۰ نفر

سرنوشت هزار دستشویی در ابهام

۶ شهریور ۱۳۹۸، ۶:۱۳
کد خبر: 376699
سرنوشت هزار دستشویی در ابهام

 سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در حالی وزارتخانه شده است که در طول عمر 16 ساله خود نتوانست معضل دستشویی‌های بین راهی به عنوان یکی از مولفه‌های تاثیرگذار بر رونق گردشگری را حل کند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، افتتاح چند‌صد پروژه میراث ‌فرهنگی در یک روز، برگزاری چندصد همایش در یک موضوع در یک ماه، افزایش چند درصدی ورود گردشگران به کشور، اینها اخباری هستند که از فعالیت سازمان میراث ‌فرهنگی منتشر می‌شوند؛ اخباری که به‌ شدت در گیر و ‌دار اعدادند و با همین اعداد می‌خواهند بگویند که وضعیت گردشگری کشور در یک سال اخیر متحول شده است و با رشد 52 درصدی، قرار است صنعت گردشگری را در خدمت اقتصاد کشور ببینیم. اما چطور می‌توان بدون فراهم‌ ساختن ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین زیرساخت گردشگری، یعنی چند شیر آب و کاسه توالت صحبت از رونق گردشگری کرد؟ در واقع مسوولی که از رشد 52 درصد گردشگری می‌گوید، آیا نباید توضیح دهد که این گردشگرانی که مهمان ما هستند در بین جاده‌ها کجا قضای حاجت می‌کنند، یا فقط صرف آمار و ارقام بالا که باشد بقیه مسائل هم در همین اعداد حل و فصل می‌شود؟ دستشویی‌های بین راهی چنان مساله ساده‌ و پیش‌پاافتاده‌ای تصور شده است که که در نگاه اول پرداختن به آن در قالب کارنامه عملکردی یک سازمان، مساله نامربوطی به نظر می‌رسد. اما همان طور که می‌گویند یک ملت را می‌توان با دستشویی‌های عمومی‌اش شناخت، شاید بتوان گفت عملکرد یک سازمان را می‌توان با نحوه مدیریت دستشویی‌هایش شناخت. وضعیت فعلی این اماکن خدماتی طنزسیاهی است که می‌تواند دست‌مایه خنده و شوخی‌های زیادی شود اما در عمق نشان از مسائل دیگری و سردرازی دارد که به سال 1386 و دولت وقت احمدی‌نژاد برمی‌گردد. در این سال بود که اعلام شد یکی از مولفه‌های تاثیرگذار در عقب‌ماندگی گردشگری کشور نبود سرویس ‌بهداشتی مناسب در مسیرهای منتهی به مقاصد گردشگری است. «اسفندیار رحیم‌مشایی»، رییس وقت سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور با اعلام خبر ساخت هزار دستشویی بین راهی در فاصله هر 25 کیلومتر مدعی بهبود این زیرساخت شد. ادعایی با این ادبیات که «اگر عسل بر کف این دستشویی‌ها ریخته شود از خوردنشان منصرف نمی‌شوید.» اگر این اتفاق می‌افتاد و به قول مشایی هر سال بخشی از بودجه‌های سازمان گردشگری به احداث سرویس‌های بهداشتی تعلق پیدا می‌کرد، باید تا پایان سال 90 تمام این مشکلات حل می‌شد. اما با گذشت 8 سال از تاریخ یاد شده اتمام این پروژه ناتمام و نامعلوم است، نه مشخص است بودجه 60 میلیاردی آن در کجا صرف شد، نه مشخص شد با این بودجه‌ها دقیقا چند دستشویی ساخته شد.

پول 1000 دستشویی که حیف و میل شد

«عدم جانمایی مناسب و بلاستفاده رها شدن مجتمع‌های بین راهی» و «ضرر میلیاردی به بیت‌المال.» این عبارات در سخنان دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان کرمان در 15 اردیبهشت سال 1398 اشاره به همان داستان ساخت هزار مجموعه سرویس بهداشتی ظرف 8 ماه در دورانی دارد که اسفندیار رحیم‌مشایی رییس وقت سازمان میراث فرهنگی، صنایع ‌دستی و گردشگری کشور بود. اما سررشته این داستان چه بود؟ پس از اینکه «محمد شریف ملک‌زاده»، معاون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دولت وقت احمدی‌نژاد در جمع خبرنگاران نبود سرویس بهداشتی را به «آبروی ملی» گره زده و گفت که «شرایط تا حدی نامطلوب است که گاهی راهنمایان تور به محض پیدا کردن سرویس بهداشتی در یک قهوه‌خانه قدیمی بین راهی زودتر از گردشگر خارجی به سرویس بهداشتی می‌روند و آنجا را نظافت می‌کنند.» سایر اعضای بدنه سازمان میراث فرهنگی هم به فکر احداث دستشویی‌های بین راهی افتادند. 25 اسفند 1386، این تاریخ نخستین ‌باری بود که «اسفندیار رحیم مشایی» وعده کرد در هر 25 کیلومتر از راه‌های کشور یک دستشویی بسازد. این وعده در حاشیه برگزاری همایش تجلیل از خادمان سفر نوروزی ابعاد دیگری به خود گرفت. در تاریخ 24 فروردین 1387 مشایی از عمل به قول احداث 200 مجموعه سرویس‌بهداشتی گفت و اینکه اعتبارات این کار از محل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تامین شده است. این مراسم که با جمله معروف مشایی، یعنی «کسی که اهمیت دستشویی را نمی‌فهمد یا گداست یا عاشق» همراه بود. مشایی علاوه بر انتقاد از بی‌اهمیت پنداشتن درج اخبار مربوط به سرویس‌های بهداشتی بین راهی، بودجه کل سال 1386 سازمان میراث فرهنگی را با بودجه تخصیص داده شده به سرویس‌های بهداشتی مقایسه کرده و گفته بود که «سال 87 دولت فقط برای ساخت سرویس‌های بهداشتی در سراسر کشور 60 میلیارد تومان را به این امر تخصیص داده است، در حالی که بودجه کل سازمان در سال گذشته رقم 46 میلیارد تومان بود.» این 60 میلیارد شامل 30 میلیارد تومان بودجه از محل اعتبارات ملی به اضافه 1 میلیارد تومان از اعتبارات هر استان در نظر گرفته شده بود. مشایی در آخر سخنانش نیز تاکید کرده بود که این امر را با جدیت پیگیری می‌کند. جدیتی که نه در عمل دیده شد و نه در سخنان بعدی او و حتی دیگر مدیران سازمان میراث فرهنگی. اما همان زمان نیز سخنان مشایی به عنوان رییس کل سازمان با سخنان «داوود عباس‌پور»، مشاور فنی و عمرانی وقت سرمایه‌گذاری و طرح‌های سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری در تضاد بود، زیرا عباس‌پور پیش از آن خبر از احداث 200 مجتمع بین‌راهی و 600 سرویس بهداشتی در سال 87 با هدف توسعه زیرساخت‌های گردشگری داده بود که با ارقام مشایی جور در نمی‌آمد. به تاریخ 5 اردیبهشت 1387، «خبرگزاری فارس» از نشستی نوشت که در آن مدیر بخش خاورمیانه شرکت «گینجر و بونو» از ساخت مجتمع‌های بین‌راهی با سیمان‌های پیش‌ساخته خبر داد. محصولات پیش‌ساخته‌ای که قرار بود با توجه به نوع آب و هوا در ایران ساخته شوند. به گفته شخصی به نام «خوزه بایاری» با این سیستم می‌شد هزار مجتمع خدماتی بین راهی را ظرف مدت 8 ماه ساخت. مجتمع‌هایی که در متراژ 2600 متر ساخته می‌شدند و هزار و 870 متر آنها به سوپرمارکت و فروشگاه‌های غذای آماده و 70 متر برای ساخت دستشویی و نمازخانه اختصاص داده می‌شد. اما هیچ‌ وقت معلوم نشد که این شرکت «گینجر و بونو» که بود، جست‌وجوی این نام در سایت‌های معتبر معماری یا شهرسازی نتیجه‌ای به دست نمی‌دهد و نشانی از پروژه‌های اجرا شده‌ای از این شرکت نیست. حال اگر این شرکت، شرکت معتبری بود باید نام و نشانی از خود را به جای گذاشته باشد و اگر شرکت چندان مطرحی نیست، در غیاب شفافیت از چند و چون این ماجرا، چطور و با تصمیم چه کسی قرار بود چنین پروژه عظیمی به این شرکت واگذار شود؟

مانع‌تراشی، قوانین موازی و متناقض

خبر ساخت این دستشویی‌ها که پخش شد، بهانه‌ها و اما و اگرهای مسوولان میراثی هم شروع شد. اولین خبر مبنی بر این بود که حدود 300 واحد از این سرویس‌های بهداشتی بین راهی را سازمان میراث فرهنگی خواهد ساخت و مابقی به عهده بخش خصوصی قرار خواهند گرفت. با گذشت چند ماه از این ادعا، «علی عباسپور»، مشاور فنی و عمرانی معاونت سرمایه‌گذاری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ماموریت ساخت این هزار دستشویی را پیگیری کرد و گفت در روند دستشویی‌هایی که قرار بود 8 ماهه ساخته شوند، فقط 10 درصد پیشرفت داشتیم. در گزارشی که «ایسنا» در 21 دی 1387 منتشر کرد، «عباسپور» گفت نتوانستیم تعهدهای خود را برای ارائه 80 درصد تسهیلات به بخش خصوصی عمل کنیم. اما این تعهد چه بود؟ قرار بود سرمایه‌گذاران 20 درصد سرمایه اولیه را برای احداث مجتمع‌های بهداشتی بیاورند و مابقی از طرف سازمان تامین شود، امری که ممکن نشد و سرمایه‌گذاران را ناامید کرد. عباسپور در این گزارش مدعی شده بود که اجرایی نشدن این مصوبه کوتاهی سازمان میراث فرهنگی نیست، بلکه ندادن زمین و تسهیلات بانکی پروژه‌ها را متوقف کرده است. ناهماهنگی، عدم توافق دستگاه‌های دولتی برای اجرای یک مصوبه کلان در حوزه خدماتی، مانع‌تراشی، قوانین موازی و متناقض مواردی بود که این مسوول سازمان در برابر سوال «تکلیف این دستشویی‌ها چه شدند؟» گذاشت. در آخرین خطوط گزارش «ایسنا» وعده دیگری از یکی از مسوولان دیگر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز اعلام شده بود که تا پایان سال 87 500 تا 600 سرویس ‌بهداشتی به بهره‌برداری می‌رسند. روند اعلام اعداد اینچنینی گر چه در سازمان متوقف شد، اما واقعیت در عمل چندان فرقی با قبل نکرد. «ابراهیم پورفرج» رییس جامعه تورگردانان به همراهی نمایندگانی از مجلس در سال 91-90 بودجه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور را مطالعه کردند. طبق این مطالعه مشخص شد در این بودجه صراحتا اعتباری برای احداث سرویس‌های بهداشتی تخصیص داده شده بود اما اینکه این بودجه دقیقا در کجا خرج شده و نتایج آن چه بود مشخص نبود و تاکنون نیز مشخص نشده است.

چه کسی مسوول است؟ میراث یا وزارت راه؟

در حالی که وزارت راه و شهرسازی آماری مشخص از تعداد مجتمع‌های خدماتی - رفاهی ساخته شده را از سال 84 تا 94 اعلام کرده است، معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی که متولی امر گردشگری در کشور است، تا به حال هیچ گزارش مدونی را در این خصوص در دسترس مردم قرار نداده است. در حالی که کشورهایی مانند استرالیا برنامه‌ای برای پیداکردن نزدیک‌ترین دستشویی‌های عمومی دارند، مردم ایران از دانستن تعداد دقیق و جانمایی‌های این مراکز عاجزند. برای بررسی این آمار فقط سالنامه‌های آماری سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری در سال‌های 1394 تا 1396 در دسترس بود و در این سالنامه‌ها هم هیچ اشاره‌ای به امکانات، زیرساخت‌ها و برنامه‌هایی در جهت ساخت مراکز خدمات بین‌راهی و دستشویی نشده بود. علاوه بر این سازمان گردشگری هیچ مشخصه‌ای از استانداردهای این مراکز به دست نمی‌دهد یا اگر به دست می‌دهد دسترسی به آنها چنان دشوار است که هشت‌خوان هم برای رسیدن به آنها کافی نیست. در دو شماره سال‌های 1395 و 1396 دو جدول به چشم می‌خورند که طبق آنها نام مجری‌ طرح تطبیق استانداردهای کیفیت خدمات تاسیسات گردشگری در سال‌های 1390 تا 1391 شرکت سمگا و نمایندگان مسوول این امر معرفی می‌شود. اما از سال 92 هشت شرکت جدید برای این امر متصدی امور هستند که هیچ نامی از شرکت برده نمی‌شود. در سال 93 هم تنها به نوشتن «عاملین جدید معرفی ‌شده برای استان‌های مشخص» اکتفا شده است. با این حال طبق جدولی که پیشرفت پروژه‌ها در بخش مجتمع خدماتی - بهداشتی را مشخص می‌کند می‌توان دید که تعداد طرح‌های تکمیل‌ شده در طول چند سال به ‌شدت اندک و ناچیز و مبلغی حدود 11 میلیارد تومان به ساخت مجتمع‌ها اختصاص داده شده است که از این میان فقط 298 مجتمع تکمیل شده‌اند که بخش اعظم آن هم متعلق به سال 1392 است و در سال‌های بعد این آمار، در صورت صحت‌شان، خبری از اتمام این پروژه‌های ناتمام نمی‌دهند و اعداد و ارقام نامشخص به حال خود رها می‌شوند. از طرفی معلوم نیست این پروژه‌ها را کدام بخش و کدام نهاد و با کدام بودجه پیگیری کرده است. این 11 میلیارد تومان آیا بخشی از همان 60 میلیارد تومان است؟ یا علاوه بر آن 60 میلیارد تومان 11 میلیارد دیگر هم هزینه شده است؟ حال سوال اینجاست در حالی که وزارت راه و شهرسازی آماری در این خصوص ارایه کرده است، ساخت و نظارت این دستشویی‌ها نهایتا به عهده کیست؟

دستشویی‌های بین‌راهی؛ امروز

در غیاب سالنامه آماری در دوران ریاست مونسان، سوال اینجاست که از سال 1395 به بعد تاکنون چقدر بودجه برای این پروژه‌های ناتمام حیف و میل شده است؟ چه نظارتی بر این نقطه کور سازمان شده است و چرا وزارت راه و شهرسازی در این ماجرا آمار درستی منتشر می‌کند اما میراث فرهنگی که باید اصلی‌ترین مدعی این مساله به نفع گردشگرانش باشد، چاره‌ای نمی‌کند. تنها صحبتی که از نحوه مدیریتی مونسان تا به حال در خصوص دستشویی‌های بین‌راهی منتشر شده است، اشاره به تخصیص بودجه 2 میلیارد و صد میلیون تومانی برای این کار است. مدیرعامل شرکت متخصصین توسعه ایرانگردی و جهانگردی درباره این مساله گفته است که می‌خواهند «مجموعه‌ای در خور و شأن منزلت کشور فراهم کنند.» شأن و منزلتی که قرار است با 2 میلیارد و 100 میلیون تومان سامان بگیرد. حالا که رشد 52 درصدی میزان گردشگر ورودی به کشور نشان از رشد گردشگری در دوره مونسان دارد، سوال اینجاست که این جمعیت چند میلیونی مهمان در کجا قضای حاجت خواهند کرد یا این مساله به این سازمان مربوط نیست و باید به هر قیمتی که شده گردشگر را به کشور کشاند تا آمار و ارقام قابل‌توجهی در خبرگزاری‌ها منتشر شود و همین که این اعداد بالاتر بروند بقیه مسائل چندان مشکلی ندارند؟ ورود 52 درصد گردشگر به کشور در حالی صورت می‌گیرد که نانوشته پیداست این میهمانان حتی قبل از سفر خود می‌دانند در جاده‌های ایران یا دستشویی بین راهی نیست، یا کم است و از میان آنهایی هم که هستند تعداد انگشت‌شماری قابل ‌استفاده هستند. نگاهی تنها به یک چشمه از دستشویی‌های بین راهی بارها بیشتر از این نوشته ادای مطلب می‌کند. شیرهای خراب، سطل‌های کثیف، بوی متعفن، کف آلوده که نه عسل، بلکه اگر طلا و جواهر هم روی آن ریخته شود رغبتی به برداشتن آن نیست. اینها تصویری هستند که در حافظه گردشگران ذخیره می‌شود.