۰ نفر

منظور از جداسازی چیست؟

۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۴:۳۵
کد خبر: 710899
منظور از جداسازی چیست؟

جداسازی زمانی اتفاق می‌افتد که بازده یک طبقه دارایی که در گذشته با سایر دارایی‌ها مرتبط بوده است، دیگر مطابق انتظارات حرکت نکند.

نمونه‌ای از آن را می توان در مورد قیمت نفت و گاز طبیعی مشاهده کرد که معمولاً با هم افزایش و کاهش می یابند. اگر قیمت نفت در یک جهت و قیمت گاز طبیعی در جهت مخالف آن حرکت کند، جداسازی اتفاق می افتد.

نکات کلیدی

جداسازی همچنین ممکن است به قطع ارتباط بین عملکرد بازار سرمایه گذاری یک کشور و وضعیت اقتصاد پایه آن اشاره داشته باشد.

اگر سرمایه‌گذاران باور داشته باشند که الگوی قبلی همبستگی بازخواهد گشت، می‌توانند به جداسازی به عنوان یک فرصت برای معامله نگاه کنند، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که هم‌بستگی مجددا برقرار شود.

بسیاری از اقتصاددانان توسعه پایدار همچنین از جدا کردن رشد اقتصادی از فشارهای محیطی – یعنی یافتن راه‌هایی برای دستیابی به رشد بدون افزایش پیامدهای زیست‌محیطی – دفاع می‌کنند.

جداسازی نسبی به کاهش همبستگی بین دو دارایی اشاره دارد، در حالی که جداسازی مطلق به معنای همبستگی صفر یا منفی است.

درک جداسازی

در حوزه سرمایه گذاری، سرمایه گذاران و مدیران سبدهای سرمایه‌گذاری معمولا از یک معیار آماری به نام همبستگی برای تعیین رابطه بین دو یا چند دارایی استفاده می کنند. قدرت همبستگی بین دو دارایی به مکان قرارگیری این معیار در محدوده ۱- تا ۱+ بستگی دارد و هرچه مقدار این معیار بالاتر باشد همگامی قوی‌تر بین سرمایه‌گذاری‌های مقایسه شده را نشان می‌دهد.

همبستگی 1.0- نشان می دهد که دارایی ها در جهت مخالف هم حرکت می کنند و 1.0+ به این معنی است که این دارایی ها همیشه در یک جهت حرکت می کنند. مدیران سبد سرمایه و سرمایه گذاران با شناسایی دارایی هایی که با یکدیگر همبستگی دارند و تخصیص سرمایه خود به ابزارهای سرمایه گذاری خاصی که با یکدیگر همبستگی ندارند، سبدهای سرمایه‌گذاری متنوعی ایجاد می کنند. به این ترتیب، وقتی ارزش یک دارایی کاهش یابد، سایر سرمایه‌گذاری‌ها موجود در سبد سرمایه‌گذاری مجبور نیستند همان مسیر را دنبال کنند.

سهام شرکت‌های فعال در صنعت یکسان معمولاً همبستگی مثبت بالایی خواهند داشت و کاهش قیمت سهام یک شرکت با سقوط سهام سایر شرکت ها همراه خواهد بود. به عنوان مثال، در سال 2017 گلدمن ساکس در یکی از گزارش‌های خود بخش فناوری معاصر را با حباب فناوری اواخر دهه 90 مقایسه کرده بود. بر اساس این گزارش، بازار 2017 به شیوه ای مشابه بازار فناوری درست قبل از حباب دات کام تحت سلطه پنج سهام FAAMG – (حرف اول) فیس بوک (اکنون متا)، اپل، آمازون، مایکروسافت و گوگل – بزرگ بود.

این گزارش منجر به فروش هیجانی سهام این شرکت‌ها شد که کاهش قیمت سهام اکثر شرکت های فناوری در بازار ایالات متحده را به دنبال داشت. از آنجا که کل بخش فناوری تحت تأثیر این گزارش قرار گرفته بود، به نظر می‌رسد که سقوط جمعی سهام این شرکت‌ها ارتباط بسیار نزدیک این شرکت‌ها با یکدیگر را تایید می‌کند– چرا که کاهش قیمت سهام یک شرکت به معنای افت همه آنها بود.

در مقابل، جداسازی زمانی اتفاق می‌افتد که همبستگی بین سرمایه‌گذاری‌های یا کالاها مرتبط کاهش یابد. به عنوان مثال، قیمت طلا معمولاً با قیمت سهام شرکت های معدنی مرتبط است. اگر اخبار منفی منتشر شود که باعث کاهش قیمت طلا شود، اما قیمت سهام شرکت‌های معدنی افزایش یابد، این وضعیت نشان می‌دهد که قیمت شرکت‌های استخراج طلا از قیمت طلا جدا شده است. در واقع، جداسازی به کاهش همبستگی اشاره دارد.

جداسازی بازارها

بازارها و اقتصادهایی که زمانی با هم حرکت می‌کردند نیز ممکن است از یکدیگر جدا شوند. بحران مالی سال 2008 که در اقتصاد ایالات متحده آغاز شد، در نهایت به اکثر بازارهای جهان سرایت کرد و منجر به رکود جهانی شد. از آنجا که بازارها با رشد اقتصادی ایالات متحده «همراه» هستند، هر بازاری که برخلاف مسیر جهانی حرکت کند به عنوان بازار یا اقتصاد جدا شده شناخته می شود.

پس از رکود، مطرح شدن این مفهوم که بازارهای نوظهور جهان برای پیشبرد رشد اقتصادی خود دیگر نیازی به وابستگی به تقاضای ایالات متحده ندارند نمونه ای از جداسازی اقتصادی است. در حالی که بازارهای نوظهور در مقطعی به اقتصاد ایالات متحده متکی بودند اما اکنون بسیاری از تحلیلگران استدلال می کنند که برخی از بازارهای نوظهور مانند چین، هند، روسیه و برزیل به خودی خود به بازارهای قابل توجهی برای کالاها و خدمات تبدیل شده اند.

استدلالی که برای جدا شدن این اقتصادها مطرح شده است نشان می دهد که این اقتصادها می توانند در برابر تزلزل اقتصاد ایالات متحده مقاومت کنند. به عنوان مثال، چین تقریباً 70 درصد از سرمایه گذاری مستقیم خارجی خود (FDI) را از دیگر کشورهای نوظهور آسیایی دریافت می کند و همچنین سرمایه گذاری زیادی در شرکت های تولید کننده کالا در قاره خود دارد.

این کشور با افزایش ذخایر ارزی خود و حفظ مازاد حساب جاری، فضایی برای اجرای محرک های مالی در صورت وقوع رکود جهانی در اختیار دارد و در نتیجه می‌تواند خود را از بازارهای پیشرفته جدا سازد.

جداسازی در مقابل اتصال مجدد

جفت شدن مجدد در نقطه مقابل جداسازی قرار دارد و وضعیتی را توصیف می‌کند که در آن همبستگی بین دو دارایی یا بازار، معمولاً پس از یک دوره جداسازی موقت مجددا برقرار می‌شود. این جداسازی موقت ممکن است به دلیل نوآوری های فناوری رخ دهد که وابستگی یک عامل به عامل دیگر را کاهش می دهد.

مثال دیگر را می توان در رابطه بین قیمت گاز طبیعی و نفت خام یافت، دو سوخت فسیلی که در بسیاری از صنایع نقش کلیدی دارند. بین سال‌های 1997 و 2009، قیمت لحظه‌ای گاز طبیعی هنری هاب، تغییرات قیمت نفت وست تگزاس اینترمیدیت (WTI) را از نزدیک دنبال می‌کرد. و تنها انحرافات جزئی در میان قیمت آن‌ها ایجاد می‌شد. سپس، قیمت این دو کالا به تدریج از یکدیگر جدا شد که دلیل آن به احتمال زیاد نوآوری‌های فنی خاصی بود که میزان عرضه گاز طبیعی موجود را به شدت افزایش دادند.

در سال های بعد، قیمت نفت خام به شدت افزایش یافت، در حالی که قیمت گاز طبیعی پایین ماند. بااین‌حال، قیمت این دو کالا از سال 2015 به بعد که قیمت نفت خام کاهش یافت و بار دیگر روند قیمت گاز طبیعی را دنبال کرد، به تدریج با یکدیگر جفت شدند. این دو سوخت بار دیگر همبستگی مثبت پیدا کرده‌اند، اگرچه قیمت آنها نسبت به سال 2019 در سطوح پایین‌تری قرار دارد.

ملاحظات ویژه

جداسازی همچنین ممکن است به روابط بین عوامل غیراقتصادی مانند آموزش، سلامت و توسعه انسانی اشاره داشته باشد. هدف اصلی اقتصاددانان زیست‌محیطی جدا کردن فعالیت تولیدی از فشارهای محیطی است – به عبارت دیگر، دستیابی به فعالیت تولیدی بدون آسیب ردن به محیط زیست.

واقعیت سریع

جداسازی مطلق زمانی است که دو متغیر دیگر همگام با هم حرکت نمی کنند – همبستگی بین آنها صفر یا منفی می شود. جداسازی نسبی زمانی است که همبستگی بین دو متغیر کاهش می یابد، اما هم‌چنان مثبت باقی می ماند.

اقتصاددانان همچنین بسته به میزان کاهش همبستگی، بین درجات مختلف جداسازی تمایزی قائل می شوند. جداسازی مطلق به شرایطی اشاره دارد که در آن دو متغیر در یک جهت حرکت نمی کنند – به عبارت دیگر، جایی که همبستگی بین دو عامل به صفر یا کمتر از آن می رسد. جداسازی نسبی به جداسازی جزئی اشاره دارد که در آن دو عامل همچنان همبستگی مثبت (اما کمتر) دارند.

سخن نهایی

اقتصادهای بازاری پیچیده بخش های متحرک بسیار زیادی دارند و بسیاری از آنها با هم حرکت می کنند. جداسازی یکی از اصطلاحات اقتصادی فروان است که برای توصیف روابط متغیر بین شاخص های اقتصادی، قیمت سهام و سایر ویژگی های اقتصاد جهانی استفاده می شود.

جدایی بین ایالات متحده و چین چیست؟

اقتصاد چین و ایالات متحده به دلیل اهمیت اقتصادی چین به عنوان قطب تولید و اهمیت ایالات متحده در سیستم مالی جهان، بسیار به هم مرتبط هستند. این رابطه نزدیک گاهی اوقات ممکن است پیامدهای منفی داشته باشد، زیرا اختلال در یک کشور ممکن است باعث رکود بازار در کشور دیگر شود. به همین دلیل، برخی از سیاستمداران طرفدار سیاست هایی هستند که با حمایت از صنایع محلی، دو اقتصاد را از هم جدا می‌سازند.

نقطه جداسازی سفارش مشتری چیست؟

در حوزه تدارک، نقطه جداسازی سفارش مشتری حلقه‌ای در زنجیره تامین است که در آن اطلاعات سفارشات تک تک مشتریان وارد فرآیند تولید و توزیع می‌شود. قبل از نقطه جداسازی سفارش مشتری، تصمیمات تولید معمولاً بر اساس داده‌های تاریخی و پیش‌بینی تقاضای مصرف‌کننده اتخاذ می‌شوند. پس از نقطه جداسازی، داده های فردی و سفارشات مشترین برای افزایش کارایی تخصیص منابع به فرآیند تولید معرفی می شوند.

جداسازی در توسعه پایدار به چه معنا است؟

اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد مجموعه از پروژه‌های بلندمدت هستند که هدف آن‌ها کاهش اتکای اقتصادی به شیوه‌های صنعتی مخرب یا مضر برای محیط‌زیست است. این اهداف مفاد مختلفی را برای «جدا سازی رشد از تولید منابع» یعنی کشف راه‌هایی برای دستیابی به رشد اقتصادی که به تخلیه منابع طبیعی و ایجاد فشارهای زیست‌محیطی منجر نشوند شامل می‌شوند.

جداسازی نرخ مطلوبیت چیست؟

جداسازی در مقررات انرژی مکانیسم تعدیل نرخی است که رابطه بین سود شرکت‌های آب و برق و میزان فروش محصولات این شرکت‌ها به عموم افراد را تغییر می‌دهد. این تغییر انگیزه این شرکت‌ها را برای افزایش فروش به منظور افزایش درآمد خود کاهش و در نتیجه نوسانات قبوض انرژی مصرف کنندگان را کاهش می دهد.