به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خراسان، قانون به صراحت بر حذف کنکور تاکید کرده است، اما از زمان تصویب این قانون از سال 86 کنکور همچنان ادامه دارد.
دو: در حاشیه ماجرای «کنکور» مدت هاست از مافیای کنکور سخن گفته می شود. این که برگزاری کنکور مجالی برای چپاول میلیاردها پول توسط این سودجویان شده است.
سه: روز گذشته محمدمهدی زاهدی، نماینده مجلس از نفوذ این چپاولگران در سیستم آموزش و پرورش سخن گفته است: «باندهای مافیایی با درآمد بالای ۱۰ هزار میلیارد در سال درون آموزش و پرورش نفوذ می‌کنند.»
چهار: یک معادله ساده در این ماجرا می گوید، این مافیا آن قدر قدرت دارد که برای جیب خود می تواند اجرای قانون را سال ها معطل نگه دارد.
پنج: طبق قانون، آموزش و پرورش باید سال های قبل آزمون های مقاطع تحصیلی قبل از کنکور را به سطحی از استاندارد می رسانده که بشود کنکور را از میان برداشت.
شش: همه این موارد در کنار حرف این نماینده مجلس، ما را با چه واقعیتی مواجه می کند؟!
قانون 13 ساله
در ماده2 قانون پذیرش دانشجو در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور مصوب 9/8/1386 مجلس و تایید شورای نگهبان، آمده است: «پذیرش دانشجو در مقطع کاردانی (پیوسته و ناپیوسته)، کارشناسی، کارشناسی
ارشد پیوسته، دکترای حرفه‌ای و دکترای پیوسته براساس سوابق تحصیلی داوطلب و
آزمون های سراسری خواهد بود. تأثیر سوابق تحصیلی در هر سال نسبت به سال قبل افزایش
می‌یابد به‌نحوی که حداکثر تا پایان سال اول (حدود سال 1391) برنامه پنج ساله پنجم توسعه اقتصادی،
اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران آزمون های سراسری ورودی دانشگاه ها و مراکز
آموزش عالی به‌طور کامل حذف شود. دولت موظف است بسترهای لازم را جهت تحقق این
ماده فراهم نماید.»
این غول کیست؟
طبق صراحت این قانون، دولت باید زمینه حذف کنکور را با طراحی آزمون های استاندارد در مقاطع تحصیلی متوسطه اول و دوم، فراهم کند که این کار تاکنون انجام نشده است. عبدالرسول عمادی، مشاور وزیر آموزش و پرورش، که قبلا سرپرست معاونت متوسطه وزارت بود، پیش از این در اظهارنظری گفته است: «مافیای کنکور جریان اقتصادی اجتماعی فراگیر است که به این راحتی نمی‌توان با آن مقابله کرد.» البته شبیه این اظهارنظر آقای عمادی تا دل تان بخواهد وجود دارد، از نمایندگان مجلس، کارشناسان آموزشی و شخص وزیر سابق آموزش و پرورش که بارها از مافیای کنکور سخن گفته و درباره اش هشدار داده اند. به این فهرست حتی لاریجانی رئیس سابق مجلس شورای اسلامی را هم می توان اضافه کرد که وی به شدت از کنکور انتقاد کرد و البته رئیس جمهور آقای روحانی نیز بر کیفی سازی آموزش بارها تاکید کرده است. پس مشکل کجاست؟ چرا یک وزارتخانه و چند وزیر آموزش و پرورش نمی توانند این موضوع را سامان ببخشند و شر این غول و این مافیارا از سر خانواده ها کم کنند؟
نفوذ؟
با این تفاسیر باید به حرف های روزگذشته زاهدی نماینده مجلس که بهانه نگارش این گزارش شد برگردیم و بگردیم دنبال پرتقال فروش نفوذی و کسانی که این سو و آن سو، از کنکور جیب شان هر روز پر و پرتر می شود: « باندهای مافیایی با درآمد بالای ۱۰ هزار میلیارد در سال درون آموزش و پرورش نفوذ می‌کنند. مشکلی با مجلس ندارند و در مجلس قانون حذف کنکور تصویب شده است و مجلس محکم است. مشکل ما این است که مثلا گفته‌ایم آزمون استاندارد در سه سال آخر دبیرستان برگزار شود. اما آموزش و پرورش در ۱۲ سال گذشته فقط آزمون های یک مقطع تحصیلی را استاندارد کرده است که همان پایه دوازدهم است. آیا آموزش و پرورش نمی‌توانست در طول ۱۲ سال گذشته آزمون استاندارد برگزار کند؟ بارها وزیر را خواسته‌ایم که پاسخ گو باشد. مرتب می‌گویند «چشم» و «نه» نگفته اند اما نتیجه اش همین است که می‌بینید. آیاهر روز می‌توانیم وزیر را استیضاح کنیم؟ آیا به مصلحت است هر روز یک وزیر را استیضاح کنیم؟ باید یک تعاملی میان آموزش و پرورش و نهادهای بیرونی که شورای عالی انقلاب فرهنگی و کمیسیون آموزش مجلس در راس آن هستند برقرار شود. اما باز هم کافی نیست. وزارت ارتباطات باید پای کار بیاید یا قوه قضاییه هم این مافیاها را شناسایی و با آن ها برخورد کند.»
