چگونه آینده بهای طلا را پیشبینی کنیم؟
در پیشبینی بهای آینده طلا، باید تمایز قطعی میان معاملهگران آتی و فیزیکی قائل شد. هرچند هر دوی این گروه در دسته فعالان بازار طلا هستند، اساس روند بازار برای هر دوی آنها یکسان نیست.
آنچه این روزها به کار معاملهگران فیزیکی میآید، سرعت عمل در معاملات و فرصتطلبی است و آنچه باید مد نظر معاملهگران آتی باشد، تحلیل روند بازار و رجوع به نمودارهای تحلیل تکنیکال است. اساساً باید میان معاملهگران طلا تفاوت و تمایز قایل شد، آن دسته از معاملهگرانی که به خریداران فیزیکی معروفند و آن دسته که به نام معاملهگران آتی خوانده میشوند. بیگمان، نحوه برخورد این دو دسته با وضعیت تغییر و تحولات بهای طلا در بازار داخل و خارج متفاوت است. اصولاً درباره معاملهگران فیزیکی طلا، همواره توصیه بر آن است که معاملههای خود را با درجه بالایی از «امنیت» و ریسک پایین انجام دهند؛ رفتاری که شبیه به رفتار شوالیههاست و فرصت طلبی در معاملات این دست از افراد، نکته بسیاری مهمی است. در این نوع از رفتار، بهای روزانه طلا هم در داخل و هم در خارج برای معاملات آنی و کوتاه مدت اهمیت بسیار بالایی دارد. بنا بر این گزارش، اصولاً هدف معاملهگران فیزیکی از معامله در بازار طلا دو نکته است: امنیت مالی و جمعآوری ثروت. امنیت مالی در برابر بیثباتیهای اقتصادی و اعمال خواسته یا ناخواسته و یکباره بانکهای مرکزی و دولتها برای کاهش ارزش پول و ثروت اندوزی با توجه به نیم نگاهی که فرد نسبت به گذشته و پیش بینی از آینده دارد. هرچند نوسانات روزانه قیمتی برای معاملهگران فیزیکی اهمیت بسیاری دارد، عمق حساسیت این افراد در برخورد با نوسان قیمتها کمتر است؛ به این معنا که در برابر افت و خیزهای بها، کمتر حساسیتی نشان میدهد. کاهش بها برای این افراد فرصتی برای طلااندوزی بیشتر است و اصولاً روند بازار به گونهای است که معمولاً در زمان افت قیمت، حجم معاملات فیزیکی بیشتر میشود. عبارت دیگر این بیان، آن است که اگر بهای جهانی طلا به ۳۰۰۰، ۴۰۰۰ یا حتی ۵۰۰۰ دلار در هر اونس برسد و بهای داخلی نیز مرز ۳ میلیون یا ۴ میلیون را برای هر سکه رد کند، همواره بسیاری افراد هستند که از خرید سکه به بهای ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار یا ۳ میلیون خوشحال خواهند بود؛ بنابراین، ثبات بازار آن چیزی است که این دست از معاملهگران زیاد از آن خوشحال نخواهند شد. این گزارش میافزاید: مهمترین ریسک و البته فرصت برای این دست از معاملهگران، دخالتهای گاه و بیگاه و نابجای بانکهای مرکزی برای توقف معاملات یا دخالت در بازار طلاست، به ویژه اگر این دخالتها همراه با سیاستهای غیر مبهم باشد که میتواند نوسانات را کاملاً غیر منطقی رقم بزند؛ به عبارتی، ابهام در سیاستهای دخالتی میتواند منجر به افت بها به شکلی غیر منطقی یا بالعکس افزایش بها در جهتی نامعقول باشد. بنابراین، توصیه برای بیشتر این افراد و معاملهگران فیزیکی ـ که معمولاً آن سوی پرچین ایستاده و منتظر فرصت برای پرش هستند ـ زمان سنجی مناسب برای اقدام و سرعت عمل در معاملات برای کاهش ریسک است. انتظار آن چیزی است که این دست از معاملهگران را میتواند با ریسک بالایی روبهرو کرده و هدف معاملات (امنیت و ثروت) را به کلی نقض کند. اما وضعیت در قبال معاملهگران آتی ـ چه آن دسته که مشخصاً در بورس آتی هستند و چه آن دسته که بدون حضور در بورس سرمایهگذاری بلند مدت روی طلا را هدف خود تعریف کردهاند ـ به کلی متفاوت است. این افراد کسانی هستند که به شدت با روند تحولات بازار درگیر بوده و نوسانات آنی قیمت برای آنها مبنای تصمیم گیری نیست. آنچه رفتار این افراد را در معاملات تعیین میکند، نگاهی تحلیلی به روند نوسان بهاست و نه میزان نوسان. معاملهگران آتی، نوسانات روزانه قیمت را حضور ثابت و پر تأثیر معاملهگران فیزیکی در بازار میدانند و البته حضوری که خیلی زود کارتهای برنده خود را خرج میکند؛ تفاوت معاملهگر آتی با معاملهگر فیزیکی در جمع کردن کارتهای برنده برای آینده است. معاملهگر آتی، نمودار تکنیکال و رفتار بلند مدت بازار را مبنای عمل قرار میدهد و نه شایعهها و اخبار روزانه را. مبنای توصیه همیشگی برای این افراد این است: برای دریافت آنچه پیش روست، روند فعالیت بازار را نگاه کنید، نه جزییات آن را. این روزها بهای جهانی طلا در پی چندین عامل در فشار قرار گرفته است. مهمترین این عوامل، یکی تعطیلات سال نو در آسیاست که حجم معاملات فیزیکی را به شدت کاهش داده و دیگری نشست گروه ۲۰ بر سر دستیابی به توافقی در خصوص جنگ ارزی است. خروجی این نشست، گویا حاکی از آن است که جنگ ارزی متوقف خواهد شد و این بدترین خبر برای طلاست. دیروز بهای جهانی اونس طلا به ۱۶۱۰ دلار سقوط کرد؛ اما همچنان سطح حمایتی در ۱۶۲۰ دلار. هرچند این خبر برای معاملهگران آتی چندان خوشایند نیست، برای معاملهگران فیزیکی یک فرصت استثنایی است، چرا که بیگمان با افزایش حجم معاملات فیزیکی در هفتههای آینده، بار دیگر بهای طلا روند افزایشی خواهد یافت. اما روند بازار چه میگوید؟
با نگاه به نمودار تحلیل تکنیکی از روند بهای طلا، میتوان این را دریافت که به رغم کاهش ارزش اونس به پایینترین بها در شش ماه گذشته، هنوز بازار طلا هیجانی است و دو دلیل بر این امر وجود دارد: دلیل نخست: فضای بازار با توجه به نمودار نشان دهنده اشتیاق معاملهگران در بازار است. (توجه کنید به آخرین نوسان کاهشی و آخرین نوسان افزایشی بها در نمودار و فاصله موجود بین آنها). اکنون بازار بالاترین نوسان را آزمایش میکند. زمانی که حضور معاملهگران در بازار و با وجود یک چنین فاصله نوسانی تا این حد بلند مدت است، نشان از آن دارد که موفقیت این آزمایش چندان برای معاملهگران اهمیت ندارد و اکنون بازار قوام دارد. این حضور که کنترلی اساسی برای نوسان بهاست، فضای هیجانی را در بازار تداوم میبخشد. دلیل دوم: تحلیلی است که از افت بهای کنونی یا گسست فعلی در بها میتوان به دست داد. بازار معاملات طلا، همواره و معمولاً شاهد یک گسست در نوسان پس از هر رالی قیمتی بوده است. برای درک این موضوع البته باید به نمودارهای تکنیکی بلند مدت نظر کرد. گسست اخیر و مقایسه آن با گسستی که پس از رالی سال ۲۰۱۱ اتفاق افتاد، دقیقاً نشان دارد که گسست کنونی، نسبت به گسست پیشین کم ژرفا و قابل چشمپوشی است. در نتیجه باید گفت به رغم نوسان کاهشی این روزها، دید بلند مدت برای طلا همچنان نشان از قوت دارد. دامنه قیمتی نیز بیانگر همین امر است که اکنون معاملات در بازار در حال تغییر وضعیت هستند. در نتیجه میتوان گفت، در پیشبینی بهای آینده طلا، باید تمایز قطعی میان معاملهگران آتی و فیزیکی قائل شد. هرچند هر دوی این گروه در دسته فعالان بازار طلا قرار دارند، اساس روند بازار برای هر دوی آنها یکسان نیست. آنچه این روزها به کار معاملهگران فیزیکی میآید، سرعت عمل در معاملات و فرصت طلبی است و آنچه باید مد نظر معاملهگران آتی باشد، تحلیل روند بازار و رجوع به نمودارهای تحلیل تکنیکال است.