حرکات شما فریبنده است و به نوعی دمدمی مزاج هستید. وظایف شغلی شما میگوید که آنها کسانی هستند که چگونگی استفاده از دسته ابزارها و نرمافزارهایی که هرگز پیشتر استفاده نکردهاید میدانند. نیازی به ذکر نیست که برخی مهارتها و تجربیات «ارجح» وجود دارد که پیشتر این گونه نبوده است. در شغل فعلی خود، شما یک متخصص هستید و به نظر میرسد که اینجا شرکتی است که به دنبال فردی برای انجام کارهای کل اداره است.
آیا باید نگران باشید؟
بسیار خوب، من بنیانگذار استارتآپی هستم که بسیاری از کارکنان را در سالهای گذشته به خدمت گرفته است. مضاف بر این من میتوانم به شما در مورد نقطه ساهی که پاسخ آن «نه» است بگویم. من افرادی را به عنوان پست مدیریت محصول به خدمت گرفتم که هیچ تجربهای در این زمینه نداشت. من افرادی که را هیچ تجربه خدمات مشتری نداشتند را برای کار مستقیم با مهمترین مشتریان خود به خدمت گرفتم. مضاف بر این، من حتی افرادی بیتجربه در زمینه برنامههای بازاریابی را در راس امور قرار دادم.
فکر میکنید من عقلم را از دست دادهام، اما این فقط من نیستم که چنین کاری انجام دادهام. بسیاری از بنیانگذاران چشم به نگرشهای افراد و نه استعداد آنها دوختهاند. زیرا، در دنیای استارتآپ، اکثر مدیران اولویت استخدام را به افرادی که میتوانند در رویدادها موثر واقع شوند اختصاص دادهاند.
بنابراین، چگونه میتوانید در مصاحبه خود صریح باشید؟ دو روش اصلی وجود دارد که میتوانید نشان دهید شما داوطلبی هستید که قصد دارد برای رسیدن به نتایج از موانع بگذرد خواه آنها در چارچوب وظایفش باشد یا خیر.
در مورد شیوه خود در زمینه «امتحان و خرید» صحبت کنید
اگر با فردی مصاحبه میکنم که به نظر میآید نگرش صحیحی دارد و دست کم برخی از مهارتهایی که به دنبال آن هستم را دارا است، از او میخواهم که به صورت پاره وقت و آزمایشی با ما کار کند. این فرصت آزمایشی به من امکان میدهد که شکافهای مهارتی موجود در رزومه آنها را تجسم نمایم و ببینم که آیا مشکلساز خواهد بود یا خیر و پیش از اجرای موفق دوره آزمایشی امکان بهرهمندی از شغل تمام وقت و مزایای آن وجود نخواهدداشت. من در مورد گزینههای شغل تمام وقت خواهم گفت و اینکه در مورد زمانبندی بسیار انعطافپذیر هستم. بله،این تلاشی روزافزون است اما در مورد آن به عنوان اجرای آزمایشی خودتان فکر کنید.
برخی استارتآپها عاشق انجام «آزمایش و خرید» هستند. با وجود این، سایرین آنها را به صورت فعالانه پیشنهاد نمیکنند زیرا راهی برای تجهیز آنها نیست. اگر به تازگی مصاحبهای داشتهاید به دقت گوش کنید و سوالاتی از خودتان بپرسید که شما را با چالش مواجه کند. شما میتوانید با این سوالات شروع کنید: کجا، بیشترین افت را در فرآیند فروش دیدید؟ یا «آیا کانالهای خاص اکتساب وجود دارد که احتمالاً در شرایط مشابه بتوانید امتحان کنید؟»
همانگونه که به پاسخها گوش میکنید، از خودتان سوال کنید کجا میتوانم وارد شوم و تاثیر شگرف داشته باشم؟ تجسم کنید و سپس آنها را بر «امتحان و خرید» خود مستقر کنید تا بتوانید مشکل را حل کنید.
مضاف بر این، توجه داشته باشید که خوب است وقتی را هم به تفکر در این رابطه اختصاص دهید. فکر نکنید که لازم است یک ایده خام را برای سر هم بندی مصاحبه بروز دهید. در عوض، نفس عمیق بکشید، به خانه بروید، درباره آنچه یاد گرفتهاید فکر کنید و به ارائه واقعی بپردازید. این کار نه تنها چشمگیرتر است بلکه به مدیر استخدام هم فرصتی عادلانه برای فکر از این طریق خواهد داد.
آیا تردید در این رابطه کارساز است؟ به زعم من همین طور است. بنابراین، کمی باید به استخدام آینده نگرانه توجه کرد.
طرحریزی آزمایشی دو هفتهای
این سند به بررسی اجمالی از آنچه که به یادگیری آن امید داشده و طی دو هفته قابل انجام است میپردازد:
موارد قابل ارائه:
- بررسی ۵ نفر از اعضای خود
- واگذاری پستهای پیشنهادی برای بازاریابی
- شناسایی سه حوزه بهبود در طرحهای عملیاتی
- آغاز اجرای فرآیند بهبود در یکی از این حوزهها
- ارائه بازخوردها از بازدیدهای هفتگی
سایر اهداف:
- کسب معلومات در مورد فرآیند عملیاتی پیوسته
- تعامل مستقیم با اعضا در مورد کار از جمله اقدامات بعدی