به گزارش اقتصادآنلاین، لیلا مرگن در شرق نوشت: آب عاملی است که اگرچه در محاسبات اقتصادی، مبلغ زیادی برای بهدستآوردن آن پرداخت نمیکنیم و بیشتر ملاحظات سیاسی است که بر قیمتگذاری آب برای فعالیتهای اقتصادی سایه میافکند، اما از آن به عنوان یکی از مهمترین عوامل تولید یاد میکنند. زیرا نبود آب میتواند آینده بسیاری از فعالیتهای اقتصادی را با ابهامات جدی روبهرو کند. معادن و کارخانههای تولیدکننده فولاد را به تعطیلی بکشاند، زمینهای کشاورزی را تبدیل به محیطهای لمیزرع کند و جمعیت را از منطقهای به منطقه دیگر بکوچاند. به دلیل حساسیتهای بالای مسئله آب، کسی که در رأس یک شرکت، نظیر مدیریت منابع آب ایران به عنوان یکی از بازوهای مهم مدیریتی آب مینشیند، بسیار محتاط میشود. حاجرسولیها هم با همان احتیاطی که از یک مدیر در رده او انتظار میرود، به دقت به سؤالات گوش میدهد و درصدد ارائه پاسخ برمیآید. بخشی از اطلاعات مربوط به آب محرمانه است و تلاش میکند با حفظ محرمانگی پاسخهای قانعکنندهای برای مخاطب ارائه کند و درباره قسمتهایی از مباحث آب که میتواند سخن بگوید و تا حدودی به ملاحظات منطقهای و قومیتی هم توجه کند. وقتی از او میپرسم که با توجه به خشکی بیسابقه امسال، چقدر محدودیت در بخش کشاورزی اعمال خواهد شد، با احتیاط علاوه بر تشریح وضعیت دورههای خشکسالی در کشور، تأکید میکند که فقط در سدهایی که تأمینکننده آب شرب و کشاورزیاند، محدودیتهایی اعمال خواهد شد. سد استقلال در استان هرمزگان، سد درودزن فارس، سد دوستی خراسان، سد کوثر کهگیلویهوبویراحمد، چاه نیمههای استان سیستانوبلوچستان و سد لار تهران همان سدهایی هستند که دریچه آنها برای تأمین آب کشاورزی سختتر باز خواهد شد. اما او روی تأمین آب کشاورزی در خوزستان، تأکید ویژهتری دارد و عنوان میکند که کاهش آورد رودخانه کارون به دلیل کمبود بارشها، دست شرکت مدیریت منابع آب برای تأمین آب کشاورزی را بسته است. مشروح گفتوگو با محمد حاجرسولیها، مدیر عامل شرکت مدیریت منابع آب در ادامه میآید.
وضعیت کدام حوضه آبریز بحرانیتر است و برنامه کنترل مصرف در آن اجرائی خواهد شد؟
تا 12 خرداد میزان بارندگی حدود 162.4 میلیمتر در کشور بوده است که در مقایسه با سال آبی گذشته، 28 درصد و نسبت به درازمدت 31 درصد کاهش دارد. بارش بیسابقهای را در اردیبهشت داشتیم که هرچند به لحاظ عدد مطلق، عدد بالایی نبود، اما این بارش کمک بسیار زیادی را در برخی حوضههای بحرانی ما کرد. درمجموع تا 12 خرداد بهطور متوسط 31 درصد کاهش داریم. منتها اشکالی که بارندگیهای امسال دارد، علاوه بر کاهش 30درصدی بارشها، پراکنش نامتناسب در کشور است. در حوضههای آبریز مهم و اصلی کشور شامل حوضه فلات مرکزی، خلیجفارس و دریای عمان که تقریبا بالای 60 تا 70 درصد جمعیت کشور را به خود اختصاص میدهد، کاهش بارندگی بین 37 تا 41 درصد است، اما در سایر حوضهها شرایط مناسبتر است به همین دلیل میانگین بارندگی 31 درصد شده است. با توجه به وضعیت بارندگیها اگر بخواهیم استانهای مختلف را طبقهبندی کنیم، ما تعدادی استان بحرانی داریم. در واقع پنج استان بحرانی داریم که بهشدت با مسئله کمبود آب مواجه هستند. در استانهای بوشهر، کرمان و هرمزگان کاهش بارندگیها تقریبا از 50 درصد بیشتر است. به همین دلیل شرایطی بسیار بحرانی را در این استانها شاهد هستیم. بارندگیها به صورت مطلق در تغذیه آبخوانها، قناتها و چشمهها اثرگذار است و اثری که مستقیم به وزارت نیرو در مدیریت آب برمیگردد، مسائل مرتبط با جریانات سطحی حادث از این بارندگیهاست. بارندگیهای امسال در بخش کشاورزی میتواند اثرات خوبی برای کشتهای دیم و کشتهایی داشته باشد که بهویژه ممکن است آبهای آخر را در اردیبهشت و خردادماه بخواهند، اما در جریانات سطحی اثر خیلی بزرگی را نمیگذارد.
چرا این بارشها در جریانات سطحی اثر نمیگذارد؟
چون شدت این بارشها عمدتا در دشتهاست. شدت و مدت بارشها عموما نقطهای است. بارشهای نقطهای خیلی بهسختی در بالادست حوضههای آبریز ما قرار میگیرد و عمدتا در شهرها، پاییندست و جلگه رخ میدهد. موقعیت سدهای ما عمدتا در ارتفاعات و در واقع در سطوح ارتفاعی رقومهای بالاست که کمتر میتواند بارشها روی آن اثربخشی داشته باشد. هرچند این بارشها بیتأثیر نیست، اما آنچنان که در سایر بخشها نظیر کشاورزی یا بحثهای مرتبط با درجه حرارت هوا میتواند مؤثر باشد، روی جریانات ورودی به مخازن آنچنان تأثیر بالایی ندارد.
با توجه به اینکه بارندگیهایمان نسبت به درازمدت 31 درصد و نسبت به سال گذشته تقریبا حدود 28 درصد کاهش دارد، اما جریان ورودی به سدهای کشور تا 12 خرداد 37 درصد کاهش را نشان میدهد. آمار سدها نیز کاهش ذخایر را نشان میدهد. وضعیت ذخایر سدها را باید فقط با سال گذشته مقایسه کرد زیرا مقایسه آمار سدها در درازمدت، مفهومی ندارد چرا که در سالهای متوالی سدهای مختلف وارد مدار میشود. حجم ذخیرهسازی سدهای ما که امروز به 50 میلیارد مترمکعب رسیده، در 10 یا 12 سال پیش، حدود 40 میلیارد مترمکعب بوده است. از آنجا که تغییر حجم ذخایر سدها نسبت به سال گذشته تغییرات محسوسی نمیکند، به همین دلیل مقایسه ذخایر سد با سال گذشته انجام میشود. آب مخازن سدهای ما در سال جاری حدود 21 میلیارد مترمکعب است، اما سال گذشته حجم این ذخایر 34 میلیارد مترمکعب بوده است. آمارها نشان میدهد که حجم ذخایر مخازن سدها کاهش بیش از 37درصدی دارد. بهطور معمول مخازن سدها از اواخر اردیبهشتماه یا اوایل خردادماه جریان معکوس به خود میگرفت. یعنی میزان خروجی سد از ورودی بیشتر میشد. اما امسال به برکت بارندگیها و سردی متوسط مطلق هوا نسبت به سال گذشته، در اول خردادماه همچنان شاهد آهنگ تغییر حجم مخزن نیستیم و سطح مخزنها در حال افزایش است. البته نباید از نظر دور داشت که موضوع مدیریت جدیتری که روی خروجی مخازن داشتهایم، باعث رقمخوردن چنین شرایطی شده است. پیشبینی میشود امسال نسبت به سال قبل 40 تا 50 درصد کاهش برف در ارتفاعات داشته باشیم و پیشبینی نمیشود که سیلهای ناشی از ذوب برف را در تابستان داشته باشیم بنابراین قطعا مدیریت مخزن را مقداری سختگیرانهتر انجام میدهیم.
چقدر از سهم آب کشاورزی در استانهای بحرانی کم خواهد شد؟
وضعیت منابع آب در استانهای بحرانی متفاوت است. بخشی از منابع آبی سدهای استانهای واقع در حوضه خزر، دریاچه ارومیه و حوضههایی مثل مرزی شرق به آب شرب وابستگی ندارند یا در خیلی از سدهای حوضه مرکزی که خیلی وابستگی به شرب ندارند و تأمینکننده آب شرب نیستند می توانیم آب را تأمین میکنیم و مشکلی نیست. آن سدهایی که درصد وابستگی آنها به آب شرب زیاد است، قطعا در سال جاری از کمبود بارشها تأثیر گرفته و در تأمین آب کشاورزی در این مناطق مشکل خواهیم داشت.
یعنی سهم آب کشاورزی را نمیدهیم که بتوانیم آب شرب را تأمین کنیم؟
در تعداد محدودی از سدهای ما این اتفاق خواهد افتاد، اما در بخش عمدهای از سدها، چنین شرایطی را نخواهیم داشت.
در کدام سدها سهم آب کشاورزی را نمیدهیم؟
در تحلیلی که داریم، بهلحاظ سدهایی که باید مراقبت کنیم و به دلیل حساسیتهای بالای تأمین آب شرب، در کشاورزی محدودیت ایجاد کنیم، به چند سد خلاصه میشود. سد استقلال در استان هرمزگان به دلیل آنکه تا این لحظه در این سد ورودی جدی نداشتهایم و صرفا کمتر از یک میلیون مترمکعب ورودی آب داشتهایم، با اعمال محدودیت برای کشاورزی همراه خواهد بود. سال گذشته ورودی به این سد به تنهایی عدد 104میلیون مترمکعب بود اما امسال حجم آب ورودی به مخزن زیر یک میلیون مترمکعب است. در سد درودزن استان فارس که آب شرب شهر شیراز و مرودشت و... را تأمین میکند، امسال کاهش ورودی 52درصدی نسبت به سال قبل داشتیم. کل ورودی امسال ما 71 میلیون مترمکعب بوده است همچنین در سد زایندهرود ورودی امسال ما 390 میلیون مترمکعب بوده که نسبت به سال گذشته، 58 درصد کاهش داشته است. این سد هم در میزان تأمین آب شرب سهم بزرگی را دارد. در سد دوستی در خراسانرضوی کل ورودی ما 47 میلیون مترمکعب بوده است که نسبت به سال قبل 84 درصد کاهش داریم. بخشی از آب شرب مشهد از این سد تأمین میشود به همین دلیل در کشاورزی وابسته به این سد هم محدودیتهایی داریم. در سد کوثر کهگیلویهوبویراحمد که آب شرب پنج استان را از این سد تأمین میکنند، میزان ورودی آب حدود 115میلیون مترمکعب است این ورودی نسبت به سال قبل 4.3 درصد کاهش داشته است.
کدام پنج استان از سد کوثر آب دریافت میکنند؟
استان خوزستان، کهگیلویهوبویراحمد، بوشهر، فارس و بخشی از استان هرمزگان پنج استانی هستند که از سد کوثر آب دریافت میکنند به همین دلیل این سد حساسیت خاص خود را دارد. در استان سیستانوبلوچستان در چاه نیمهها کل ورودی آب سه میلیون مترمکعب بوده است. سال گذشته ورودی آب چاه نیمهها
527 میلیون مترمکعب بود بنابراین ورودی آب امسال تقریبا یک درصد سال گذشته است. البته این هم از معضلاتی است که در این شرق کشور با آن مواجه شدهایم.
سد لار تهران هم از قدیم از محل فرار آب سهم کشاورزی تأمین میشد که این روند کماکان ادامه مییابد و ورودی به این سد
38 درصد کاهش دارد. البته وقتی ورودی کاهش داشته باشد، فرار آب هم به طریق اولی کاهش پیدا میکند و سهم آب کشاورزی هم کم میشود.
در سد لار برنامههای کنترل فرار آب هم داشتید بعد از اجرای آن برنامهها، سهم آب کشاورزی در این سد کم شد؟
بحث فرار آب این سد را به طور کامل نمیتوانیم کنترل کنیم. انواع روشها برای کنترل فرار آب را چه از قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب بررسی کردند اما به دلیل گستردگی نقاط سازندها و مناطقی که فرار آب دارد، رفع این نقیصه تقریبا منتفی است و نمیتوان کار مهندسی را برای کنترل فرار آب از سد لار بهطور مستقیم انجام داد. در واقع کنترل فرار آب سد لار، تقریبا بعید به نظر میرسد. 30 تا 40سالی که روی این سد کار کردند به نتایج مثبتی از این نظر نرسیدند.
سدهایی بهلحاظ تأمین آب شرب و کشاورزی دچار مشکل هستند، تعدادشان محدود بوده و این تعداد از مجموع 172 سد ملی است که شرکت مدیریت منابع آب آنها را به صورت آنلاین در کشور پایش و برنامههای سالانه آنها را ابلاغ میکند. همچنین مانیتورینگ دقیقی روی این سدها داریم. یکی از جاهای دیگری که مهم است، سدهای حوضه کارون بزرگ است. در کارون بزرگ بهشدت در میزان ورودی آب کاهش داشتهایم. امسال ششمیلیارد و 200 میلیون مترمکعب ورودی آب به حوضه کارون بزرگ داریم که مجموعهای از سدها شامل کارون چهار، کارون سه، شهید عباسپور، دز، گتوند و مسجدسلیمان را شامل میشود. در مجموعه این سدها 43 درصد کاهش ورودی نسبت به سال گذشته داریم. درصد وابستگی تأمین آب شرب به این سدها محدود است. در آنها محدودیتهایی که برای کشاورزی اعمال شده است، بهلحاظ تأمین آب شرب نیست. زیرا هدف اصلی احداث این سدها تأمین آب کشاورزی است. 43 درصد کاهش ورودی به این سدها سبب میشود که ذاتا کاهش حقابه کشاورزی را قطعا به همراه داشته باشد.
شاهد اعتراض کشاورزان ورزنه اصفهان درباره تخصیص حقابه آنها بودیم. دلیل عدم تخصیص حقابه به کشاورزان شرق اصفهان چیست؟ کاهش منابع سد زایندهرود یا افزایش بارگذاریها در سطح استان است که سبب میشود اصلا آب به این منطقه نرسد؟
هر دو عامل مؤثر است. ما باید بپذیریم در حوضه زایندهرود بارگذاری بیش از حدی انجام شده است و باید اینها را تعدیل و مدیریت کرد. این در واقع یک بحث جدی است که باید مطرح شود؛ بهویژه به طرحهای تأمینی که برای کمبود آب است، باید سرعت بیشتری بدهیم که جبران بحث بارگذاریها را انجام دهیم، اما در سال آبی جاری، اعداد و ارقامی که برای بارندگیها اتفاق افتاده، در طول
50 سال گذشته استثناست.
ورزنه اصفهان فقط در سال جاری به مسئله کمآبی اعتراض نداشته، بلکه از سالهای قبل هم این نارضایتیها بوده است.
قطعا در گذشته هم محدودیتهایی بوده است اما هر گاه کاهش بارش 20 تا 30درصدی نسبت به میانگین داشتیم، تا حدودی توانستیم آب کشاورزی را تأمین کنیم. البته باید وضعیت سال جاری را هم تشریح کنم. شرایط بارشهای امسال بسیار بحرانی است و هیچوقت چنین بارشی ثبت نشده است. یک بار در سالهای 79 و 80، خشکسالی مقطعی داشتیم که محدودیت برای تأمین آب پیش آمد و در دهه اخیر از سال 86 به بعد باز هم دچار مشکل شدیم. نباید از نظر دور داشت که امسال تقریبا در کل کشور کاهش بارش داشتهایم. همواره تصور ما این بود که یک دوران چهار یا پنجساله، خشکسالی داشته باشیم و بعد از گذر از این دوره، وارد ترسالی شویم. این ترسالیها خیلی در وضعیت آب کشور مؤثر است. اینکه ما یک بارندگی بالای میانگین داشته باشیم، سبب میشود سیلابهایی در برخی حوضهها رخ دهد که اثربخشی آن تا سه یا چهار سال بعد ادامه یابد. اما ما تقریبا با امسال 11 سال است که میزان بارشهایمان زیر میانگین بوده است. این دوره خشکسالی را تاکنون تجربه نکرده بودیم. شاید در حدود 300 سال پیش براساس گزارشهای تاریخی بگویند که قحطی در سال 1330 یا 1250 و... بوده است، اما در سده اخیر تاکنون این آمار را تجربه نکرده بودیم که 11 سال پیاپی بارندگیها به این شدت کاهش یافته باشد.
از این دوره خشکسالی طولانی خارج میشویم یا همین روند ادامه خواهد یافت؟
در تشریح وضعیت خشکسالی امسال، میگویند که در هر سدهای پنج سال خشکسالی داریم و امسال یکی از آن سالهاست. دورههای آماری اگر به دورههای 500ساله یا هزارساله تبدیل شود، ممکن است که یک بار خشکسالی مشابهی رخ دهد که هر کدام از این خشکسالیها، خیلی زبانزد میشوند. این دورههایی است که باید تجربه کنیم. فکر میکنم این دورهای که ما تجربه میکنیم، دوره خاصی است که باید دوره بازگشت آن را دوره بازگشت صدساله نبینیم ممکن است دوره بازگشت آن بیش از صد سال باشد. مهمتر از همه اینکه جمعیت و مصرف بهشدت افزایش یافته است. فکر میکنم که شرایط سختی را تجربه میکنیم. این سختی بالاخره به مدیریت نیاز دارد، ولی یک فرصت هم هست. فکر میکنم این شرایط میتواند یک فرصت باشد که به مسئله مدیریت آب بپردازیم. همه وارد این بحث شویم. با مشارکت همه، مدیریت آب مفهوم پیدا کرده و این خشکسالی ما را هدایت میکند که بتوانیم راهکاری برای آن پیدا کنیم. این مسئله خاص وزارت نیرو نیست. باید بازگردیم و ببینیم مدیریت ما چگونه بوده است. باید نگاهمان را تغییر دهیم. نباید مانند 10 یا 20 سال پیش یا 30 سال که در بازههای مختلف تصمیماتی میگرفتیم، رفتار کنیم. با حضور دکتر اردکانیان در وزارت نیرو و تدبیری که اندیشیده شد، یکی از ضروریات مدیریت آب و ورود به مدیریت آب، یکپارچهنگری اعلام شد. باید قبول کنیم که خیلی به این موضوع نپرداختیم. امیدواریم با این روشی که در پیش گرفتهایم و سیاستی که در دولت اتخاذ شده است، این بحث را پیگیری کنیم. در همین راستا تصمیم گرفتیم براساس مصوبه ششم اسفند سال قبل دولت، برنامههای مدیریت خشکسالی یا مدیریت سازگاری با کمآبی را اول در استانهای بحرانی آغاز کنیم. به همین دلیل در استان هرمزگان این کار را آغاز کردیم. چندی پیش جلسه سازگاری با کمآبی را درخصوص استان هرمزگان داشتیم. این استان یکی از استانهایی است که جزء پنج استان بحرانی است. پیش از جلسه استان هرمزگان، در اصفهان هم همانطور که سؤالی را مطرح کردید، کمیته سازگاری با کمآبی ورود پیدا کرد و مصوباتی هم داشت. در خوزستان هم که جزء همان استانها بود و مشکلاتی هم داشت، در قالب کمیته سازگاری با کمآبی گزارش اولیهای ارائه و قرار شد این گزارش را تکمیل کند.
کشاورزان خوزستانی در اعتراض به ممنوعیت کشت برنج و عدم تخصیص حقابه مقابل سازمان آب و برق خوزستان تجمع کردند علت این کمآبی را هم پروژههای انتقال آب میدانند. میگویند حق ما دارد به استانهای دیگر منتقل میشود به همین دلیل آب به ما نمیرسد. دراینباره چه نظری دارید؟
کل آورد استان خوزستان در کارون بزرگ شش میلیارد مترمکعب است و در سؤالات قبلی میزان کاهش آورد این رودخانه را مطرح کردم که عدد بالایی است. سهم انتقال در مقابل کاهش آورد رودخانه، سهم مهمی نیست.
سهم انتقال آب از سرشاخههای کارون چقدر است؟
درمجموع آن چیزی که در بخشهای مختلف تدوین شده است، بستگی دارد به اینکه میزان آب انتقالی را با آورد رودخانه در چه دورهای مقایسه کنید. اگر آورد درازمدت را مدنظر قرار دهید یعنی حدود 15 یا 16 میلیارد مترمکعب آورد کارون در گذشتههای دور را در نظر بگیرید، درصد آب انتقالی با زمانی که این شش میلیارد مترمکعبی که این سالها آورد کارون شده است، متفاوت خواهد بود. اگر حجم آب انتقالی را در مقایسه با درازمدت در نظر بگیرید، این عدد کمتر از 10 درصد آورد رودخانه خواهد بود.
در شرایط خشکسالی حجم آب انتقالی چقدر است؟
در شرایط خشکسالی هم قطعا کمتر از 10 درصد آورد رودخانه خواهد شد زیرا بر همین مبنا میزان آب انتقالی کاهش یافته است. بهطور مشخص در حوضه دز، سال گذشته چهارمیلیارد و 565 میلیون مترمکعب ورودی داشتیم. امسال دومیلیارد و 571 میلیون مترمکعب ورودی این حوضه است یعنی تقریبا 44 درصد با کاهش ورودی آب مواجه خواهیم شد. دو میلیارد مترمکعب کاهش ورودی به سد دز داریم. حجم آبی که ما منتقل میکنیم شاید در سال جاری به صد تا 150 میلیون مترمکعب نمیرسد.
با وجود این کاهشها و بیسابقهبودن دوره خشکسالی، ممکن است از این شرایط خارج نشویم، پروژه کوهرنگ سه از سرشاخههای کارون را میخواهیم اجرا کنیم. چگونه این پروژه قرار است اجرا شود؟
بحث انتقال آب برای تأمین نیازهای شرب است.
خود حوضه دچار مشکل است و آب ندارد. بنابراین نمیتواند آب شرب جای دیگر را تأمین کند.
آب در نظر گرفتهشده برای پروژههای انتقال آب، به نسبت کاهش ورودیها کاهش خواهد یافت.
جمله دیگری هم درباره خوزستان باید بگویم. بهویژه در نکتهای که اشاره کردید که تبعات اجتماعی هم داشتهاند. منطقهای که درحالحاضر دچار کاهش شده است، براساس اطلاعاتی که همکاران به ما دادند، منطقه شاوور بود. منابع آب این منطقه درونحوضهای است. این اطلاعات را از مهندس شمسایی گرفتهام. منطقه شاوور منطقهای بود که چشمههای نسبتا خوبی داشت و آب آن درونحوضه بود و هیچوقت در معادلات برنامهریزی آب هم این منطقه لحاظ نمیشد.
کاهش آورد کارون نمیتواند روی منابع آب زیرزمینی و تغذیه آن در منطقه شاوور مؤثر باشد؟
نه این منطقه از چشمههایش تغذیه میشد و به رودخانه ارتباطی نداشت.
کاهش آورد رودخانه روی نفوذ آب به منابع زیرزمینی تأثیر نمیگذارد؟
میخواهم بگویم هیچوقت در بیلانی که میگرفتیم شاوور را حساب نمیکردیم. شاوور جزءمنابع محلی لحاظ میشد اما کاهش بارندگی و... روی این منطقه اثر داشت. بیشتر کشاورزان منطقه شاوور بودند که در استان خوزستان به کاهش منابع آب اعتراض داشتند. درحالیکه ما شاوور را همیشه بهعنوان یک منطقه پرآب میشناختیم و تأمین آبش را هم میگفتیم از داخل چشمهسارهای محلی انجام شود. اعتراض این کشاورزان در دو بخش بود؛ یکی به مصوبه هیئت وزیران بود. در مصوبه هیئت وزیران محدودیت کشت را عمدتا برای محصول برنج در نظر گرفتند. قرار شد این بحثها را استاندار خوزستان در کارگروه سازگاری با کمآبی مطرح کرده و بهدقت به آنها بپردازد. یکی از چیزهایی که دنبال آن هستیم، آن است که چگونه میتوان کمبود آب را بین مصارف مختلف هر حوضه توزیع کنیم تا مدیریت منابع آب بهدرستی انجام شود.
در استان خوزستان مشکل کمبود آب داریم ، در این وضعیت وزیر جهاد کشاورزی خبر میدهد که برای طرح 550 هزارهکتاری یک توافقاتی شده است که به کل پروژه آبرسانی شود. این رفتار توسعه کشاورزی و ایجاد سطح جدید کشت است. چطور وقتی در این منطقه مشکلات زیادی داریم، برای تأمین آب 550 هزار هکتار وعده میدهیم. این مسئله صحت دارد که آب پروژه 550 هزارهکتاری تأمین خواهد شد؟
ما در فاز نخست بخشهای توسعهای زیادی را داشتیم. فاز اول 320 هزار هکتار بوده است که 297 هزار هکتار آن اجرا شده بود و آب به آن تخصیص دادیم. در فاز دوم همانطور که اشاره کردید، عمده اراضی که در فاز دوم قرار دارد بهغیر از یک محدوده کوچکی از شمال خوزستان شامل ایذه و باغملک و محدودهای که واقعا به لحاظ محرومیت تأمین آب نشده بود و درمجموع سطح آن بین 30 تا 36 هزار هکتار است، بقیه سطوح تا 550 هزار هکتار از قدیم تأمین آب میشد و به موتور تلمبه مجهز بودند. بحثهایی هم درباره 20 هزار هکتار اراضی شاوور بود. اگر سبقه آن را به لحاظ کشاورزی در نظر بگیرید، برخی موتور تلمبههای منطقه قدمتهای 50 تا 60ساله دارند. اینها نقاطی هستند که بهرهوری آب در آنها پایین است، اما از طریق انهار سنتی در گذشته برای اینها تأمین آب انجام شده بود. در این طرح دقیقا با اطلاعاتی که از سازمان آب و برق خوزستان در امور مشترکین داشت، با استفاده از نقشههای جیآیاس وضعیت مصرفکنندگان شناسایی شد. قرار است در این مناطق بهرهوری آب را بالا ببرد.
پس این پروژه از قبل به شکل سنتی حقابه داشته است؟
به صورت اینکه آب برمیداشتند. کشاورزان منطقه یا قرارداد داشتند یا تأمین آب از طریق انهار انجام میشده است.
میتوان گفت که کشاورزان حقابه عرفی داشتهاند؟
آنها از منابع آب برداشت میکردند. تعابیر حقابه و برداشت متفاوت است، اما بخش عمدهای از این مناطق قدمت بهرهبرداری داشتهاند. الان هم راندمان آبیاری در این مناطق پایین است و هم به دلیل نحوه تأمین آب با محدودیتهایی در بعضی ماههای سال مواجه میشدند. سعی شده است نقاط لکهگذاریشده مشخص شود که بهبود بهرهوری را در این نقاط داشته باشیم.
طرح 46 هزارهکتاری در سیستان که با اعتبارات صندوق توسعه ملی اجرا میشود، قرار است از چاه نیمهها آب دریافت کند. اصلا میتوان آب مطمئن در اختیار این پروژه قرار داد؟
بخش عمده مباحث چاه نیمهها مرتبط با پروتکلهای بینالمللی است که باید پیگیری کنیم. این پیگیریها از سوی سایر بخشهای وزارت نیرو انجام میشود. براساس سهمی که در پروتکلها درج شده است، 400 میلیون مترمکعب سهم کشاورزی لحاظ کردهایم. بهعنوان وزارت نیرو بحث تأمین آب کشاورزی سیستان را با احداث سد چاه نیمه یک، دو، سه و چهار سهم پیگیری کردهایم. عمده بحث شبکه آبرسانی در وزارت جهاد کشاورزی رصد میشود. یکسری اقداماتی برای بخش خودمان شامل کارهای مدیریتی در بخش مدیریت مخازن طراحی کردهایم که از تبخیر جلوگیری کنیم. مباحث مرتبط با استفاده از حجم مرده مخازن در سالهایی که مثل امسال بهشدت در حوضه دچار کمبود آب هستیم، اجرائی شده است. تلاش میکنیم از حجم مرده مخازن با ایستگاههای پمپاژ استفاده کنیم. ما با توجه به سهم جمهوری اسلامی ایران، معتقدیم که آن 400 میلیون سهم بخش کشاورزی باید و حتما محقق شود.
ایران هیچگاه نتوانسته است میزان آب رهاسازیشده از پشت سدهای افغانستان را اندازه بگیرد تا ببیند سهم ایران توسط افغانستان از سد رها میشود یا نه. دریچه سدی که باید توسط ایران کنترل شود، در منطقه ناامن واقع شده و ما نتوانستهایم میزان رهاسازی آب را کنترل کنیم. چگونه میفهمیم که افغانستان سهم ایران را مطابق معاهده بین دو کشور رهاسازی میکند؟
ما بهلحاظ آوردی که به داخل خاک کشور داشتیم، تاکنون اندازهگیریهایی انجام دادهایم. البته امسال هیچ ورودی به چاهنیمهها نداشتیم و در حوضههای آبریز افغانستان نیز شرایط خوب نبوده است. باید حتما کارهای بینالمللی در ارتباط با حقابه ایران از رودخانههای افغانستان را شروع کنیم.
وزارت نیرو چاهنیمه چهار را طراحی کرده اما برای آن خروجی آب در نظر نگرفته است و گفته میشود که دوسوم آب چاهنیمه چهار، داخل این چاه باقی میماند. چگونه این مشکل را حل میکنید؟
برای چاهنیمه چهار خروجی ساخته شده است. ایستگاههای پمپاژی هم داخل کانال خروجی چاهنیمهها نصب شده است. یکی از نقاط تأمین آب ما آبگیر شماره یک است که در این کانال خروجی آب پیشبینی شده و تا شهریور راه میافتد. با استفاده از این ایستگاه، پمپاژ آب حجم مرده چاه انجام میشود و در اختیار کشاورزی قرار میگیرد. اگر تراز بالا باشد که آب به راحتی از طریق کانال منتقل میشود و اگر تراز پایین باشد، با پمپاژ، آب را به داخل کانال منتقل کرده و در اختیار مصرفکننده قرار میدهیم.
رویکرد جدید دکتر اردکانیان تکیه بر بهینهسازی مصرف آب دارد. شرکت مدیریت منابع آب تاکنون روی تأمین آب، ساخت و بهرهبرداری از سدها متمرکز بوده است. در رویکرد جدید وضعیت شرکت شما چه میشود؟
ما تقریبا از برنامه پنجم به بعد یا شاید هم از ابتدای دولت یازدهم به شکل جدیتری به مسئله بهینهسازی مصرف آب ورود کردیم اما اینکه بتوانیم همه را در این رویکرد با خود همراه کنیم، کمی طول کشید. در گذشتههای دورتر یعنی ابتدای برنامه سوم تا چهارم درصد اعتباراتی که به سمت بحث مدیریت منابع آب و مدیریت بهرهبرداری در بخشهای مختلف میرفت، بیشتر بود اما این رویه اصلاح شده است. در سالهای اخیر 30 تا 35 درصد اعتباراتمان در قالب طرحهای بهبود بهرهوری آب است. بحث تعادلبخشی را چندسالی است که از زبان بنده میشنوید. اینها مربوط به بحثهای مدیریت مصرف آب است.
اگرچه بحث مدیریت مصرف را در دستور کار دارید اما یکی از طرحهای مهم این بخش یعنی طرح تعادلبخشی یک سال بدون اعتبار ماند و پیشرفت قابلملاحظهای در آن نداشتید. آیا در مباحث مدیریت مصرف آب پیشرفتی هم داشتهاید؟
ما نگاهمان را در سال 93 تغییر دادیم. تخصیص در سال اول نداشتیم اما در سال دوم دستگاهها با این رویکرد شرکت مدیریت منابع آب همراه شدند. در سال 96 بیشترین تخصیص را به این بخش دادیم. سال اول اجرای طرح تعادلبخشی تخصیص تقریبا صفر بود اما سالهای بعد این روند اصلاح شد. در بحث مهندسی رودخانه، اعتبارات از هشت تا 10 میلیارد تومان در گذشته به 80 میلیارد تومان درحالحاضر رسیده است. این یعنی اعتبارات این بخش 10 برابر شده است. مهندسی رودخانه بحثهای حاکمیت مدیریت رودخانه را دنبال میکند اما بحث تخصیص منابع هم در درجه دوم اهمیت در این حوزه قرار دارد. نگاهها در بخشهای مختلف تغییر کرده و تخصیص منابع بین کارهای سازهای و غیرسازهای یکسانسازی شده است. اما مشکلی که داریم این است که منابع دولت بهطور کلی محدود شده است. 43 درصد اعتبارات ما امسال نسبت به سال گذشته در کلان کاهش یافته است. متأسفانه ضعف در اقتصاد آب باعث شده نتوانیم از سایر منابع در حوزه آب استفاده کنیم. بنده اعتقاد دارم که باید دولت و ما نیمنگاهی به اقتصاد آب کنیم. میتوانیم بخشی از منابع اعتباری کارهای مدیریتی خود را از طریق ارزشافزوده آب و ارزش ذاتی آب تأمین کنیم. ما همواره تلاش کردهایم برای تأمین 20 هزار مترمکعب آب سرمایهگذاری کنیم تا آن را از نقطه الف به نقطه ب منتقل کنیم. چرا نباید منابع مورد نیاز برای تأمین این 20 هزار مترمکعب آب را از طریق ارزشگذاری روی آن به دست بیاوریم. بگوییم با هر مترمکعب آب چقدر ارزشافزوده معادل ایجاد کردهایم. ببینیم این ارزشافزوده معادل متناسب با هزینههای تأمین بوده است. یا اینکه باید سرمایهگذاریهای خود را به سمتی ببریم که با روشهای دیگر بتوانیم این آب را استحصال کنیم. باید قطعا در برنامه ششم به این نگاه پرداخته شود تا ارزش واقعی آب را با همین اعداد و ارقام نهادینه کنیم. بهراحتی میگوییم که برویم آبشیرینکن نصب کنیم. قیمت پایه آبشیرینکن به ازای هر مترمکعب دو تا سه هزار تومان تمام میشود. ما حاضر نیستیم 20 تومان برای آب ارزشگذاری کنیم اما دو تا سه هزار تومان شیرینسازی آب را انجام میدهیم. یعنی حتی یک درصد ارزش واقعی آب را حاضر نیستیم بپردازیم. این نگاهها باید عوض شود. اگر نشود، به نظر من با شعار و صحبت نمیتوان اقدام جدی انجام داد. آب باید ارزش واقعی خودش را پیدا کند. سوبسیدها و یارانهها باید به جایگاه خود برود. اینکه همیشه بر سر آب میزنیم و میگوییم آب ارزشی برای منابع بخشهای مختلف ندارد، بزرگترین اشتباهی است که انجام میدهیم. باید ارزش آب را در بخشهای مختلف کشور لحاظ کنیم.
درباره ساماندهی حریم رودخانهها صحبت کردید. ما همچنان در سیلاب کشته میدهیم دلیلش این است که در حریم رودخانهها ساختوساز وجود دارد. شائبههایی هم هست که این ساختوسازها متعلق به مقامات است و وزارت نیرو نمیتواند آنها را تخریب کند. چقدر این صحبتها صحت دارد؟
ما تقریبا از دو، سه سال پیش برای اینکه این شائبه از ذهنها خارج شود، دو کار را به برنامههای خود اضافه کردیم؛ یکی اینکه خواستیم از ظرفیت مردمی در این موضوع استفاده کنیم تا در برخی مناطقی که کشاورزان و روستاییان هستند، بتوانیم از تشکلهایشان برای جلوگیری از تجاوز به حریم رودخانه استفاده کنیم. تاکنون از ظرفیت روستاییان در این موضوع استفاده نکرده بودیم چون آنها هم کمتر تمایل داشتند با ما همکاری کنند. نکته بسیار مهم دیگری که میتواند رفع شائبه کند، این است که تصمیم گرفتیم به هیچ عنوان در آزادسازیها نقطهای عمل نکنیم. وقتی نقطهای عمل میکنیم، یعنی به همین شائبهها دامن زدهایم. دقیقا سه سال است که بحث آزادسازی در استان تهران پیگیری میشود. میتوانید از این مناطق بازدید کنید. گزارشها و فیلمهای آن را ببینید. در دور جدید ما اعلام میکنیم که از کیلومتر الف تا کیلومتر ب باید سازههای حریم رودخانه تخریب شود. وقتی نقطهای عمل نمیکنیم کار بهلحاظ روانی بهتر انجام میشود. هم تبعیضها را شاهد نیستیم و هم مردم بیشتر حمایت میکنند و شفافسازی در این مسئله میشود. تقریبا دو تا سه سال است که آزادسازیها کاملا بازهای است. در استان خراسان اگر کشف رود را بازدید کنید، شاهد خواهید بود که در یک طول چند 10 کیلومتری و شاید هم بیشتر، به صورت بازهای تخریب سازهها در حریم رودخانه را انجام دادهایم.
ساختمان هیچیک از مقامات هم در این بازهها وجود نداشت؟
اصلا ما نمیدانیم مالک ساختمان کیست و کاری هم به این مسئله نداریم. بازهای عمل میکنیم. در استان اصفهان بهویژه در شرق اصفهان یا از شرق به سمت غرب استان، بازهای عمل کردیم. بهتر است نگوییم ساختمان مقامات در حاشیه رودخانههاست، بلکه برخی ارگانها ساختمان داشتند که تخریب شد.
آب منطقهای مازندران حریم سیلابی رودخانه را به کشاورزان اجاره میدهد. این کار تخلف نیست؟ اجارهدادن حریم باعث ایجاد سابقه و احساس مالکیت در فرد نمیشود؟
این کار تخلف نیست. قرارداد اجاره طبق قانون منعقد میشود. آییننامه دارد. این قراردادها سالانه تنظیم میشوند و سال به سال تمدید میشود. کشاورزان در این زمینها حق ایجاد اعیانی ندارند و فقط محصول زراعی در این زمینها کشت میشود. بهلحاظ شرایط قانونی مشکلی برای اجارهدادن در حریم رودخانه وجود ندارد. استدلال این است که اگر سیلابی رخ داد، چون این زمینها برای کشت زراعی است، خود کشت تخریب میشود و در قراردادها و توافقات هم به این نکته اشاره شده است. فرد فقط میتواند در صورت بروز سیلاب اجارهبهای خود را پرداخت نکند اما خسارت وارده به زمین متوجه خود کشاورز است. این آییننامهها موجود است اما ساخت و ایجاد اعیانی در حریمها قطعا انجام نمیشود.
ستاد احیای دریاچه ارومیه دائما میگوید که وزارت نیرو برای احیای دریاچه کمک نمیکند. دراینباره چه نظری دارید؟
ما کاملا با این ستاد هماهنگ هستیم. بخش کوچکی از تکالیف تعیینشده در ستاد احیای دریاچه ارومیه به وزارت نیرو بازمیگشت. اخیرا قرار شده است که بنده خودم رسما عضو کارگروه ستاد احیا شوم که هماهنگی بیشتری داشته باشیم. تعهداتی که لازم بوده است تاکنون انجام دادهایم. اما قطعا این نیست که همه کارها صد درصد تحقق پیدا کند. مثل همه کارهای کشور که 80 یا 90 درصد اتفاق میافتد در همکاری ما با ستاد هم چنین شرایطی وجود دارد. برخی مشکلات که حل آن نیاز به هماهنگی مسائل اجتماعی دارد، هنوز رفع نشده است. اما سهم عملیات وزارت نیرو در برنامههای ستاد احیای دریاچه ارومیه سهم بالایی نیست. بحث مدیریت مخازن بوده است که تا امسال، 90 درصد تعهداتمان را انجام دادهایم.
ستاد احیا روی بحث مدیریت مخازن خیلی بحث دارد و معتقد است که درصد تخصیص دریاچه از مخازن سدها معلوم نیست و رهاسازی آب انجام نمیشود زیرا عدد تخصیص مشخص نیست.
خیر. درصد تخصیص مشخص است. ما در سد بوکان، مرحله اول که تا فروردینماه بود کل تعهدات را انجام دادیم. در مرحله دوم که نزولات در حوضه آبریز داریم هم باید تخصیص داشته باشیم. ما یک پیشبینی در اول سال میکنیم و مثل همه کشور، یک برآوردی هم برای دریاچه ارومیه داریم. امسال حوضه دریاچه ارومیه نسبت به سال گذشته 44 درصد و نسبت به سال گذشته 24 درصد افزایش بارندگی داشت. ما معادل این بارش، اثرات را حساب کردیم. مرحله دوم رهاسازی از سد بوکان را از 19 اردیبهشتماه آغاز کردیم و حجم خوبی رهاسازی انجام شد. بارشهایی که اتفاق افتاد سیمای روشن دارد. در این زمینه اختلاف جدی نمیبینم. در اولین جلسه ستاد هم گزارشی از عملکرد وزارت نیرو دراینباره ارائه میدهم.
سیاستهای شرکت مدیریت منابع آب از برداشت آبهای سطحی بهسمت استحصال آب ژرف و آب شور رفته است. شنیدهایم که پروژه برداشت آبهای ژرف در شرکت مدیریت منابع آب کلید خورده است. فکر نمیکنید که اجرای این پروژه با سیاست مدیریت مصرف تناقض دارد؟ به نظر میرسد شرکت مدیریت منابع آب همچنان به اجرای برنامههای تأمین آب فکر میکند.
ما در شرکت مدیریت منابع آب تکلیفی به تکالیفمان اضافه نشده است. دو کار تحقیقاتی در ستاد وزارت نیرو با معاونت فناوری ریاستجمهوری در حد پروژههای تحقیقاتی انجام میشود. شرکت مدیریت منابع بهعنوان یک سیاستگذار در این پروژه همراهی دارد. در واقع هنوز این طرح در مرحله تحقیقاتی است و هنوز عملیاتی نشده است. شیرینسازی آب دریا برای تأمین آب شرب انجام میشود. شرکت مهندسی آبوفاضلاب کشور با درنظرگرفتن اولویت شهرهایی که در شعاع صد کیلومتری ساحل قرار دارند، بحث تأمین آب شرب را پیگیری میکند. اما شرکت مدیریت منابع آب، به آب دریا بهعنوان یک منبع تأمین آب نگاه نمیکند و برنامهای برای اینکه پتانسیل و ظرفیت خود را روی این بخش بگذارد، نداشته است. هرچند کار مطالعاتی انجام میدهیم و منتظریم نتایج مطالعات و کارهای تحقیقاتی آبهای ژرف در یکی، دو نقطه استخراج شود تا اگر به نقطه مثبتی رسید، قطعا از این ظرفیت استفاده کنیم اما درحالحاضر برنامه عملیاتی تدوینشدهای نداریم.
چاههای گمانهای که حفر شده است، به آب رسیدهاند؟ این کار خطرناک نیست که آبهای ژرف را برداشت کنیم؟ اثرات جانبی برداشت از منابع فسیلی را بررسی کردهاید که روی فرونشست چه تأثیری میگذارد؟
کار تحقیقاتی فقط صرفا در یک نقطه از استان سیستانوبلوچستان انجام میشود. فعلا در مرحله حفاریاند. هنوز برداشتی انجام نشده است که خروجی داشته باشد تا مطالعات را تکمیل کنیم. یک تیم مشاورهای از شرکت ملی نفت، شرکت آب نیرو و ستاد وزارت نیرو که محور و مجری این موضوع است، مسئله را رصد میکنند.
سدی به نام کاسهکوه ابرکوه بهدلیل نبود شبکه انتقال آب، قادر به تأمین نیازهای کشاورزی نیست. آب پشت سد تبخیر میشود و کشاورزان فقط شاهد این تبخیرند و حسرت میخورند. چرا این سد شبکه ندارد؟
در جریان این سد نیستم. احتمالا سد استانی بوده یا سد متعلق به جهاد کشاورزی است. سد ملی نیست که من در جریان جزئیات آن باشم. این سدها معیشتیاند و یا جهاد کشاورزی مجری سد است یا اینکه طرح کوچک استانی است که مخزن آن در حد 200 تا 300هزار مترمکعب است، بنابراین اطلاعات آن در سطح ملی مطرح نمیشود.
در پایان نکتهای تکمیلی دارید؟
درباره سیاستهای سازگاری با کمآبی، نیاز دارد که مردم هم از این موضوع حمایت کنند. قطعا باید درباره مباحث مدیریت آب، نسخههای ما استانی باشند. تجربه نشان داده است که ما نمیتوانیم یک نسخه در سطح ملی بپیچیم و باید به سطح استانها برویم. هر نقطه زیرحوضه و حتی شاخهای از رودخانه بحثهای خودش را دارد. هرچند بخشهای مختلف در یکسری مباحث کلی، میتوانند مشترک باشند، باید برنامههایمان را از پایین به بالا بیاوریم و استانهای ما درگیر برنامهریزی باشند.
اگر این کار را نکنیم تعارضات اجتماعی و مشکلات اجتماعی افزایش مییابد. تجربه نشان داده است بخشنامههایی که از بالا صادر میشوند، سبب میشوند مشکلات اجتماعی بروز کنند. کشور هنوز شرایط کمآبی را درک نکرده است، بههمیندلیل گاهی خبرهایی میشنویم که فلان صنعت جایی مستقر شده و به تأمین آب نیاز دارد یا کشاورزان ما بدون توجه به بازار مصرف خود، کشت پرنیاز میکارند و بعد هم بهدلیل نبود بازار، محصول را دور میریزند و آب را از دست میدهیم. با توجه به اینکه مجبوریم مدیریت آب کشور را انجام دهیم از این منابع در بخش کشاورزی با این حجم نمیتوان استفاده کرد. بیلان تمام دشتهای ما منفی است. این شرایط خودش با ما حرف میزند. با بحث روی عدد کسری مخزن راه به جایی نمیبریم. اصلا باید این اعداد را کنار بگذاریم.
آنچه به ما واقعیت را نشان میدهد، شکاف روی زمین است. این را نمیتوان منکر شد. ما باید خود را با این قضیه تطبیق دهیم و همه هم بدانند که الان شرایط به آنجا رسیده است که با حجم مشخص آب باید اقدامات خود را همخوان کنند. ما وظیفه تحویل حجمی آب را به عهده داریم و کشاورز باید بپذیرد با این حجم باید کشت کند. در محدوده تمام دشتهایمان آب قابل برنامهریزی را ابلاغ کردهایم. این کار بسیار سختی بود که در سه سال گذشته انجام شد. در هر دشتی گفتیم پتانسیل دشت چقدر کاهش یافته است. بنابراین کشاورزان باید خود را با شرایط تطبیق دهند. سادهترین راهش این است که بگوییم که 40 درصد کشت را انجام نمیدهیم یا روشهای دیگری در پیش میگیریم. ما باید ظرف 20 سال به یک سطح پایدار بازگردیم.
اگر این مسئله را نپذیریم مطمئنا مشکلات فعلی در نسلهای مختلف تکرار خواهد شد و به ازبینرفتن تمدنی در نقاط گوناگون کشور منتهی شود. این برای نظام جمهوری اسلامی ایران پسندیده نیست. باید درباره مباحث مرتبط با فضای سبز تجدیدنظر کنیم. نمیتوانیم فضای سبزی را که داریم، بپذیریم. باید فضای سبز بسته به شرایط مناطق مختلف کشور کاهش پیدا کند تا در کشور بتوانیم مدیریت کنیم. وزارت نیرو آمادگی دارد با همه ذینفعان همکاری کرده و سیاست تحویل حجمی آب و سازگاری با شرایط جدید را عملیاتی کند.