۰ نفر

چگونه یاد بگیریم از ویروس‌ها نترسیم و اسیر آنها نشویم؟

۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ۶:۰۷
کد خبر: 424399
چگونه یاد بگیریم از ویروس‌ها نترسیم و اسیر آنها نشویم؟

هیچ کس نمی‌داند کی، کجا و با چه سرعتی ویروسی دیگر جهان را تهدید خواهد کرد. تنها این را می‌دانیم که آنچه از بیماری‌های ویروسی گذشته آموخته‌ایم باید همچون چراغی فرا روی ما باشد تا با ویروس‌هایی مثل کووید 19 (کرونا) به مقابله برخیزیم.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، سال 2009 آنفلوانزای خوکی جان صدها هزار نفر را در آفریقا و جنوب شرق آسیا گرفت. اما در اروپا تلفاتی نداشت و برای مثال شمار تلفات آنفلوانزای خوکی در بریتانیا که پیش‌بینی می‌شد 65 هزار نفر از شهروندانش بر اثر این بیماری جان خود را از دست دهند، به کمتر از 500 نفر محدود شد. نکته در همینجا است. زمانی که سیاستمداران با دیدن آمار تلفات یک ویروس دچار نگرانی و اضطراب می‌شوند، رو به اقداماتی می‌آورند که گاه مخرب است. برای مثال به جای اینکه روی محافظت از مردم متمرکز شوند، تنها به ویروس جدیدی که ناشناخته است، فکر می‌کنند و به سیاست‌هایی همچون انبار کردن دارو دست می‌زنند. اما کسی توجهی به تلفات برخی بیماری‌ها ندارد. سالانه میلیون‌ها نفر بویژه در کشورهای توسعه یافته به‌دلیل مالاریا و سل می‌میرند. تنها در امریکا سالانه 99 هزار نفر به‌خاطر آنفلوانزا جان می‌دهند اما هیچ کس به آن توجه نمی‌کند.

اما چرا از بیماری‌هایی که تعداد زیادی انسان را به کام مرگ کشیده‌اند، نمی‌ترسیم؟

اصول روانشناسی می‌گوید، اینکه ما از آنفلوانزای خوکی، مرغی یا کرونا می‌ترسیم، خود آنفلوانزا نیست. بلکه ترسی است که ترس از خطرات نامیده می‌شود. برای توضیح این ترس می‌توان به ترس از سوار شدن به‌هواپیما به‌خاطر ترس از سقوط اشاره کرد. در حالی که شمار کسانی که در حوادث رانندگی فوت می‌کنند، بسیار بیشتر از کسانی است که در حوادث هوایی جان می‌دهند. اما کمتر کسی است که به‌خاطر ترس از حوادث رانندگی، از کمربند ایمنی استفاده کند. حالا ویروس هزاره را در نظر بگیرید. ویروسی به اسم تروریسم. پس‌از واقعه 11 سپتامبر 2001 بسیاری از امریکایی‌ها ترجیح دادند برای سفر به‌جای هواپیما از خودرواستفاده کنند. گفته می‌شود در یک سال بعد از این واقعه هزار و 500 امریکایی در حوادث رانندگی کشته شدند که چند برابر شمار مسافران 4 هواپیمای مسافربری است که تروریست‌ها از آنها استفاده کردند تا عملیات خود را انجام دهند. کاری که تروریست‌ها انجام می‌دهند، این است: آنها حمله‌ای فیزیکی را انجام می‌دهند و توجه‌ها را به خود جلب می‌کنند. اما درست بلافاصله پس‌از آن حمله دوم خود را که حمله‌ای ذهنی است، آغاز می‌کنند و ذهن مردم را به بازی می‌گیرند. بعد از 11 سپتامبر، اقتصاد امریکا بیش از 100 میلیارد دلار خسارت دید. بخش اندکی از این خسارت به‌خاطر خود حمله بود و بیشتر آن ناشی از کاهش سفرها و از بین رفتن تجارت‌های خرد، ناشی از ترس از خطرات آتی بود. در حال حاضر نیز مردم امریکا بیش از اینکه در معرض خطر حمله یک تروریست باشند، مقابل گلوله‌هایی هستند که ممکن است از اسلحه یک نوجوان خارج شود و البته کشته‌هایی که تاکنون در این خشونت‌ها داده‌اند، بسیار بیشتر از کشته‌های ناشی از حمله ویروس‌ها است.

امروزه درماجرای ویروس کرونا، در امریکا و اروپا هم بیش از هر کس اقلیت‌های آسیایی هستند که در حال هزینه دادن به‌خاطر ترس دیگران هستند. بسیاری از این آسیایی تبارها صاحب رستوران‌های آسیایی از جمله رستوران‌های چینی هستند. رستوران‌هایی که دیگر کسی به آنها سر نمی‌زند و آمار نشان می‌دهد، بیش از 50 درصد از درآمد خود را از دست داده‌اند.

البته خوشبختانه ازبین بردن ترس از چیزهایی که ما را به نابودی نمی‌کشانند، کارخیلی سختی نیست و با سواد و آموزش می‌توان مانع از آن شد. در این نوع از آموزش ما باید بدانیم چرا از آن چیزی که ما را می‌ترساند، می‌ترسیم. این نوع آموزش به مردم کمک می‌کند، سؤالات درستی در ذهنشان شکل بگیرد و درخواست‌هایی منطقی از سیاستمداران خود داشته باشند و سیاستمداران نیز درست تصمیم‌گیری کنند.

آموزش و بالا رفتن سطح اطلاعات مردم درباره خطراتی که آنها را تهدید می‌کند، این فرصت را به همه می‌دهد که با ویروس‌های خطرناکی مثل کووید 19 با آرامش بیشتری بدون اینکه اقتصاد ویران شود، مقابله کنند. کووید 19 نه اولین ویروس جهان است و نه آخرین آن. پس برای اولین قدم در راه مقابله با آن باید یاد بگیریم، طوری زندگی کنیم که گویی هیچ اطمینانی به آینده وجود ندارد اما در عین حال به خودمان اجازه ندهیم که اسیر این نگرانی‌ها شویم.