۰ نفر

کاسبان کرونا

۴ اسفند ۱۳۹۸، ۱۳:۴۶
کد خبر: 419158
کاسبان کرونا

اورژانس بیمارستان‌های پایتخت، چهره عجیبی پیدا کرده است. در این روزها، در سالن پذیرش و انتظار اورژانس‌های بیمارستانی، به ندرت با مراجعانی مواجه می‌شوی که ماسک پزشکی؛ ماسک‌های ساده کاغذی یا ماسک‌های فیلتردار به صورت نداشته باشند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، کادر درمانی اورژانس هم از این بابت تفاوتی با مراجعان ندارند مگر در بیمارستان‌های خصوصی. مشاهدات  از اورژانس 3 بیمارستان در مرکز شهر؛ یک بیمارستان خیریه، یک بیمارستان آموزشی و یک بیمارستان خصوصی، تصویرهای متفاوتی دارد. در بیمارستان خیریه و بیمارستان دولتی، تمام نیروهایی که یونیفورم رسمی بیمارستان به تن دارند، ماسک فیلتردار به صورت زده‌اند و دستکش‌های یک بار مصرف جراحی به دست دارند و هیچ وسیله‌ای را بدون دستکش جابه‌جا نمی‌کنند. بنرهای بزرگ هشدار درباره نحوه پیشگیری از آلودگی به ویروس کرونا در ورودی اورژانس‌ها نصب شده و فضای اورژانس و کلینیک‌های بیمارستانی، شبیه فیلم‌های سینمایی است که در ژانر ترسناک و درباره همه‌گیری ناجوانمردانه یک ویروس ناشناخته ساخته شده است. مراجعان داروخانه‌های بیمارستانی در مقایسه با مراجعان داروخانه‌های پراکنده در خیابان‌ها هم با برخوردهای متفاوت‌تری روبه‌رو می‌شوند چون کادر داروخانه بیمارستانی، گاهی اطلاعاتی هم درباره پذیرش بیماران مشکوک به آلودگی ویروس کرونا در بیمارستان محل خدمت‌شان با مراجعان رد و بدل می‌کنند. حوالی ظهر اولین روز هفته، مسوولان فنی داروخانه یکی از بیمارستان‌های دولتی که ظرف روزهای گذشته سیبل شایعات و اخبار غیررسمی شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان خارج از کشور و کاربران شبکه‌های اجتماعی درباره پذیرش و بستری چند بیمار آلوده به ویروس کرونا از قم قرار گرفته بود، حرف‌های وزیر بهداشت درباره رد آلودگی 750 بیمار مشکوک به آلودگی ویروس کرونا و تایید ابتلای آنها به آنفلوآنزای نوع B را دهان به دهان بازنشر می‌کنند و به مزاح می‌گویند که دیگر جای نگرانی نیست و می‌توانند ماسک‌ها را از صورت بردارند. دکتر داروساز همین داروخانه، مشغول نسخه‌پیچی و جابه‌جا کردن داروهای بیماران است و زیر نگاه‌های بعضا نگران و بعضا متعجب مردمی که نسخه به دست و در انتظار دریافت دارو، پشت پیشخوان داروخانه ایستاده‌اند، می‌گوید:«همین الان 7 نفر اینجا بستری هستند. تست‌شان هم مثبت شده. آماده اعزام به بیمارستان یافت‌آبادند.»

بعد از این حرف‌ها، سرش را بالا می‌گیرد و رو به زنی که ماسک می‌خواهد، می‌گوید:«تا اطلاع ثانوی، ماسک و ژل و الکل نداریم. فقط پنبه الکلی هست. دانه‌ای 150 تومان.»

زن با ناامیدی می‌گوید که از داروخانه نبش خیابان، پد الکلی خریده ولی داروخانه، گرانفروش بوده و دانه‌ای 300 تومان به او فروخته و داروساز برای همدردی با زن، می‌گوید که شاید داروخانه نبش خیابان، خرید جدید داشته که قیمتش گران‌تر است. هنوز حرف‌های داروساز تمام نشده که زن، سراغ کیت تشخیص سریع کرونا را می‌گیرد. این‌ بار، یکی دیگر از کارکنان داروخانه جواب زن را می‌دهد و می‌گوید که چیزی به اسم «کیت تشخیص سریع کرونا»، نه در ایران، در کل دنیا وجود ندارد چون آزمایش‌های تشخیصی کرونا، آزمایش‌های مولکولی است که حداقل چند نوبت باید تکرار شده و تایید نتایج هر آزمایش هم حداقل 12 ساعت زمان می‌برد و برخلاف تصور عموم، این آزمایش‌ها مثل آزمایش‌های ساده تشخیص طبی نیست بلکه به دلیل نیاز به شناسایی ویروس در ترشحات ریه یا بافت مولکولی خون، باید در فضای‌های خاص و با دستگاه‌هایی بسیار پیشرفته‌تر و بسیار بزرگ‌تر از یک سرنگ کوچک خون‌گیری انجام شود.

حرف‌های کارمند داروخانه که تمام شد، می‌شد جمله‌های دکتر داروساز را شنید که برای یکی از کارمندان از دعوای خونین دیروز تعریف می‌کرد؛ دعوای خونینی که وسط راهروی بیمارستان بر سر ماسک و دستکش بین دو مرد مراجعه‌کننده به داروخانه درگرفت و مشت‌هایی که بر صورت یکدیگر کوبیدند چنان رقت‌آور بود که مسوولان حراست وارد عمل شدند و بعد از جدا کردن مردهای کتک خورده، از بخش جراحی یک بسته 10 تایی ماسک گرفتند و بین مردها تقسیم کردند....

داروخانه روبه‌روی همین بیمارستان که به دلیل نزدیکی به مرکز درمانی، اولین مقصد بسیاری از مراجعان پس از جواب منفی داروخانه بیمارستان است، در طبقه اول یک ساختمان 5 طبقه شمالی است و برای رفتن به داروخانه باید از حیاط وارد شد. درهای پارکینگ روی حیاط باز است و روی هر لنگه و روی درهای شیشه‌ای ورودی داروخانه، کاغذی چسبانده‌اند که با قلم و حروف درشت سیاه اعلام می‌کند:«ماسک موجود نیست.»

داروخانه، 4 کارمند دارد؛ یک مرد و سه زن. زن‌ها ماسک زده‌اند و دستکش یک ‌بار مصرف جراحی به دست دارند. مرد، هیچ ندارد؛ نه ماسک، نه دستکش. با خنده می‌گوید می‌خواهد به استقبال مرگ برود. مردی از دوستانش وارد مغازه می‌شود و پشت پیشخوان داروخانه می‌آید و با صدای نسبتا آرام، سراغ اسپری الکل می‌گیرد. مرد می‌گوید که دیروز بعدازظهر، کل موجودی اسپری الکل تمام شده و حالا هر چه هست، همین شیشه‌های کوچک 120 میل الکل طبی است و کارتن مقوایی خالی را از کنار صندلی‌اش برمی‌دارد و به دوستش نشان می‌دهد و می‌گوید:«امروز 4 کارتن 48 تایی الکل باز کردیم و تا ظهر، همه فروش رفت و حالا فقط 10 شیشه باقی مانده.»

دوستش، ماسک فیلتردار به صورت زده. مشتری‌ها فکر می‌کنند ماسک را از همین داروخانه خریده ولی فروشنده به مشتری‌ها یادآوری می‌کند که موجودی ماسک داروخانه از عصر پنجشنبه تمام شده و هیچ محموله جدیدی هم به این داروخانه نداده‌اند. دوستش رو به یکی از مشتری‌ها که حالا با شنیدن جواب منفی، موج نگرانی در صورتش پررنگ‌تر از چند ثانیه قبل شده، می‌گوید که این ماسک‌ها هم فایده چندانی برای پیشگیری از ابتلا ندارد چون همسرش که کارمند یک شرکت تولید‌کننده مواد شیمیایی بوده و بنا به ماهیت کارش، به ‌طور دایم ماسک به صورت دارد، یک ماه قبل که هنوز هیچ خبری از کرونا در جامعه عمومی نبود، مبتلا شد و با رضایت کتبی مرد، در منزل تحت مراقبت با دستگاه اکسیژن قرار گرفت اما به دنبال حادتر شدن علائم، او را به اتاق ایزوله همین بیمارستان روبه‌روی داروخانه منتقل کردند که با مراقبت‌های دایمی، حالش بهبود یافت و حالا یک هفته است که به خانه برگشته است. مرد ماسک خودش را از روی صورت برمی‌دارد و در حالی که مراقب است فاصله‌اش با مشتری حفظ شود و از حریم توصیه شده 1.5 تا دو متری نزدیک‌تر نرود، ماسک بدشکل طوسی رنگ را جلوی چشم مشتری زیر و رو می‌کند و می‌گوید که این ماسک، حداکثر 6 ساعت خاصیت پیشگیری دارد و پس از این مدت، باید تعویض و معدوم شود و برخلاف تصور اشتباه عموم مردم، نه تنها قابل شست و شو نیست بلکه در مقایسه با تاثیر مثبت ضدعفونی و شست و شوی دست‌ها، اثر به مراتب کمتری در پیشگیری از آلودگی به ویروس کرونا دارد. مشتری از علائم بیماری همسرش می‌پرسد و مرد می‌گوید که اولین علامت‌ها، تب و گلو درد شدید بوده و زمانی که به دشواری تنفس و خلط‌آوری دم و بازدم رسیده، به سرعت به بیمارستان منتقل شده که آنجا احتمال آلودگی به کرونا داده‌اند و حالا هم حال همسرش خوب است و هیچ علامتی از بیماری ندارد. مشتری اینها را می‌شنود و انگار که حرف‌های مرد، آبی بر آتش باشد، یک شیشه الکل می‌خرد و با چهره‌ای متفاوت از وقتی وارد داروخانه شده بود؛ با نگاهی آرام‌تر و التهابی کمتر، داروخانه را ترک می‌کند... .

کارکنان اورژانس یکی از بیمارستان دولتی مرکز تهران، درباره مراجعه‌کننده‌ای که حالا مشکوک به آلودگی به ویروس کروناست و در انتظار برانکاردی که او را به اتاق ایزوله ببرد اظهارنظر می‌کنند؛ پسر 21 ساله‌ای که وقتی پرستار اورژانس، فشار خونش را می‌گیرد، به سوالات پرستار جواب می‌دهد و می‌گوید که 6 روز پیش از قم برگشته و 3 روز هم آنجا بوده و از دو روز قبل، سردرد و گلودرد را تحمل کرده ولی امروز به دلیل داغی بیش از حد بدن، نگران شده و ترجیح داده بر ترس غلبه کند و به بیمارستان بیاید. سوپروایزر اورژانس، همچنان که ماسک بر صورت دارد، همکار پرستارش را خطاب قرار می‌دهد و می‌گوید:«با این مورد جدید، شدند 5 نفر. باید با انیستیتو پاستور تماس بگیریم دوباره کیت بفرستند.» و رو به دختر جوانی که منتظر خالی شدن تخت برای تزریق سرم است، ادامه می‌دهد:«واقعا اگر کاری ندارید از خانه خارج نشوید. خیابان‌ها، مغازه‌ها، کوچه‌ها، اتوبوس‌ها، همه جا پر از ویروس است. هیچ درمانی هم ندارد. سن و سال هم نمی‌شناسد. الان یک پرستار 28 ساله مبتلا شده و در بخش مراقبت‌های ویژه یکی از بیمارستان‌های دولتی بستری است. آن آقای 50 ساله‌ای هم که فوت کرد، یک ورزشکار و کوهنورد حرفه‌ای بود. این ویروس، خواهر و مادر ندارد. همه را از دم، سر می‌برد.»

دختر جوان می‌گوید، مراقب است و ماسک می‌زند و دست‌هایش را می‌شوید و ضد عفونی می‌کند. سوپروایزر سر تکان می‌دهد و می‌گوید:«اروپایی‌ها که مثل ما نیستند. آنها تمیزند. آنها که آنقدر به تمیزی توجه می‌کنند هم نتوانستند جلوی ورود ویروس کرونا را بگیرند و بیمار شدند. ما که چندان مردم تمیزی هم نیستیم و به اکراه، روزی یک بار و دو بار دست‌هایمان را می‌شوییم، نباید انتظار داشته باشیم اوضاع‌مان بهتر باشد.»

به ماسک ساده صورتش اشاره می‌کند و می‌گوید: این ماسک هیچ نقشی در پیشگیری از ویروس کرونا ندارد اما به هر حال تمام تیم درمان در بیمارستان‌ها و اورژانس‌ها، باید از وسایل محافظ استفاده کنند. دختر جوان، همچنان که به توصیه‌های شماره‌گذاری شده روی بنر بزرگ هشدار در مورد ویروس کرونا خیره مانده، از سوپروایزر می‌پرسد که چه باید کرد و خانم پرستار دوباره تکرار می‌کند:«بمان توی خانه. دختر جوانی مثل تو، بیرون از خانه چکار دارد؟»

وارد بیمارستان‌های خصوصی که می‌شوی، حتی بوی اسپری خوشبو‌کننده‌ای که هوای سالن‌های انتظار و کریدورها را معطر می‌کند هم، آدم را وسوسه می‌کند برود یک تخت اجاره کند و روی یکی از تخت‌های بالا رو و پایین روی بالاترین طبقات بیمارستان استراحت کند و خدمات لوکس بگیرد و غذای سالم بخورد و بعد از یک هفته، با تن سالم و ذهن رها از خستگی، به دنیای شلوغ پایتخت برگردد. اینجا، غیر از یکی از نگهبان‌ها، غیر از صندوقدار حسابداری، غیر از فروشنده بوفه و غیر از مسوول پذیرش، هیچ‌کدام از کارکنان بیمارستان، ماسک به صورت ندارند. تفاوت مراجعان و کارکنان بیمارستان را اینجا از همین بود و نبود ماسک‌ها می‌شود فهمید. مشاور سرمایه‌گذاری یک بیمارستان خصوصی که حاضر به درج نامش نیست، می‌گوید: روسای بیمارستان‌های خصوصی تهران، استفاده از ماسک و حتی دستکش یک ‌بار مصرف را برای تمام کادر درمان قدغن کرده‌اند با این توجیه که مردم از تماشای پرستار و پزشک «ماسک‌دار» وحشت می‌کنند و وارد بیمارستان نمی‌شوند. این فرد، این خبر نگران‌کننده را هم می‌دهد که بیمارستان‌های خصوصی نمی‌توانند موارد مشکوک آلودگی به کرونا را پذیرش کنند چون کیت تشخیص کرونا ندارند و از کمبود جدی کیت تشخیصی در کل کشور می‌گوید و از بیمارستانی در شمال تهران نمونه می‌آورد که روز جمعه و به دنبال مراجعه چند فرد مشکوک به آلودگی ویروس کرونا، مسوولان این بیمارستان بارها با انیستیتو پاستور تماس گرفته‌اند که برای‌شان کیت تشخیصی ارسال شود اما هیچ‌کس در این مرکز پاسخگو نبوده است. این فرد اشاره دارد که با وجود قوت احتمال بالا بودن تعداد مبتلایان کووید 19 در ایران، تعداد کم موارد شناسایی شده تا حالا به دلیل کمبود کیت تشخیصی است ولی حالا که وزارت بهداشت اعلام کرده محموله‌های جدید کیت تشخیصی دریافت و تحویل شده، باید منتظر افزایش یک‌باره آمار مبتلایان و شناسایی موارد جدید باشیم.