اقتصاد آنلاین – سیده زهرا محمودی؛ برای بزرگسالان، برقراری ارتباط به زبان اصلی ما آسان و طبیعی است. با این حال، یادگیری زبان یک فرآیند پیچیده است که تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد. هنگامی که کودکان خردسال شروع به یادگیری زبان می کنند، برخی از تأثیرات، مانند تعداد کلماتی که کودک می شنود و مدت زمانی که در تعاملات زبانی با دیگران می گذراند، ممکن است ارتباط مهمی با یادگیری زبان داشته باشد. شاید کمتر به این موضوع توجه کرده باشید؛ اما تجربیات فیزیکی خود کودکان در مورد محیطشان به آنها کمک می کند تا کلمات جدید را یاد بگیرند.
در تحقیقات جدید در علوم شناختی، بررسی شده است کودکان کلماتی که میتوانند آن را لمس کنند و با آن رابطه نزدیکی دارند را بهتر یاد میگیرند. در این مطالعه از والدین خواسته شده است ارزیابی کنند که یک کودک چقدر می تواند به راحتی با شی، ایده یا تجربه ای که یک کلمه به آن اشاره دارد تعامل فیزیکی داشته باشد. نتایج حاکی از آن بود که کلماتی که به اشیایی اشاره میکنند که ارتباط کودکان با آنها آسان است، همچنین کلماتی هستند که در سنین پایینتر به زبان میآید.
. قاشق: وسیلهای که آن را لمس میکنید
به عنوان مثال، کلمه ای مانند قاشق معمولاً زودتر از کلمه ای مانند آسمان در ذهن بچهها تثبیت میشود. و این رابطه باقی می ماند حتی زمانی که موارد دیگری را که می توانند بر یادگیری لغات تأثیر بگذارند، مانند میزان رایج بودن یک کلمه در زبان روزمره. کلماتی مانند قاشق و آسمان هر دو مربوط به زندگی روزمره هستند و بنابراین کودکان احتمالاً در اوایل رشد خود این کلمات را خواهند شنید. یک تفاوت بین آنها این است که قاشق به چیزی اشاره دارد که می توانید لمس کنید، درک کنید و با آن ارتباط برقرار کنید، در حالی که آسمان اینطور نیست.
تجربه فیزیکی کمک می کند یافتههای ما با مطالعاتی که در آن نوزادان و کودکان نوپا از دوربینهای کوچک بدن نصبشده روی سر برای ثبت تعامل خود با اشیا استفاده میکردند، مطابقت دارد. این مطالعات نشان می دهد که تجربه فیزیکی خود کودکان به یادگیری کلمات جدید کمک می کند. به عنوان مثال، در یک مطالعه، محققان دریافتند که کودکان نوپا ۱۸ ماهه زمانی که یک شیء جدید را در دست میگیرند، احتمالاً نام یک شی جدید را یاد میگیرند، و اگر والدینشان شی جدید را در دست داشته باشند، کمتر احتمال دارد نام آن را یاد بگیرند. مطالعه دیگری نشان داد که کودکان ۱۵ ماهه ای که زمان بیشتری را صرف دستکاری اشیاء جدید می کردند، تا ۲۱ ماهگی کلمات بیشتری یاد گرفته بودند.
دوربین های بدن به محققان اجازه می دهد تا محیط را از دید کودک ببینند. این دوربینها به محققان سرنخ هایی می دهد که چرا آسان تر است کودکان نام اشیایی را که لمس می کنند و در دست میگیرند را بهتر یاد بگیرند. در هر زمان، اشیاء مختلفی در دید کودک وجود دارد. هنگامی که والدین یک شی در محیط را نام می برند، کودک باید بفهمد که والدین در مورد کدام شی صحبت می کنند. اما وقتی بچهها یک شی خاص را در دست گرفته یا لمس میکنند، آن شی بسیار به آنها نزدیکتر است و دید بیشتری را پر میکند و برای آنها آسانتر میشود کلمهای را که والدین استفاده کردهاند با شیئی که میبینند مرتبط کنند.
تجربه و تعاملات فیزیکی کودک با اشیا، همچنین با نحوه استفاده و پردازش زبان کودکان در ارتباط است. کلماتی مانند قاشق که به اشیایی اشاره دارد که کودک به راحتی با آنها ارتباط برقرار می کند، توسط کودکان ۶ ساله سریعتر در ذهن ثبت می شود. این احتمالاً به این دلیل است که تجربه فیزیکی کودک ارتباط معنای یک کلمه را با حروف نوشتاری یا صداهای گفتاری خود کلمه آسانتر میکند، فرآیندی که هر بار که یک کلمه را میخوانیم یا میشنویم اتفاق میافتد. یک مطالعه جدیدتر همچنین نشان داد کلماتی که به اشیایی اشاره می کنند که به راحتی می توان با آنها ارتباط برقرار کرد، خواندن و تشخیص آنها برای کودکان کلاس دوم و چهارم آسان تر بود. جالب اینجاست که محققان همچنین دریافتند کودکانی که هر روز بیشتر از صفحه نمایش استفاده میکنند، کمتر این مزیت را دارند: آنها در تشخیص کلماتی که به راحتی با اشیایی ارتباط برقرار میکنند، سریع و دقیق عمل نمیکنند. این به این دلیل است که افزایش زمان صفحه نمایش ممکن است کمیت و کیفیت تجربیات فیزیکی کودکان را با اشیاء در محیط خود کاهش دهد.
بازی کنید و مسائل را بگویید زمانی که کودک می تواند در حین شنیدن نام آن شیء، به جای دیدن شیء ارائه شده توسط والدین یا روی صفحه نمایش، با یک شیء ارتباط برقرار کند، یادگیری کلمات آسانتر است. این برای همه اشیاء امکان پذیر نیست و کودکان کلمات را برای مفاهیمی که نمی توانند لمس کنند، مانند آسمان، حتی بدون تعامل فیزیکی، یاد می گیرند. اما این تحقیق نشان میدهد که دادن فرصتی به کودکان برای لمس کردن و احساس کردن چیزهایی که در حال یادگیری کلمات هستند، میتواند مفید باشد، البته تا زمانی که انجام این کار بیخطر باشد.
هنگامی که کودکان به لمس، درک و تعامل با چیزهای موجود در محیط خود می رسند، مهارت های حرکتی خود را توسعه می دهند. با مطالعه نحوه یادگیری کودکان انواع مختلف کلمات، تحقیقات روش هایی را نشان می دهد که تجربیات فیزیکی نه تنها برای یادگیری حرکتی کودک بلکه برای یادگیری کلمات آنها نیز مهم است. این بدان معناست که دادن فرصتهای بیشتر به کودکان برای تعامل فیزیکی با محیط واقعی و نه مجازی، برای بدن و مغز آنها خوب است.