۰ نفر

قانون بازده های نهایی نزولی چیست و چه تفاوتی با بازده نسبت به مقیاس دارد؟

۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۳:۰۲
کد خبر: 712639
قانون بازده های نهایی نزولی چیست و چه تفاوتی با بازده نسبت به مقیاس دارد؟

قانون بازده‌ های نهایی نزولی بیان می کند که افزودن یک عامل اضافی تولید به افزایش کمتری در تولید منجر می شود.

به عنوان مثال، یک کارخانه کارگرانی را برای تولید محصولات خود به کار می گیرد و در مقطعی، شرکت به سطح بهینه فعالیت خود می‌رسد. با فرض ثابت بودن سایر عوامل تولید، افزودن کارگران اضافی فراتر از این سطح بهینه کارایی عملیات را کاهش می‌دهد.

قانون بازده‌های نزولی به مفهوم مطلوبیت نهایی نزولی مربوط می شود. همچنین می توان آن را با صرفه جویی‌های ناشی از مقیاس مقایسه کرد.

نکات کلیدی

پس از رسیدن به سطح بهینه‌ای از استفاده از ظرفیت، افزودن مقادیر بیشتری از یک عامل تولید، ناگزیر بازده‌های تصاعدی کمتری را به ازای هر واحد ایجاد خواهد کرد.

به عنوان مثال، اگر کارخانه‌ای کارگران را برای تولید محصولات خود استخدام کند، در مقطعی شرکت به سطح بهینه فعالیت خود خواهد رسید. با فرض ثابت بودن سایر عوامل تولید، افزودن کارگران اضافی فراتر از این سطح بهینه منجر کارایی عملیات را کاهش می‌دهد.

آشنایی با قانون بازده‌ های نهایی نزولی

از قانون بازده‌ های نهایی نزولی به عنوان «قانون بازده‌های نزولی»، «اصل کاهش بهره وری نهایی» و «قانون نسبت های متغیر» نیز یاد می شود. این قانون تأیید می کند که افزودن مقدار بیشتری از یک عامل تولید، به شرط ثابت بودن سایر شرایط، ناگزیر بازده افزایشی کمتری را به ازای هر واحد ایجاد می‌کند. این قانون به این معنا نیست که افزودن این واحد اضافی کل تولید را کاهش می دهد که به آن بازده منفی نیز گفته می‌شود. با این حال، معمولا چنین نتیجه‌ای را در پی دارد.

مهم

قانون بازده‌ های نهایی نزولی به این معنا نیست که واحد اضافی کل تولید را کاهش می دهد، اما معمولاً چنین نتیجه‌ای را در پی دارد.

قانون بازده‌های نزولی نه تنها یک اصل اساسی علم اقتصاد است، بلکه در نظریه تولید نیز نقش مهمی ایفا می کند. نظریه تولید مطالعه فرآیند اقتصادی تبدیل نهاده ها به محصولات است.

تاریخچه قانون بازده‌های نزولی

ایده بازده‌ های نزولی با تفکرات برخی از اولین اقتصاددانان جهان از جمله ژاک تورگو، یوهان هاینریش فون تونن، توماس رابرت مالتوس، دیوید ریکاردو و جیمز اندرسون ارتباط دارد. اولین اشاره ثبت شده به عبارت بازده‌های نزولی در اثر تورگو در اواسط دهه 1700 بوده است.

اقتصاددانان کلاسیک مانند ریکاردو و مالتوس، کاهش پی در پی تولید را به کاهش کیفیت نهاده نسبت می‌دادند. ریکاردو به توسعه این قانون کمک کرد و از آن به عنوان «عامل متمرکز کشت» یاد کرد. ریکاردو همچنین اولین کسی بود که نشان داد چگونه کار و سرمایه اضافی که به یک قطعه زمین ثابت اضافه می‌شوند در اصل میزان تولید را به طور متوالی کمتر از قبل افزایش می‌دهند.

مالتوس این ایده را در جریان ساخت نظریه جمعیت خود مطرح کرد. این نظریه استدلال می‌کند که جمعیت به شکل تصاعد هندسی رشد می‌کند در حالی که تولید غذا به شکل تصاعد حسابی افزایش می‌یابد و در نتیجه رشد جمعیت به سرعت از رشد میزان عرضه مواد غذایی پیشی می‌گیرد. ایده‌های مالتوس در مورد تولید محدود غذا از کاهش بازده نهایی ناشی می‌شود.

اقتصاددانان نئوکلاسیک فرض می‌کنند که هر «واحد» کار دقیقاً یکسان است و کاهش بازده از اختلال کل فرآیند تولید ناشی می‌شود، زیرا واحدهای اضافی کار به مقدار مشخصی از سرمایه اضافه می‌شوند.

بازده‌های نهایی نزولی در مقایسه با بازده نسبت به مقیاس

بازده‌ های نهایی نزولی اثر افزایش نهاده در کوتاه مدت است، در حالی که حداقل یک متغیر تولید مانند نیروی کار یا سرمایه ثابت نگه داشته می شود. از سوی دیگر بازده به مقیاس، تأثیر بلندمدت افزایش نهاده‌ها در تمام متغیرهای تولید است. از این پدیده به عنوان صرفه جویی ناشی از مقیاس یاد می شود.

برای مثال، فرض کنید تولیدکننده‌ای وجود دارد که می‌تواند کل نهاده‌های تولید خود را دو برابر کند، اما کل تولید آن تنها 60 درصد افزایش می‌یابد. این وضعیت نمونه ای از کاهش بازده نسبت به مقیاس است. حال، اگر همان تولیدکننده در نهایت تولید کل خود را دو برابر کند، آنگاه به بازده ثابتی نسبت به مقیاس دست یافته است، جایی که افزایش میزان تولید متناسب با افزایش نهاده تولید است. با این حال، صرفه جویی‌های ناشی از مقیاس زمانی رخ می دهد که درصد افزایش تولید بیشتر از درصد افزایش نهاده‌ها باشد (به طوری که با دو برابر شدن نهاده‌ها، تولید سه برابر شود).