۰ نفر

یک کارشناس شهرسازی در گفت و گو با اقتصادآنلاین:

چالش‌های شهرداری‌ها کلان‌شهرها کدامند؟/ وقتی دولت‌ها از انجام مسوولیت‌هایشان شانه خالی می‌کنند

۱۴ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۳۹
کد خبر: 450513
چالش‌های شهرداری‌ها کلان‌شهرها کدامند؟/ وقتی دولت‌ها از انجام مسوولیت‌هایشان شانه خالی می‌کنند

به گفته یک کارشناس شهرسازی و معماری؛ بزرگ‌ترین چالش اینروزهای شهرداری‌ها که از گذشته باقی مانده و حالا بزرگ‌تر شده، تامین درآمد است که دولت درمقابل آن وظیفه دارد اما انجام نمی‌دهد.

اقتصاد آنلاین - فائزه مومنی؛ از آن زمان که شهرداری‌ها از بدنه دولتی جدا و تبدیل به یک نهاد غیردولتی  شدند، موضوع کسب درآمدشان تبدیل به چالش بزرگ شد. گویی شهرداری‌ها صرفا به عنوان یک قسمت مازاد کنار گذاشته شده بودند بدون آنکه چاره‌ای برای نحوه نگهداری‌شان اندیشیده شود و یا اختیاراتی به مانند آنچه برای این نهاد تعریف شده، در اختیارشان قرار داده شود.

همزمان با روز شهردار، با علی نوذرپور، شهردار فعلی منطقه 22 تهران و کارشناس شهرسازی طی ادوار مختلف درباره چالش‌های بزرگ شهرداری‌ها به گفت و گو نشستیم که مشروح آن را در زیر می‌خوانید.

بنظر شما بزرگ‌ترین مشکل اینروزهای شهرداری‌ها چیست و نقش دولت و قوانین در رفع و یا دفع آن‌ها چیست؟

طبق مباحثی که بارها گفته شده مهمترین چالش در حوزه شهرداری موضوع درآمد است و هنوز این موضوع حل نشده و همچنان به عنوان یک چالش محسوب می‌شود. دو لایحه‌ای درحال بررسی در مجلس یعنی؛ لایحه درآمد پایدار و مالیات بر ارزش افزوده نیز هنوز به تایید شورای نگهبان نرسیده و شهرداری ها همچنان طبق روال گذشته تنها تکیه‌گاه درآمدی‌شان حوزه ساخت و ساز و شهرسازی است.

از یک سو در دوره جدید شعار قانون‌گرایی، ممانعت از شهر فروشی و برگشت به ضوابط و مقررات شهرسازی مطرح است و از سوی دیگر باید هزینه‌های جاری شهر چه هزینه کارکنان و چه هزینه نگهداری تامین شود.

جدا از اینکه باید حداقل کارهای عمرانی نیز انجام شود؛ چه کارهای عمرانی جاری و چه تکمیل پروژه‌های نیمه تمام گذشته. احداث معابر، آسفالت خیابان‌ها حداقل های کاری است که باید در شهرها انجام شود و شهرداری باید هزینه کند.

دولت نیز در سال‌های گذشته در ردیف‌های بودجه کشور سهمش را نسبت به شهرداری‌ها ادا نکرده یا خیلی کم ادا کرده است که همین موضوع سبب شده چالش‌ها و مشکلات بیشتر خودنمایی کنند.از مهم‌ترین وظایف دولت کمک به حمل و نقل عمومی است که کم‌کاری دولت در حوزه مترو و اتوبوس را به شدت می‌بینیم.

از دولت دوم آقای احمدی نژاد به بعد اقدامی برای خرید اتوبوس صورت نگرفته است. این را با دوره اول دولت آقای خاتمی مقایسه کنید که در یک قرارداد 20هزار دستگاه اتوبوس از دو شرکت و در حدود 6 سال بین همه شهرها توزیع کرد تا امروز که شهرها در حسرت 20 هزار دستگاه نیستند بلکه در حسرت هزار یا 500 دستگاه هستند!

به هر حال نه دولت توانست کمک جدی کند و نه قوانین و مقررات به مدد شهرداری‌ها آمدند و با این وجود از شهرداری‌ها می‌خواهند قانون و طرح تفصیلی را رعایت کنند که شدنی نیست. اینها موجبات خروج از قانون می‌شود که بعدا شهرداران را گرفتار نهادهای نظارتی و بازرسی می‌کند. اگر شهرداران هم مصر باشند تا قانون را رعایت کنند نمی‌توانند درآمدی به دست بیاورند و شهر دچار مسئله می شود.

موضوع درآمدی یک بحث جدی است و هر چه زودتر بایستی نه تنها در دو لایحه مذکور به قانون تبدیل شود و در اختیار شهرداری گذاشته شود بلکه لوایح دیگری هم باید در استفاده از اقتصاد شهر تنظیم شود. در عین حال شهرداری‌ها باید در حوزه اقتصاد شهر مسئولیت‌هایی پیدا کنند و بتوانند با رونق کسب و کار و افزایش ثروت شهری بخشی از این درآمدها و ثروت را برای اداره شهر به کار گیرند که موضوع بسیار مهمی است.

خبرنگار: بنظرم یکپارچه نبودن مدیریت شهری بار چالش درآمدی شهرداری را بیشتر کرده است...

بله، معتفدم چالش بعدی که همواره تهدیداتش بیش از فرصت‌هایش بوده؛موضوع ناهماهنگی ارگان‌های خدماتی در محدوده شهر مثل آب، برق، گاز، فاضلاب و غیره است. دلیل این ناهماهنگی این است که  خدمات فوق به‌وسیله دولت اداره می‌شوند و شهرداری به وسیله خود اداره می شود و یک نهاد غیر دولتی است. مقررات خاص خود را دارد و متولی شهر است اما بدون اینکه همه امور شهر را در دست داشته باشد.

بنابراین همچنان این تعارض و ناهماهنگی وجود دارد که از یک سو شهرداری ها معبر ایجاد کرده و آسفالت می کنند و از دیگر سو سایر نهادها آسفالت را کنده کاری می‌کنند و موجب آسیب زدن به آسفالت خیابان و معابر شده و در نهایت باعث اتلاف منابع شهر می‌شوند.

همچنین موازی کاری‌هایی از سوی هر دو طرف شکل می‌گیرد بدون اینکه وظایفشان تعیین تکلیف شود. مثلا شهرداری‌ها در حوزه فرهنگی اجتماعی ورود جدی داشتند ولی این وظایف به صورت قانونی از دولت منفک نشده و هم شهرداری و هم دستگاه دولتی و حکومتی به طور همزمان اقداماتی را در این راستا انجام می‌دهند و این موجب موازی کاری و گرفتاری‌هایی برای هر دو می‌شود.

یا موضوع زمین شهری که شهرداری‌ها برای اجرای طرح توسعه شهری به آن نیاز دارند و باید آزاد شوند. طرح‌هایی داریم که به واسطه وجود معارض در خیابان‌ها، آزاد‌راه‌ها و بزرگراه‌ها قابل اجرا نیستند. برخی از این زمین‌ها در اختیار دولت است و اجرای طرح‌های عمرانی به وسیله شهرداری‌ها را با مشکل و چالش جدی مواجه می‌کند. ناهماهنگی در امر مدیریت شهری، تعارض و ناهماهنگی مابین مجموع موسسات عمومی دولتی و غیر دولتی که در حوزه خدمات شهری بر عهده دارند اما در اختیار شهرداری نیستند، همه و همه برای شهرداری‌ها چالش‌زا هستند.

خبرنگار: آشفتگی در منبع درآمدی و مدیریت شهری در نهایت شهر را تبدیل به کارگاه ساختمانی می‌کند و چهره شهر را مخدوش...

دقیقا موضوع همین است و باید بگویم چالش سوم که بسیار جدی هم هست، موضوع شهرسازی است. شهرسازی امری محلی است؛ یعنی مدیریت شهری برای این که بتواند شهر را مدیریت کند باید طرح و برنامه شهری داشته باشد. این طرح و برنامه شهری در کشور ما طرح جامع و تفضیلی است ولی این طرح جامع و طرح تفضیلی به وسیله دولت مدیریت می‌شود یعنی متولی و کارفرمای آن وزارت راه و شهرسازی است و بدون مشارکت شهرداری تهیه شده و به شهرداری ابلاغ می شود. شهرداری‌ها نیز مکلف‌اند در چارچوب آن عمل کند.

در نتیجه ناهمراهی و عدم مشارکت شهرداری منجر می‌شود تعلق خاطر به این سندها کمتر باشد و علاوه بر آن این سندها تکالیفی برای دستگاه‌های دیگر مثل آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، وزارت ورزش و وزارت ارشاد مشخص می‌کند اما این دستگاه‌ها آن‌ها را اجرایی نمی‌کنند.

یعنی شهرداری مطابق با طرح جامع و طرح تفضیلی پروانه صادر و فضای سبز ایجاد می‌کند، شبکه معابر را توسعه می‌دهد و سایر اقدامات اما آموزش و پرورش همگام با این طرح‌ها مدرسه، وزات بهداشت بیمارستان، وزارت ورزش، ورزشگاه و ارشاد، سینما ایجاد نمی‌کند. لذا در تامین سرانه‌ها دچار تاخیر می‌شویم و مردم بر اساس پروانه‌هایی که صادر شده و ساختمان‌هایی که احداث گردیده مستقر می شوند ولی می‌بینند مدرسه، درمانگاه، کلانتری و غیره وجود ندارند.

مجموعه دولت و حکومت به این طرح‌ها به عنوان سند و برنامه بالا دست نگاه نمی‌کنند و خود را به رعایت آن ملزم نمی‌دانند و این چالش دیگری است که در حوزه شهرسازی با آن مواجه هستیم.

و درنهایت چالش شهرسازی موجب چالش‌های متعدد محیط‌زیستی می‌شود...

چالش بعدی چالش محیط زیست است. آلودگی هوا و حمل و نقل عمومی از مواردی است که سال‌هاست با آن درگیر هستیم. از یک سو نمی‌توانیم حمل و نقل عمومی را به دلیل در اختیار نداشتن منابع توسعه دهیم و از سوی دیگر نتوانستن‌ها موجب استفاده مردم از وسایل نقلیه شخصی می‌شود و درنهایت آلودگی هوا ایجاد و کیفیت زندگی شهروندان را پایین می‌آورد.

از یک سو شهرداری‌ها باید حمل و نقل عمومی را توسعه دهند که منابع ندارند و از سوی دیگر باید پاسخگوی مردم در مقابل آلودگی های زیست محیطی باشند در حالی که اهرم های قانونی درباره آن‌ها در اختیار ندارند.

سازمان حفاظت محیط زیست؛ متولی محیط زیست شهری است ولی تشکیلات، سازمان و اعتبارات مناسب برای مدیریت شهرها ندارد. در حالی که شهرداری ها با مردم مواجه می‌شوند و باید به مردم پاسخ دهند که چرا هوا آلوده است!

و نکته پایانی...

و نکته پایانی هم اینکه؛ برخی عرصه ها مثل عرصه‌های جنگلی، منابع طبیعی و غیره در محدوده شهر قرار می‌گیرند و بهره‌برداری و نگهداشتش با شهرداری است اما مالکیتشان با دولت است و همین مدیریت دوگانه،دعواها و مرافعه‌های مختلفی را باعث شده است. چه معنی دارد که وقتی عرصه‌ای در محدوده یک شهر است و مدیریتش با شهرداری اما همچنان در تملک دولت باشد!