۰ نفر

اقتصادآنلاین گزارش می‌دهد؛

ورشکستگی آبی ابرچالش نسل‌های آینده / بحران بی‌پایان کم آبی در ایران

۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۹:۵۸
کد خبر: 524839
ورشکستگی آبی ابرچالش نسل‌های آینده / بحران بی‌پایان کم آبی در ایران

حسن روحانی رییس جمهوری ایران، روز چهارشنبه در حالی از افتتاح یک سد دیگر در بالارود اندیمشک برای حفاظت از این شهرستان و مزارع مردم در شرایط سیلابی شدن منطقه خبر داد که در حال حاضر بسیاری از کارشناسان محیط زیست ساخت بی‌حساب و کتاب سدها را بلای جان محیط زیست ایران می­‌دانند.

اقتصاد آنلاین عاطفه حسینی؛  کم آبی، بحران آب و این روزها ورشکستگی آبی، موضوعات سوالاتی هستند که به واسطه تولد و زندگی کردن در کشوری که در یک منطقه جغرافیایی خشک و نیمه خشک قرار گرفته بارها در امتحانات جغرافی دوران مدرسه به آن­ها جواب داده‌­ایم تا بتوانیم نمره بهتری بگیریم، یا شاید این جمله "آب هست ولی کم است" را در شروع برنامه­‌های سرگرمی که معمولا شب­‌های تعطیلات از تلویزیون پخش می‌­شوند شنیده باشیم یا برای لحظه‌­ای بین انبوه بیلبوردهای تبلیغاتی ورزشگاه‌­ها هنگام مشاهده مسابقه تیم محبوب­مان دیده باشیم.

کم آبی و بحران آب از دیرباز یک امر طبیعی در این سرزمین کهن بوده است. بارش سالانه دریافتی ایران کمتر از یک سوم میانگین بارش‌ جهانی است، بنابراین واضح است ایران از لحاظ بارش وضعیت چندان خوبی ندارد. البته اگر کم‌آبی تنها محدود به کمبود بارش دریافتی باشد مشکلی پیش نمی‌آید اما زمانی که این کمبود بارش بر ابعاد مختلف اجتماع و اقتصاد اثر بگذارد، برای مثال باعث بیکاری کشاورز شود تبدیل به بحران می‌شود. اما در سال­‌های اخیر کارشناسان و فعالان محیط زیست عبارت جدیدی را تحت عنوان "ورشکستگی آبی" وارد ادبیات کردند که نشان دهنده عمق فاجعه‌‌هایی است که کشور با آن روبروست.

یک فرد را در نظر بگیرید که ماهیانه فقط سه میلیون تومان درآمد دارد، اما این فرد بدون در نظر گرفتن درآمد خود هر ماه بیش از سه میلیون تومان خرج می­کند. این فرد ابتدا بحران مالی را تجربه می­کند و اگر سیاست درستی برای دخل و خرج خود اتخاذ نکند طولی نمی‌کشد که دچار ورشکستگی می‌­شود. این تعریف ساده از ورشکستگی را می­توانیم به ورشکستگی در حوزه آب هم تعمیم دهیم، ورشکستگی آبی در شرایطی اتفاق می­افتد که بدهی‌­های آبی به طبیعت خیلی بیشتر از موجودی منابع آبی کشور باشد و آب­‌های سطحی به مثابه حساب‌های جاری و آب‌­های زیرزمینی به عنوان حساب­‌های پس‌انداز همگی خرج شده است، شرایط بن بستی که دیگر با ۲۰درصد صرفه‌جویی در مصرف آب خانگی نمی‌توان از آن خارج شد.

در شرایط بحرانی می­توان تلاش کرد همه چیز را تا حدودی به روز اول برگرداند اما در ورشکستگی دیگر امکان بازگشت به شرایط اول امکان ندارد. بنابراین باید بپذیریم در ورشکستگی آبی سازگاری با طبیعت از احیای آن ضرورت بیشتری می­یابد. کسی که به بحرانی بودن شرایط اعتقاد دارد همه منابع و اهتمام خود را صرف برگرداندن شرایط به حالت قبل می‌کند اما کسی که از ورشکستگی آبی صحبت می‌کند، ابتدا می‌پذیرد که بازگشت‌پذیری و احیا پذیری به‌طور کامل ممکن نیست بنابراین بخشی از تمرکز خود را روی احیا و بخش دیگر را روی سازگاری با شرایط می‌گذارد.  

می­توان لیست بلندی از دلایلی که وضعیت منابع آبی کشور را به سمت ورشکستگی کشانده تهیه کرد، اما اصرار بر سدسازی‌­های بی رویه و رسیدن به خودکفایی غذایی از مهمترین این دلایل بوده‌اند که گره کوری در صنعت آب کشور ایجاد کرده‌اند که به سادگی قابل گشایش نیست.

حسن روحانی، رییس جمهوری روز چهارشنبه درحالی از افتتاح یک سد دیگر در بالارود اندیمشک برای حفاظت از این شهرستان و مزارع مردم در شرایط سیلابی شدن منطقه خبر داد که در حال حاضر بسیاری از کارشناسان محیط زیست ساخت بی حساب و کتاب سدها را بلای جان محیط زیست ایران می­دانند. سدها به خودی خود محل ایراد نیستند، سازه­‌های مهندسی بتنی در دل کوه هستند که مدیریت منابع آب و مهار سیلاب­‌ها از جمله مهمترین اهداف احداث آن­ها هستند. اما در سالیان اخیر سدها بیش از اینکه نماد پیشرفت و توسعه باشند به سازه­‌های غول پیکری تبدیل شده‌اند که نه تنها مشکلات آب و برق کشور را حل نکرده بلکه باعث بروز طوفان‌­های شن، فرسایش خاک و نابودی کشاورزی در مناطق مختلف شده­اند.

شاید سد گتوند یکی از بارزترین مثال‌­ها برای شکست سیاست اصرار بر ساخت و ساز بی رویه سدها باشد. سدی که بر روی رودخانه کارون با هدف تامین بخشی از برق مورد نیاز کشور و تنظیم آب کشاورزی پایین دست احداث شد، اما دستاوردی جز حل شدن میلیون‌­ها تن نمک در آب ذخیره شده پشت این سد و قربانی کردن نخل‌­ها و کشاورزی استان خوزستان نداشت. سدی که عیسی کلانتری معاون رییس جمهوری و رییس سازمان حفاظت محیط زیست، آن را لکه ننگ مهندسی تاریخ ایران خواند. سد گتوند که بلندترین سد خاکی کشور و آخرین سد روی رودخانه کارون در خوزستان است، به کارخانه شورابه سازی­ تبدیل شد که آب شیرین را شور کرد، به پایین دست فرستاد و کابوس کشاورزان شوربخت این منطقه شد.

اما این عطش دستیابی به امنیت غذایی و افزایش درآمدهای غیرنفتی بود که مسئولان را برای ساخت هر چه بیشتر سدها تشویق کرد. بدون توجه به این واقعیت که رسیدن به خودکفایی غذایی، ساخت سد بدون در نظر گرفتن شرایط اقلیمی یک منطقه، عدم حمایت از کشاورزان و کشاورزی ناکارآمد، کشاورزی که وابستگی شدید به منابع آبی کشور دارد در یک اقلیم نگنجند. در ایران تنها حدود ۱۵درصد از اراضی تحت کشت است اما بخش کشاورزی بیش از ۹۲ درصد از مصرف آب را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که بازدهی اقتصادی این بخش به طور قابل ملاحظه‌ه­ای کاهش یافته و در حال حاضر نیز فقط ٢٣ درصد از نیروی کار کشور در این بخش فعال بوده و تنها در ١٣درصد از تولید ناخالص ملی سهم دارد.

مساله آب در ایران بحرانی ماندگار است. مساله­‌ای که چون اسم و برچسب بحرانی به آن خورده، محکوم است به بحرانی ماندن. مساله‌­ای که نسل­‌های بعد از ما را هم مجبور می‌­کند تا به معلم جغرافی خود پاسخ دهند چرا بحران آب در کشورشان به ورشکستگی آبی تبدیل شد و چرا به خاطر سیاست‌­های کلان نادرست و عدم آموزش و فرهنگ سازی برای استفاده درست از منابع آب باید هر روز هزاران بار شعار "آب هست ولی خیلی کم است" را موقع تماشا برنامه‌­های محبوب­شان ببینند و بشنوند.