۰ نفر

3اشتباه رایج برندها در دفاع از کارمندانشان

۴ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۰۴
کد خبر: 355511
3اشتباه رایج برندها در دفاع از کارمندانشان

طرفداری از کارمندان مان با هدف تقویت روحیه یا توسعه اختیارات شان در شبکه های اجتماعی یکی از راهکارهای پرطرفدار در میان برندها محسوب می شود. با این حال اگر چنین شیوه ای به صورت نادرست انجام شود، برنامه توانمندسازی کارمندان مان با شکست مواجه خواهد شد، بنابراین خبری از بازگشت سرمایه گذاری ما بر روی کارمندان نخواهد بود.

 در این مقاله هدف اصلی من بررسی سه اشتباه رایج برندها در زمینه طرفداری از کارمندان است. با پیشگیری از وقوع چنین اتفاقاتی امکان دستیابی به هدف مان در زمینه حمایت از کارمندان پدید می آید.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرصت امروز، دفاع و حمایت از کارمندان به طور مشترک در رادار بازاریاب ها، کارشناس های روابط عمومی و مدیران است. امروزه شمار هرچه بیشتری از برندها در تلاش برای توسعه برنامه ای منسجم برای حمایت از کارمندان شان هستند. فواید اصلی چنین گرایشی افزایش آگاهی از برند، ایجاد اعتماد، موفقیت هرچه بهتر در زمینه بازاریابی، تاثیرگذاری بهتر بر روی مشتریان و جلب نظر نیروی کار ماهر به برندمان است.

اشتباه رایج برند

نکته مهم درخصوص حمایت از کارمندان مفهوم مرکزی آن است. بر این اساس چنین مفهومی نه یک ابزار یا راهکار، بلکه تجربه ای پایدار است. کارمندان ما توانایی بالایی در زمینه کمک به ما دارند. آنها در زمینه توسعه کمپین های بازاریابی و تبلیغاتی، تلاش های برند سازی و بهبود وضعیت دفتر کار نقش انکارناپذیری دارند.

اگر شما قصد توسعه کسب و کارتان به مرحله ای بالاتر را دارید، باید چنین کاری را به طور درست انجام دهید. به همین دلیل در اینجا ما به سه اشتباه رایج در زمینه حمایت از کارمندان خواهیم پرداخت.

اجرای یک برنامه بدون داشتن استراتژی محتوایی

یکی از نخستین پرسش هایی که هنگام بررسی مفهوم حمایت از کارمندان به ذهن می رسد «چگونگی جلب نظر کارمندان و جذب شان به برنامه شرکت» است. متاسفانه بسیاری از کسب وکارها چنین پرسش مهمی را مورد بی توجهی قرار می دهند. با این حال هماهنگی با شرایط کارمندان و اخد ایده از آنها بسیار مهم است. همچنین برنامه حمایتی ما باید با انتظارات کارمندان نیز سازگاری داشته باشد. اشتباه برندها در این مرحله غفلت از توجه به چنین پرسش های مهمی و پریدن به سوی اجرای برنامه شان است. این برندها به سرعت در تلاش برای نمایش تصویری ایده آل از کارمندان شان در شبکه های اجتماعی بدون توجه به تجربه کاری آنها هستند.

بدون تردید افزودن بازی های سرگرم کننده راهکاری جذاب برای افزایش هیجان فرآیند حمایت از کارمندان است. با این حال هیچ کمکی در راستای فهم تجربه کاری آنها به ما نخواهد کرد. فاکتور اصلی جذب کارمندان در اینجا «محتوا» است. بی شک همه ما توصیه های زیادی مبنی بر «پادشاهی محتوا» در بخش های مختلف کسب وکار شنیده یا خوانده ایم. این نکته در مورد فرآیند حمایت از کارمندان نیز صادق است.

به نکته ذیل توجه کنید: چطور می توان انتظار به اشتراک گذاری ایده های مفید برای برندمان را بدون خلق محتوای جذاب برای کارمندان داشت؟ کارمندان نیز به اندکی اطلاعات و انگیزه ابتدایی برای ایده پردازی نیاز دارند. بدون توجه به این نکات مهم امکان استفاده از توانایی های منحصر به فرد آنها وجود ندارد.

در طول یک روز کاری کارمندان با حجم وسیعی از اطلاعات مواجه هستند. به همین دلیل باید محتوایی جذاب و ارزشمند برای آنها تهیه کنیم. در غیر این صورت محتوای ما در میان ترافیک عظیم اطلاعات در دسترس کارمندان گم می شود. یک توصیه منطقی در اینجا دسته بندی اطلاعات مورد نیاز کارمندان و ارائه شان در مواقع مورد نیاز است. به این ترتیب دیگر کارمندان از دریافت حجم وسیعی از اطلاعات دچار سرگیجه نمی شوند.

علاوه بر توجه به ماهیت محتوای مورد نظر برای ارائه به کارمندان، باید جلوه های بصری را نیز مدنظر داشت. همه انسان ها از طریق جلوه های بصری جذب امور مختلف می شوند. درست به همین دلیل در تبلیغات و کمپین های بازاریابی از جلوه های بصری استفاده بسیار زیادی می شود. تولید محتوا همراه با محتوای بصری (عکس یا طرح گرافیکی) جذاب به برندها در راستای جلب نظر و همکاری کارمندان کمک شایانی خواهد کرد.

فراموشی پرداختن به نفع کارمندان

هنگامی که مفهوم حمایت از کارمندان به میان می آید، اغلب برندها به سود بازاریابی و روابط عمومی چنین حمایتی از کارمندان می اندیشند. اشتباه هولناک برندها فراموشی فایده اصلی چنین همکاری برای کارمندان است. همچنین باید توجه ویژه ای به نحوه کمک مفهوم حمایت از کارمندان به توسعه وضعیت حرفه ای کارمندان داشت. اشتباه مورد بحث در اینجا بدون تردید هولناک ترین و بدترین اشتباه ممکن از سوی برندها به حساب می آید.

هر برنامه حمایت از کارمندان باید به صورت برد-برد طراحی شود. به این ترتیب شرکت و کارمندان به صورت همزمان از همکاری اضافه بر سازمان مورد نظر بهره مند خواهند شد. شاید هدف اصلی شما ارتقای سطح کیفی کمپین های بازاریابی تان، ارتقای اعتماد به برند و دریافت ایده های تازه باشد. از نقطه نظر روابط عمومی نیز جلب همکاری کارمندان به منظور نمایش تصویری جذاب تر از برندتان در کنار تولید محتوا از زاویه دید کارمندان شرکت هدف مطلوبی به نظر می رسد. همچنین جذب کارمندان به مفهوم فعالیت برای توسعه برند امکان استخدام نیروهای هرچه ماهرتر را فراهم می آورد.

نکته مهم در این میان به شرح ذیل است. وقتی ما به منفعت برندمان از همکاری با کارمندان فکر می کنیم، باید فایده موجود برای کارمندان را نیز لحاظ کنیم. سود اصلی کارمندان از مشارکت در چنین طرحی افزایش مهارت، تجربه و بهبود وضعیت سابقه کاری شان است. همچنین در سلسله مراتب سازمانی چنین کارمندانی شانس بیشتری برای ارتقای مقام خواهند داشت. همانطور که مشاهده می کنید، مفهوم حمایت از کارمندان فقط متوجه سود برندها نیست. کارمندان به عنوان عنصر اصلی چنین استراتژی باید مدنظر قرار گیرند.

اطمینان از کمک استراتژی برندمان به ایجاد برند شخصی و شهرت کارمندان ضروری است. در این میان امکان تهیه ابزارهای آموزشی برای کارمندان نیز وجود دارد. مواردی نظیر کتاب های الکترونیکی، جزوه ها و کلاس های آموزشی بهترین نمونه های مورد نظر هستند.

یکی دیگر از راهکارهای افزایش جذابیت و منفعت برنامه مان برای کارمندان ترغیب آنها به یادگیری از یکدیگر است. این امر مستلزم ایجاد فضایی دوستانه در دفتر کار است. متاسفانه بسیاری از برندها محیط کاری خود را به میدان مسابقه بدل می کنند. به این ترتیب کارمندان یکدیگر را به چشم رقیب می نگرند. بدون تردید در چنین فضایی امکان همکاری سازنده میان کارمندان و یادگیری نکات مختلف از یکدیگر وجود ندارد.

باتوجه به گفته های نیکولا گورملی، مدیر بخش دیجیتال در برد روابط عمومی CWT، فرآیند حمایت از کارمندان نباید فقط معطوف به اعمال فشار بر کارمندان در راستای انتقال هرچه بهتر پیام بازاریابی برندمان باشد: «استراتژی محتوایی ما در صورت استقبال کارمندان برای کمک به یکدیگر کاربردی خواهد بود. ایجاد فضایی باز و دوستانه در شرکت موجب ترغیب کارمندان به بیان ایده های شان می شود. همچنین باید زمان فراغت مناسب برای ایده پردازی کارمندان را نیز مدنظر داشت. کارمندی که زمان کافی برای رسیدگی به کارهای روزمره خود را ندارد، هرگز به فکر ایده پردازی و بیان آن به مدیر بالادستی نخواهد افتاد. در برند CWT نزدیک به 40درصد از محتوای بازاریابی شرکت از سوی کارمندان تولید می شود. این امر به دلیل سرمایه گذاری وسیع شرکت بر روی کارمندان است. به این ترتیب آنها همیشه حمایت شرکت از خود را احساس می کنند. البته تاکید بر مزیت های همکاری در چنین طرحی نقش انکارناپذیر در جلب نظر کارمندان داشته است.»

عدم اندازه گیری نتایج به دست آمده از برنامه

برخی از کسب وکارها یکی از مهم ترین بخش های هر طرح تجاری را فراموش می کنند. منظور من در اینجا اندازه گیری نتایج است. ارزیابی نتایج همکاری با کارمندان در قالب طرح حمایت از آنها تنها معیار معتبر ما برای فهم سودمندی پروژه و اصلاحات مورد نیاز است. در غیر این صورت شاید چندین ماه براساس یک طرح ناقص و بدون دریافت نتیجه مطلوب به اتلاف زمان و انرژی برندمان مشغول شویم.

گام نخست در اینجا ارزیابی زمینه علاقه هر کارمند است. بدون تردید همه کارمندان به یک حوزه مشخص علاقه ندارند، بنابراین باید پیش از اجرای طرح مان حوزه علاقه هر کارمند را مشخص کرد. بهترین شیوه در اینجا درخواست اعلام حوزه مورد علاقه از سوی کارمندان است. به این ترتیب هیچ فشاری بر روی آنها به منظور اعلام بخش مورد علاقه شان نخواهد بود. تجربه بیانگر ناکارآمدی کارمندان و عدم علاقه شان به هنگام حضور در بخشی بی ربط به سلیقه شان است.

نیکولا گورملی تجربه خلق و مدیریت برنامه حمایت از کارمندان در سه شرکت مختلف را دارد. از نظر وی، توانایی اندازه گیری نتایج برنامه مهم ترین بخش برای بهبودش است: «داشتن یک برنامه به صورت مداوم همیشه اطلاعات مفیدی را در اختیار ما قرار می دهد. شاید در ابتدا این اطلاعات ناقص باشد. با این حال پس از گذشت چند ماه اطلاعات به صورت دقیق اعلام می شود. مشاهده نتیجه سرمایه گذاری مان بر روی کارمندان و تلاش برای بهبود برنمه نقش انکارناپذیری در تقویت انگیزه ما به عنوان مدیر شرکت دارد.» علاوه بر این، ارزیابی نتایج به ما در زمینه استفاده از کارمندان در بخش های بهتر کمک می کند. گاهی اوقات کارمندان از مهارت شان در بخش های دیگر مطلع نیستند. شاید هم انگیزه و شجاعت لازم برای تغییر بخش کاری خود را ندارند. به عنوان مدیر شرکت، با بررسی وضعیت ایده پردازی کارمندان امکان تصمیم گیری درست برای آینده شان وجود خواهد داشت. الته این فرآیند باید با همکاری و علاقه کارمند مورد نظر همراه باشد.

به عنوان بخش پایانی، بهبود ارزیابی و نتایج برنامه از طریق ایجاد ساز و کاری برای ارزیابی وضعیت فردی و اختصاصی هر کارمند هدف نهایی خواهد بود. این امر به هر برند توانایی لازم برای نظارت بر وضعیت کلی و در عین حال توجه به وضعیت هر کارمند را می دهد.