به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، زمین که لرزید مردم هراسان به خیابانها ریختند. همه شوکه بودند و بیتوجه به لباسهایی که به تن داشتند از زلزله حرف میزدند. ترس سر تا پای مردم را فرا گرفته بود، همه اما در انتظار اتفاق بدتری بودند.با اینکه این اولین باری نیست که مردم تهران تجربه زلزله را داشتند اما رفتارها مثل همان بار اول هیجان زده و ناشی از نگرانی و دلهره بود.
درست همان ثانیههای اول زمین لرزه بسیاری از ساکنان مناطق مختلف وارد خیابانهای اصلی شهر شدند، پمپ بنزینها مانند زلزله دو سال پیش پر از ماشین شد، برخی از مردم در پارکها چادر زدند و عدهای دیگر شب را تا صبح در ماشینهایشان سپری کردند. یکی از ساکنان منطقه شرق تهران با ترس و وحشت درباره این زلزله میگوید: زلزله وحشتناک است اگرهزار بار هم تجربه کنیم دوباره میترسیم.
ترس زلزله به خاطر غیر پیشبینی بودن آن است. فکر کنید توی خانه هستید یک دفعه خانه تکان می خورد و میخواهد روی سرتان آوار شود، نمیتوانید بنشیند و کاری نکنید دست خودمان نیست.ترس موجب میشود رفتارهای غیر مناسبی انجام دهید. یکی دیگر از اهالی منطقه میگوید: کلاً از زلزله وحشت دارم چند سال پیش هم که زلزله آمد نتوانستم خودم را کنترل کنم مثل الان. اصلاً نفهمیدم چه شد بچهها را بغل کردیم و به خیابان آمدیم. الان نمیدانم چه باید بکنم. همسرم میگوید امشب داخل پارک بخوابیم. داخل پارک هم به خاطر کرونا خطرناک است.اگر کسی مبتلابه ویروس کرونا باشد بچه هایم مبتلا میشوند.
شاید داخل ماشین بمانیم الان همسرم رفته بنزین بزند برگردد بچهها را داخل ماشین ببریم. جرأت ندارم وارد ساختمان شوم. بچهها وسیله میخواهند و من از ترس نمیتوانم وارد خانه شوم. شرایط در سایر خیابانهای شهر تهران هم تقریباً همین گونه بود. بهطوری که میتوان گفت بسیاری از تهرانیها پنجشنبه شب را در خیابانها و بوستانها به صبح رساندند. گروهی دیگر اما که بیشتر ترسیده بودند تهران را به مقصد شهرهای امنتر ترک کردند. بیشتر آنها میگفتند: پیشرفتهترین کشورها هم نمیتوانند وقوع زلزله را پیشبینی کنند، پس باید خودمان مراقب جانمان باشیم. خانواده آقای احمدی در کنار جدول یکی از خیابانها مجاور خیابان جمهوری در میان دو ماشین چادر زده بودند. آقای احمدی میگوید: ما طبقه چهارم همین آپارتمان روبهرو زندگی میکنیم. میگویند بعد از آمدن زلزله تنها ۵ ثانیه وقت داریم که جان خود را نجات دهیم. اما تا ما از طبقه چهارم به طبقه اول برسیم ۵ دقیقه طول میکشد چون میگویند هنگام زلزله از آسانسور استفاده نکنید.
به همین دلیل تصمیم گرفتیم امشب را در همین چادر سپری کنیم. همسر آقای احمدی در ادامه صحبت همسرش میگوید: البته بیشتر ترس ما بهخاطر بچهها است ما نگران جان آنها هستیم. او میگوید: دو سال پیش زلزله آمد ما هراسان به خیابان آمدیم، اما چون ماشین نداشتیم و آن موقع شب نمیتوانستیم تاکسی بگیریم، بعد از چند ساعت در خیابان ماندن، خسته و مضطرب به خانه برگشتیم. از آن اتفاق درس گرفتم و چند روز بعد از همسرم خواستم که این چادر را برای روز مبادا تهیه کند. حالا حدود دو سال است که این چادر به وسیله بازی بچهها تبدیل شده اما من آن را در گوشهای از اتاق نگهداری میکردم برای چنین موقعیتی. به محض اینکه احساس کردم زلزله آمده همسر و دو فرزندم را با چادر مسافرتی به خیابان فرستادم و خودم با برداشتن کارت پول، بطری آب و کمی کیک و بیسکویت به بیرون از ساختمان دویدم. حالا هم میخواهیم تا صبح همین جا بمانیم به امید خدا اگر اتفاقی نیفتد صبح به خانه بازمیگردیم. سارا دختر ۵ ساله این خانواده که این موضوع را بازی میداند با شیرین زبانی میگوید: ای کاش زلزله تمام نشود چادر زدن در خیابان خیلی بهتر از چادر زدن در خانه است. اینطوری مامان و بابا بیشتر با ما بازی میکنند. آن سوتر اما داخل کوچهای ۶ متری حدود ۱۰ یا ۱۲ نفر ایستادهاند. آنها هم از بیم زلزله ترجیح دادهاند، ساعاتی را بیرون از خانه بگذرانند. زن میانسال قرآن به دست آیههایی از قرآن را میخواند. جوانترها اما گوشیهایشان را چک میکنند و هر از گاهی یک پیام جالب را بلند میخوانند و همگی میخندند. سه مرد میانسال نیز در کنار هم ایستادهاند و زلزله را به سیاست ربط میدهند. انگار صحبت از سیاست در هر شرایطی لذتبخش است کم کم به ساعت اذان صبح نزدیک میشویم گروهی داخل ماشین هایشان نشستهاند و سحری میخورند گروهی دیگر هم داخل ماشین هایشان خوابیدهاند. برخی هم همچنان در صفهای پمپ بنزین منتظرند تا باک ماشین خود را پر کنند. اما آنچه بیش از پیش خودنمایی میکند، محل پارک اتومبیل افرادی است که تصمیم گرفتند شب را خارج از خانه بگذرانند. این بار بر خلاف زلزله گذشته تهران مردم خیابانها را مسدود نکردهاند و بیشتر در محلهایی خودروی خود را پارک کردهاند که ساختمانهای کوتاه وجود دارد. آقای صفری یکی از همین افراد است، او میگوید: بارها و بارها در تلویزیون هشدار دادهاند که به هیچ وجه در مقابل ساختمانهای بلند پارک نکنیم، چون ممکن است زمین لرزه باعث فرو ریختن ساختمان روی ماشین شود از طرفی برای حفظ امنیت، ما این محل را که نزدیک کلانتری است انتخاب کردهایم تا خدای نکرده به سوءاستفاده برخی افراد سودجو که در چنین مواقعی بهدنبال منافع خود هستند، دچار نشویم. او در پاسخ به این سؤال که از زلزله گذشته تهران چه درسهایی آموخته اید میگوید: یاد گرفتیم که اگر اتفاقی بخواهد پیش بیاید حتماً خواهد آمد.پس باید به گونهای رفتار کنیم که آسیبهای ناشی از آن کاهش یابد. به همین دلیل سعی کردم با وجود اینکه میترسیدم، ترس و اضطراب خود را به اعضای خانواده منتقل نکنم و در نهایت آرامش آنها را از خانه خارج کنم.