۰ نفر

گزارش میدانی از برگزار ی امتحانات نهایی در مدارس؛

از کرونا نمی‌ترسیم از امتحان نهایی می‌ترسیم

۱۹ خرداد ۱۳۹۹، ۵:۱۰
کد خبر: 444565
از کرونا نمی‌ترسیم از امتحان نهایی می‌ترسیم

بعد از سه ماه تعطیلی اجباری حالا درهای برخی از مدارس کشور به روی 660 هزار دانش‌آموز پایه دوازدهمی باز شده تا این دانش‌آموزان در مهم‌ترین آزمون تحصیلی پیش از کنکور با هم به رقابت بپردازند. پیش از این در 27 اردیبهشت ماه مدارس کشور برای کلاس‌های رفع اشکال باز شده بودند اما برگزاری امتحانات پایه دوازدهم و نهم موجب شد تا پای دانش‌آموزان این دو مقطع به مدارس باز شود.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، در کنار دبیرستان دخترانه‌ هاجر در منطقه 7 تهران، خانواده‌ها به همراه دانش‌آموزان‌شان حضور دارند در اصلی مدرسه بسته است و دانش‌آموزان از در کوچک کناری آن وارد حیاط می‌شوند. سرایدار به‌همراه دو ناظم مدرسه وضعیت دانش‌آموزان را بررسی می‌کنند و آنهایی که ماسک دارند به داخل می‌روند و دانش‌آموزانی که ندارند باید برای تهیه ماسک به‌ میزی که وسط حیاط قرار گرفته مراجعه کنند. اما در بیرون از مدرسه برخی از دختران این دبیرستان توصیه‌های آخر را از مادرشان می‌گیرند: «حواست رو جمع کن و با دقت جواب بده.» «حواست فقط به برگه امتحانت باشه.» «استرس نداشته باش تو که کتاب رو خوندی.» «بسم‌الله بگو و شروع کن.» دختران به داخل مدرسه می‌روند و مادران با نگاهی مضطرب رفتن آنها را دنبال می‌کنند.

یکی ازاین مادران با استرس می‌گوید: «به روی خودم نمیارم، اما من بیشتر از بچه هایم از امتحان می‌ترسم. خب شرایط امسال با سال‌های قبل خیلی متفاوته. پسر و دخترم دوقلو هستند. هر دو امسال کنکور دارند. دخترم آموزش مجازی رو جدی‌تر می‌گرفت اما پسرم نه. با التماس من چند درس را می‌خوند. اما دخترم همیشه در کلاس‌های آنلاین حاضر بود. خیالم از دخترم راحته. اما می‌ترسم پسرم با توجه به این که کنکور هم که داره، نمره‌های خوبی نگیره.» این امتحانات تازه آغاز راه دانش‌آموزان سال دوازدهمی است که خودشان را برای ماراتنی سخت‌تر و جدی‌تر آماده می‌کنند. خیلی هایشان مضطربند آنها گرچه اولین باری نیست که سر جلسه امتحان نهایی حاضر می‌شوند اما وقتی اسم امتحان نهایی به گوششان می‌خورد دچار ترس و وحشت می‌شوند. آنهایی که وارد حیاط مدرسه می‌شوند چشم چشم می‌کنند تا همکلاسی هایشان را پیدا کنند. عده‌ای روی صندلی مدرسه کتاب به دست نشسته‌اند و عده‌ای دیگر با صدای خانم ناظم تک تک وارد سالن‌های اصلی امتحان می‌شوند. دانش‌آموزان علوم انسانی امتحان نهایی سراسری معارف اسلامی دارند. آنهایی که به داخل سالن امتحان نهایی رفتند، همه‌شان ماسک دارند. برخی‌شان دستکش به‌دست دارند و برخی‌ دیگر اما نه. مدیر این مدرسه سالن بزرگ اجتماعات و راهروی اصلی را برای امتحانات آماده کرده است. صندلی‌ها با فاصله دومتر از هم قرار دارد و معلم‌ها هم با فاصله با دانش‌آموزان ارتباط برقرار می‌کنند. آن‌طور که خانم مدیر می‌گوید، پروتکل‌های بهداشتی را تا آنجا که توانسته، انجام داده است: «دیروز کل مدرسه را ضدعفونی کردیم و از صبح ساعت 6 در مدرسه هستم. ساعت 7 در مدرسه را باز کردم و جلو در هم ماسک و دستکش گذاشتم تا دانش‌آموزانی که ندارند از این ماسک‌ها استفاده کنند.از منطقه هم مسئول سلامت حضور داشت و با دستگاه تب سنج وضعیت جسمی دانش‌آموزان را سنجید. خودم اجازه ندادم بچه‌ها دسته جمعی وارد مدرسه شوند و برای هر نفر یک صندلی مخصوص تا پایان امتحانات نهایی در نظر گرفته ام. تا آنجایی که بشود از دختران مراقبت می‌کنیم.» دانش‌آموزان دختر این مدرسه دلهره امتحانات را دارند وقتی از راضیه درباره امتحانات نهایی و درس خواندنش در این سه ماه می‌پرسم می‌گوید: «استرس دارم. با اینکه خیلی درس خوندم. اما می‌ترسم نتونم نمره لازم رو بگیرم.» برخی‌شان رنگ به‌صورت ندارند. تعطیلات اجباری سه ماهه و دوری از کلاس‌های حضوری اضطراب را برای این دختران بیشتر کرده است: «معلم‌ها همیشه آنلاین بودند و ما هر وقت سؤالی داشتیم از آنها می‌پرسیدیم اما امسال چون سال آخرمون بود دلمون می خواست که کلاس‌ها حضوری برگزار می‌شد به خاطر کنکور.» ‌برگه‌ها که پخش می‌شود خانم مدیر به راهروهای مدرسه سرکشی می‌کند و او از نگرانی دانش‌آموزانش می‌گوید: «امسال دانش‌آموزان شرایط سخت تری داشتند گرچه معلمای ما روزانه بیشتر از ساعت آموزشی وقت می‌گذاشتند اما به خاطر کنکور می‌خواستند کلاس حضوری باشد ما کلاس‌های آنلاین را داشتیم با خانواده‌ها ارتباط گرفتیم و درباره دانش‌آموزان ضعیف‌تر هم تصمیم گرفتیم در کلاس‌های رفع اشکال شرکت کنند.»

پسران متفاوت تراز همیشه

از دبیرستان دخترانه هاجر به سمت هنرستان پسرانه شهید چمران منطقه 7 می‌رویم مدرسه‌ای تقریباً بزرگ که حوزه امتحانی 200 دانش‌آموز پسر رشته علوم انسانی شده است. صندلی‌ها در راهروهای اصلی مدرسه با فاصله 2متر از هم چیده شده بود مدیر این مدرسه از کلاس‌های درس هم کمک گرفته بود اما در هر کلاس درس فقط 10 دانش‌آموز حضور دارند. این دانش‌آموزان برخی هایشان ماسک دارند اما عده‌ای هم نه ماسکی زده‌اند و نه دستکشی دارند. خودشان می‌گویند: «ماسک تمرکز رو از ما می‌گیره.» آقای مدیر می‌گوید: «به خاطر سلامت دانش‌آموزان کلاس‌های درس رو کم جمعیت برگزار کردیم. البته ماسک هم به بچه‌ها دادیم اما برخی‌ استفاده نمی‌کنند. ما تمام حوزه امتحانی رو ضد عفونی کردیم و در اصلی مدرسه را بستیم و بچه‌ها یک به یک از در کوچک مدرسه وارد حیاط شدند و با دستگاه تب‌سنج، تب بچه‌ها را چک کردیم. «وضعیت پسران کمی متفاوت‌تر از دختران است. پسرها حرف گوش کن نیستند این اصطلاحی است که یکی از مراقب‌های این مدرسه از آن برای توصیف دانش‌آموزان پسرش استفاده می‌کند: «ما همه امکانات ضدعفونی را در اختیار دانش‌آموزان قرار دادیم اما پسرها این بیماری رو زیاد جدی نگرفتند. در شبکه شاد هم به دانش‌آموزان مدرسه خودمون گفتیم با ماسک سرجلسه حاضر باشند. اما خب باز هم هستند تعدادی که رعایت نکنند.» در سالن اصلی امتحانات همه چیزروبه راه است. نیم ساعتی که از امتحان می‌گذرد بچه‌ها به‌تدریج به حیاط مدرسه می‌آیند: «امتحان راحتی بود.» کم کم تعدادشان بیشتر می‌شود. هیاهویی در حیاط مدرسه برپا شده، این بچه‌ها انگار قصد رفتن به خانه را ندارند. برخی‌شان روی صندلی کنار حیاط نشسته‌اند با صدای بلند گپ می‌زنند، برخی‌ دیگر هم وسط حیاط ایستاده‌اند و از سروکول هم بالا می‌روند. انگار نه انگار که کروناست و آنها باید بیشتر از قبل نگران فردایشان باشند. امیرحسین، محسن، متین و محمد گوشه حیاط نشسته‌اند و درباره امتحان بعدی‌شان ‌حرف می‌زنند. این امتحان برایشان آسان تر از آن چیزی بود که فکرش را می‌کردند: «امروز سؤال‌ها راحت بود. قشنگ معلوم بود به خاطر کرونا هوای ما رو داشتند. خب امسال کنکور هم داریم و سال مهمیه. راستش خودم از کرونا نمی‌ترسم اما از امتحان نهایی و کنکور می‌ترسم.» نگرانی اصلی این بچه‌ها امتحان نهایی نیست آنها بیشتر ترس از کنکور دارند، گرچه برخی‌شان هم این تعطیلات اجباری سه ماهه مدارس را زمانی طلایی برای مرور درس‌های کنکورشان می‌دانند اما می‌گویند که از این فرصت بخوبی استفاده نکرده‌اند: «کلاس‌های آنلاین هر روز برگزار می‌شد انصافاً آقا معلما همیشه بودند اما خانم، ما ساعت 8 حاضری می‌زدیم و می‌رفتیم می‌خوابیدیم دوباره ساعت 10 برای درس بعدی بلند می‌شدیم حاضری می‌زدیم و باز می‌خوابیدیم. بیشتر این سه ماه خواب بودیم.»

از آنها پرسیدم خانواده‌ها واکنشی به این مدل درس خواندن شما نداشتند؟ می‌گویند: «حساس بودند اما وقتی از کلاس صبح می‌پرسیدند، من می‌گفتم عصر کلاس دارم.» همه می‌خندند و یکی از آن وسط می‌گوید: «معلم‌ها دنبال ما بودند تا ما دنبال معلم‌ها.» چندتایی با شیطنت از درس خواندن‌هایشان می‌گویند: «خواب که میموندیم معلم‌ها زنگ میزدن خونه. آنوقت بود که صدای مادرمون بلند می‌شد.» این حرف انگار تجربه خیلی‌ها بوده این را آقای معلم می‌گوید: «پسرها با کلاس‌های آنلاین سخت کنار آمدند. اما معلم‌ها هر طوری که شده به آنها آموزش دادند.»