توطئه مرگبار مستاجر در سرقت از صاحبخانه

همچنین وجود آثار تخریب روی در ورودی ساختمان از سوی کارآگاهان تایید شد. در ادامه ماموران پلیس دریافتند که محل زندگی این زن، یک ساختمان دوطبقه قدیمی است که مقتول و همسرش در طبقه اول آن زندگی می‌کردند و طبقه دوم آن نیز از حدود چهارماه پیش توسط مستاجر تخلیه شده بود. دختر مقتول که در زمان مراجعه به خانه مادرش با جسد وی روبه‌رو شده بود، درباره نحوه کشف جسد به کارآگاهان گفت: «چون می‌خواستم با مادرم به خرید بروم، به خانه او رفتم اما هرچقدر زنگ خانه را زدم، مادرم جواب نداد. تلفن همراهش را هم جواب نمی‌داد. برای همین به‌اجبار با کمک یکی از بچه‌های محل، در حیاط را باز کردم و خودم وارد خانه شدم. زمانی که وارد ساختمان شدم، متوجه باز بودن در ورودی شدم. به سرعت خود را به داخل خانه رساندم که ناگهان با جسد مادرم در داخل اتاق خواب روبه‌رو شدم.» همسر مقتول نیز پس از اطلاع از سرقت ٨٠٠ گرم طلا و جواهرات و ٣‌هزار و ٢٠٠ دلار، به کارآگاهان گفت: «تا حدود چهارماه پیش، مردی به نام محمد ٣٧ ساله به‌عنوان مستاجر در طبقه دوم محل سکونت ما زندگی می‌کرد تا این‌که از طریق تعدادی از همسایگان و اهالی محل به ما اطلاع داده شد که این مرد دارای سابقه در زمینه سرقت است. به همین دلیل بلافاصله با او تسویه‌حساب کردیم و بعد از آن دیگر از وی خبری نداریم، اما به او مظنون هستیم.» با توجه به اظهارات همسر مقتول، دستگیری «محمد» در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و درنهایت در کرج شناسایی و ٤٠ روز پس از جنایت دستگیر شد. وی پس از دستگیری به جرم خود اعتراف کرد و به کارآگاهان گفت: «برای سرقت به خانه این زن رفتم و وقتی از خواب بیدار شد، مجبور شدم او را به قتل برسانم. من خود را بالای سر مقتول رساندم و پتوی روی تخت را روی صورتش انداختم تا مرا شناسایی نکند اما او پتو را از روی صورتش کنار کشید. من هم تکه پارچه‌ای را به دور گردنش انداختم و او را به قتل رساندم. پس از ارتکاب جنایت همه طلا و جواهرات او را سرقت کردم و با مراجعه به یکی از طلافروشی‌ها در منطقه شهرری، همه آنها را فروختم.» با توجه به اعتراف متهم، محل فروش طلاها در یک طلافروشی در منطقه شهرری شناسایی و همه طلا و جواهرات سرقتی کشف شد. همچنین یک مالخر در این زمینه دستگیر شد. بنابراین پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز متهم برای محاکمه به دادگاه منتقل شد. در ابتدا خانواده مقتول که پسران و دخترانش بودند، با دیدن قاتل مادرشان به‌شدت عصبانی شدند و سعی کردند او را کتک بزنند. آنها که تحت‌تاثیر قرار گرفته بودند، مرتب اشک می‌ریختند. پس از شروع جلسه نیز ٦ فرزند مقتول تقاضای قصاص کردند. همسر مقتول نیز به قضات گفت: «به‌جز دلارها و طلاها، ١٠‌میلیون تومان نیز پول من در خانه سرقت شده که از بابت آن هم از این مرد شکایت دارم. این مرد همیشه مورد محبت من و همسرم قرار داشت. همسرم همیشه برای او و همسرش غذا می‌برد و به آنها کمک مالی می‌کرد. ولی پس از این همه محبت، این مرد با بی‌رحمی همسر مرا به قتل رساند.» در ادامه متهم که پنج سابقه کیفری سرقت و کلاهبرداری دارد، به قضات گفت: «تمام اتهاماتم را قبول دارم. مدتی بود که بدهکار بودم. برای همین با اطلاع دقیق از چگونگی حضور مقتول و همسرش در خانه‌شان، زمان خروج همسر مقتول از خانه تصمیم به سرقت گرفتم. آن روز پس از خروج همسر مقتول از خانه به همان شیوه‌ای که چندین بار در زمان سکونت در آن خانه به‌عنوان مستاجر اقدام به باز کردن در خانه کرده بودم، به آرامی وارد طبقه اول شدم. مقتول داخل اتاق خواب درحال استراحت بود که ناگهان متوجه طلا و جواهرات دستانش شدم. برای همین به سراغش رفتم و او را خفه کردم و طلاهایش را سرقت کردم. ولی هیچ پولی سرقت نکردم.» در پایان نیز هیأت قضائی وارد شور شد تا رأی خود را درباره این پرونده صادر کند.