۰ نفر

دنیای عجیب اشیای گمشده در مترو

۱۹ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۵۶
کد خبر: 543748
دنیای عجیب اشیای گمشده در مترو

مردم در زیرزمین تهران بیشتر چه چیزهایی گم می‌کنند؟ بیشتر از همه کارت ملی و شناسنامه.‌ ماه به‌ماه که فهرست اشیای گم‌شده مترو را در metro.tehran.ir دنبال کنید، در هر ماهی که بالا و پایین بروید، بازهم هیچ جسم فیزیکی‌ای پیدا نمی‌کنید که قادر به رقابت با کارت ملی و شناسنامه در گم‌شدن باشد.

به گزارش اقتصادآنلاین، همشهری نوشت: خیلی خوب می‌شد اگر آدم هرگز چنین تجربه‌ای نداشت که وقتی بعد از یک روز کامل این کار و آن کار‌کردن در شهر به در ورودی خانه می‌رسد، هر جیب و کیف و جای دیگری را می‌گردد، نشانی از کلید در خانه پیدا نکند.

خیلی خوب می‌شد اگر آدم هرگز چنین شبی را تجربه نمی‌کرد ولی خب می‌دانیم که این رؤیایی بیش نیست و لعنتی‌ها درست در بدترین زمان ممکن گم می‌شوند. کارت‌ملی وقت پر‌کردن چک در بانک، شناسنامه وقت پر کردن قرارداد اجاره، کارت بانکی وقت کارت‌کشیدن برای دوستانی که مهمان‌شان کرده‌ای و الان روی صندلی‌های رستوران منتظر نشسته‌اند که تو کارت بکشی و با هم بروید مرحله بعدی این خوشی حالا دیگر به فنا رفته و کلیدها، کلیدها، کلیدها که خدا می‌داند از کجا می‌فهمند در چه لحظه‌ای گم‌شدنشان حکم تیر خلاص را دارد!

حالا باید خونسردی‌ات را حفظ کنی، روی پله‌ای جایی بنشینی و به مسیری - به تمام مسیرهایی - که امروز رفته‌ای فکر کنی. کجا و با چه و... زیرزمین؛ ایستگاه‌ها و واگن‌های مترو، مکان‌های محبوب اشیا برای گم‌شدن هستند. کسی چه می‌داند، شاید بارکلامی زیرزمین و شکل مارپیچی تونل‌های مترو جوگیرشان می‌کند که کمی زندگی را برای‌مان شبیه به فیلم‌های اکشن، هیجان‌انگیز کنند.

مردم در زیرزمین تهران بیشتر چه چیزهایی گم می‌کنند؟ بیشتر از همه کارت ملی و شناسنامه.‌ ماه به‌ماه که فهرست اشیای گم‌شده مترو را در metro.tehran.ir دنبال کنید، در هر ماهی که بالا و پایین بروید، بازهم هیچ جسم فیزیکی‌ای پیدا نمی‌کنید که قادر به رقابت با کارت ملی و شناسنامه در گم‌شدن باشد. البته طبیعی هم به‌نظرمی‌رسد؛ تقریبا برای پیش‌رفتن هر خواسته‌ای در شهر نیاز به ارائه کارت ملی یا شناسنامه است و گاهی هر دو با هم! پس خیلی‌ها برای محکم‌کاری، هر روز این دو را با خودشان حمل می‌کنند. اینها طوری به‌وجود آدم‌ها چسبیده‌اند که آدم مثل خودش، گاهی در این شهر آنها را هم فراموش کند. فقط آن لحظه‌ای می‌فهمیم آنها به ما خیانت کرده‌اند که کسی می‌گوید: کارت ملی لطفا... .

عصا یک چیزی، ولی چتر دیگر چه می‌گوید که فهرست گم‌شده‌های مترو در هر ماهی را نگاه می‌کنی، آن هم هست. از پاییز تا شب‌های برفی و تا داغ همین روزهایی که می‌گذرانیم! عینک، ساعت، قفل پدال، چتر... لوازم آرایش، بدلیجات، روغن کنجد، چتر... لوازم یدکی خودرو، پاور بانک، دستگاه کارت‌خوان، چتر... لنت‌ترمز، چراغ قوه، جوراب، چتر... چتر، چتر، چتر. در گزارش‌های ماهانه مترو از اشیای گم‌شده، هیچ فهرستی وجود ندارد که در آن پای یک چتر در میان نباشد؛ حتی اگر ماه‌ها از عبور  آخرین تکه ابر از آسمان شهر گذشته باشد و آفتاب در هر قدم به آدم پس‌گردنی‌های سوزناک بزند. آدم چاره‌ای ندارد جز اینکه فکر کند وجود این همه چتر در فهرست اشیای گم‌شده مترو حاصل اشتباه مسئول تهیه فهرست است که یادشان می‌رود نام چتر را برای‌ماه بعد از فهرست بردارد، یا به شکلی نیمه شاعرانه، این فقط یک چتر است که زمانی در واگن جا مانده و هنوز هم کسی برای بردنش به زیرزمین تهران نیامده و حالا‌ماه و‌ ماه و ‌ماه از این جدایی گذشته و این همان چتر است که هنوز پیدا نشده یا... یای دیگری نمی‌ماند جز اینکه اگر هیچ‌یک از این فرضیه‌ها به واقعیت نزدیک نیست، چترها بدون تردید به اتهام تردد مشکوک در زیرزمین تهران باید تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند.

اصولا کارت را مثل کلید برای گم‌شدن ساخته‌اند. کارت‌ها همه‌جا برای گم‌شدن باهم در رقابت هستند و زیرزمین هم. کارت سوخت، گواهینامه و کارت خودرو، هر سه کنار هم خوابیده در کیف جیبی، در فرصت مناسب خودشان را به گم‌شدن می‌زنند و درست در بدترین زمان ممکن، کاری می‌کنند که خودروی شخصی زمینگیر شود. آنها – کارت سوخت، کارت خودرو و گواهینامه رانندگی – به همراه کیف جیبی، پس از کارت ملی و شناسنامه در رده دوم اشیای گم‌شده در زیرزمین تهران قرار دارند.

موبایل، کیف، ساعت، طلا، جزوه، کتاب، عینک... وجه نقد، کوله‌پشتی و هدفن قبول، کفش؟! چرا این‌همه کفش در مترو جا می‌ماند؟ خریده‌اند، در مسیر یادشان رفته از کنار دست یا زیر‌پای‌شان بردارند یا پای‌شان نبوده و یادشان رفته با خودشان ببرند! شاید هم کفش نو به پا کرده باشند و آن جفت قدیمی را همانجا در زیرزمین به حال خودشان رها کرده‌اند ولی مگر می‌شود؟ مگر می‌شود آدم کپسول آتش‌نشانی جایی جا بگذارد؟ یا چرخ دنده؟ پلاک خودرو؟ گرچه گاهی ماجرا از آن‌ور هم برای‌مان عجیب می‌شود؛ «نخ دندان» حتی اگر در کشوی اول کابینت آشپزخانه هم خودش را به گم‌شدن بزند، کسی حال ندارد یک کابینت آن‌ورتر هم دنبالش بگردد، چه برسد که ساعت هفت و نیم صبح شماره 999دو صفر 171الی 2را بگیرد و بگوید:... الو، می‌خواستم بپرسم شما امروز یک نخ دندان پیدا نکرده‌اید؟