به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، هرچند این اتفاق ناخوشایند برای اولین بار رخ نمیدهد و این بار هم به مدد فضای مجازی، مسئولان بسرعت موضعگیری کردند و وارد عمل شدند، اما مسأله مهم تعرض به حقوق کودکان بیدفاع است. موضوعی که براحتی در نگاه کودکی که سر از سطل زباله بیرون آورد دیده میشود. موضوع قابل توجه دیگر این است که چگونه کودکانی که بهجای تحصیل برای تأمین معاش راهی خیابانهای ناامن شدهاند از سوی برخی افراد جامعه مورد تعرض قرار میگیرند و در نهایت ناباوری کمتر کسی هم از آنها حمایت میکند.
دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان البرز این ماجرا را چنین توضیح میدهد: «چند روز پیش پسری که مشغول زبالهگردی بود توسط دو جوان مورد آزار و اذیت قرار گرفت. با انتشار فیلم این اتفاق ناخوشایند و با توجه به ارتکاب رفتاری غیراخلاقی و جریحهدار شدن احساسات عمومی، دستورات قضایی لازم در این خصوص صادر شد.»
حاجی رضا شاکرمی میافزاید: «تحقیقات نشان داد این جوانان سه نفر بودند، یکی از آنها مرتکب این رفتار ناخوشایند شد، دیگری فیلم گرفت، اما نفر سوم نقشی در این اتفاق نداشت و تنها همراه آنها بود. در نهایت حدود ساعت 2 بامداد این دو کودکآزار توسط اطلاعات سپاه بازداشت شدند. همچنین دیروز جلسه رسیدگی در دادگستری فردیس برگزار شد.»
او ادامه میدهد:«این دو جوان که متولد سالهای ۱۳۶۷ و ۱۳۷۱ هستند انگیزه خود را شوخی و خنده اعلام کرده و عنوان کردهاند قصد آزار و اذیت کودک را نداشتهاند. آنها کارگر هستند. یکی از آنها در یک شرکت مشغول به کار است و دیگری کارگر یک بنگاه معاملات ملکی است.»
البته برخی کاربران فضای مجازی عنوان کردند که این فیلم قدیمی است و مربوط به روزهای اخیر نیست اما دادستان البرز میگوید:«این فیلم به هیچ وجه قدیمی نیست. در واقع این اتفاق هفته گذشته روی داده اما فیلم آن روز یکشنبه منتشر شده است.»
ملیت کودک آزاردیده مشخص نیست
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی نیز درباره اقدامات انجام شده برای یافتن کودک آزار دیده میگوید: دیروز اولین جلسه رسیدگی به پرونده کودکآزارها در شعبه 4 بازپرسی فردیس برگزار شد. این دو فرد خاطی، محل بروز اتفاق را خیابان قریشی فردیس معرفی کردند اما از محل حضور کودک ابراز بیاطلاعی کردند و گفتند به هیچ وجه او را نمیشناسند. به همین دلیل کارشناسان اورژانس اجتماعی بلافاصله در محل حضور یافتند و برای یافتن کودک به پرسوجو پرداختند، اما متأسفانه تا این لحظه نتیجهای به دست نیامده است.
حبیبالله مسعودی فرید با تأکید براینکه به محض شناسایی کودک اقدامات مددکاری برای وی و خانوادهاش آغاز خواهد شد، میگوید: برای یافتن کودک با شهرداری منطقه هم تماس گرفته شده اما آنها اعلام کردند که برای زباله جمع کردن با پیمانکاری قرارداد ندارند و این کودک ممکن است بهصورت خانوادگی یا فردی اقدام به این کار کرده باشد.
وی درباره ملیت این کودک میافزاید: متأسفانه بهدلیل نبود اطلاعات کافی هنوز مشخص نشده که این کودک ایرانی بوده یا جزو اتباع است.
درحالی که زبالهگردی یکی از دردناکترین آسیبهای اجتماعی به شمار میآید و کودکان زبالهگرد همواره در معرض ابتلا به بیماریهای عفونی مختلف از جمله ایدز قرار میگیرند، خشونت کلامی یا رفتاری یا رفتارهای تحقیرآمیز از سوی افراد جامعه میتواند تبعات بسیار ناگواری برای این کودکان به همراه داشته باشد. رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران معتقد است این ماجرا را میتوان از چند زاویه بررسی کرد.
بیتفاوتی اجتماعی
سیدحسن موسوی چلک نیز میگوید: یک بعد از این ماجرا موضوع کودکانی است که پایینتر از سن قانونی کار مجبورهستند برای تأمین هزینههای زندگی در خیابانها کار کنند. زبالهگردی یکی از همین کارها است که متأسفانه این روزها در شهرها و بویژه کلانشهرهای کشور به چشم میخورد. کار در خیابان برای کودکان زبالهگرد که برای تأمین هزینههای معیشت به خیابانها میآیند، تبعات و پیامدهای بسیاری دارد. بیماریها، مشکلات پوستی و سوء تغذیه بخشی از تهدیدهایی است که کودکان کار در محیط اجتماعی با آن مواجه هستند اما خشونتهای افراد بزرگسال نسبت به این کودکان نیز بعد مهم دیگری از این ماجرا است.
او با اشاره به اینکه اتفاقی که افتاد از جنس کودکآزاری بود، میافزاید: خوشبختانه بهزیستی و سیستم دادستانی بسرعت واکنش نشان دادند و افراد خاطی دستگیر شدند، اما این آزارها اولین مورد نبوده و تجربه نشان داده که آخرین مورد هم نخواهد بود. از اینرو باید سازمانهای دولتی و غیردولتی و حتی سیستم قضایی، این کودکان را مورد حمایتهای حقوقی لازم قرار دهند. البته برای رسیدن به نتیجه مطلوب باید در کنار حمایت، برای احقاق حقوق این کودکان مطالبهگری لازم هم صورت گیرد.
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی با تأکید بر اینکه کسی حق ندارد برای شوخی و خنده به حقوق دیگران تعرض کند، اظهار میدارد: رفتارهایی از این دست توسط بزرگسالان دقیقاً مصداق بیاخلاقی و تعرض به حقوق کودکان و به طور کلی نشان دهنده ضعف اخلاق در جامعه است. در حقیقت در شرایطی که افراد جامعه به جای مراقبت از کودکی که برای تأمین معاش زندگی وارد خیابانهای نا امن شده و به جای تلاش برای پیشگیری از تعرض به این کودکان، برای لحظهای شاد شدن، آنها را تحقیر میکنند میتوان گفت ضعف اخلاق و از آن مهمتر بیتفاوتی در جامعه در حال پررنگ شدن است.
موسوی چلک میگوید: متأسفانه با وجود اینکه این اتفاق در یکی از معابر عمومی اتفاق افتاد، اما نه تنها کسی مانع این اتفاق نشد، بلکه حتی کسی به او کمک نکرد که از سطل زباله خارج شود. این بیتفاوتی بسیار نگرانکنندهتر و دردناکتر است چرا که بیتفاوتی اجتماعی عامل مهم گسترش تعرضهایی از این دست به شمار میآید. او میافزاید:خطای صورت گرفته از سوی این دو نفر سهوی نبوده، پس باید به گونهای با آنها رفتار شود که افرادی همانند این دو نفر دیگر به خود اجازه تعرض به حقوق دیگران ندهند. همچنین اگر دستگاه قضایی در کوتاهترین زمان ممکن نتیجه بررسیها را اعلام کند قطعاً به افزایش آثار تنبهی حکم قضایی کمک بیشتری خواهد کرد.