۰ نفر

مجری‌گری و گویندگی کنکور می‌خواهد

۲۱ خرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۵۷
کد خبر: 445167
مجری‌گری و گویندگی کنکور می‌خواهد

وقتی مجری آنقدر تپق می‌زند که نمی‌توان تحملش کرد، گوینده بازنشسته‌ای با طرح احساسات شخصی‌اش برای تلویزیون دردسر می‌شود، دانشگاه صداوسیمایی که معلوم نیست خروجی‌هایش کجایند و قانون منع به کارگیری بازنشستگان که درست اجرا نمی‌شود.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تسنیم؛ در دامنه همه هجمه‌ها و حملاتی که به تلویزیون می‌شود چند نکته مهم وجود دارد که لازم به یادآوری است. عمدتاً به مجری‌گری در تلویزیون نقد دارند که هیچ قاعده‌مندی برای حضور در پشت تریبون مهم صداوسیما احساس نمی‌شود. آنقدر ارتباط و زد و بندبازی دور و بَرِ انتخاب مجری را گرفته که این سؤال را ایجاد می‌کند پس مسئولیت مدیران تلویزیون و حتی دانشگاه صداوسیما چیست که بدون هیچ تربیت و پرورش و هفت‌خوان‌های گذشته فلان جوانِ کارنابلد و بازیگر صرفاً چهره روی آنتن جولان می‌دهند؟ بازیگری، مجری‌گری و گویندگی طالب و طرفدار زیاد دارد مثل رشته پزشکی که اگر فیلتر آن کنکور نباشد همه می‌خواهند پزشک شوند و با رابطه به این جایگاه می‌رسند، حوزه اجرا و گویندگی هم کنکور می‌خواهد! 

عدالت نیست که هرکس رابطه‌ای به تریبون گویندگی و اجرای تلویزیونی برسد، نه از پرورش، نه تربیت و نه آموزشی خبری نیست. اگر این طور بود خیلی از بازیگر مجری‌ها در تلویزیون جایی نداشتند؛ برخی‌ از این دوستان چشم‌آبی‌اند و برخی هم این ظاهر را هم ندارند اما به مددِ فلان تهیه‌کننده و مدیر مربوطه با ارقام هنگفتی بر جایگاه اجرا و تریبون گویندگی حاضر می‌شوند. تلویزیون به نیروهای انسانی متخصصی نیاز دارد، بخشی در پشت درِ صداوسیما منتظرند تا به آنها میدان داده شود و برخی هم استعدادشان را به رخ کشیده‌اند برای شکوفایی فرصتی در اختیارشان قرار نمی‌گیرد. 

خیل عظیمی از دانش‌آموختگان در انتظارِ توجه مدیران و تهیه‌کنندگان رادیو و تلویزیون‌اند تا فصل جدیدی از ایده، خلاقیت و اتفاقات خوب را رقم بزنند. اگر البته استثناهایی که برخی اوقات مدیران تلویزیون برای بازنشستگانی قائل می‌شوند آبرو و اعتبار یک رسانه را بازیچه قرار می‌دهند. احساساتی که  به یک باره بعد از 3 دهه فعالیت در رسانه لبریز می‌شوند و هیاهو و موج ایجاد می‌کند. مجری و گوینده در حقیقت فقط متعلق به تلویزیون نیستند بلکه حرف‌ها، رفتارها و برخوردهایشان به پایِ رسانه نوشته می‌شود. اینجاست که اجرای درستِ قانون منع به کارگیری بازنشستگان چقدر به کار می‌آید؛ قرارداد سفت و سخت با سلبریتی‌ها و بازیگران حاشیه‌ساز برای تلویزیون چقدر مهم‌اند و تبلیغاتی که به منبع درآمد و بیزینس بازیگران تبدیل شده است.

وقتی به رشته‌ها و منابع درسی دانشگاه صداوسیما نگاهی می‌کنیم در کنار مهندسی صدا و تصویر، تهیه‌کنندگی تلویزیون و رادیو جزو رشته‌های تحصیلی است اما چطور اجازه می‌دهیم مجری تازه به دوران رسیده و یا بازیگر مجری و حتی مجری قدیمی بدون هیچ تبحر و کارآمدی و گذراندن دوره آکادمیک، سر از تهیه‌کنندگی دربیاورد. بخشی از این حمله‌ها و هجمه‌ها در حالی گریبانِ تلویزیون را گرفته که مدیر بازنشسته، تهیه‌کننده ارشد تلویزیون می‌شود! چرا آن تهیه‌کننده هیچ دوره‌ و تحصیلاتی در این زمینه ندارد و اشتباهی و رابطه‌ای به این جایگاه رسیده، پست اشغال‌شده را خالی نمی‌کند که فارغ‌التحصیل این رشته جایش را بگیرد؟! تلویزیون باید به این دورنماها توجه کند تا خودش را از این حمله‌ها و هجمه‌ها نجات دهد. 

همین چندی پیش درباره اخلاق حرفه‌ای به بهانه ماجرای سریالی در تلویزیون درباره بازیگران سیما مطلبی نوشته شد که تلویزیون باید برای قراردادهایش سفت و سخت برخورد کند تا چالش و حاشیه گریبانش را نگیرد؛ تا کی قرار است تلویزیون اسیر حاشیه‌ها و هزینه کج‌فهمی‌های عده‌ای شود. برخی اوقات در قسمت گزینش‌های ناکارآمد و رفتن برخی از خبرنگارها و عوامل دیگر تلویزیون نشان می‌دهد و حتی به لحاظ فنی و چالش‌های دیگرشان این انتخاب‌های غیراصولی و بعضاً غلبه ارتباط بر ضوابط را می‌توان به وضوح دید. در کنار آن عدم مدیریت و کنترل درست و حتی ضوابط سفت و سخت برای افرادی که جلوی دوربین و آنتن‌اند. حالا چرا نام این بازنشستگانِ استثنای حاشیه‌ساز را قدرنشناس می‌گذاریم؟ 

چرا قدرنشناس؟ سال‌ها صداوسیما آنتن در اختیارِ افراد قرار می‌دهد و آن فرد را میلیون‌ها مخاطب می‌شناسند. اینجا آن گوینده و یا مجری از آنتن رسانه‌ملی برای اعتبار و شهرتش بهره می‌برد و تبدیل به چهره می‌شود. به واسطه آنتنِ رسانه‌ملی شهرتی کسب کرده‌اند و نباید برخلاف اخلاق حرفه‌ای و پایبندی به چارچوب‌های سازمان صداوسیما عمل می‌کرد. سازمانی که سال‌ها خودش را خرجِ شکوفایی استعداد و آزمون و خطای بسیاری کرده و حالا گرفتار و تنشِ هیاهوی برخی از چهره‌هایی شده که صداوسیما باعث شده تا سرزبان‌ها بیفتند اما امروز در جایی اپوزیسیون می‌شوند و جایی وجاهت رسانه‌ای‌شان را با هیاهوی مجازیِ زودگذر عوض می‌کنند. به همین خاطر است که اعتقاد داریم نقش دانشگاه صداوسیما پررنگ‌تر شود، دوره‌های ویژه و علمی برای اجرا و گویندگی برگزار و فضا را برای دانش‌افزایی در رادیو و تلویزیون فراهم کنیم. 

رادیو و تلویزیون خودش ستاره‌ساز یا به قولی سلبریتی‌ساز بوده و کماکان هم می‌تواند باشد اگر مدیران حال حاضر آنقدر منتظرِ سلبریتی‌های فرصت‌طلب نباشند. کسانی که فقط پول را می‌شناسند و نه برای مخاطب و نه برای آنتن جمهوری اسلامی ارزشی قائل نیستند. کما اینکه بارها نشان داده‌اند فرصت‌های بهتری پیش آمده جلوی دوربین حتی آگهی تبلیغاتی قرار گرفته‌اند. یا در مواقعی نمایش‌خانگی و پرده سینما را به قاب جادویی سیما ترجیح داده‌اند، این واقعیت را همیشه باید گفت که اولویتِ سلبریتی‌ها مخاطب نیستند. حضورشان در برخی آثارِ نامرغوب که نوعی بی‌احترامی به مخاطب محسوب می‌شود هم گواه بر این واقعیت انکارناپذیر است. با قراردادن دوره‌های علمی نفوذناپذیر و بدون زدوبندبازی برای اجرا و گویندگی تلویزیون و حتی مدیریت در به کارگیری فارغ‌التحصیلان رشته تهیه‌کنندگی و کارگردانی در دانشگاه صداوسیما، تنوع، کارآمدی، خلاقیت و نوآوری را به تلویزیون برگردانیم. 

روابط فامیلی در میان مدیران تلویزیون کار را به جایی رسانده که شبکه‌هایی با مدیریت خانوادگی جلو می‌روند و مجریانی هم خانوادگی روی آنتن‌اند. جایگاه مدیریت و اجرا در تلویزیون تا اینجا تنزل پیدا کرده و به جای تقویت دامنه حرفه‌ای‌گری، راه غیرحرفه‌ای را پیش می‌برد. مجریانی را که مدیران تلویزیون آنان را "برند" می‌دانند، از نظر استاندارد جهانی مجری محسوب نمی‌شوند. یکی از بزرگترین ضعف‌های آنان، این است که نمی توانند با متن کار کنند.اکثراً یاد گرفته‌اند که جلوی دوربین هرچه دل تنگ‌شان است می‌گویند و برای تلویزیون دردسر می‌شوند. تأثیرگذار نیستند و چیزی به مخاطب اضافه نمی‌کنند. بسیاری از مجریان امروز تلویزیون، همذات‌پنداری و سیر و سلوک با مهمان برنامه و مخاطبان را بلد نیستند، بارها دیده شده که مجریان کارنابلد و مغرور به مهمانان و مخاطبان توهین کرده‌اند! گاهی حتی به خاطر شدت توهین، مهمان در میان برنامه زنده و مقابل چشم بینندگان با ناراحتی و عصبانیت پلاتو را ترک کرده و یا جلوی دوربین‌های تلویزیون تخریب شده و نمی‌داند به مجری به اصطلاح معروف تلویزیون چه بگوید.

هجمه‌ها و حاشیه‌های گهگاه که بر سر صداوسیما آوار می‌شود یادآور این نکته مهم است که تلویزیون بیشتر به نظارت‌ها برای گزینش افراد و بررسی عملکردشان توجه کند، قانون منع به کارگیری بازنشستگان را جدی بگیرد، تکلیف نیروهای بلاتکلیف سازمان صداوسیما را روشن کند و بسیاری از رفتارهای حاشیه‌ای که رسانه‌ملی را مدت‌ها درگیر تنش و حاشیه می‌کند. از اتفاقاتی که در برخی برنامه‌ها با انتخاب نادرست تهیه‌کنندگان و مهمان‌های تلویزیونی که بوجود می‌آید تا مجریانِ ناکارآمد و هجوم بازیگرانی که مجری می‌شوند و سریال‌سازهای کارنابلد و بازیگرانی که با حاشیه‌سازی در فضای مجازی برای تلویزیون دردسرند. بازنشستگانی که دست از سر تلویزیون برنمی‌دارند یا برایشان استثنا قائل می‌شوند و یا با لباسِ تهیه‌کنندگی خودشان را به تلویزیون نزدیک می‌کنند. تلویزیون باید مدبرانه‌تر در مسیرِ تعالی فرهنگ و هنر قدم بردارد و اسیرِ حاشیه و چالش نشود.