سوپراستاری که فقیر شد!
کمتر از یک ماه مانده به تحویل سال نو و در حالی که بسیاری از علاقمندان "کلاه قرمزی و پسرخاله" منتظر تماشای سری جدید این مجموعه بودند انتشار خبر احتمال توقف تولید و عدم پخش آن در تعطیلات نوروز 92 آن هم به دلیل مشکلات مالی واقعاً دور از انتظار بود.
اغراق نیست اگر بگوییم یکی از خاطرات مشترک نوروزی در یکی دو سال اخیر دورهمنشینی کودکان و بزرگان پای برنامه تلویزیونی "کلاه قرمزی و پسرخاله" بودهاست. خاطره لذتبخشی که ماحصل خلاقیت زوج ایرج طهماسب و حمید جبلی و نیز سادگی شیرین کاراکترهای خلق شده توسط این دو است. کلاه قرمزی با همراهی پسرخاله، پسر عمهزا، فامیل دور، ببعی و این اواخر جیگر و آقای همساده، پای ثابت سرگرمیهای روزانه مخاطبان رسانه ملی در تعطیلات نوروز شدهاند و این زمانی بر همه ثابت شد که نظرسنجیهای رسمی سازمان صداوسیما نشان داد این عروسکهای ابری، گوی سبقت را از تمام تولیدات نوروزی سیما حتی سریالهای ویژه شبکههای مختلف با حضور بازیگران سرشناس سیما و سینما، نیز ربودهاند. نوروز92؛ رسیدن یا نرسیدن! حالا و در آستانه چهارمین نوروزی که مخاطبان انتظار تجدید دیدار با کلاه قرمزی و دوستانش را دارند، خبر رسیدهاست که احتمالاً به دلیل مشکلات مالی این تجدید دیدار منتفی خواهد شد! خبر اولین بار به نقل از مجید مدرسی در مقام تهیهکننده این مجموعه رسانهای شد و ساعتی بعد با توضیخات مدیر گروه کودک شبکه دو مشخص شد که هنوز هیچ چیز در این زمینه قطعی نیست و باید منتظر تصمیمگیریهای بعدی ماند. با وجود این توضیح اما به همان میزان که احتمال رفع مشکلات مالی و اتمام به موقع پروژه برای پخش در ایام نوروز وجود دارد گویا تعطیلی کار هم بهطور کامل منتفی نشدهاست. اتفاقی که در صورت وقوع آن، یکی از اصلیترین برگ برندههای سیما در جذب مخاطبان نوروزی خواهد سوخت. پولسازترین کاراکتر تاریخ سینمای ایران اجازه دهید کمی به عقب بازگردیم تا شاید با مرور کارنامه کاری کلاه قرمزی در چند سال اخیر و نیز دخل و خرج تولیدکنندگان این مجموعه راحتتر بتوانیم درباره شرایط امروز آن قضاوت کنیم. یکی از تازهترین توفیقات این عروسک دوستداشتنی در همین سال جاری و در گیشه سینماها به ثبت رسید. فیلم سینمایی "کلاه قرمزی و بچه ننه" به کارگردانی ایرج طهماسب توانست در رقابت با فیلمهای گیشهپسندی که با بهرهگیری از ستارههای بفروش تولید و اکران شده بودند، عنوان پرفروشترین فیلم سال را از آن خود کند. این فروش با رقمی بالغ بر 5 میلیارد تومان البته شاید در مختصات امروز سینمای ایران رقمی قابل تأمل بود اما بد نیست بدانید در کارنامه کلاه قرمزی و پسرخاله رقم چشمگیری نیست. زوجی که عنوان پولسازترین کاراکترهای تاریخ سینمای ایران را از آن خود کردهاند، دو دهه پیش با اولین حضورشان بر پرده سینما تعداد مخاطبانی را به سالنها کشاندند که اگر همان تعداد امروز برای تماشای فیلم جدید این دو دست در جیب میکردند و به سینما میآمدند فروش گیشه آن به رقمی نزدیک به 19 میلیارد تومان میرسید! درآمد؛ ساعتی 200 هزارتومان! چندی قبل هفتهنامه "همشهری جوان" در گزارشی خواندنی درباره توفیقات این زوج عروسکی با ضرب و تقسیم دخل و خرجشان به این برآورد رسیده بود که ظرف دو دهه اخیر، این دو عروسک مجموعا بیش از 31 میلیارد تومان و روزانه نزدیک به 4 میلیون و هشتصد هزار تومان درآمد ناخالص داشته است؛ یعنی کمی کمتر از ساعتی 200 هزار تومان! هرچند باید پذیرفت چنین رقمی با کمی اغماض قابل قبول است اما نمیتوان پولسازی معجزهگون این عروسکهای ابری را در دو دهه اخیر کتمان کرد. همین پشتوانه هم صداوسیما را مجاب کرد تا در نوروز 88 باردیگر این مولودهای مبارک خود را روانه آنتن کند و طبق شنیدهها برای آن قرارداد دقیقهای یک میلیون و 200 هزار تومان منعقد کند. رقمی که بواسطه استقبال قابل توجه مخاطبان رسانه ملی سال بعد به دقیقهای یک میلیون و 400 هزار تومان افزایش یافت. اگر همین افزایش دویست هزار تومانی را برای نوروز 91 هم در نظر بگیریم و متوسط هر برنامه را 45 دقیقه و تعداد قسمتهای هر سال را 13 قسمت فرض کنیم، طی سالهای مذکور کلاه قرمزی بیش از 7 میلیارد و 300 میلیون از تلویزیون دستمزد گرفتهاست! چشمپوشی از یک برند!؟ همین اقبال در تلویزیون سبب شد که خالقان کلاه قرمزی بار دیگر هوس پرده سینما کنند و "کلاه قرمزی و بچه ننه" را برای اکران سال 91 مقابل دوربین ببرند. کلاه قرمزی با فروش بیش از 5 میلیارد تومانی در سالی که سینما دوران رکود بیسابقهای را تجربه میکند ثابت کرد که این عروسک محبوب در آستانه 20 سالگی هنوز از رمق نیافتاده و هواداران خاص خود را دارد. هوادارانی که معلوم نیست در نوروز 92 فرصت تجدید دیدار با کلاه قرمزی و دوستانش نصیبشان شود. با تمام آنچه در این گزارش به آن اشاره شد فکر میکنید میتوان پذیرفت مشکل مالی تولیدکنندگان این مجموعه تا آن حد جدی است که سازمان صداوسیما توانایی رفع آن را نداشته و احتمالاً ناگزیر شده از این برگبرنده که دیگر تبدیل به یک "برند" شده چشمپوشی کند!؟ آیا فقر دامن سوپراستار میلیاردر سینما و تلویزیون را هم خواهد گرفت؟