به گزارش اقتصاد آنلاین، بسیاری از افراد هنگامی که حس میکنند توانستهاند بهترین تصمیم را برای ازدواج بگیرند، دچار خطا و اشتباه میشوند و در حقیقت با معیارهای اشتباه در انتخاب همسر بزرگترین خطای زندگیشان را مرتکب میشوند.
در حقیقت برخی معیارهای اشتباه در انتخاب همسر مربوط به تلههایی است که برای انتخاب، سر راه ما پهن میشوند و ما بیخبر از آنها و به تصور انتخاب درست در دام آنها گیر میکنیم.
عشق بیاندازه
درسـت است که عشق از لوازم اصلی ازدواج است، اما کافی نیست. بسیاری از عشقها روزی به نفرت تبدیل خواهند شد زیرا افراد، تحت تأثیر هیجانات و احساسات هستند و در این شرایط چشم و گوش و عقل و منطق خوب کار نمیکنند. این وضعیت بسیار بحرانی است زیرا مغز در این حالت بهطور درست کار نمیکند و چشم عیبهای معشوق را نمیبیند و گوش از شنیدن حرفهای منطقی و عقلانی دیگران ناشنوا میشود. در حقیقت همه چیز بهتر از آنچه که هست دیده میشود. اما حقیقت این است که دیر یا زود این هیجانات آتشین فروکش میکند و ممکن است این فروکش شدن آنقدر دیر اتفاق بیفتد که دیگر کار از کار گذشته باشد.
انتخاب دلی یا عقلی
سؤالی که در اینجا مطرح میشود، این است که پس اگر اینگونه است و عشق ناشی از هیجانات است، پس آیا نباید به عشق در انتخاب توجه داشت و آیا باید آن را از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر به شمار آورد؟ پاسخ این است که در انتخاب همسر، عقل باید حرف اول را بزند و در نهایت قلب امضاء کند. بعد از آنکه معیارهای مهم را شناختید و از مشاور استفاده کردید، در نهایت باید به قلب خود رجوع کنید و از خود بپرسید که آیا فرد مورد نظر را میپسندید یا خیر؟
چرا در انتهای کار به قلب مراجعه نمود؟
زیرا اگر در همان ابتدا قلب گرایش پیدا کند، عقل و منطق به خوبی کار نخواهند کرد و عیوب و مشکلات فرد به چشم نمیآیند و فرد دیگر آنها را نمیبیند یا اینکه اگر هم ببیند توجهی نمیکند. ولی عقل هم به تنهایی کافی نیست، بلکه قلب هم از اهمیت ویژهای برخوردار است. منظور از اینکه قلب بپسندد آن نیست که فرد شیفته، عاشق و دیوانهی طرق مقابل خود شود، بلکه منظور فقط پسندیدن است. در حقیقت علف باید به دهن بزی شیرین بیاید.
احساساتی که با عشق اشتباه گرفته میشوند
برخی احساسات هستند که با عشق اشتباه گرفته میشوند، یعنی حسی شبیه به عشق دارد اما خیلی دور از آن هستند. عشق واقعی یک شبه اتفاق نمیافتد و نیاز به زمان و شناخت دارد. ۳ نوع از چنین حسهایی که با عشق اشتباه گرفته میشوند و میتوانند در زمرهی معیارهای اشتباه در انتخاب همسر به شمار آیند را در ادامه مرور میکنیم:
۱/شهوت از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر
حسی است که معمولاً با عشق در نگاه اول اشتباه گرفته میشود. به دلیل آنکه جاذبهی این حس بسیار زیاد است با عشق اشتباه گرفته میشود. در حقیقت شهوت یک حس شدید و ناگهانی جذب شدن به سمت کسی است که او را به خوبی نمیشناسید. شهوت احساسی شاد است که با شور و جاذبه همراه است. گرایشی که با شهوت در فرد ایجاد میشود، این حس را منتقل میکند که عاشق شده است و این حس کاملاً واقعی به نظر میرسد، اما در حقیقت مبنـایـی خیـالی دارد و بایسـتی آن را از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر بدانیم.
بسیاری از افراد با اینکه برای هم کاملاً غریبه هستند، در دام شهوت میافتند. شهوت به معنی گرفتاری بسیار شدید جاذبهی فیزیکی به شخص مورد نظر به نحوی است که تمام مدت فرد به او فکر میکند و نمیتواند از او دور شود.
احتمالاً بسیاری از شما این حس را تجربه کرده باشید (عطش بسیار شدید نسبت به شخص مورد نظر) اگر در این مورد کمتجربه باشید احتمال زیادی وجود دارد که عشق را با شهوت اشتباه بگیرید.
تفاوت عشق با شهوت
برای اینکه عاشق کسی باشید باید او را خوب بشناسید.
شهوت در مراحل اولیهی یک رابطه اتفاق میافتد که هنوز شناختی از فرد مورد نظر وجود ندارد. شهوت بر مبنای خیال است نه واقعیت. واقعیت و خیال با هم یک جا جمع نمیشوند.
عاشق شدن نیازمند «زمان» است و زمان لازم برای «شناخت بیشتر» است که عشق را به وجود میآورد. عشق نمیتواند فقط بر مبنای جذابیت فیزیکی باشد. البته درست است که جذابیت فیزیکی یکی از فاکتورهای مهم هر رابطه عاشقانه است، اما عاشقی فقط به آن محدود نمیشود و به تنهایی جزئی از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر است.
چنانچه در رابطهای به شدت جذب جسم و فیزیک فرد مورد نظر هستید، بهطوری که هوش و حواس شما را برده، پس احتمالاً این رابطه بر مبنای شهوت است و شهوت با عشق واقعی تفاوت دارد.
۲/علاقهی وسواسی از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر
از دیگر معیارهای اشتباه در انتخاب همسر ، علاقهای وسواسی شبیه به شهوت، ولی از آن گمراهکنندهتر و مخربتر است. وقتی افراد کمکم با هم آشنا میشوند، شهوت محو شده و از بین میرود، ولی علاقهی وسواسی همچنان پابرجا باقی میماند.
دلیلی که علاقهی وسواسی با عشق اشتباه گرفته میشود، آن است که افراد معمولاً احساسات خود را تحلیل منطقی میکنند. مثلاً آنها گمان میکنند که چون آن فرد مدام در ذهنشان حضور دارد و یک لحظه از فکر کردن به او خلاص نمیشوند، پس حتماً عاشق شدهاند. نکتـهی جالب در علاقهی وسواسی این است که هر چه تلاش و زمان بیشتری را صرف یک علاقهی وسواسی ناسالم کنید، این علاقه مدام بیشتر خواهد شد.
افرادی که به این حس گرفتار میشوند، معمولاً تا جایی پیش میروند که دیگر خودشان را فراموش میکنند، تا حدی که هویت خود را از دست میدهند و در چنین وضعیتی فرد بیشتر به شـخص مقـابل وابسـته میشـود تا جـایی کـه خود را نابـود مـیکند. ممــکن اسـت عشـق یکطرفه هم به عــلاقهی وسواسی تخریبکننده تبدیل شود. هنگامی که شخص گمان میکند در رابطهای است که وجود خارجی ندارد یا اینکه یک فرد انرژی بیشتری را نسبت به دیگری در رابطه صرف میکند، پایه و اساس علاقهی وسواسی شکل میگیرد.
علائم علاقهی وسواسی
اگر همیشه سعی میکنید طرفتان را خشنود کنید، در حالی که او مثل شما رفتار نمیکند و یا خودتان را گم کردهاید، یا همه تصمیمات زندگیتان را براساس احساسات و نیازهای آن فرد میگیرید، احتمالاً گرفتار علاقهی وسواسی شدهاید. عشق واقعی باعث رشد و پیشرفت افراد میشود در عشق واقعی هر دو طرف به پیشرفت و رشد یکدیگر کمک میکنند ولی علاقهی وسواسی تضعیفکننده است. پس درگیر این حس که از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر است نیز نشوید.
۳/روابط جایگزینی از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر
این نوع رابطه که باز هم از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر است، در حقیقت رابطهای است که خیلی زود بعد از تمام شدن یک رابطهی دیگر شروع میشود. در حقیقت افراد پس از آنکه رابطهی عاطفیشان شکست میخورد، برای رهایی از تنهایی بلافاصله سراغ رابطهی جدید میروند و از آنجا که نوع رابطهها نیز حسی شبیه به عشق دارند، با عشق اشتباه گرفته میشوند. افرادی که عشق را تجربه میکنند، دوست دارد عاشق باشند.
آنان خود را متقاعد میکنند که عاشق هستند و میخواهند امنیت رابطهی قبلی را در رابطهی جدید به دست آورند. در حقیقت چون به امنیت در رابطه عادت کرده بودند، میخواهند دوباره آن حس را به دست آورند، در حالی که واقعاً چنین نیست و راحتی و امنیت رابطهی قبل را از دست دادهاند.
وقتی رابطهی قبلی مدام جلوی پیشرفت رابطهی جدید را میگیرد، به این معنی است که فرد بهطور کامل رابطهی قبلی را تمام نکرده و این موضوع هنوز برای شخص و در ذهن او قابل برگشت است. هنوز هم سعی میکند مسائل و مشکلات رابطهی قبلی را حل کند. این نوع رابطهها که برای جایگزینی رابطهی قبلی شکستخورده ایجاد میشوند، حسی شبیه به عشــق دارند اما هنوز تحـت تأثیر احسـاسات ناراحتکننـدهی رابطهی قبـلی هستند و قبول شخص به عنوان همسـر از معیارهای اشتباه در انتخاب همسر است.
ملاک های ظاهری غلط در ازدواج
ملاکهای ظاهری غلط در ازدواج آن دسته از ملاکهایی هسـتند که بدون تفـکر و تنها از روی ظاهر باعث میشوند تا انتخابهایمان را انجام دهیم. انتخاب همسر از مهمترین انتخابهای زندگی است و باید آگاه بود تا این انتخاب به اشتباه تنها با در نظر گرفتن ملاکهای ظاهری غلط صورت نگیرد. در این مطلب به مهمترین نکتهها در ارتباط با ملاکهای ظاهری غلط در ازدواج میپردازیم.