۰ نفر

بهرام شکوری تاکید کرد:

تنوع محصولات برگ برنده بخش معدنی در برابر تحریم‌ها/ خطای ما عدم ورود به بازارهای مالی اروپا بود

۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۵:۲۳
کد خبر: 352736
تنوع محصولات برگ برنده بخش معدنی در برابر تحریم‌ها/  خطای ما عدم ورود به بازارهای مالی اروپا بود

آمریکا در ادامه اقدامات خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران، اقدام به وضع تحریم‌های جدیدی این بار در بخش معادن و فلزات کشور کرده است.

 رئیس خانه معدن ایران، اینگونه تحریم‌ها را به دلیل تفاوت ماهوی این بخش با صنعت نفت و پیش‌خور شدن تحریم‌های بانکی، بلااثر یا کم‌اثر دانسته است. از سوی دیگر، طرف‌های باقیمانده در برجام، به محصولات معدنی و فلزی ایران برای گردش چرخ‌های صنعت خود نیازمندند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در گفت‌گو با بهرام شکوری- رئیس کمیسیون معدن اتاق ایران- به بررسی آثار تحریم‌های حوزه معدن و راهکارهای دورزدن آن پرداخته شده است که از نظر می‌گذرانید.

 ‌گفته می‌شود تحریم‌های بخش معدن جدید نیست و تحریم بانکی آن هم پیش‌خور شده است؛ ارزیابی شما چیست؟

ارتباطات بانکی ما از مدت‌ها پیش قطع شده و اکنون هم کانال مالی که اروپایی‌ها پیش‌بینی کرده بودند هنوز اجرایی نشده است، در نتیجه این تحریم‌ها از لحاظ ارتباطات بانکی جدید نیست. در گذشته هم این اتفاق افتاده بود؛ در تحریم‌های گذشته فعالان اقتصادی توانسته بودند از طریق صرافی‌ها این مشکلات را برطرف کنند. فلزات و فولاد هم قبلا دچار همین مشکل بوده‌اند و این روند در این بخش هم جدید نیست. ما به‌عنوان فعالان اقتصادی بیشترین مشکلمان با ترامپ و دنیای خارج نیست بلکه بیشترین مشکل ما تحریم‌های داخلی ا‌ست که متاسفانه با انواع و اقسام موانعی که ایجاد می‌کنند مانع تولید و صادرات می‌شوند. اگر یک مقدار با سیاست‌گذاری‌های مناسب راه را برای بخش خصوصی هموار کنند ، این بخش به راحتی می‌تواند از این شرایط عبور کند و مشکلی هم نخواهد داشت. یقینا این کار بدون ریسک و هزینه نخواهد بود، اما دولت باید این امر را بپذیرد و نهایتا با بخش خصوصی همراهی کند که این روند به راحتی طی شود. اما اینکه این تحریم‌ها بتواند صادرات را ناممکن کند یا مشکلی برای بازگشت ارز حاصل از صادرات به کشور ایجاد کند باید گفت اگر بخش خصوصی را حمایت کنند مشکلی در این زمینه‌ها پیش نخواهد آمد.

 ‌تفاوت بخش معدن با نفت و علت عدم موفقیت تحریم بخش معدن که در گفته‌های کارشناسان آمده، در چه مواردی ا‌ست؟

بخش نفت سهم بسیار مهمی از صادرات کشور را بر عهده دارد اما تنوع صادرات غیرنفتی زیاد است؛ بخش معدن نیز در حقیقت تنها یک بخش از آن تنوع صادراتی کشور است. طبعا رصدکردن نفت به‌ویژه با آن نفتکش‌هایی که حمل می‌شود شاید برای دنیا راحت‌تر باشد. همچنین نفت خریداران خاصی دارد و نهایتا مشخص می‌شود که در کدام پالایشگاه‌ها در حال استفاده است. بسیاری از خریداران نفت ایران سیستم پالایشگاهی خود را بر مبنای نفت ایران طراحی کرده‌اند و اکنون خیلی سخت است که این نفت را با نفت کشور دیگری جایگزین کنند. در نتیجه با آمریکا بر سر کسب معافیت‌ها مذاکره می‌کنند تا تغییر مواد اولیه نفتی برای پالایشگاه‌هایشان اتفاق نیفتد. اما طبعا این شرایط در بخش معادن  و فلزات صادق نیست. زیرا وقتی برای مثال مس صادر می‌شود کسی نمی‌تواند روی آن دست بگذارد و ادعا کند مبدأ این مس ایران است. در نتیجه می‌توان از طریق کشورهای ثالث و با تغییر اسناد صادرات را انجام داد و محصول را در بازارهای جهانی فروخت و خریداران هم به راحتی می‌توانند آن را مصرف کنند.

 ‌غیرمتمرکز بودن تجارت در بخش معادن و فلزات و وجود 2500 کارت بازرگانی در این بخش را در شرایط تحریمی چه اندازه مفید می‌دانید؟

شاید در صادرات برخی محصولات، قضاوت منفی در این باره صورت بگیرد اما این در مورد عموم کالاها صادق نیست. کنسرسیوم صادرات به نوعی شکل گرفته و در بسیاری اقلام اجرایی شده است. در نتیجه، اینکه در شرکت‌های صادراتی تنوع داشته باشیم اکنون نکته منفی تلقی نمی‌شود بلکه مثبت هم هست. اگر بتوانیم محصولی را از طریق شرکت‌ها و افراد مختلف و با حجم متنوع صادر کنیم طبعا یک حسن است و امکان رصدکردن مسیر صادراتی محصول را برای دشمنان کم می‌کند.

 ‌آیا بخش معادن پیش‌بینی می‌کرد که مورد تحریم قرار گیرد و برای شرایط جدید برنامه‌ریزی وجود داشت؟

در واقع شاید از طرف دولت این اتفاق نیفتاده باشد اما بخش خصوصی همواره خود را برای بحران‌های مختلف آماده کرده است. زیرا از ابتدای انقلاب تاکنون زمانی نبوده که دشمن بحران جدیدی ایجاد نکرده باشد. یک دوره جنگ را از سر گذراندیم و پس از آن هم تحریم و دوباره تحریم. یعنی همواره بخش خصوصی آمادگی چنین شرایطی را دارد. آنچه بخش خصوصی را آزار می‌دهد این است که وقتی شرایط تحریمی رخ می‌دهد نوع رفتار دولت هم باید تغییر کند و به سمت‌وسوی حمایت از بخش خصوصی برود که اجرایی نمی‌شود. در همین ایام تحریم جدید و پیش از این هم بخش خصوصی در حال اجرای تمهیداتی بوده است اما این تمهیدات بعضا با ریسک همراه می‌شود. آنها هم ریسک‌های خارج از کشور را می‌پذیرند و هم در داخل به قاچاق و انواع و اقسام اتهاماتی که متاسفانه دولت خودمان به آنها وارد می‌کند متهم می‌شوند. فعالان راهی برای فروش محصولات ندارند و باید در کشورهای ثالث شرکت و دفاتری را ایجاد کنند و شریک خارجی بگیرند. گویا بعضی اوقات دولت به این مسائل توجه زیادی ندارد و گاه همین افراد غیر از اینکه متحمل هزینه‌های ریالی می‌شوند آبرویشان را هم در این راه می‌گذارند. به نظر من اگر این مشکل داخلی حل شود فکر نمی‌کنم که از آن سمت برای ادامه تجارت با دنیا مشکلی داشته باشیم.

 ‌به نظر شما مهلت 60 روزه ایران به شرکای برجام تا چه حد ممکن است در خوش‌عهدی اروپایی‌ها اثرگذار باشد؟

بسیار تاسف‌برانگیز است که گروه 1+5 پس از مذاکرات طولانی به توافقی رسیده‌اند اما آمریکا به‌راحتی از این توافق خارج می‌شود و اکنون که ایران تهدید به خروج از برجام می‌کند همه دنیا موضع می‌گیرند که ایران حق ندارد از این توافق خارج شود. اگر بناست کسی از برجام خارج نشود چرا آمریکا خارج شد و با آن برخورد اساسی صورت نمی‌گیرد؟ اگر خارج‌شدن از برجام می‌تواند اتفاق بیفتد چرا همه تهدید می‌کنند که اگر ایران خارج شود با عواقبی مواجه می‌شود؟ مگر وقتی که آمریکا خارج شد با او چه برخوردی کردید که می‌خواهید با ایران برخورد کنید؟ به اعتقاد من این یک بی‌عدالتی است که متاسفانه در دنیا وجود دارد. طبیعتا ایران به دنبال سلاح اتمی نیست و در فتوای رهبری و مجموعه نظام هم تاکید شده است؛ آژانس انرژی اتمی که فعالیت‌های ایران را رصد می‌کند نیز بارها اعلام کرده است. اکنون لازم است اروپایی‌ها تعامل بیشتری کنند؛ دستکم آمریکا را متقاعد کنند که دست از تحریم‌ها بردارد یا آنکه خودشان آن بی‌عدالتی که او روا می‌دارد را برطرف کنند. منتها تمام خطاب ما به دولت‌های اروپایی ا‌ست، اما نباید غافل شویم که در اروپا بخش عمده فعالیت‌های اقتصادی توسط بخش خصوصی انجام می‌شود؛ در نتیجه بنگاه‌های اقتصادی بیشتر به منافع خودشان فکر می‌کنند. متاسفانه ما این ارتباط را با دنیا نداشتیم که در کشورهای مختلف سرمایه‌گذاری کنیم و آنها را درگیر پروژه‌های سرمایه‌گذاری خودمان کنیم تا نتوانند به راحتی ما را ترک کرده و کنار بگذارند. شاید یکی از خطاها و قصور ما پس از انقلاب همین بوده که وارد بازارهای مالی آنها نشده‌ایم تا نوعی شراکت تجاری ایجاد کنیم. شراکت، منافع مشترکی ایجاد می‌کرد که طرف مقابل نتواند به راحتی کنار بکشد. اکنون کشوری مثل عربستان سرمایه‌گذاری‌های زیادی در خارج از مرزهای خود انجام داده و سرمایه‌های زیادی هم جذب کرده است. طبعا دل‌کندن و جداشدن از چنین سرمایه‌گذاری‌هایی برای هیچ طرفی راحت نیست.