قابل ذکر است که قراردادهای بازخرید معکوس و بازخرید بانک فدرال رزرو بر اساس دیدگاه طرف مقابل برچسب گذاری می شوند و نه دیدگاه خود آنها.
نکات کلیدی
قراردادهای بازخرید و بازخرید معکوس برای استقراض و وام کوتاه مدت و اغلب یک شبه استفاده می شود.
بانکهای مرکزی از قراردادهای بازخرید معکوس برای افزایش عرضه پول از طریق عملیات بازار باز استفاده میکنند.
نحوه عملکرد قراردادهای بازخرید معکوس
قراردادهای بازخرید به عنوان ابزار بازار پول طبقه بندی و معمولاً برای جذب سرمایه کوتاه مدت استفاده می شوند. قراردادهای بازخرید معکوس (RRP) انتهای خریدار قرارداد بازخرید هستند. به این ابزارهای مالی، وامهای وثیقهدار، وامهای خرید و فروش مجدد، و وامهای فروش یا خرید مجدد نیز گفته میشود.
معمولاً کسبوکارهایی مانند مؤسسات وام دهنده یا سرمایه گذاران برای اعطای وام و سرمایه کوتاه مدت به سایر کسبوکارهایی که با مشکلات جریان وجوه نقد مواجه شدهاند از قراردادهای بازخرید معکوس استفاده میکنند. در اصل، وام دهنده یک دارایی تجاری، تجهیزات یا حتی سهام شرکت فروشنده را می خرد و در زمان معینی در آینده، دارایی را به قیمت بالاتری به آن می فروشد.
قیمت بالاتر نشان دهنده بهره خریدار در ازای وام دادن پول به فروشنده در طول مدت معامله است. دارایی خریداری شده توسط خریدار به عنوان وثیقه در برابر هرگونه خطر نکول وام از جانب فروشنده عمل می کند. قراردادهای بازخرید معکوس کوتاه مدت ریسک وثیقه کمتری نسبت به قراردادهای بازخرید بلند مدت دارند، زیرا در بلندمدت ممکن است ارزش دارایی هایی که به عنوان وثیقه نگهداری می شوند کاهش پیدا کند و ریسک وثیقه را برای خریدار قراردادهای بازخرید معکوس ایجاد کند.
نمونه کلاناقصادی از قراردادهای بازخرید معکوس فدرال رزرو است که از قراردادهای بازخرید و بازخرید معکوس برای ایجاد ثباتبخشی به بازارهای وام از طریق عملیات بازار باز (OMO) استفاده می کند. فدرال رزرو از تراکنشهای بازخرید معکوس کمتر از قراردادهای بازخرید استفاده میکند، زیرا قراردادهای بازخرید زمانی که کمبود عرضه پول در نظام بانکی احساس میشود پول بیشتری به آن تزریق میکند، در حالی که قرادادهای بازخرید معکوس زمانی که نقدینگی بیش از اندازه وجود داشته باشد از نظام بانکی پول قرض می کند. فدرال رزرو به منظور حفظ سیاست پولی بلندمدت خود و اطمینان از سطح نقدینگی سرمایه در بازار، از قراردادهای بازخرید معکوس استفاده میکند.
قابل ذکر است که فدرال رزرو این معاملات را از دیدگاه طرف مقابل توصیف می کند و نه از دیدگاه خود. بنابراین یک قرارداد بازخرید معکوس فدرال رزرو یا قرارداد ریپوی معکوس در واقع یک قرارداد بازخرید معکوس برای طرف مقابل است. در قرادادهای بازخرید معکوس فدرال رزرو، فدرال رزرو فروشنده اوراق بهادار است و طرف مقابل اوراق بهادار را خریداری می کند.
ملاحظات ویژه
بخشی از کسبوکار قراردادهای بازخرید و بازخرید معکوس در حال رشد است، زیرا متصدیان مدیریت وثیقه شخص ثالث در حال ارائه خدماتی برای توسعه قراردادهای بازخرید معکوس از طرف سرمایه گذاران و تأمین مالی سریع مشاغل نیازمند هستند.
از آنجا که پیدا کردن وثیقه باکیفیت در برخی از مواقع دشوار است، کسبوکارها از این داراییها بهعنوان روشی با کیفیت برای استفاده از قراردادهای بازخرید سهجانبه در راستای تأمین مالی گسترش کسبوکار و خرید تجهیزات استفاده میکنند که در نتیجه فرصتهایی برای استفاده از قراردادهای بازخرید معکوس برای سرمایهگذاران ایجاد میکند. این بخش از این صنعت به عنوان بهینه سازی و کارایی مدیریت وثیقه معروف است.
قراردادهای بازخرید معکوس در مقابل خرید و فروش مجدد
قراردادهای بازخرید معکوس تفاوت واضح و سادهای با خرید و فروش مجدد دارند. در قراردادهای خرید و فروش مجدد هر تراکنش به طور قانونی به طور جداگانه ثبت میشود که هر معامله را به وضوح از معامله دیگر متمایز میسازد. به این ترتیب، هر معامله می تواند بدون اجرای معامله دیگر به لحاظ قانونی اجرا شود و وجود داشته باشد. از سوی دیگر، در قراردادهای بازخرید معکوس هر مرحله از توافق نامه به طور قانونی در قرارداد یکسان ثبت میشود و دسترسی و حق اجرای هر مرحله از توافق را تضمین میشود.
در نهایت، در قراردادهای بازخرید معکوس اگرچه وثیقه در اصل خریداری می شود اما در بیشتر مواقع هرگز مکان فیزیکی یا مالکیت واقعی آن تغییر نمیکند. اگر فروشنده در مقابل خریدار نکول کند، وثیقه باید به صورت فیزیکی منتقل شود.