۰ نفر

نفس برید‌ه‌ای به نام جنگل

۱۲ دی ۱۳۹۵، ۷:۵۰
کد خبر: 167900
نفس برید‌ه‌ای به نام جنگل

صدای اره برقی‌ها در جنگل‌های شمالی قطع نمی‌شود، درختان یکی از پس دیگری می‌افتند تا اکوسیستمی که قدمتش بیش از یک میلیون سال برآورد می‌شود و از عصر یخبندان جان سالم به در برده این‌بار توسط انسان زمینگیر شود و بجز خاطره‌اش برای ‌برای نسل‌های آینده چیزی باقی نماند؛

این واقعیت تلخی است که بهره‌برداری بیش از حد از جنگل‌های شمال دلیل اصلی‌اش است به همین دلیل اجرای طرح استراحت جنگل را باید تنها راه نجات جنگل‌های هیرکانی دانست، در این گزارش کارشناسان از ضرورت اجرای طرح تنفس جنگل می‌گویند.

هیرکانی؛ جنگل باستانی و منحصر به‌فرد

محمدرضا مروی‌مهاجر/ استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جام جم ، حدود 600 هزار سال پیش در کره زمین یخچال‌های طبیعی شروع به گسترش کردند و بیشتر جنگل‌های نیمکره شمالی زمین ‌زیر این یخچال‌ها مدفون شدند، اما جنگل‌های شمال ما از حمله یخچال‌ها مصون ماندند. بعد از پسروی یخچال‌ها، بیشتر اراضی اروپا به چمنزار تبدیل شد و به این شکل جنگل‌های اولیه و ثانویه شکل گرفت.

بنابراین می‌توان گفت جنگل‌های اروپایی قدمتی حدود ده تا 12 هزار سال دارند، اما جنگل‌های شمال کشورما که ماندگار شدند قدمت بیشتری دارند، چراکه از دوران سوم زمین‌شناسی باقی‌مانده‌اند. به همین سبب ما اکوسیستم بی نظیری در شمال کشور داریم که تنوع زیستی بالایی دارد و اطلاعات ژنتیک فوق‌العاده‌ای را در دل خود جای داده است.

اما به نظر من به عنوان یک محقق هنوز به بسیاری از‌ ارزش‌های این اکوسیستم پی نبرده و آن را آن‌طور که باید به جهان معرفی نکرده‌ایم، چراکه کارشناسان اروپایی وقتی به کشورمان می‌آیند از دیدن جنگل‌های شمال کشور تعجب می‌کنند.

این روزها در اروپا نهضت جنگل‌داری همگام با طبیعت شروع شده به همین سبب اروپایی‌ها به دنبال مدل‌های اولیه جنگل هستند تا با توجه به آنها، جنگل‌هایشان را مدیریت کنند‌. چنین جنگل‌هایی در نیمکره شمالی زمین خیلی کم است‌؛ از جنگل‌های شمال کشور می‌توان به عنوان موزه، آزمایشگاه و الگویی بهره برد که می‌تواند مورد استفاده اروپایی‌ها قرار گیرد.

ما تجربه نیم قرن جنگل‌داری در شمال کشور را داریم‌، اما با توجه به علم امروز می‌توان گفت شیوه‌هایی که تاکنون به کار گرفته‌ایم مناسب نبوده است‌، چراکه براساس الگوبرداری از اروپا جنگل‌هایمان را مدیریت کرده‌ایم، اما نکته اینجاست که جنگل‌های اروپا‌ انسان ساخت است. به همین دلیل مدیریت جنگل با شیوه‌هایی که آنها به کار می‌گیرند درست نیست.

علاوه بر این در کشورمان بهره‌برداری از جنگل مساوی است با برداشت چوب، ‌اما چنین بهره‌برداری را باید سرمایه‌برداری دانست‌. براساس تجربه‌ای که در این سال به دست آورده‌ایم، باید تاکید کرد راه مناسبی را در پیش نگرفته‌ایم و باید هرچه زودتر به جنگل‌های شمال کشور استراحت بدهیم. چراکه ‌بهره‌برداری شدید از جنگل‌های شمال سبب کاهش سطح جنگل و تنوع زیستی این اکوسیستم شده است.

در واقع می‌توان گفت جنگل‌های شمال ما در مسیر انحطاط اکولوژیکی قرار گرفته اند و نیاز به فرصتی برای بازسازی دارند‌. البته ‌اجرای طرح ده ساله استراحت جنگل فرصت مناسبی است که باید از آن نهایت استفاده را برد و به آمایش جنگل‌ها پرداخت و ‌اطلاعات مناسبی گردآوری کرد‌. برای نمونه باید مشخص کرد واقعا چند درصد از جنگل‌های شمال کشورمان بکر هستند‌ (تخمین کنونی 10درصد است). افزون بر این لازم است برای ثبت جنگل‌های هیرکانی به عنوان میراث طبیعی و جهانی نیز تلاش کرد‌ و در نظر داشت که تخریب این جنگل‌ها تبعات جبران‌‌ناپذیری به دنبال دارد،زیرا میانگین بارش در جنگل‌های زاگرس حدود 600 تا 700 میلی متر است، اما در شمال کشور این میانگین حدود 2000میلی‌متر برآورد می‌شود و بر همین اساس اگر این جنگل‌ها از بین برود‌ امکان حیات نیز در این منطقه برای انسان از بین خواهد رفت.

جنگل طبیعی قابل بهره‌برداری نیست

علی اوسط‌منتظری/ مرجع ملی جنگل

‌اجرای طرح تنفس جنگل ضروری است، زیرا بهره‌برداری از جنگل‌های طبیعی مفهومی ندارد و‌ باید تاکید کرد‌ بهره‌برداری خاص جنگل‌های انسان ساخت و دست کاشت است‌.

این مساله را نیز می‌شود ثابت کرد، چراکه متغییرهای تولید محصول در جنگل‌های طبیعی در اختیار انسان نیست‌. برای نمونه، شرایط و تغییر اقلیم مثل خشکسالی در قوه نامیه (بذر درختان اگر قوه نامیه نداشته باشد رشد نخواهد کرد) بذر درختان جنگلی تاثیرگذار است.

به این شکل انسان نمی‌تواند برآوردی از رشد و توسعه جنگل‌های طبیعی داشته باشد تا با توجه به آن برای بهره‌برداری از جنگل برنامه‌ریزی کند‌‌.

افزون براین شرایط نامناسب جنگل‌های کشور دلایل دیگری نیز دارد مثلا ما قوانین را بدرستی اجرا نکرده‌ایم. برای نمونه طبق قانون، حفاظت، احیا و توسعه و بهره‌برداری از جنگل ‌بر عهده سازمان جنگل‌هاست یعنی باید از طریق حفاظت به بهره‌برداری می‌پرداختیم، اما زمان اجرا برعکس عمل کردیم‌، چراکه طرح‌های جنگل‌داری اکنون به شکلی است که از بهره‌برداری به حفاظت می‌رسند‌.

ارزیابی کیفی جنگل‌های شمال نیز گواه دیگری است بر این که باید برای اجرای طرح تنفس پافشاری کرد،چراکه از سال 1337 هر ده سال گزارشی دراین زمینه آماده می‌شود و نتایج این پژوهش و بررسی‌ها لزوم اجرای طرح تنفس را تایید می‌کند‌. ‌‌مساله دیگری که باید به آن توجه کرد، فعالیت‌های زیادی است که در جنگل انجام می‌شود. برای نمونه علاوه بر قاچاقچیان چوب باید فعالیت برخی دامداران و روستاییان و بهره‌برداران از معادن و طرح‌های عمرانی را نیز در نظر گرفت که شرایط بقای جنگل را با مشکل روبه‌رو‌ کرده است. مثلا در جنگل‌های شمال حدود 7000 کیلومتر جاده ایجاد شده و این درحالی است که ظرفیت‌ و توان این اکوسیستم محدود است. بنابراین نباید اصرار کرد که همچنان در قالب طرح‌های بهره‌برداری به برداشت چوب پرداخت‌.

این درحالی است که در جنگل‌های ‌کشور، اکوتون‌ها (مرز اکوسیستم‌ها) نیز جا‌به‌جا شده است. مثلا‌ در فارس، جنگل‌های بلوط جای خود را به اکوسیستم ایران ـ تورانی (بیابانی) داده‌اند و در جنگل‌های شمال همچنین تغییراتی را شاهد هستیم،اما این تغییرات آیینه عملکرد ما‌ و خطری است که اکوسیستم‌های طبیعی را تهدید می‌کند.

آمارهایی تلخ از استثمار جنگل

هادی کیادلیری/ رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور

منابع طبیعی کشور زمانی منابع ملی خوانده می‌شود که منافع ملی داشته باشد. پس به منظور حفظ سرزمین و منافع ملی کشور باید طرح استراحت جنگل را اجرایی کرد.

با نگاهی به طبیعت ایران می‌توان شاهد تغییرات جنگل‌های کشور بود، منابعی که باید مولد فرصت باشند به منبعی برای تهدید تبدیل شده‌اند‌‌ و قابل توجه است که این منابع که ارزش جهانی دارد در یک درصد خاک کشور قرار دارد‌ و قطع شدن یک درخت از آن نیز کشور را به سمت بیابانی شدن سوق می‌دهد.

بنابراین باید به این تن بیمار استراحت داد‌ و مانع تکرار تخریب جنگل شد،زیرا به نظر می‌رسد اتفاقی که در جنگل‌های زاگرس رخ داد و از شش میلیون هکتار جنگل این منطقه، یک میلیون هکتار را نابود کرد، جنگل‌های شمال را نیز تهدید می‌کند.

در پنج سال اخیر طغیان 45 گونه آفت را در سطحی حدود 350 هزار هکتار از جنگل‌های شمال شاهد بوده‌ایم،آفاتی که برخی از آنها برای سلامت انسان بسیار خطرناکند و بعید نیست در آینده صنعت گردشگری را نیز تحت ‌تاثیر بگذارد.

میزان رشد آتش‌سوزی نیز در ده سال اخیر قابل توجه است و در شمال کشور به 190 هزار هکتار افزایش یافته است .

‌خشک شدن چشمه‌ها و رودخانه‌ها نیز از دیگر علائم بیمار شدن جنگل است، زیرا بسیاری از 130 رودخانه‌ای که از جنگل تغذیه می‌شوند ‌از حالت دائمیبه فصلی بدل شده‌اند.

در پنج سال اخیر 40 میلیون اصله درخت 300ساله شمشاد را که بومی جنگل‌های ایران است از دست داده‌ایم و باید تاکید کرد مرگ و میر دسته‌‌جمعی گونه‌ها نشان‌دهنده فروپاشی اکوسیستم‌هاست.

برخلاف باور اشتباه برخی‌ها که جنگل را فقط چوب می‌دانند، باید گفت جنگل اکوسیستم است و کوچک‌ترین عضو دراین اکوسیستم نقش حیاتی دارد‌. متاسفانه اکنون‌ حیات وحش در جنگل باقی نمانده و می‌توان این را نشانه‌ای جدی از تخریب جنگل دانست.

این نشانه‌های تلخ، گواهی است براین که بی‌برنامه از جنگل بهره‌برداری شده و آن را به نوعی استثمار کرده‌ایم، چراکه‌ حدود‌ پنج برابر استاندارد‌ها از این اکوسیستم بهره‌برداری شده است.

‌برای اجرای مناسب طرح تنفس، باید ‌تغییراتی بنیادی در نگرش‌ها ایجاد کرد تا به این شکل، مسئولان و شهروندان به جنگل‌های کشور به دید بنگاه چوب نگاه نکنند و آگاه باشند که با اجرای طرح استراحت برای مدت ده سال، شرایط جنگل‌های کشور به پیش از تخریب بازنخواهد گشت ‌و در واقع برای بازگشت به شرایط آن دوران دست کم به 150 سال زمان نیاز است‌.

شاید برخی منتقدان از نحوه تامین اعتبار برای اجرای طرح استراحت جنگل ایراد بگیرند، اما باید گفت وقتی دولت برای ساخت سد‌های کوچک حدود 500 میلیارد تومان هزینه می‌کند، چطور می‌تواند برای جنگل‌های شمال که بیشتر از‌ بزرگ‌ترین سد کشور ‌آب ذخیره می‌کند‌ حدود 300میلیارد تومان هزینه نکند.

در واقع اگر بتوان نگاه افراد را به طبیعت تغییر داد ‌بسیاری از مشکلات این حوزه بر طرف خواهد شد. برای نمونه، همان‌طور که هنگام ساخت مسجد و مدرسه و سرمایه‌گذاری برای رشد فرهنگ و علم نمی‌پرسیم چقدر برای ما درآمد خواهد داشت، برای حفظ جنگل نیز باید اینچنین سرمایه‌گذاری کرد.

ضرورت اجرای طرح استراحت جنگل

عباسعلی نوبخت/ معاون امور جنگل سازمان جنگل‌ها

جنگل‌های شمال کشور نقش چشمگیری در تولید اکسیژن، ذخیره آب و جذب ریز گردها دارند و نباید از یاد برد که در شمال کشور 1800 گونه گیاهی وجود دارد که مختص این منطقه است. فواید جنگل‌های کشور آنقدر زیاد است که نمی‌توان آنها را در چنین یادداشت کوتاهی ارائه کرد، اما می‌توان به تعدادی از آنها پرداخت.

هر هکتار جنگل 5/2 تن اکسیژن در سال تولید می‌کند، بنابراین میزان اکسیژنی که جنگل‌های شمال تولید می‌کند برمبنای تاج پوشش بیش از 10 درصد و مساحتی حدود دو میلیون هکتار‌، حدود پنج میلیارد و ده میلیون کیلوگرم اکسیژن خواهد بود و اگر قیمت هرکیلوگرم اکسیژن را دست‌کم 2500 تومان در نظر بگیریم. ارزش ریالی اکسیژن تولید شده در شمال کشور برابر با 12هزار و 525 میلیارد تومان است. علاوه بر این هر هکتار جنگل اکسیژن مورد نیاز ده انسان را نیز تولید می‌کند براین اساس جنگل‌های شمال اکسیژن مورد نیاز 20 میلیون و 40 هزار نفر را نیز تامین می‌کند.

در این بین بحث گرد و غبار و ریزگردها نیز مطرح است، زیرا هر هکتار جنگل 68تن گرد و غبار را در سال جذب می‌کند به عبارت دیگر هر سال جنگل‌های شمال 136میلیون تن گرد و غبار را جذب می‌کند و مانع گسترش آن در کشور می‌شود.

‌میزان آبی که جنگل‌های شمال در خود ذخیره می‌کند نیز قابل توجه است، اگر این مقدار را به طور متوسط 1500 مترمکعب برای هر هکتار در نظر بگیریم، باید گفت هر سال سه میلیارد و شش میلیون مترمکعب آب در جنگل‌های شمال کشور ذخیره می‌شود، این درحالی است که بزرگ‌ترین سد کشور (کارون)، سه میلیارد مکعب آب را پشت خود نگه می‌دارد‌ و لازم به یاد آوری است که آب پشت سد‌ها تبخیر می‌شود، اما آب ذخیره شده از سوی جنگل تبخیر نمی‌شود.

‌بنابراین‌ اجرای طرح استراحت جنگل ‌مساله‌ای ضروری است و باید برای اجرای آن ‌تلاش کرد. در پاسخ به منتقدان این طرح نیز می‌توان گفت حفظ جنگل آنقدر فایده برای کشور دارد که به کمک آنها می‌توان نقاط ضعف زیادی را پوشش داد.

درباره سرنوشت طرح‌های بهره‌برداری از جنگل نیز باید خاطرنشان کرد پیرو ابلاغیه وزیر جهاد کشاورزی، طرح‌هایی به بهره‌برداری می‌رسد که در گذشته قراردادشان امضا شده و دیگر تمدید نمی‌شوند. برای نمونه امسال 15 طرحی که‌ در اراضی به وسعت 140 هزار هکتار اجرا شده بود ‌به پایان رسیده و دیگر تمدید نشد. نکاتی که به آن اشاره شد گواهی است بر این که اجرای طرح تنفس ‌جنگل واجب است و برای حفظ تنوع گیاهی و جانوری شمال کشور باید هرچه زودتر آن را اجرایی کرد.

تجدیدنظر در جانمایی صنایع

ناصر مقدسی‌/ رئیس شورای‌عالی جنگل

‌اجرای ‌طرح تنفس جنگل ضرورتی غیرقابل انکار است و منظور از آن مدیریت تهدیدها و کاهش فشارها روی اکوسیستم است، زیرا برای نجات جنگل ارتقای شاخص‌های کمی، کیفی و پایداری جنگل باید مورد توجه قرار گیرد.

لازم به یادآوری است ‌بالاترین سطح حاکمیتی نظام نیز بر حفظ جنگل‌های کشور تاکید دارد و رهبر معظم انقلاب نیز در بیاناتشان به این مهم پرداخته‌اند. این درحالی است که اجرای طرح تنفس جنگل در سایر کشورها اجرا شده و نتایج مناسبی داشته است. برای نمونه چین، ژاپن و اندونزی با اجرای چنین طرح‌هایی جنگل‌های خود را حفظ کرده‌اند.

با اجرای طرح تنفس در ده سال اول بهره‌برداری چوب‌ به شکل تجاری و صنعتی متوقف می‌شود، البته رهاسازی جنگل ‌در دستور کار ما نیست، چراکه از کمک مجریان و کارگزاران با صلاحیت برای مدیریت پایدار جنگل استفاده خواهد شد.

در این مدت سعی خواهد شد‌ سنگ بنای مدیریت پایدار جنگل نیز طراحی شود، هرچند باید تاکید کرد که ده سال استراحت نیز برای جنگل زمان کوتاهی است. در مدت اجرای طرح استراحت جنگل، آمایش جنگل صورت می‌گیرد و به این شکل مشخص خواهد شد که از دو میلیون هکتار جنگل‌های هیرکانی کشور چه مقدار باید تحت حفاظت شدید قرار بگیرد یا از کدام بخش‌ها می‌توان بهره‌برداری کرد.

‌مساله مهم دیگری که برای اجرای طرح تنفس جنگل باید به آن توجه داشت، پرداختن به تقویت توان حفاظتی سازمان جنگل‌هاست؛ زیرا کمبود نیرو و تجهیزات سبب شده یگان حفاظت سازمان نتوانند بدرستی تمام مناطق جنگلی کشور را پوشش دهند‌، این درحالی است که در کشورهای موفق، گارد جنگل ‌جزو مقتدرترین نیروهای حفاظتی هستند.

بنابراین باید این کمبودها را جبران کرد و به مواردی که برای رفع این مشکل در نظر گرفته شده پرداخت، برای نمونه دربرنامه‌های سوم و چهارم برای حل و فصل شدن این مشکل سازمان جنگل‌ها نکاتی در نظر گرفته شده بود، اما هرگز اجرایی نشدند‌.

نکته دیگری که برخی منتقدان اجرای طرح تنفس به آن اشاره می‌کنند، صنایعی است که در شمال کشور جانمایی شده‌اند. دراین باره نیز باید خاطرنشان کرد در الگوی جدید ما صنایع بزرگ جایگاهی ندارند‌، چراکه استقرار صنایع بزرگ در جنگل‌های کوچک اشتباه است. در واقع برای تامین چوب مورد نیاز صنایع باید به توسعه جنگل‌های دست کاشت و انسان ساز پرداخت و‌ سازوکار واردات چوب را نیز تسیهل کرد، زیرا جنگل‌های طبیعی کاربرد‌های حیاتی برای کشور دارند و نباید آنها را به چشم منبع تولید چوبدید.