۰ نفر

بخیه را کشیدند، اما زخم زدند

۱۷ آذر ۱۳۹۴، ۹:۳۳
کد خبر: 106494

30 آبان‌ماه، مردی 51ساله به بیمارستان آپادانای تهران مراجعه کرده و از درد در ناحیه شکم خود شکایت می‌کند. پزشک اورژانس بیمارستان بعد از گرفتن آزمایش خون به وی اعلام می‌کند یک اسپاسم ساده عضلانی است و با تزریق مسکن او را روانه منزل می‌کند.

برداشت اول

پاسی از شب نگذشته بیمار از درد شدید به بیمارستانی خصوصی در شمال تهران منتقل شده و آنجا اعلام می‌کنند که آپاندیس بیمار ترکیده و عفونت تمامی بدن وی را گرفته است. بیمار به اتاق عمل برده شده و جراحی می‌شود. بعد از جراحی مجددا به دلیل موفقیت‌آمیزنبودن عمل عفونت وارد روده بیمار شده و این مسئله به خانواده او گفته نمی‌شود و بدون اطلاع قبلی پزشک قانونی بالای سر بیمار بیهوش رفته و اثر انگشت وی را بر روی برگه رضایت جراحی ثبت می‌کند. این ماجرا از دید داماد بیمار دور نمی‌ماند و خانواده وی پلیس ١١٠ را به بیمارستان فرا می‌خوانند و برگه رضایت که توسط مسئولان بیمارستان پاره شده بود، توسط مأمور ١١٠ از سطل زباله پیدا شده و ضمیمه پرونده می‌شود. بیمار دچار سکته مغزی شده و سمت راست بدنش فلج می‌شود و همچنین قدرت بلع خود را نیز از دست می‌دهد. پزشکان اعلام می‌کنند شرایط وی پایدار است و باید روده بیمار جراحی شود. اما روز یکشنبه ١٥ آذرماه بیمار به کما رفته و سطح هوشیاری او تنها دو است و پزشکان اعلام کرده‌اند بیمار بدون دستگاه زنده نخواهد ماند. دلیل اسم‌نبردن از نام بیمارستانی که بیمار نام‌برده در آن بستری است، تنها ترس خانواده است. دختر این بیمار با گریه می‌گوید: «آنها که به این راحتی پدرم را تا پای مرگ کشانده‌اند، خیلی راحت‌تر می‌توانند دستگاه را بکشند و او را از بین ببرند. اول باید تکلیف پدرم مشخص شود و بعد درباره نام بیمارستان سخن بگویم...»* برداشت دوم به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از شرق ، اوایل هفته گذشته بود که پسر‌بچه‌ای به نام «صدرا زاهدپور» به دلیل جراحت چانه به بیمارستان اشرفی اصفهانی واقع در خمینی‌شهر مراجعه می‌کند و به‌دلیل ناتوانی مالی خانواده این کودک برای پرداخت هزینه بخیه، پزشک معالج پس از بخیه‌زدن بر روی زخم صورت این کودک، دستور بازکردن بخیه را می‌دهد و این کودک را در همان حالت، رها می‌کند. این درحالی است که هم بیمارستان مذکور یک بیمارستان دولتی بوده است و هم هزینه درمان این بیمار آنچنان گزاف نبوده که به خاطر آن، کادر درمانی به خود جسارت بی‌احترامی به حقوق بیمار را بدهند؛ که اگر هم هزینه درمان این بیمار بالا بود، طبق قانون و منشور اخلاق پزشکی، هیچ‌یک از کادر درمانی حق چنین کاری را نداشته‌اند. آنچه در رسانه منتشر شده بود مبلغ اعلام‌شده از سوی بیمارستان به خانواده صدرا ١٥٠ ‌هزار تومان بوده است و سؤال اینجاست بیمارستان دولتی در شهر کوچکی مثل خمینی‌شهر چگونه در برابر زدن بخیه، چنین مبلغی را طلب می‌کند. تصور‌کردن ماجرای اتفاق‌افتاده هم کمی دردناک است. اینکه چطور ممکن است یک پزشک به هر دلیلی، دستور بدهد بخیه از صورت بیمار باز شود و چطور امکان دارد پرستار با خونسردی تمام کودک خردسالی را که از هیچ ماجرائی خبر ندارد روی تخت بنشاند و با بی‌خیالی بخیه‌ها را از روی صورت کودک باز کند. تصور درد کودک نیز خارج از ذهن است. همه اینها باعث می‌شود که اتفاق بیشتر شبیه قصه به نظر بیاید. اما انگار ماجرا واقعیت دارد. دکتر بنی‌هاشمی، رئیس سازمان نظام‌پزشکی خمینی‌شهر در گفت‌وگویی، با بیان اینکه این اتفاق به شکل محدودتری افتاده است بیان می‌کند: «این اتفاق در بعد محدود‌تری افتاده است. ظاهرا بچه یک زخم شش تا هشت میلی‌متری روی صورتش داشته و آنها به بیمارستان مراجعه کرده و دکتر تشخیص بخیه می‌دهد و کد او را وارد می‌کند و بعد از اینکه اقدام به زدن بخیه می‌کنند، ظاهرا چهار بخیه می‌خورد، این در حالی است که یکی از پزشکان می‌گوید حتی اگر بخیه هم نمی‌زدند اتفاقی نمی‌افتاد. همان زمان از خانواده کودک می‌خواهند تسویه‌حساب کنند و مادر کودک می‌گوید من این مبلغ را ندارم و همین مسئله باعث ایجاد جروبحث می‌شود. نهایتا اتفاقی که می‌افتد این است که ظاهرا مادر بیمار می‌گوید من پول ندارم و اگر می‌خواهید بخیه را بکشید و پرستار هم ظاهرا یک یا دو بخیه را می‌کشد و آنها از بیمارستان خارج می‌شوند». وی در ادامه می‌افزاید: «ظاهرا روز بعد مسئولان بیمارستان در جریان این اتفاق قرار می‌گیرند و با خانواده که مشخصاتش ثبت شده بوده تماس می‌گیرند و از مادر کودک دلجویی می‌کنند و فرماندار به آنها که خانواده فقیری هستند و کودک دیگر این مادر که مشکلاتی دارد کمک کند. قرار بر این می‌گذارند که یک جراح صورت کودک را ببیند و اقدامات ترمیمی را انجام بدهند.

بیمار، این قرار را قبول می‌کند و دیگر به بیمارستان مراجعه نمی‌کند. دلیل این مراجعه‌نکردن، با وجود دلجویی، مشخص نیست و دو روز بعد به دانشگاه شکایت می‌کنند و قضیه رسانه‌ای می‌شود». رئیس سازمان نظام‌پزشکی خمینی‌شهر با تأکید بر اینکه اتفاقی که افتاده بسیار دردناک است و باورکردنی نیست، تصریح می‌کند: «چنین رفتاری هم غیراخلاقی، هم غیرحرفه‌ای و هم غیرقانونی است، اصلا بحث ما این است که رابطه پولی بیمار باید قطع شود. اینجا تخلفات زیادی اتفاق افتاده. بالاخره انسان جایزالخطاست و ما هم این اتفاق را حمایت نمی‌کنیم و آنها را از کار معلق کرده‌ایم. اما بعضی‌ها بنا به دلایلی که داشته‌اند و غرض شخصی با مدیر بیمارستان، اهداف خود را دنبال کرده‌اند و ماجرا را بزرگ‌تر از آنچه بوده، کرده‌اند». بنی‌هاشمی درباره احساس پزشک خاطی نیز می‌گوید: «این پزشک می‌گوید من چنین کاری نکردم.

ایشان می‌گویند دستور دادم صورت بیمار بخیه بشود و کد بیمار را تحویل دادم و رفتم و پرستار خودش با آنها درگیر شده. ولی براساس شواهد درگیری بین پزشک و بیمار اتفاق افتاده است. ما به او گفتیم چیزی بهتر از اقرارکردن نیست. منتها پزشک این را قبول نکرد و ما به این نتیجه رسیدیم که درگیری پیش آمده است». وی درباره اینکه به چه دلیلی بیمارستان دولتی از خانواده صدرا برای چند بخیه ١٥٠‌هزارتومان طلب کرده است، می‌گوید: «اصلا مبلغ ١٥٠‌هزارتومان نبوده و ٦٧‌هزارتومان بوده است. این ماجرا با غرایض خاصی بزرگ شده است. ما چندروز بعد فهمیدیم و بسیار از این اتفاق متأسف هستیم». بنی‌هاشمی در پایان خاطرنشان کرد: «روز گذشته جلسه رسیدگی به تخلف بیمارستان اشرفی از ساعت هشت صبح تا ١٣ با حضور اعضای نظام پزشکی شهرستان و مسئولان نظام پزشکی اصفهان و معاونت درمان استان در محل سازمان نظام پزشکی خمینی‌شهر برگزار شد و پس از استماع صحبت متهمان و ارائه ادله روشن، موضوع مورد بحث و بررسی قرار گرفت. همچنین شکایت به دادسرای سازمان ارجاع شد. در دادسرا حکم به تعلیق خاطیان داده شده و به دانشگاه علوم پزشکی نیز ابلاغ شد و از طرف دیگر کیفرخواست برای هیأت بدوی انتظامی صادر شد. ان‌شاءالله ابعاد احتمالی دیگر موضوع به صورت ویژه و خارج از نوبت در هیأت بدوی انتظامی بررسی و احکام تکمیلی اعلام خواهد شد». تخلف و رفتار غیرانسانی در هر صنفی وجود دارد، همان‌گونه که درصد کمی از کادر درمان نیز از این قاعده مستثنا نیستند. ماجرای صدرا و آن مرد ٥٠ساله را نمی‌شود به همه پزشکان نسبت داد. اما ماجرا اینجاست که از مسئولان بهداشت کشور که در برابر کوچک‌ترین انتقادی برآشفته می‌شوند و رئیس سازمان نظام پزشکی بارها برای پخش یک سریال طنز اعتراض می‌کند و جلوی آن گرفته می‌شود، در برابر این اتفاقات نیز برخورد جدی‌تری بکند و پاسخ‌گوی خبرنگاران نیز باشد. این اتفاق نتیجه‌ای جز بی‌اعتمادی مردم نخواهد داشت و کسی نمی‌داند صدرای چهارساله وقتی به سن نوجوانی رسید، پزشکان را چگونه در ذهنش تصور خواهد کرد.