۰ نفر

جاوید قربان اوغلی:

هماهنگی ترکیه و روسیه به انزوای ایران می‌انجامد

۵ مرداد ۱۳۹۵، ۵:۵۵
کد خبر: 137207
هماهنگی ترکیه و روسیه به انزوای ایران می‌انجامد

ورق می‌تواند برگردد و همه‌چیز شکل دیگری به خود بگیرد تا آنجا که برنده جنگ با تروریسم در منطقه ایران، ترکیه و روسیه باشند. چراکه ریشه‌کن ساختن تروریسم و خروج آن از منطقه بیش از نقش‌آفرینی هر بازیگر فرامنطقه‌ای و اثرگذار به دست همسایگان و بازیگران درون‌منطقه‌ای ممکن است؛

 در حقیقت همان کشورهایی که بیش از هر کشور دیگری در نظام جهانی در معرض تهدید تروریسم قرار دارند. گرچه حل مساله تروریسم نیاز به عزمی جهانی دارد اما امروز هیچ بازیگری به اندازه بازیگران اثرگذار منطقه‌ای نمی‌تواند با خروج و حل چالش فراگیر تروریسم در منطقه ثبات ایجاد کند. بر این اساس جاوید قربان اوغلی معتقد است با نزدیکی آنکارا و مسکو دو گزینه برای اردوغان ممکن است؛ گزینه نخست با سیاست‌های نظام جهانی در مساله سوریه همراه شده و گزینه دوم اینکه پوتین، اردوغان را در مساله سوریه متقاعد کند که در این صورت هماهنگی روسیه و ترکیه به انزوای ایران در سوریه می‌انجامد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ،  برای حل مساله سوریه و منطقه هر سه بازیگر باید موضع و خواسته‌های خود را در سوریه تعدیل کنند که دراین صورت هر سه بازیگر می‌توانند ثبات را به منطقه و سوریه بازگردانند. در این راستا با جاوید قربان اوغلی کارشناس ارشد مسائل سیاست خارجه به گفت‌وگو پرداخته ایم که در ادامه می‌خوانید:

 

امروز ترکیه پس از افزایش تهدیدات تروریستی داعش و به‌ویژه در پی کودتای نافرجام با مشکلات اقتصادی و اجتماعی بسیار زیادی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. با توجه به وضعیت کنونی ترکیه، شرایط در سوریه برای ایران و سایر بازیگران صاحب هژمونی، چگونه خواهد بود؟

البته شرایط اقتصادی و اجتماعی ترکیه به مساله کودتا مربوط نمی‌شود، در حقیقت کودتا تا اندازه‌ای می‌تواند شرایط را تشدید کند. شرایط اجتماعی و سیاسی ترکیه متاثر از سیاست‌های منفی آنکارا در منطقه است در حالی که اردوغان می‌توانست درباره مسائل منطقه به‌ویژه سوریه عاقلانه‌تر رفتار کند، با این وجود دستاوردهای اردوغان و حزب عدالت و توسعه در ابعاد اقتصادی و اجتماعی ترکیه تا حدی موفقیت‌آمیز بوده است و شرایط اقتصادی کشور و زندگی مردم در مقایسه با گذشته از وضعیت مطلوب‌تری برخوردار است. حزب عدالت و توسعه در انتخابات اخیر توانست ۵۲ درصد آرا را کسب کند، این مساله بیانگر رضایتمندی مردم از وضعیت اقتصادی و اجتماعی است که در نهایت رای اعتماد مردم ترکیه را نسبت به حزب اعتدال و توسعه در پیش داشت. با وجود وضعیت مساعد ترکیه در امور اقتصادی و داخلی، سیاست خارجی این کشور به‌ویژه در منطقه با اوضاع داخلی تناسبی ندارد. سیاست‌های ترکیه تحت زعامت اردوغان و حزب عدالت و توسعه در منطقه، همواره یادآور جاه‌طلبی‌های دوره امپراتوری عثمانی است که با توجه به شرایط موجود در منطقه قابل تحقق نخواهد بود. روشن است که هزینه کردن در منطقه منجر به کاهش اعتبارات و امکانات در داخل ترکیه برای مردم می‌شود و این روند به نارضایتی مردم در ترکیه منجر خواهد شد. هر چند ترک‌ها متوجه شده‌اند که محاسباتشان در منطقه نادرست بوده و درصدد تصحیح و تغییر سیاست‌های خود در این حوزه هستند.

قدرت ایران تحت تاثیر شرایط ترکیه در سوریه افزایش پیدا خواهد کرد؟

قدرت مانور ترکیه در سوریه کاهش یافته است و سیاست این کشور در بحران سوریه مانند سال‌های قبل از کودتا نخواهد بود. اما این امر به معنای افزایش قدرت مانور ایران در سوریه نخواهد بود. ایران و ترکیه دو نقش کاملا متضاد در این کشور ایفا می‌کردند. ایران درصدد حفظ و بقای اسد و اردوغان به دنبال سرنگونی اسد بود که با توجه به شرایط سوریه و منطقه، غیر قابل قبول بود. بازیگران منطقه‌ای در وضعیت موجود باید به فکر حفظ تمامیت ارضی سوریه، مشارکت احزاب سیاسی، تشکیل ساختاری با قانون اساسی جدید و نه لزوما با حفظ اسد باشند. به نظر می‌رسد توافقی در سطح بازیگران فرامنطقه‌ای درباره سوریه در حال شکل‌گیری است که این روند تامین‌کننده اهداف ترکیه و ایران نخواهد بود. بنابراین در آینده ما شاهد شرایط و فضایی تازه در سوریه تحت تاثیر تصمیمات و توافقات روسیه و آمریکا خواهیم بود. با توجه به رخدادهای اخیر، ترک‌ها دیگر به دنبال سرنگونی اسد نخواهند بود و تدریجا درصدد ترمیم سیاست‌های اشتباه خود نسبت به منطقه و سوریه برخواهند آمد.

می‌توان گفت که با توجه به تحولات اخیر ترکیه ما با اردوغانی متفاوت از قبل کودتا و با رویکردی دیگر روبه‌رو خواهیم بود؟

در پرتو تحولات اخیر باید از دو اردوغان سخن به میان بیاوریم. نخست اردوغان در سیاست داخلی که پس از کودتا اشتباهات فاحشی در سیاست داخلی انجام داده و همچنان در حال اجراست. این اشتباهات تداعی‌کننده نوعی دیکتاتوری است. اردوغان کودتا علیه دولت خود را خنثی کرد، ولی از آن زمان کودتا علیه مخالفان را با شدت پیگیری می‌کند. این کودتا پاکسازی و تسویه وسیعی در میان ژنرال‌ها و کادرهای ارتش، قضات، روزنامه‌نگاران و فعالان مدنی است که نمای بیرونی آن بسیار ضد دموکراتیک است و بیشتر به سمت سلطه مطلقه پیش می‌رود. اردوغان نیازی به این اقدامات نداشت، زیرا همان‌طور که اشاره شد حزب او دارای کرسی‌های حداکثری در مجلس است. این اکثریت می‌تواند در چهارچوب قانون اساسی، اهداف و برنامه‌های خود را محقق سازد. کمااینکه طی ۱۰ سال گذشته در مسائل مرتبط با به حاشیه راندن ارتش و برنامه‌هایش در بعد سیاست خارجی تا حدی پیش رفته است. اما رئیس‌جمهور ترکیه در بعد داخلی به بهانه کودتا، خود به کودتایی علیه مخالفان و تصفیه سیاسی دست زده است. در بعد سیاست خارجی اما، وی بیشتر به سمت مدارا و نرمش در سیاست‌های تیز و افراطی گذشته گام برمی‌دارد. بهبود روابط اردوغان با روسیه و عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی نمونه‌های بارز رویکرد‌های او در منطقه است. گرچه عادی‌سازی روابط با رژیم صهوینستی چهره ناخوشایندی در افکارعمومی مسلمانان دارد اما اردوغان برای حفظ منافع خود دست به چنین اقدامی زده است.

گفته می‌شود کودتای اخیر شرایط متفاوتی در تجارت و فضای سیاسی تهران و آنکارا به وجود می‌آورد، با این وجود آینده روابط ترکیه و ایران را در پی افزایش تهدیدات تروریستی و ناآرامی‌های اخیر در ترکیه چگونه می‌بینید؟

همسایگی و همجواری مفهوم خاصی در سیاست خارجی دارد. کشورهایی که مرزهای مشترک با یکدیگر دارند به تعبیری با یکدیگر همسایه هستند، منافع و تهدیدهای مشترکی نیز دارند. چراکه منافع هر یک از آنها بر منافع دیگری تاثیر گذاشته و تهدید در هر یک منجر به تهدید در دیگری می‌شود. از این منظر صرف‌نظر از اینکه در تهران و آنکارا چه کسی بر سر کار باشد، ایران و ترکیه نیازمند برقراری روابطی متین در چهارچوب منافع مشترک هستند. بنابراین باید دو کشور روی طرح‌هایی که منافع دو کشور را تامین می‌کند، بیشتر متمرکز شوند؛ نیازهای مشترکی مانند خط لوله گاز ایران به اروپا، مسیر ترانزیت کالا از مسیری که مرزهای ترکیه را به اروپا و ایران را به آسیا پیوند می‌دهد. در این موضوع ایران و ترکیه دو کشور کلیدی شمرده می‌شوند. لاجرم این مسائل سبب می‌شود که ایران و ترکیه در کنار رقابت منطقه‌ای، نیاز مشترکی در بهبود روابط نسبت به یکدیگر داشته باشند. ایران در کودتای اخیر از نخستین کشورهایی بود که رئیس‌جمهور، وزیر امور خارجه و شورای امنیت ملی آن نسبت به کودتا واکنش نشان داد و تلاش برای سرنگونی دولت برخاسته از آرای مردمی را محکوم کرد. بنابراین از این منظر تفاوتی در روابط اقتصادی و سیاسی ترکیه قبل از کودتا و پس از آن وجود ندارد. تهران و آنکارا پس از تحولات اخیر در ترکیه همچون گذشته، تلاششان بر گسترش روابط اقتصادی خواهد بود. اما در رابطه با مسائل منطقه رقابتشان ادامه خواهد داشت. تهران و آنکارا نگاه مشترکی نسبت به تروریسم و مصادیق آن در منطقه و بویژه سوریه ندارند. اختلاف دو کشور در سوریه ناشی از نگاه متضاد ترکیه و ایران در تعریف واژه تروریسم و مصادیق آن است. بنابراین گرچه شاهد توسعه روابط اقتصادی میان دو کشور در آینده خواهیم بود اما اختلافات میان تهران و آنکارا از منظر تعریف و مصادیق تروریسم ادامه خواهد یافت و نیاز به گفت‌وگوی بیشتری دارند. ممکن است با روشن شدن تکلیف سوریه نگاه دو کشور بیشتر به سمت واقعگرایی نسبت به مساله سوریه و تروریسم پیش رود.

احیای روابط ترکیه و روسیه چه فضای تازه‌ای در روابط مسکو و تهران ایجاد می‌کند، آیا بهبود روابط آنکارا و مسکو منجر به کاهش توجه روس‌ها نسبت به ایران می‌شود؟

بهبود روابط روسیه و ترکیه منجر به کاهش توجه مسکو نسبت به ایران نمی‌شود. نگاه پوتین به نظام جهانی استمرار نگاه اتحاد جماهیر شوری سابق است. پوتین به دنبال احیای نفوذ جماهیر شوروی بدون هزینه‌هایی است که شوروی سابق برای تسلط بر متحدان خود داشت. ایران، ترکیه، عراق و دیگر کشورهای منطقه هر یک جایگاه خاص خود را در سیاست خارجی روسیه دارند. گرچه روسیه دیگر ابرقدرت نیست اما روابط با ترکیه در نگاه روس‌ها به معنای کاهش روابط ایران یا تغییر برخی سیاست‌های خود نسبت به تهران نخواهد بود. اما اگر منظور از این پرسش این باشد که بهبود روابط ترکیه و روسیه چه تاثیری در وضعیت ایران در منطقه دارد؟ برای پاسخ به این سوال باید پرسید که نقاط اختلاف و اشتراک ما با ترکیه در چه مواردی است. اگر از این منظر نگاه کنیم باید گفت در صورتی که ترک‌ها درصدد همراهی با روسیه در مساله سوریه برآیند این مساله منجر به انزوای بیشتر ایران در مساله سوریه خواهد شد. زیرا ایران تاکنون روسیه را در کنار خود داشت. اما باید توجه داشت که روس‌ها درباره مسائل منطقه بر اساس منافع خود گام برمی‌دارند و نه بر اساس تمایلات سایر کشورها. در حقیقت خط قرمز روسیه در منطقه و جهان منافع آنهاست. همراهی روسیه و ترکیه می‌تواند سناریویی که در سوریه در حال شکل‌گیری است را با سرعت بیشتری پیش ببرد. بنابراین اگر پوتین بتواند اردوغان را به هماهنگی با روسیه در سوریه قانع کند ایران دچار مشکل خواهد شد.

با احیای روابط ترکیه و روسیه و مسائل ناشی از این روابط، ایران باید چه استراتژی‌ای در مقابل دو کشور در پیش بگیرد؟

با توجه به اینکه ترکیه و روسیه همسایگان ایران هستند و نقاط اشتراک منافع این کشورها بسیار زیاد است بهترین گزینه در برابر این مساله در حقیقت محور قرار دادن سیاست همجواری و همسایگی از سوی ایران برای آینده بهتر منطقه است. چنانچه ایران، روسیه و ترکیه بتوانند به دیدگاه مشترکی برای سامان دادن منطقه و حل بحران سوریه برسند، این مساله می‌تواند مانع تحقق نیات و برنامه غرب برای نظم بخشیدن به اوضاع منطقه بر اساس تعریف خودشان باشد. هماهنگی ایران، روسیه و ترکیه در مسائل منطقه می‌تواند به سامان‌بخشی آینده در منطقه براساس منافع ملت‌ها در جامعه جهانی و نه تنها غرب بینجامد. ایران و ترکیه دو بازیگر مهم و اثرگذار منطقه‌ای و روس‌ها یک بازیگر اثرگذار بین‌المللی شمرده می‌شوند. اگر این سه بازیگر در مجامع جهانی درباره آینده منطقه اتحادنظر داشته باشند، شاهد وضعیت بهتری در منطقه خواهیم بود. تحقق این مهم بستگی به این دارد که رقابت ایران و ترکیه با در نظر گرفتن و قبول منافع و حوزه نفوذ یکدیگر در مناطق سنتی باشد که در این صورت می‌توان شرایط مطلوبی را متصور شد. نگاه ایران به منطقه ایدئولوژیک و نگاه ترکیه قومی است و روسیه نگاهی بین‌المللی با محوریت منافع آن کشور است که با دو نگاه ایران و ترکیه هماهنگی ندارد. بنابراین دستیابی به یک نقاط اشتراک میان این سه دیدگاه برای سامان بخشیدن به آینده منطقه اندکی دشوار است. از این رو ایران باید به سمت واقعگرایی نسبت به مسائل منطقه یعنی سوریه، یمن و عراق حرکت کند، از سویی ترک‌ها نیز باید اصل حاکمیت کشورها به‌ویژه سوریه را به دور از مداخله خارجی و بر اساس رای ملت‌ها بپذیرند. در این صورت ما از یک نظم و ثبات حقیقی در منطقه برخوردار خواهیم شد.

طی ماه‌های اخیر فرانسه و همچنین آلمان مورد تهدید حملات تروریستی داعش قرار گرفته‌اند، چه چیز امروز داعش را در برابر فرانسه قرار می‌دهد، در حالی که هنوز پاریس موضع روشنی در مقابل تروریسم اتخاذ نکرده و همچنان به دنبال جدا کردن تروریسم خوب و بد در منطقه است؟

گسترش تروریسم در کشورهای اروپایی عکس‌العمل داعش در برابر مداخله این کشورها در منطقه است. از آنجا که فرانسه این حق را برای خود قائل است درباره عراق و سوریه طی یک هماهنگی با آمریکا بر اساس منافع خود نیز تصمیم بگیرد خواه‌ناخواه واکنش داعش را دربرخواهد داشت. در حقیقت داعش با این اقدام نشان داد که نه تنها در کشورهای اسلامی و عربی بلکه حتی در سرزمین‌های اروپایی هم می‌تواند نمایش تروریستی برپا کند. چندین عملیات در فرانسه و اخیرا آلمان و قبل از آن نیز در انگلستان از سوی تروریست‌های داعش صورت گرفته است. این اقدامات زنگ خطری است تا نشان دهد که غرب نباید تروریسم را به خوب و بد تقسیم کند. انسانی که در خاورمیانه زندگی می‌کند با شهروند غربی هیچ فرقی ندارد و هر دو انسانند. اگر از منظر انسانی به این مساله نگاه کنیم نباید انسان اروپایی را نسبت به انسان خاورمیانه‌ای ارجح بدانیم. اقدامات تروریستی در اروپا به‌طور کل هشداری برای جامعه جهانی به‌ویژه جوامع غربی است. نمی‌توان قبول کرد صدها و هزاران انسان بی‌گناه در یمن، فلسطین، سوریه و عراق قربانی اقدامات تروریستی شوند و آب از آب در غرب تکان نخورد و وجدان آنان آزرده نگردد و حتی بازتاب رسانه‌ای در جهان غرب نداشته باشد و نسبت به آن واکنشی صورت نگیرد، اما کشته شدن دو یا چند تن انسان در یکی از کشورهای غربی بر اثر اقدامات تروریستی واکنش گسترده داشته باشد و با محکومیت جهانی روبه‌رو شود. سکوت فرانسوی‌ها در مقابل جنایت‌های رژیم صهیونیستی در فلسطین و فغان آنها در حوادث اخیر در پاریس، بیانگر استاندارد دوگانه این کشور در برابر تروریسم به‌عنوان خطر و تهدیدی بین‌المللی است که به هیچ رو قابل قبول نیست.

با توجه به اینکه ایران در شرایط کنونی یکی از کشورهای اثرگذار در منطقه به شمار می‌رود، رویکرد رئیس‌جمهور بعدی آمریکا نسبت به ایران و کمک گرفتن از تهران برای مبارزه با تروریسم چه خواهد بود و ما می‌توانیم شاهد یک ائتلاف ضدتروریستی گسترده‌تر با حضور همه کشورهای اثرگذار منطقه و غرب باشیم؟

ایران گام‌های بزرگی در مبارزه با تروریسم برداشته و نشان داده که در مبارزه با تروریسم کاملا جدی است. فکر می‌کنم جامعه جهانی عزم راسخ و جدیت ایران را در مبارزه با این پدیده پذیرفته و حتی آمریکا نیز به این مساله اعتراف کرده است. گرچه ایران نیز بارها در مواضع خود به صورت علنی اعلام کرده است که ائتلاف ضدتروریستی غرب را قبول ندارد اما آمریکایی‌ها به نقش کلیدی ایران در مبارزه با تروریسم کاملا واقف هستند. تصور می‌کنم در صورت راهیابی خانم کلینتون به کاخ سفید، این دیدگاه در آمریکا، به‌اندازه دوران اوباما، نسبت به نقش کلیدی ایران در منطقه ادامه خواهد یافت. ایران بدون هیچ پروایی باید پرچمداری مبارزه با تروریسم را حفظ کند و خود مبتکر ائتلافی جهانی برای مقابله با تروریسم و افراطی‌گری باشد. جهان و آمریکا باید برای مبارزه با این پدیده هزینه کند. ایران در رابطه با مواد مخدر هزینه‌های سنگینی را پرداخت می‌کند ولی از توافقات و منابع بین‌المللی برای مبارزه با این پدیده شوم کمترین بهره را می‌برد. بخشی از این اقدامات نیازمند هماهنگی با نظام بین‌الملل است و این امر به منزله عدول از ارزش‌های انقلاب نیست. در رابطه با مساله تروریسم نیز همین‌طور است. ایران خود قربانی تروریسم بوده و بیشترین سهم را در مبارزه با تروریسم در منطقه دارد، اما تاکنون خود مبتکر تشکیل یک جبهه وسیع بین‌المللی نبوده است، چرا که از این طریق می‌توان در کنار سایر کشورها در نظام بین‌الملل یک راهکار جدی برای مقابله با تروریسم یافت. به هر رو ایران باید پرچمدار ائتلاف ضدتروریستی در منطقه باشد و هیچ ابایی هم از حضور سایر کشورها از جمله آمریکایی‌ها در این ائتلاف نداشته باشد.

چه چیز امروز عربستان را مقابل ایران قرار می‌دهد و آیا این خصومت و رویکرد جنگ‌طلبانه ناشی از هراس ریاض نسبت به افزایش قدرت ایران و هژمونی منطقه‌ایش نیست؟

عربستان یکی از کشورهای تاثیرگذار منطقه است و نفوذ گسترده‌ای در کشورهای عربی و اسلامی دارد. در اجلاس اخیر کنفرانس همکاری‌های اسلامی در استانبول، هیچ کشوری از ایران در مقابل قطعنامه ضدایرانی حمایت نکرد و نسبت به آن واکنش نشان نداد. در حادثه منا نیز ما تعداد زیادی جنازه تحویل گرفتیم، اما در مقابل کوتاهی یا بی‌مسئولیتی عربستان هیچ کشوری آن را محکوم نکرد. در حقیقت باید گفت که عربستان به خاطر نفوذش در کشورهای عربی و اسلامی آنها را به صدور قطعنامه علیه ایران متقاعد کرد و ایران در آن اجلاس استانبول تنها ماند. روحانی و ظریف شرایط بسیار سختی را پشت سر گذاشتند. ما در دوره هشت‌ساله گذشته اشتباهات فاحشی در سیاست خارجی و به‌ویژه در منطقه داشتیم که باعث تحریک عربستان شد. در زمان آقای هاشمی‌رفسنجانی با وجود اینکه عربستان در تمام هشت سال جنگ تحمیلی از عراق حمایت کرده بود، ایران با نگاه شفقت‌آمیز و همراه با گذشت، روابط متینی را با عربستان پایه‌گذاری کرد و آقای هاشمی روابط شخصی تاثیر‌گذاری را با ولیعهد عربستان برقرار کرد. این روابط تا آنجا پیش رفت که در حادثه پایگاه نظامیان آمریکا در عربستان، در حالی که آمریکایی‌ها ما را متهم کرده بودند، ریاض قاطعانه از ایران دفاع کرد و از ما رفع اتهام شد. این روابط در دوره دولت اصلاحات نیز ادامه یافت، تا آنجا که میان تهران و ریاض قرارداد امنیتی که مهم‌ترین قرارداد در روابط میان کشورهاست امضا شد. متاسفانه این وضعیت در دوره دولت نهم ادامه نیافت و تنش بین دو کشور مجددا آغاز شد. شرایط منطقه به‌ویژه بعد از اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ باعث شد رویارویی ایران و عربستان تشدید شود و این وضعیت در سوریه ادامه پیدا کرده و در یمن به اوج رسید و در نهایت سبب شد که ریاض شمشیرش را در جهت مقابله با ایران از رو ببندد.

تغییر حاکمیت در عربستان تا چه اندازه در رویکرد منفی سعودی‌ها نسبت به ایران تاثیرگذار بود؟ ایران برای اینکه هزینه کمتری در منطقه متوجه‌اش باشد باید در برابر ریاض چه کند؟

تغییر حاکمیت تاثیر منفی‌ای در این ارتباط گذاشت. ملک عبدا... به خاطر پیشنیه سیاست‌ورزی خود و درک وسیعش نسبت به شرایط منطقه با ایران تعامل می‌کرد. با روی کار آمدن ملک سلمان که در ظاهر حکومت را در عربستان در دست دارد، در واقع اداره عربستان در اختیار نسل‌های دوم و سوم پادشاهی این کشور قرار گرفته است و این افراد دیدگاه پدران و اجداد خود را نسبت به ایران ندارند. بنابراین عاملی که پیش از این به آن اشاره شد از یک‌سو تغییر حاکمیت در عربستان را سبب شده و از سوی دیگر، تهران و ریاض را در مقابل یکدیگر قرار داده است. این شرایط به ضرر هر دو کشور است. ریاض برای رویارویی با ایران در حال حاضر دست به هر اقدامی مانند کنار گذاشتن قبح روابط با رژیم صهیونیستی دست می‌یازد. بر این باورم که با وجود همه اقدامات خصمانه ریاض، ایران باید سردمدار و پیشگام حل مشکلات خود با عربستان باشد، چراکه منافع عادی‌سازی روابط و بازگشت به وضعیت گذشته بسیار بیشتر از شرایط کنونی است. ایران و عربستان در استمرار ستیزه‌جویی هر دو متضرر خواهند شد و برنده این وضعیت، آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند. به همین علت مسئولان سیاست خارجه ایران باید بیشتر به این مساله توجه کنند.