۰ نفر

اگه همه چی داری ولی شاد نیستی؛ مشکل اینجاست

۱ خرداد ۱۴۰۱، ۱۳:۵۹
کد خبر: 637530
اگه همه چی داری ولی شاد نیستی؛ مشکل اینجاست

شادی یک نوع نشاط درونی است که با رضایتمندی فرد در ارتباط است. این شادی تحقق بیرونی هم دارد." وی انگیزه را علامت درونی شادی و علامت بیرونی آن را هم ظاهر شدن شادی به صورت خنده وهیجان می داند و "به "خبر"می گوید:"ممکن است آدمی را از بیرون نگاه کنی که لبخند نمی زند یا در ظاهرش علامت شادی نیست اما از لحاظ درونی کاملاً شاد است."

به گزارش اقتصاد آنلاین، توجه به مظاهر شادی و غم در ارتباط غیر کلامی یکی از راههای ارتباط برقرار کردن آدمها با یکدیگر است اما آیا ظاهر افراد و ابراز شادمانی بیرونی می تواند ملاک مناسبی برای تخمین درصد شاد بودن و یا حتی میزان افسرده بودن یک جامعه قرار بگیرد؟ رئیس انجمن روان شناسی اجتماعی ایران معتقد است برای سنجش میزان شادی جامعه "خط کش " وجود ندارد :" برای این مسئله ملاک نداریم که ببینیم ایرانیها آدمهای شادی هستند یا شاد نیستند.

میزان افسردگی هم در جامعۀ ما از خیلی کشورهای خاورمیانه ای یا کشورهای آسیایی بالاتر نیست که بگوییم مردم ما نسبت به مردم خاورمیانه خیلی غمگینند یا میزان شادی شان خیلی پایین است.آمارها بین 15 تا 24 درصد جمعیت را نشان داده اند که این آمار ، آمار خیلی بالایی در مقابل خیلی از کشورها نیست."

شاد بودن، موفقیت است؟

از تحقیقات دیگر دانشمندان مشخص شده است که دوستی، عشق، احترام و حمایت اجتماعی و یک کارمند نمونه بودن به اندازه خوش بین بودن و مثبت فکر کردن در سلامتی افراد موثر است. محققان در مراحل مختلف سوال هایی را مطرح کردند از جمله اینکه آیا افراد شاد به طور کل افراد بهتری هستند یا بهتر با دیگران همکاری یا مشارکت می کنند یا سیستم ایمنی محکم تری را دارند. پاسخ تمامی این سوال ها مثبت است.

افراد شاد مشکلات دیگران را بهتر حل می کنند و بهتر با دیگران ارتباط برقرار می کنند. از سوی دیگر برخی از محققان عقاید دیگری دارند. آنها می گویند؛ اگر در زندگی مشکل خاصی نداشته باشید، مثبت بودن و شاد بودن می تواند به عنوان عاملی بسیار موثر مطرح باشد، اما هنگامی که توفان های مشکلات ما را می لرزاند دیگر تمایلی به شاد بودن نداریم. همچنان که بسیاری از مواقع شاد نبودن خود می تواند یک محرک باشد.

ما در طی روز افراد بسیاری را می بینیم که ناراحت هستند، اما در عین حال موفق و خلاق اند. پس شاد بودن تنها یک دارایی بزرگ شخصی است، اما هیچ ضمانتی برای داشتن یک زندگی عالی و خوب نیست.

موفقیت خود را چطور ارزیابی می‌کنید؟

روی سخن ما در اینجا به طور خاص با کارآفرینان بلندپرواز و حرفه‌ای‌هاست. همه‌ی ما برای اینکه به شادی حقیقی برسیم باید احساس کنیم که در یک حرفه‌ی به خصوص خِبره هستیم. آدم‌های موفق معمولا مهارت‌های زیادی بلدند و دستاوردهای قابل توجهی کسب کرده‌اند. اینها به طور کلی در شاخه‌ای که فعالیت می‌کنند موفق ظاهر شده‌اند، اما اغلب آنقدرها که باید شاد نیستند.

حتما می‌پرسید چرا؟ راگوناتان می‌گوید آدم‌هایی که علی‌رغم موفقیت‌های متعدد باز هم شاد نیستند اشکال کارشان اینجاست که در ارزیابی دستاوردهای خود از معیارهای غلط استفاده می‌کنند. راگوناتان توضیح می‌دهد که ما آدم‌ها به اشتباه عادت کرده‌ایم برای مثال موفقیت یک استاد دانشگاه را بر اساس حقوق، دانشگاه محل تدریس یا تعداد جوایزی که دریافت کرده ارزیابی و قضاوت کنیم.

شاید این معیارها در نگاه اول سنجیده به نظر برسند، اما این فقط ظاهر قضیه است. در واقع، ما از این معیارها استفاده می‌کنیم چون در دسترس‌ترند و قضاوت بر اساس آنها چندان دشوار نیست.

به عبارت دیگر، آدم‌هایی که معیار موفقیت خود را پول و شهرت قرار می‌دهند، هرگز نمی‌توانند از ته قلب احساس شادی و رضایت کنند. به گفته‌ی راگوناتان، ما آدم‌ها خیلی زود به این معیارهای غلط عادت می‌کنیم.

به همین دلیل است که اگر این ماه حقوق‌مان زیاد شود، فقط به اندازه‌ی یکی دو ماه یا حداکثر شش ماه احساس رضایت خواهیم کرد و بعد از مدتی که مبلغ اضافه شده برای‌مان عادی شد، دیگر شاد نخواهیم بود مگر اینکه حقوق‌مان دوباره زیاد شود.

رابطه رفاه مالی با شاد زیستن

دکتر بیرشک معتقد است تغییر در وضعیت مالی و اقتصادی یا رفاه مالی در یک مقطع زمانی موجب شادمانی می شود اما از آنجا که خیلی زود این وضعیت عادی می شود شادی هم زودگذر است. آنچه بیشتر از همه موجب شاد زیستن افراد به صورت جهانشمول می شود، استفاده از حداکثر امکانات رفاه اجتماعی است که دربردارنده امنیت اقتصادی، مالی، بهداشتی و آموزشی است: «ما در بررسی جداول و آمارها می بینیم که مردم کشورهای اسکاندیناوی به دلیل استفاده از حداکثر امکانات در همه زمینه ها شادترین افراد جهان هستند در حالی که در کشوری مثل آمریکا که از رفاه مالی بیشتری نسبت به اسکاندیناویایی ها برخوردار است، میزان شادی افراد کمتر است در نتیجه باید گفت مردم کشورهای ثروتمند لزوما شادتر نیستند.

مثلا مردم در کشور فقیری چون هندوستان از شادترین افراد هستند که این امر حتی در فیلم هایشان به وضوح دیده می شود.»عضو هیات علمی انجمن روان شناسان و مشاوران معتقد است: «یکی از موارد دیگری که منجر به شاد شدن افراد در کشورهای مختلف می شود این است که دولت ها سعی می کنند موقعیت ها و بهانه هایی را به وجود آورند که مردم شان شاد باشند. مانند فعالیت های همگانی مانند موسیقی، سرگرمی، کارناوال ها و... .» بیرشک بر این باور است که شاد زیستن مردم با دو مورد رابطه تنگاتنگ و جدایی ناپذیری دارد که یکی اعتماد به نفس است و دیگری شادی.

وی در زمینه اعتماد به نفس بیان داشت: «تا زمانی که اعتماد به نفس درونی نباشد و بیرونی باشد یعنی فرد با خود بگوید من اعتماد به نفسم را از دیگران می گیرم، هنگامی که این محرک ها را از بیرون نداشته باشد اعتماد به نفسش شکننده و موقتی است. حتی در مورد شادی هم این زمینه صدق می کند. شادی های غیردرونی زودگذر و موقت است مانند موفقیت شغلی که اولش برای فرد شادی بخش است اما پس از مدتی عادی و دچار روزمرگی می شود. شادی زمانی لذت بخش است که از درون فرد نشأت بگیرد.»

رابطه فرهنگ رسانه با شاد زیستن

این روان شناس معتقد است: «فرهنگ جامعه در شاد زندگی کردن و شادبودن افراد نقش بسزایی دارد. فرهنگ جامعه باید به شاد بودن، خرسندی و سلامت روان اعضایش اهمیت بدهد.»جامعه ایران از لحاظ فرهنگی باید سرمایه گذاری های عمده و جدی بکند چراکه در این زمینه ضعیف عمل کرده است. وی همچنین در زمینه تاثیر رسانه روی شاد بودن افراد ادامه داد: «ما در عصری زندگی می کنیم که رسانه ها هر لحظه از زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهند. زمانی که کودک پای تلویزیون نشسته و کارتون هاچ را می بیند، هاچی که به دنبال مادر مرده اش می گردد در آینده ما چه انتظاری از این کودک خواهیم داشت، اینکه فرد شادی شود؟

در صورتی که در سایر کشورها در زمینه برنامه کودک و نوجوان بررسی های علمی و دقیقی انجام می شود و مسوولان در برنامه سعی می کنند روحیه شاد، تفکر خلاق و تشویق به فعالیت و... را به کودکان بیاموزند. موسیقی مناسب، رنگ، پیام و کلام در رسانه با شاد بودن افراد رابطه مستقیمی دارد.

رسانه باید پیام هایی را برای بیننده، شنونده و خواننده ارسال کند که به آنها حس امیدواری دهد. من معتقدم حتی ارایه خبر هم باید جذابیت و حالت امیدواری داشته باشد. شکل، ظاهر و محتوای رسانه ها نقش مهمی را در شادمانی و شاد زیستن افراد ایفا می کند.

ویژگی افراد شاد

افراد شاد مسلما دارای ویژگی و خصلت هایی هستند که آنها را از سایر دیگر افراد متمایز می کند. دکتر بیرشک در پاسخ به اینکه افراد شاد چه خصوصیاتی دارند، گفت: «افراد شاد دارای چهار خصلت هستند: ۱ اعتماد به نفس آنها در حد مناسبی است. اعتماد به نفس به خودپنداری شخص و پیام های مستقیم و غیرمستقیمی که از بدو تولد با کودک همراه است، بستگی دارد؛ اینکه برخورد اطرافیان چگونه است؟

 یا اینکه چقدر به جنبه های مثبت فرد توجه نشان داده شده؟ و... . هنگامی که فرد خودپنداری مثبتی از خود نداشته باشد وارد جامعه که می شود دچار عجز و ناتوانی می شود. ۲ کسانی که از خودکنترلی بالایی برخوردارند. جنبه های

محیطی –تربیتی روی این ویژگی دخیل است. ۳ افرادی که خوش بین هستند، یکی از پدیده هایی که می تواند موجب شادمانی در فرد شود، خوش بین بودن است که نباید نقش فرهنگ و خانواده را در این مورد نادیده گرفت. اگر فرد در خانواده ای رشد یابد که والدین مدام در حال غر زدن باشند و پیرامون خود را تیره و تار ببینند و فضای یأس و ناامیدی بر خانواده حکمفرما باشد با این الگو رشد می کند و نمی تواند فردی خوش بین باشد.

البته باید اذعان داشت خوش بینی به این معنا نیست که ما خودمان را گول بزنیم. ۴ افرادی که از لحاظ طبقه بندی شخصیتی، برونگرا هستند. در همه تحقیقات نشان داده شده که افراد برونگرا دارای ارتباطات و تعاملات بیشتری هستند. این دسته افراد به دلیل اینکه دارای تعاملات بسیاری هستند به ندرت احساس تنهایی می کنند و در بیان احساسات شان راحت ترند.

  چگونه شاد زندگی کنیم

این روان شناس اعتقاد دارد: برای شاد زیستن و شاد بودن، افراد نیازمند یک برنامه ریزی کلی در زمینه های مختلف اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی هستند. اما اگر بخواهیم به جنبه های فردی این قضیه اشاره کنیم چندین راهکار برای اینکه خرسند باشیم و شاد زندگی کنیم وجود دارد که در ذیل به طور خلاصه ذکر می کنم:

▪فعال بودن خانواده. اگر خانواده ای فعال باشد و تحرک داشته باشد باعث می شود که اعضای آن خانواده از حالت رخوت و سستی بیرون بیایند.

*توجه به رضایت درونی خود. برای هر شخصی یکسری اقدامات مثبت و مفید وجود دارد که البته برای همه افراد یکسان نیست مانند پرداختن به امور خیریه که باعث رضایت و خرسندی درونی فرد می شود.

*در معیارها و برداشت هایمان تغییر به وجود آوریم. منظور معیارهای ذهنی است. از مهم ترین تغییرات در این معیارها این است که ما باید بیشتر به خودمان توجه داشته باشیم و به دنبال تایید دیگران نباشیم و از سایرین نیز متوقع نباشیم. کاهش توقع از دیگران در زمینه شادی درونی بسیار کمک کننده است.

*عشق، علاقه و دوست داشتن را در خود تقویت کنیم. خانواده باید به این موارد بها دهد. دوست داشتن، حس خوبی است که به روابط صمیمانه منجر می شود و داشتن رابطه صمیمی باعث شادی خواهد شد چراکه حس تنهایی را از بین می برد.

*روحیه انتقادپذیری خود را بیشتر کنیم. سعی کنید حساس نباشید. با هر انتقادی از جانب دیگران افکار منفی را به سمت خود جلب نکنید.

*در حال زندگی کنید. بسیاری از ما انسان ها در گذشته مان زندگی می کنیم یا دایما در حال غبطه و افسوس خوردن هستیم یا اینکه بسیاری نیز هر چیزی را که در حال وجود دارد فدای آینده ای نامشخص می کنیم. فرد شاد کسی است که در حال زندگی می کند و گوشه نگاهی به آینده دارد.

*حسد، کینه، بغض و دلخوری را از خود دور و سعی کنیم به آرامش درون برسیم.

*خودمان را بشناسیم. در واقع خود واقعی مان. چراکه خود شناسی به ما کمک می کند شخصیت سالمی داشته باشیم و شخصیت سالم باعث می شود بسیاری از شرایط و امکانات شاد زیستن را برای خود فراهم کنیم. ما باید از آنچه خودمان هستیم احساس رضایت داشته باشیم.

*گذشت و بخشش سایرین به ما آرامش می دهد. وقتی در اخبار می بینیم یا می شنویم که شخصی از قصاص می گذرد، در واقع کار بسیار بزرگی است چراکه گذشت باعث می شود فرد احساس مثبتی پیدا کند که منجر به شادی درونی وی می شود.