکستگی آن کم است، اما سال ٨٢ درپی برخورد یک لودر به لوله انتقالدهنده بنزین از پالایشگاه نفت تهران به انبار نفت شهران، بخشی از لوله آسیب دید و بنزین با شدت و تا ارتفاع حدود ٢٥متر فوران کرد.
فارغ از این مسأله، واژگونی کامیونها هم در محل مشکلی است که در سالهای گذشته بارها تکرار شده؛ مثلا سال ٨٧ بود که تانکر ٣٠هزار لیتری بنزین در بلوار شهران واژگون شد که سوخت آن درحوالی منازل مسکونی تخلیه شد. ٢٩ فروردین سال ٨٥ و اسفند سال ٨٥ نیز دو حادثه مشابه در انتهای کوی شهران، بالاتر از مجتمع کوهپایه و دیگری در نزدیکی شهرزیبا رخ داده بود و از آن به بعد بود که حساسیتهای محلی نسبت به این قضیه بیشتر شد، ضمن اینکه آبان سال ٩٣ هم یک تانکر ٣٢هزار لیتری بنزین در برخورد با گاردریل در بزرگراه شهید باکری واژگون شد. اکنون حدود ٨٠ تا ٩٠ کامیون برای جابهجایی سوخت مناطق غرب تهران دراین محدوده فعالیت میکنند و یکی از مهمترین شیفتهای کاری آنها به علت مشکل تردد درطول روز، شب تا صبح است. رانندگان این کامیونها حدود ٣ماه قبل در انتقاد به شیفت شب به شرکت نفت نامه نوشتهاند تا فکری به حال شیفت شب کنند اما هیچ ترتیب اثری به آن داده نشده است.
مرتضی طلایی، نایبرئیس شورای شهر تهران نیز دوهفته قبل مشکلات ایجادشده در این محل به واسطه تردد کامیونها را در صحن شورا تذکر داد؛ اگرچه قبلا هم این مسأله در شورای سوم مطرح شده است. حالا او در اینباره میگوید: «زمانی که این مخازن در غرب تهران ایجاد شده، این مناطق خالی از سکنه بوده اما اکنون به هر دلیلی تمام منطقه مملو از سکنه شده و تردد کامیونها در این محور یکی از زمینههای وقوع حوادث غیر مترقبه است که به صورت بالقوه وجود دارد و تاکنون هم چندینبار این کامیونها چپ کرده و سوختشان در منطقه جاری شده است. اکنون لازم است تا شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی برای جابهجایی این مخازن فکری کند، چون مسأله دیگر با زندگی روزمره مردم سروکار دارد. بنابراین تا پیش از این که اتفاق جبرانناپذیری در منطقه رخ دهد، باید تمهیدات لازم برای جابهجایی در درازمدت انجام شود اما تا آن زمان نیز میتوان مسیر تردد این کامیونها را از معابر اصلی به فرعی تغییر داد.»
افزایش خطر واژگونی نفتکشها در فصل زمستان موضوع دیگری است که طلایی هم آن را مطرح میکند: « اگر یکی از کامیونها در زمستان بر اثر لغزندگی چپ کند و آتش بگیرد، حتما اتفاق ناگواری رخ میدهد. البته برای این که بدانیم برای رفع این خطرات و استاندارد کردن مخازن چه اقدامی باید انجام داد، نیاز به بررسیهای کارشناسی دارد. این که مخازن به محور ساوه، کرج و جاده قدیم انتقال یابد، باز هم نیاز به کار تخصصی دارد، البته تا جایی که شواهد نشان میدهد در محور کرج زمین مناسبی برای این کار وجود ندارد اما شاید در جاده قدیم و حوالی ساوه بشود، زمینی را تعیین کرد. نکته دیگر همزمان تردد این کامیونهاست که اگر بخواهند روز تردد کنند، ترافیک درون شهر بیشتر میشود. بنابراین شبها کار میکنند و مردم مجبورند صدای نعره این تریلرها را درطول شب تحمل کنند.» حالا آنطور که رئیس پلیس سابق تهران میگوید: «تذکری که در صحن شورا در اینباره داده، قرار است در غالب یک مکاتبه به مسئولان شرکت فرآوردههای نفتی منتقل شود.»
البته انتقال بیش از ١٥ مخزن سوخت که هرکدام نزدیک به ٢٠میلیون لیتر سوخت را در خود جای میدهد، به این سادگیها هم نیست؛ چراکه ساخت مخازن سوخت نیاز به هزینههای میلیاردی دارد؛ ضمن اینکه شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی یک دستگاه اجرایی است و تا قبل از تصمیم دستگاههای بالادستی اجازهای برای تغییر مکان ندارد. «داوود عربعلی»، سخنگوی شرکت پخش فرآوردههای نفتی ایران در اینباره میگوید: «مقامات ارشد وزارت نفت باید این موارد را به شکل دستورالعمل به آنها ابلاغ کنند تا به آن عمل شود اما تا حالا هیچ ابلاغیهای در این زمینه به شرکت ملی پخش ارجاع نشده، اگرچه مذاکراتی درجریان بوده است.»
او البته ماجرا را با پیشزمینه ٥٠ساله آن توضیح میدهد: «زمان ساخت مخازن هیچ منطقه مسکونی در محلات شهران وجود نداشت. شهرداری برای ساختوساز در این منطقه مجوز داده است، درحالی که همان زمان مجموعه فنی مرتبط مدیریت شهری باید پیشبینیهای لازم در اینباره را انجام میداد. اکنون هزینهای مضاعف به دلیل اینکه یکسری از موارد در ساخت مجتمعهای مسکونی منطقه رعایت نشده است، به سیستم تحمیل خواهد شد. با وجود این اگر تصمیم مدیران انتقال مخازن باشد، ما هم به این سمت میرویم که مقدمات آن را فراهم کنیم.»
اکنون در تهران سه انبار ری، شرق و شمال غرب وجود دارد تا سوخت مناطق مختلف پایتخت را با صرف کمترین مسافت تأمین کنند و تعداد ترددهای شهری هم کاهش یابد البته انبار ری مخازن اصلی سوخت است که بنزین و گازوییل منطقه شرق و غرب از آن منتقل می شود. به اعتقاد این مقام مسئول در شرکت نفت «اگر انبار سوخت دورتر از شهر قرار گیرد، به همان نسبت مصرف انرژی بیشتر و ترددها نیز بیشتر خواهد شد. درواقع وجود سه انبار سوخت در سه نقطه مختلف پایتخت برای تسهیل مسافت سوخترسانی به جایگاهها درنظر گرفته شده است تا میزان ترددها در شهر کاهش یابد.» البته نایبرئیس شورای شهر تهران این گفته را عامیانه میداند: «مگر در دنیا برای سوخترسانی به جایگاهها چه میکنند؟ ما هم باید شیوههای استاندارد در اینباره را استفاده کنیم. اگر استانداردهای جهانی درباره مخازن سوخت وجود دارد، شرکت ملی پخش هم باید براساس آن اعلام کند که آیا وجود تانکرها در مناطق مسکونی اشکالی دارد یا نه؟»
با این تفاسیر لازم است تا کمیتههای تخصصی متشکل از مسئولان شهری، وزارت نفت و شورای شهر تشکیل شود تا در اینباره تصمیمگیری شود. البته پیش از این «مهدی چمران»، رئیس شورای شهر نسبت به لزوم جابهجایی این مخازن تأکید کرده و گفته بود: «در زمان آقای مهندس نعمتزاده شورا به جد خواستار جابهجایی این منبع سوخت بود، زیرا این جایگاه روی گسل زلزله نیز قرار دارد و بسیار خطرناک است. قرار بود این مجموعه به بخشی از کرج منتقل شود، در این رابطه دو نامه به آقای زنگنه وزیر نفت نیز نوشتم و اعلام کردم که تداوم حضور این مجموعه در منطقه شهران بسیار خطرناک است.»