شرکتی که اقدام به جداسازی جزئی میکند قصد فروش کامل یکی از واحدهای تجاری خود را ندارد بلکه درعوض، به دنبال فروش درصدی از مالکیت سهام آن کسبوکار یا واگذاری کنترل آن کسبوکار در حین حفط درصدی از مالکیت سهام آن است. جداسازی جزئی به شرکتها اجازه می دهد تا از طریق واگذاری یکی از بخشهای تجاری که ممکن است جزئی از عملیات اصلی آنها نباشد سرمایه جمعآوری کنند.
نکات کلیدی
از آنجایی که سهام به عموم فروخته می شود، جداسازی جزئی مجموعه جدیدی از سهامداران را نیز در شرکت تابعه ایجاد خواهد کرد.
جداسازی جزئی به شرکتها اجازه میدهد تا با واگذاری بخش تجاری خاصی که ممکن است جزء عملیات اصلی آنها نباشد سرمایه جمعآوری کنند زیرا همچنان مالکیت درصدی از سهام این شرکت را در دستان خود حفظ میکنند.
جداسازی جزئی شبیه به اسپین آف است، با این حال در اسپین آف یک شرکت مادر، سهام شرکت را به جای سهامداران جدید به سهامداران فعلی منتقل می کند.
نحوه عملکرد جداسازی جزئی
در جداسازی جزئی، شرکت مادر برخی از سهام خود در یکی از شرکتهای تابعه را از طریق عرضه اولیه عمومی (IPO) به عموم می فروشد. از آنجا که سهام به عموم فروخته می شود، جداسازی جزئی همچنین مجموعه جدیدی از سهامداران را در شرکت تابعه ایجاد می کند. جداسازی اغلب قبل از اسپینآف کامل شرکت تابعه در میان سهامداران شرکت مادر انجام می شود. برای اینکه این فرآیند اسپین آف آتی معاف از مالیات باشد، باید الزامات کنترل 80% را برآورده کند، به این معنی که نمی توان بیش از 20% از سهام شرکت تابعه را در فرآیند عرضه اولیه سهام ارائه کرد.
جداسازی جزئی عملا یک شرکت تابعه یا واحد تجاری را از شرکت مادر خود جدا میسازد و به یک شرکت مستقل تبدیل می کند. سازمان جدید هیئت مدیره و صورت های مالی خود را خواهد داشت. با این حال، شرکت مادر معمولاً منافع دارای حق کنترل را در شرکت جدید حفظ می کند و برای کمک به موفقیت کسب و کار پشتیبانی و منابعی استراتژیک را به آن شرکت ارائه می دهد. در فرآیند جداسازی جزئی برخلاف اسپین آف، شرکت مادر معمولا سرمایه نقدی به دست میآورد.
ممکن است شرکتی به دلایل متعددی به جای واگذاری کامل به استراتژی جداسازی جزئی متوسل شود و سازمانهای نظارتی نیز هنگام تایید یا رد چنین تجدید ساختاری این موضوع را در نظر می گیرند. گاهی اوقات این واحد تجاری عمیقا در شرکت اصلی ادغام شده است و این امر به شرکت اصلی اجازه نمیدهد تا واحد مربوطه را در حین حفظ توانایی مالی آن به طور کامل بفروشد. کسانی که قصد سرمایه گذاری در جداسازی جزئی را دارند باید این مسئله را در نظر داشته باشند که اگر شرکت اصلی به طور کامل روابط خود را با شرکت جدا شده قطع کند چه اتفاقی خواهد افتاد و چه چیزی در وهله اول شرکت اصلی را به جداسازی یک واحد تجاری خود وادار کرده است.
جداسازی جزئی در مقایسه با اسپینآف
کسب و کارها در جداسازی واحد تجاری با فروش سهام آن، سهام آن واحد تجاری را می فروشند. هدف نهایی شرکت ممکن است واگذاری کامل منافع خود باشد در این واحد تجاری باشد، اما احتمالا این مسئله تا چندین سال دیگر روی نخواهد داد. بدین ترتیب، جداسازی جزئی با فروش سهام به شرکت اجازه می دهد تا برای سهامی که اکنون می فروشد، پول نقد دریافت کند. این نوع جداسازی جزئی ممکن است زمانی استفاده شود که شرکت اصلی باور نداشته باشد که میتواند یک خریدار واحد را برای کل کسب و کار پیدا کند، یا شرکت اصلی بخواهد تا کنترل خود را بر این واحد تجاری تاحدودی حفظ کند.
گزینه دیگر برای واگذاری این واحد تجاری اسپین آف است. در این استراتژی، شرکت اصلی یک واحد تجاری را با تبدیل آن واحد به شرکت مستقل واگذار می کند. در این روش سهام این واحد تجاری جدید به جای عرضه عمومی، به سرمایه گذاران فعلی شرکت داده می شود. واحد تجاری که به این شکل واگذار شده است اکنون یک شرکت مستقل با سهامداران خاص خود است و سهامداران اکنون در دو شرکت سهام دارند. شرکت مادر معمولاً از انجام این فرآیند هیچگونه سود نقدی دریافت نمیکند و ممکن است همچنان بخشی از سهام شرکت جدید را در دستان خود حفظ کند. برای اینکه ساختار مالکیت نهایی معاف از مالیات باشد، شرکت مادر باید حداقل 80 درصد از حق کنترل این شرکت را واگذار کند.