مظاهری: برخورد با تحریمها شعاری بود
« خدا را شکرگزارم که سررشتهای از علم اقتصاد ندارم.» این جمله را محمود احمدینژاد در مصاحبهای در سال ١٣٨٨ گفته است.
هر چند این روزها کاغذپاره خواندن تحریمها از سوی وی نقل محافل است اما بررسی دقیقتر سخنان مرد جنجالی ایران نشان میدهد مواضع وی نسبت به تحریم و تبعات آن خواندنیتر از عبارت کاغذ پاره به نظر میآید.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد ، احمدینژاد، در حالی دوره دوم ریاستجمهوریاش را به پایان برد که ایران با سختترین و شدیدترین تحریمها ممکن روبهرو بود. صادرات نفت به حداقل رسیده بود و پول حاصل از صادرات اندک نفت، ٥٠ درصد موقعیت پیشین نیز به ایران نمیآمد و اقتصاد ایران با دشواریهای فراوان، تورم بالا از یک سو و قطع ارتباط با نظام بینالملل از سوی دیگر مواجه بود و تحریمها مانع از برنامهریزی صحیح و درست برای اقتصاد ایران میشد. در چنین شرایطی امیدوار و خندان، چون قبل، در حالی که کاندیدای همسویش نتیجه انتخابات را واگذار کرده بود کلید پاستور را تحویل حسن روحانی داد و رفت تا عملیات باز گرداندن قطار به ریل آغاز شود. عملیاتی سخت و صعب که حاصلش تداوم انتظاری کشنده بود برای به ثمر رسیدن مذاکرات، انعقاد برجام که در نهایت با تلاش مخالفان دولت فعلی برای بزرگنمایی دستاوردهایش از یک سو و بیحاصل نشان دادن رخدادش از سوی دیگر همراه شد.
وقتی رییس کل بانک مرکزی ضبط دارایی دو میلیارد دلاری ایران از سوی امریکا را اهمال دولت سابق خواند، مقامات کابینه دهم برای تبرئه خود دست به کار شدند تا نشان دهند، بیحاصلی برجام سبب بروز این اتفاق شده است. شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد دولت دهم از یکسو و محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی از سوی دیگر تلاش کردند دستاورد هیچ برجام را در این پروسه گوشزد کنند. با این حال آنچه مظاهری، رییس کل بانک مرکزی در دولت نهم مورد اشاره قرار میدهد نوری در تاریکخانه پرونده دو میلیارد دلاری میافکند. وی در نخستین واکنش به این موضوع مبلغ کل پول مصادره شده را 7/5 میلیارد دلار اعلام کرد و حالا نیز درباره رویهای که در دولت پیشین حاکم بود توضیحاتی بیشتر ارایه کرده است.
وی میگوید: احمدینژاد با تبدیل داراییها به غیر دلار موافق نبود. این عدم موافقت در حالی است که بهمنی، مردی که پس از مظاهری سکان بانک مرکزی را در دست گرفت بارها در مصاحبههای خود از طرحهای متعددش برای ایجاد تغییر در ترکیب سبد ارزی کشور سخن گفت. این مانور از سوی رییس دولت نهم و دهم نیز صورت میگرفت تا جایی که سال ١٣٩٠ بود که محمود احمدینژاد و مدودف رییسجمهور وقت روسیه در یک تماس تلفنی، خواهان حذف دلار از مبادلات تجاری دو کشور شدند.
او بارها از پایان حاکمیت دلار سخن گفت اما حالا رییس کل بانک مرکزیاش اعلام میکند که وی با تبدیل داراییهای ایران به غیر دلار موافق نبوده است و مانور تبدیل دارایی ایران به غیر دلار و سرمایهگذاری بر دلار حالا کشور را در مخصمهای دو میلیارد دلاری انداخته که به اذعان طهماسب مظاهری میتواند تا 7/5 میلیارد دلار بزرگ شود چرا که احمدینژاد برای تبدیل 7/5 میلیارد دلار دارایی ایران به ارزی غیر از دلار همکاری نمیکرد. رییس کل سابق بانک مرکزی میگوید: «دولت احمدینژاد آنقدر مشتاق دعوا کردن بود و تحریمها را شعارگونه کاغذپاره مینامید که فرصت هماهنگی برای بیرون آوردن بخشی از داراییها از تله تحریم را به خودش هم نمیداد.»
او با تاکید بر اینکه ما داوطلب خرید اوراق دلاری نبودیم، اگر هم به فرض محال میخواستیم این کار را بکنیم، امکان خرید نبود، تاریخ خرید اوراق معین و مشخص است، افزود: نکته مهم این بود که باید هماهنگی سیاسی دولت، وزارت نفت و بانک مرکزی به گونهای انجام میشد که آنچه دارایی دلاری به شکلهای مختلف داشتیم، به انواع ارزهای دیگر یا طلا تبدیل شود و از دستبرد دولت امریکا مصون بماند.
وی درباره عملکردش ادامه داد: در دوره یک ساله مسوولیت در بانک مرکزی ترتیبی داده شد که کلیه درآمدهای ارزی از جمله عواید حاصل از صدور نفت یا به ارزهای معتبر غیر از دلار معامله شود یا اگر بهای معامله دلاری میبود، در همان زمان معامله و قبل از ارسال پول برای ما، مبلغ معامله توسط خریدار به ارزهای دیگر تبدیل و سپس برای ما حواله شود. به این ترتیب از داراییهای کشور حفاظت شد.
این مقام سابق بانک مرکزی در پاسخ به این سوال که دولت یازدهم برای بازگرداندن این اموال چه باید انجام دهد؟ گفت: فرصت مناسبی فراهم شده و منافع ملی ایجاب میکند که همه امکانات در مسیر پس گرفتن داراییهای ایران از دست دولت امریکا تجهیز شود. دولت یازدهم خیلی کارها میتواند انجام دهد و البته امروز هم مشغول است. به هر حال کمی قویتر باید عمل کنند. در خصوص ارقام و آمار ارزهای بلوکه شده، اطلاعات لازم را از بانک مرکزی باید گرفت.
دوم اردیبهشت ماه، عالیترین مقام قضایی امریکا پرونده چندین ساله را به ضرر ایران نهایی و اعلام کرد که حدود دو میلیارد دلار از داراییهای مسدود شده ایران در این کشور به عنوان غرامت به خانوادههای کشتهشدگان امریکایی در لبنان اختصاص مییابد. حالا مردی که آرزوی تحریم بنزین را میکرد و میخواست غرامت ایران در جنگ جهانی دوم را بازپس گیرد، درباره دلایل بروز این اتفاق سکوت کرده است.