۰ نفر

سفیر سابق ایران در لبنان عنوان کرد؛

طلایی‌ترین فرصت برای دیپلماسی ایران

۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۴۸
کد خبر: 140644
طلایی‌ترین فرصت برای دیپلماسی ایران

سفیر سابق ایران در لبنان می گوید در شرایط فعلی منطقه بهترین و طلایی ترین فرصت برای جمهوری اسلامی ایران به وجود آمده است و دیپلماسی کشورمان باید از آن بهره ببرد.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از خبر آنلاین، در هفته ای که گذشت منطقه آبستن حوادث مختلف بود، مهمترین این حوادث دیدار تاریخی اردوغان و پوتین و همزمانی آن با اخبار رسیده از حلب، و ازدی شهر منبج به دست نیروهای کرد سوری. در این میان رسانه ها همچنان تنور اخبار سفر رئیس جمهوری ترکیه به روسیه را از هر زوایه تحلیلی داغ نگه داشتنه اند و در این روزها مورد بررسی قرار داده اند.

یک هفته از دیدار این دو رئیس جمهور گذشت و اخبار رسیده از مذاکرات آنها حاکی از آن است که بالاخره تا حدودی در رابطه با سوریه به اجماع نظری رسیده اند (اینجا) با این وجود سوال اصلی همچنان مطرح است که چرا در استانه دیدار اردوغان با پوتین اوضاع حلب متشنج شد و برخی از مناطق کلیدی این شهر حتی تا آستانه سقوط پیش رفت. احمد دستمالچیانT سفیر سابق کشورمان در لبنان و اردن معتقد است: «حلب کلید همه این وقایع است، وی معتقد است عمده مذاکرات این دو رئیس جمهور بر سر مساله حلب بود و امد و رفت های دیپلماتیک چند روز اخیر برای سرنوشت این شهر مهم بود چرا که اگر این شهر سقوط کند سوریه سقوط می کند.»

دستمالچیان نبرد حلب را به نبرد استرانگراد تشبیه کرده است و ارتباط اوضاع این شهر در دیدار پوتین و اردوغان را مورد بررسی قرار داده است که مشروع آن را  از نظر می گذرانید:

برخی تحلیلگران اوضاع حلب یا به طور کلی بحران سوریه را به نبرد استرانگراد تشبیه کرده اند به این معنا که هر طرف پیروز شود، تکلیف نهایی جنگ را رقم می زند. با توجه به شکست های اخیر داعش و تکفیری ها در عراق و سوریه این نبرد بسیار سرنوشت ساز است. آنها همه نیرو و توان خودشان را برای حفظ موقعیت فعلی در این مناطق به کار گرفته اند.

از سوی دیگر تحولات ترکیه و حمایت های اردوغان از این گروه ها کمرنگ شده است. همچنین محور سه گانه سوری، روسی و ایران، تلاش دارند که نبرد حلب را به اتمام برسانند. همانطور که شاهد بودیم نماینده روسیه به ایران آمد و وزیر خارجه کشورمان هم به ترکیه سفر کرد نشان از تلاش برای به سرانجام رساندن اوضاع حلب است.

شواهد امر پیداست که وضعیت به نفع محور مقاومت است چرا که امریکا هم  با حضور بشار اسد در دوران انتقالی و اینکه رئیس جمهور قانونی سوریه در راس کار بماند موافقت کرده است.

با فضایی که شکل گرفته اگر توافق اردوغان و پوتین مثبت باشد، نشان دهنده این است که قضایای سوریه رو به حل شدن می رود و در مذاکراتی که قرار است هفته اینده برگزار شود، یک نشانه های مثبتی ازحل شدن بحران را نوید می شود.

مساله ای که اهمیت دارد این است که اگر حلب به طور کامل سقوط کند، مناطق دیگر سوریه هم به راحتی سقوط خواهند کرد در واقع سقوط حلب، سقوط سوریه است. از طرفی دیگر در عراق هم العبادی اعلام کرد مرحله اول و دوم نبرد موصل تمام شده است و نبرد نهایی اغازمی شود، در نتیجه نشان  می دهد که قضایا به سرعت به سمت نهایی شدن پیش می رود.

نکته دیگر اینکه در حال حاضر امریکا درگیر انتخابات است. نمی تواند به صورت فعال در اوضاع منطقه متمرکز شود و شرکت کند، چرا که با این انتخابات جنجالی به شدت درگیر مسائل داخلی خودشان هستند. نبرد حلب در حال حاضر به نقطه سرنوشت سازی می رسد و این روزها بسیار مهم است. شاید بتوان گفت روزهای پایانی درگیری های این شهر مهم است. البته اگر مداخله خارجی مستقیم صورت نگیرد. گرچه این تردید هم وجود دارد که عربستان قصد دارد از طریق اردن به سوریه نیروی نظامی اعزام کند. اگر این اتفاق احمقانه بیفتاد معادلات به سمت دیگری خواهد رفت و به شدت خطرناک است.

این ابراز خوشبینی از پایان جنگ سرنوشت ساز حلب، ارتباطی به دیدار اردوغان و پوتین دارد؟

از زمانی که بحران سوریه اغاز شد، ترکیه و حزب حاکم عدالت و توسعه به رهبری اردوغان، دچار اشتباه محاسباتی استراتژیک شد. اردوغان فکر می کرد ظرف دو هفته الی سه هفته می تواند سوریه را اشغال کند، حتی اردوغان تصریح کرد و آن جمله معروف را گفت: «هفته آینده در مسجد جامع دمشق نماز جمعه را اقامه می کنیم» این اشتباه استراتزیک ترکیه بود که با فریب وعده های عربستان، قطر و امریکا در دام افتاد.

در طول این مسیر چند ساله، حوادث منطقه و بحران داخلی ترکیه نشان داد که وضعیت بسیار برای اردوغان گران تمام شده است چرا که هم امنیت داخلی کشورش را از دست داد هم در روابط خارجی و بین امللی شکست خود و هم اقدام موثری در قبال سوریه به اجرا بگذارد. مهمتر از همه این مسائل این بود که در وسط بحران هم پیمانانش او را رها کردند و در صحنه عملیات، ترکیه تنها ماند.

 ترکیه تنها کشوری است که در این محور سه گانه مستقیما همسایه سوریه است. فعل و انفعالات سوریه و عراق بر ترکیه به شدت تاثیر گذار است. بیشترمهاجرین سوری در ترکیه هستند، از طرفی علویان سوریه امتدادشان در سرزمین ترکیه است. مشکلات عدیده ای که برای ترک ها پیش امد از جمله رشته نا امنی ها ، انفجاری های زنجیره ایی اخیر، کودتایی نافرجام که به طور کلی محاصبات اردوغان در منطقه را به هم ریخت و او را در برابر یک واقعیت مسلمی قرار داد که در رابطه با سیاست گذشته خود یک تجدید نظر جدی اعمال کند. چرا که نتیجه ای جز خسارت زیاد برای کشورش چیز دیگری برای آن ها به ارمغان نیاورد.

با توجه بی اعتنایی که امریکا و اروپا به کودتا نشان دادند، بعضا شبهاتی ایجاد کرده است که امریکا پشت کودتا بوده است. این اتفاق بسیار ناخوشانیدی برای ترکیه به حساب می آید. به همین دلیل واکنش اردوغان به غرب چرخش به سمت روسیه بود. از طرفی مسائل اقتصادی هم بی تاثیر نبود، اقتصاد توریستی انها در چند ماه گذشته که با روسیه دچار تنش شده بودند به شدت ضربه خورد، میزان بالای توریست های ترکیه از سوی روسیه بود. مواد غذایی که از ترکیه به روسیه می رود مجموع این تحولات اردوغان را به سمت واقع گرایی سوق داد. سفر اردوغان به روسیه سراغاز یک سیاست جدید واقع گرایانه است چرا که ترکیه را در مورد سوریه به یک سیاست عقلانی و جدی تری برساند چرا که ما  اردوغان سیاست بلند پروازانه ای داشت، طرح آن ها این بود که در حلب منطقه پرواز ممنوع ایجاد کنند ولی در حال حاضر از همه این طرح ها عقب نشینی کرده است و با مسائلی که علی الارض موجود است تعامل می کند.

برخی تحلیلگران می گویند قطر و سعودی از نزدیکی پوتین و اردوغان ضرر کرده اند ارزیابی شما چیست؟

مسلم است که عربستان و قطر از این دیدار متضرر شده اند و این تحلیل به جا و درست است.

عربستان با این محاصبه وارد بحران سوریه شد که با اسرائیل و آمریکا طاق زده بود، در رابطه با حل و فصل مناقشات خاورمیانه،  عربستان تعهد داده بود مقاومت را تضعیف کند و هسته اصلی کشوری که حامی مقاومت است از بین ببرد تا محور مقاومت در لبنان و فلسطین محاصره شود. با این محاصبه عربستان وارد شد و ترکیه با دیدگاه خاص خودش که همان طرح نو عثمانی گری بود، در نظر داشت سرزمین های عثمانی را گسترش دهد که حلب هم جزئی از ان بود، در این میان قطر هم به دلیل لوله گاز که قصد داشت از سوریه به اروپا صادر کند وارد طرح سه گانه سعودی، ترکی شد.

به این ترتیب آن ها با نقاط مشترکی به اجماع رسیدند و محور سه گانه سعودی، ترکی و قطری برای تضعیف دولت بشار اسد فعال شد. ولی ترکیه بین راه متوجه شد که با واقعیاتی که ترسیم کرده بودند فاصله زیادی دارد و خود را از این سه محور بیرون کشید. ترکیه بعد از کودتا متوجه شد که عربستان و قطر از پشت به او خنجر زده اند چرا که عربستان هم در کودتایی که شکل گرفت با هماهنگی با آمریکا متهم است و مجموع این ها ممکن است که ترکیه در سیاست قبلی خود عقب نشینی یا تجدید نظر کند. با این حال عربستان به دلیل شکست در سوریه،عراق و یمن بی تردید بزرگترین خاسر بود.

عربستان تا کنون نتوانسته است در هیچ گونه از صحنه های سیاسی منطقه به هدفش برسد داشت روزی داعش را از موصل حرکت داد به سمت 40 کیلومتری کربلا، قرار بود همه مقدسات این کشور از جمله بغداد را به تکفیری های که مورد حمایت خودشان است  تقدیم کند، در یمن گفتند که ما جنگ را در طول دو هفته تمام می کنیم، در سوریه هم قصد اصلی آنها سقوط اسد بود که در هیچ یک از این ها پیروز نشد. که نتوانست لذا با این همه خسارت سنگینی که متحمل شده اند طبیعی است که دست تنها بماند خاسر این وضعیت فعلی اول عربستان است بعد قطر،  ترکیه هم اگر عقلانی عمل کند از ضررهای بیشتر در امان خواهد بود.

اشاره کردید به خط لوله گاز، اگر اردوغان از این محور سه گانه سعودی، ترکی و قطری خارج شود تکلیف پروسه گازی چه خواهد شد؟ ممکن است که ترکیه به جای قطر با ایران به توافق برسد؟

طرح ایران به خیلی وقت پیش باز می گردد و همیشه هم مطرح بوده است ، قرار بود از دو شاخه خط لوله گاز ایران به اروپا برود. یکی از طریق بندر داموس سوریه است  که از داخل ترکیه باید عبور کند، خط دیگر، مستقیم از ترکیه به اروپا وصل شود. این بحث از قدیم مطرح بوده است، به دلیل اینکه امریکا اشکال تراشی می کرد تا به حال به طور جدی دنبال نشده است. این بحث دوباره احیا شده است و دارای ابعاد جدی تری برای اجرای کار گرفته است. ترکیه به دلیل وعده های امریکا و عربستان با این طرح مخالفت می کرد. به نظرم یک فرایند جدیدی که در سیاست خارجی ترکیه بعد از کودتا شاهد باشیم، اردوغان درجریان وقایع بسیار مهمی قرار گرفت که نشان داد وی در سیاست پیشین گذشته کاملا مسیر را اشتباه طی کرده است.  در اینده روابط ترکیه، ایران، روسیه با ترکیه قبل کودتا بسیار بهتر شود و آن ها در طرح های مهم اقتصادی شراکت موثمر ثمر داشته باشند.

چرا حلب یا به طور کلی سوریه برای روس ها مهم است که حاضر به همکاری دوباره با اردوغان شدند؟ نفع روسیه از سوریه چیست و نقش ترک ها به چه صورت است و اینکه اوضاع فعلی جه نفعی برای ایران دارد؟

روسیه کشور بسیار قدرتمندی است. نمی توان آن را  در صحنه معادلات جهانی و بین المللی نادیده گرفت. پوتین اثباط کرد که روسیه در تحولات منطقه ایی بسیار تاثیر گذار است. از طرفی آمریکا و ناتو قصد داشتند که اوکراین را ساقط کنند با این هدف که ناتو به مرز روسیه برسد. همانطور که شاهد بودیم با واکنش بسیار تند روسیه مواجه شدند. لذا نتیجه آن الحاق کریمه به روسیه بود. حتی بخشی از اوکراین هم همچنان دست نیروی های روس طلب است، به این معنا که اوکراین هنوز هم استقلال ندارد.

اما در خصوص سوریه، وقتی غرب و ناتو از سمت اوکراین شکست خورد آن ها از طریق سویه وارد شدند، حذف سوریه به معنای از دست دادن اخرین پایگاه روسیه در خاورمیانه بود. به خصوص پایگاه دریایی که در بندر طرطوس دارند، این تنها پایگاهی است که روسیه می تواند از طریق آن به ابهای ازاد مدیترانه وارد شود. آن ها قصد داشتند که این پایگاه را هم از روسیه بگیرند. اما روسیه با واکنش جدی این طرح را خنثی کرد و نگذاشت این طرح در سوریه اجرایی شود.

در این میان نقش ترکیه در این معادلات بسیار مهم است که کدام سمت بچرخد؟ ترکیه بعد از کودتا با قبل از کودتا کاملا فرق دارد. ارتش این کشور که عضوی از ناتو است از نظر روحی و روانی ضربه سنگینی خورد،  اردوغان هم از داخل به شدت ضربه خورده است ، بسیار باید تلاش کند که بازسازی مجدد صورت بگیرد، مخالفان در زندان هستند، ترکیه دیگر قوی و با ثبات نیست،لازمه امر برای اردوغان این است که درمحاصبات سیاست خارجی تجدید نظر کند، باید به دوستان و همسایگان نزدیک شود، از طرفی روسیه در حل معادلات سوریه به ترکیه از لحاظ نقش لجستیکی نیاز مبرم دارد. از منظر  اینکه ترکیه برای امداد نیروهای ترورسیت و تکفیری ،  تنها معبری است که تروریست ها تغذیه می شوند ، همه راه ها برای تروریست ها به غیر از ترکیه بسته شده است، روسیه و ترکیه بر این شرایط در بده بستان قرار گرفته اند که بتوانند معادلات بزرگ را انجام دهند، بدون شک کشور ما هم استقبال می کند تا این همکاری ها در آینده شکل بهتری را به خود بگیرد.

از طرفی ایران هم در سوریه نقش بسزایی دارد، تنها کشور با ثبات و قدرتمند که در تحولات منطقه تاثیر مستقیم کاریزمایی دارد ایران است. در سوریه نیروهای مستشاری نظامی ما با درخواست دولت سوریه و روسیه حضور دارند و بسیار نقششان موثر و فعال است. در عراق عملیاتی که انجام شد توسط مستشاران نظامی ما و پیروزی های چشمگیری به دست آوردیم. ایران کشوری نیست که بتوانند در معادلات منطقه ای و بین المللی حذف کنند و یا حتی کوچکترین بی توجهی به حضورکشورمان داشته باشند. ایران در منطقه اثباط شده است. کشورما از حیث اینکه دولتی با ثبات و دارای امنیت بالایی به نسبت سایر کشورهای پیرامون خود حتی ترکیه دارد بسیار حائز اهمیت است، روز به روز نقش ایران در منطقه بارزتر می شود، بعد از اینکه برجام اجرا شد مناقشات هسته ای ما با غرب حل شد، ایران دارای قدرت استراتژیک مضاعفی شد که می تواند در تحولات منطقه نقش داشته باشد و اغلب قدرت های جهانی هم به این نقش معترف هستند همانطور که مشاهده کردیم اخیرا یکی دو روز گذشته برای چندمین بار وزیر خارجه المان اظهار داشت که بدون ایران هیچ تصوری برای حل و فصل مناقشات منطقه ای وجود ندارد.

 به دلیل اینکه ایران حضور مستقیم، کاریزمایی و استراتژیک در این معادلات دارد. در حال حاضر در شرایط فعلی بهترین و طلایی ترین فرصت برای جمهوری اسلامی ایران پیش امده است که در تحولات منطقه پیشتاز باشد ، با مذاکرات،طراحی و ابتکار سیاست خارجی خودمان می توانیم مناقشات منطقه ای را حل و فصل کنیم. با این تصور که قدرت های بزرگ جهان با این نقش مخالفتی نخواهند داشت.

رفع تنش بین روسیه و ترکیه قطعا به نفع کشور ماست و همانطور که گفتم ایران باید از این فرصت طلایی بهره برداری لازم را داشته باشد. کما اینکه ایران همسایه ترکیه و روسیه است طبیعی است که دو کشور همسایه  دارای منافع مشترک و متقابلی هستند، وقتی این تنش بین روسیه و ترکیه کم می شود قطعا منافع این حل و فصل ها مستقیم به سمت ایران می آید. دو کشور مهمی مثل روسیه و ترکیه از مناقشه جدی به تعاملات و تصمیمات سیاسی مجدد درروابط منطقه ایی به رابطه دوستانه رفته اند، ایران هم استقبال می کند و هم از این موضوع به نفع برای امنیت ملی استفاده و بهره برداری خواهد کرد.