۰ نفر

موش‌های تهران دیگر ترس ندارند!

۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱:۰۶
کد خبر: 145079
موش‌های تهران دیگر ترس ندارند!

اگر در تهران زلزله بیاید، بعد از خسارت‌های سازه‌ای و آتش‌سوزی، بیشترین مرگ و میر ناشی از حمله جانوران موذی به انسان‌ها خواهد بود، کدام یکی؟ سوسک‌های فاضلاب و موش‌ها.

تعداد موش‌هایی که در تهران زندگی می‌کنند معلوم نیست،‌ با این که شهرداری یک دو جین طرح‌های مختلف برای شمارش، آمارگیری، کشتار و جمع‌آوری این موش‌ها اجرا کرده، هنوز کسی نمی‌داند که موش‌های تهران تقریبا چند تا هستند یا بهترین راه برای کم‌کردن جمعیتشان چیست.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا، در حالی که برخی کارشناسان از جمله، محمد حقانی، رییس کمیسیون محیط زیست شورای شهر تهران، می‌گویند تهران حدود 50 میلیون موش دارد، ‌مسوولان شهرداری از جمله ، رضا قدیمی مدیرعامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران، با متهم‌کردن این افراد به خلاف‌گویی و تشویش اذهان،‌ مدعی هستند که کم‌تر از یک و نیم میلیون موش در تهران وجود دارد!

موش‌های تهران هم مثل موش‌های بیشتر پایتخت‌های دنیا،‌ موش قهوه‌ای هستند،‌ نام دیگرشان موش نروژی است،‌  معنی‌اش این نیست که این موش‌ها از نرو‍ژ آمده‌اند، ‌در واقع اولین گزارش‌ها در مورد مشاهده این نوع موش‌ در بریتانیا و فرانسه قرن هفدهم بوده، آن زمان از این موش‌ها که نژادشان به موش خرما می‌رسد در نروژ خبری نبود؛ با این حال انگلیسی‌ها اصرار داشتند که این موش‌ها با کشتی و از نروژ آمده‌اند.

موش‌های نروژی تنها به رنگ قهوه‌ای نیستند،‌ هر چند این رنگ بیشتر از همه در میانشان عمومیت دارد،‌ اما می‌توانند خاکستری و حتی سیاه هم باشند. این موش‌ها علاوه بر خوب شناکردن در حفاری هم استعداد دارند. بعضی تحقیقات ادعا می‌کنند که موش‌های قهوه‌ای توانایی‌های ذهنی‌ای دارند که تا پیش از این تنها در انسان‌ها مشاهده شده است؛ هرچند عده‌ای نتایج این تحقیقات را غلط می‌دانند. موش‌های قهوه‌ای چه از نروژ آمده باشند یا از هر جای دیگر،‌ بعد از انسان،‌ گسترده‌ترین گونه پستانداران در تمام کره زمین هستند. تقریبا هیچ نقطه‌ای از کره خاکی نیست که این حیوانات پرچمشان را روی آن نکوبیده باشند.

موش‌های قهوه‌ای می‌توانند تا 25 سانتی‌متر بزرگ شوند،‌ وزن نوع نرشان به 300 گرم هم می‌رسد؛ هر چند نمونه‌هایی از آن‌ها هستند که تا 900 گرم سنگین شده‌اند وحتی به یک کیلوگرم هم رسیده‌اند. این موش‌ها هم حس بویایی بسیار تکامل یافته‌ای دارند و هم شنوایی‌شان بسیار قوی است.

چرخه غذایی موش‌ها بیشتر شامل آن چیزهایی است که پیدا می‌کنند؛ باقی‌مانده غذای آدم‌ها،‌ دانه‌ها و مانند آن، با این حال دیده شده است موش‌های قهوه‌ای که در حاشیه رودها زندگی می کنند ماهی‌های کوچک را هم شکار می‌کنند و می‌خورند.

ما در مورد مشکل موش‌ها تنها نیستیم، تقریبا تمام شهرهای بزرگ دنیا با مساله موش‌های قهوه‌ای روبه‌رو هستند و راه حل‌های متفاوتی برای مبارزه با این حیوانات ابداع کرده‌اند.

در دیتروید میشیگان که دهمین شهر پرموش دنیاست،‌ شهرداری برای مبارزه با موش جایزه تعیین کرده است، مردم می‌توانند با تحویل جسد هر موش پنج دلار پول بگیرند.

بوستون در ماساچوست، برای مبارزه با موش‌ها تصمیم گرفته راه تغذیه‌شان را ببندد،‌ در دو خیابان این شهر که جمعیت موش‌ها بیش از هر جای دیگری برآورد می‌شد،‌ شهرداری تصمیم گرفت برای کسانی که زباله می‌ریزند، جریمه‌ای معادل 300 دلار در نظر بگیرد تا با حذف زباله‌ها،‌ موش‌ها هم دنبال جای تازه‌ای برای زندگی بگردند.

پاریس هشتمین شهر پرموش دنیاست،‌ در سال 2008 برآوردها نشان می‌داد که این شهر هشت میلیون موش دارد که علاوه بر خسارت‌زا بودن برای ساختمان‌ها و مبلمان شهری، سلامت مردم را هم در معرض خطر قرار داده بودند. در نتیجه این شهر تصمیم گرفت مانور سالانه مبارزه با موش ترتیب دهد و کسانی که از شرکت در این مانور خودداری کنند تا 610 دلار جریمه خواهند شد.

در شیکاگو سرما، دشمن طبیعی موش‌های قهوه‌ای، به کمک شهرداری آمد تا جمعیت موش‌ها را حدود 30 درصد کم‌تر کند، بعد از این کاهش طبیعی تعداد موش‌ها،‌ شهرداری برنامه‌ای برای به کارگیری گربه‌ها برای کم‌کردن جمعیت موش‌ها در دستور کار قرار داد.

جمعیت موش‌ها در بالتیمور، در یک بازه زمانی هفت‌ساله از یکی به ازای هر 1000 نفر به 60 تا به ازای هر 1000 نفر رسید. سه سال بعد شهرداری بالتیمور یک برنامه پنج‌ساله برای مبارزه با موش ترتیب داد تا زباله‌ها کنترل و سم‌ریزی برای کشتن موش‌ها انجام شود و همچنین آموزش‌های خانه به خانه داده شود.

لندن پنجمین شهر پر موش دنیاست. در زمان المپیک لندن، در 2012 این شهر 7.5 میلیون موش داشت، لندن در این زمان به پیشنهاد یک انجمن تحقیقاتی در مورد آفت‌کش‌ها، سمی را به کار گرفت که هر چند می‌توانست جمعیت موش‌ها را کم کند اما به زودی روشن شد که برای سلامتی انسان ضرر دارد.

آتلانتا در جورجیای آمریکا،‌ دومین شهر پرموش ایالات متحده است. افزایش تعداد محله‌های فقیرنشین در این شهر باعث شده است که تعداد موش‌ها روز به روز بیشتر شود. جاری‌شدن سیل در این شهر باعث می‌شود موش ها به خانه‌های مردم هم هجوم بیاورند.

توفان‌های نیواورلئان این منطقه را به سومین بهشت شهری موش‌ها تبدیل کرده است. تعداد زیاد خانه‌هایی که بعد از توفان کاترینا خالی مانده بودند و مواد غذایی که در آن‌ها پیدا می‌شد موش‌ها را پناه می‌داد و به تکثیرشان کمک می‌کرد تا این که مردم این منطقه تصمیم گرفتند با کمک سگ‌های آبی که شرایط برایشان فراهم بود،‌ تعداد موش‌ها را کم کنند.

موش‌ها در مناطق گرم بیشتر تکثیر می‌شوند تا جاهای سرد،‌ برای همین هوستون در تگزاس آمریکا محل مناسبی برای زندگی موش‌هاست؛ موش‌هایی که سیم‌های برق را می‌جوند،‌ از باقی مانده غذا تغذیه و روزها آزادانه در شهر رفت و آمد می‌کنند. شهرداری توصیه می‌کند که مردم زباله‌های کم‌تری تولید کنند و راه‌های ورود موش به خانه‌ها را ببندند؛ اما راه حل نهایی برای مبارزه با آن‌ها را پیدا نکرده است.

نیویورک،‌ مشهورترین شهر موش‌های دنیاست،‌ با حدود 6 میلیون موش قهوه‌ای،‌ سیاه و سپید. هر چند عده‌ای معتقدند که جمعیت موش‌های این شهر تا 32 میلیون هم می‌رسد. برچسب‌گذاری جغرافیایی،‌ حذف مواد زائد،‌ آموزش کارکنان شهرداری برای برخورد با موش‌ها و آموزش مردم،‌ از مهم‌ترین راه‌های مبارزه با موش‌هاست که این شهر در پیش گرفته است.

در تهران هم طرح‌های زیادی برای مبارزه با موش‌ها انجام شده، ‌از جمله طعمه‌گذاری در برخی محله‌ها و سم ریختن در برخی محله‌های دیگر، اما مشکل موش‌های تهران هنوز پا برجاست،‌ به علاوه یک دو جین مصاحبه کارشناسان و مسوولان در مورد برنامه‌ها برای مبارزه با موش و حرف‌های ضد و نقیض علیه یکدیگر.

برخی مناطق شهرداری در این زمینه مستقل از دیگران عمل می‌کنند،‌ طعمه‌گذاری هنوز در برخی مناطق انجام می شود، در برخی مناطق دیگر طرح های شبانه موش‌گیری با تفنگ بادی انجام می شود،‌ شهرداری می‌گوید هر سال در آغاز فصل گرم با رزین وارداتی در کلونی موش‌ها را مسدود می‌کند با این حال موش‌ها در تهران هم مانند باقی شهرهای بزرگ دنیا عادی شده‌اند.

آقای حدودا چهل ساله‌ای که در خیابان انقلاب سبزی‌فروشی دارد، می‌گوید: « موش‌ها بیشتر شب‌ها بیرون می‌آیند و برای کاسبی ما خطری ندارند، اما خب اگر ما هم آخر شب، آت و آشغال سبزی و میوه‌های واخورده را توی جوی بریزیم، فردا دوباره جمع می‌شوند که غذایشان را بردارند، ولی این طور نیست که بیایند توی مغازه یا حتی نزدیک مردم شوند،‌ خوشبختانه موش‌ها هنوز از مردم می‌ترسند.»

خانم جوانی که پسربچه‌اش را به پارک آورده می‌گوید: « در محله‌های وسط شهر و پایین‌تر موش‌ها بیشتر هستند، در خانه خودمان در شریعتی یک بار موش از کانال فاضلاب بالا آمده بود و تا سال‌ها این را برای همه تعریف می‌کردیم که خانه ما موش آمده و این طور شده، ‌اما این جا دور و بر میدان ولی‌عصر خیلی عادیست، از در خانه که بیرون می‌آیی اگر موش نبینی عجیب است.»

با این حال، بیشتر از همه، موش بلای جان مغازه‌دارها و دکه‌دارهاست، یکی از دکه‌دارهای خیابان کریمخان در این مورد می‌گوید: « چند سال پیش یک شایعه‌ای راه افتاده بود که یک نفر از یک دکه‌، رانی خریده که قبلش یک موش روی آن راه رفته بوده و این باعث مسمومیت و مرگ آن آقا شده است، بعد هر کسی می‌آمد از ما یک چیزی بخرد می‌گفت آقا این را توی جوب نگذاشتی؟ آخر عقل هم خوب چیزیست، درست است که موش توی خیابان پر است اما ما که این طوری نیستیم،‌ من خودم هر سال می‌روم سم می‌خرم، تمام دور و اطراف دکه را سم می‌زنم که موش این دور و اطراف نیاید، ‌اما به هر حال، موش هست دیگر، حالا طرف این دکه نمی‌آید،‌ طرف دکه آن طرف خیابان می‌رود،‌ مردم به تنهایی که کاری نمی‌توانند بکنند.»

ظاهرا همان طور که بیشتر مردم اصرار دارند،‌ موش در مناطق مختلف شهر،‌ معنی های مختلفی دارد،‌ آقایی که می گوید خانه اش در  خیابان آزادی است‌،‌در این مورد می گوید:« در محله ما موش مثل تیر چراغ برق است! یا مثلا مثل این درخت‌ها،‌ همه آنها را می بینند، اما انگار که نمی ببینندشان،‌ هستند اما دیده نمی شوند،‌ موش است دیگر، مثل همه چیز های دیگر، آن قدر در  آشغال ها لولیده است که اصلا جزیی از شهر شده است.»

راننده تاکسی‌های منتظر مسافر هم موش‌های زیادی در شهر می‌بینند، به خصوص آن‌هایی که در محله‌های پر رفت و آمدتر،‌ در ایستگاه‌های تاکسی منتظر هستند،‌ یکی‌شان می‌گوید: « چند سال پیش یک بلوایی درست کردند در مورد این شته‌های سپید، دو سه هفته مردم را گذاشتند سر کار و بعد یادشان رفت،‌ حالا هر سال تابستان همین بساط است که اول هیچی نمی‌گویند، صبر می‌کنند شهر که پر از شته شد، می‌گویند دیگر آخر تابستان است و وقت سم‌پاشی نیست،‌ موش هم همین است،‌ سالی یک بار یادش می‌افتند و بعد هم می‌رود پی کارش،‌ تا کی بشود که یک قصه حسابی از این موش‌ها دربیاید.»

موش‌ها در بسیاری خیابان‌ها از مردم پیش افتاده‌اند،‌ در یکی از خیابان‌های جنوب تهران،‌ دو مرد ایستاده‌اند که موشی وسط خیابان را با دست نشان می‌دهند، یکی‌شان منقلب‌تر است، می‌گوید: « موشی که دوید زیر پایم را لگد کردم،‌ بلند شد و واقعا اگر می‌توانست گازم می‌گرفت. بعد هم دوید و رفت توی خیابان،‌ حالا شانس آوردیم که نرفت زیر ماشین،‌ وگرنه،‌ تا شب که مامورهای شهرداری بیایند،‌ جلوی مغازه به کثافت کشیده می‌شد.»

آقای دیگری که آن جا ایستاده است، می‌گوید: « موش در تهران حکم سنجاب را پیدا کرده،‌ همه ترجیح می‌دهند بگویند چه باحال و بامزه و سعی می‌کنند دیگر از موش نترسند،‌ ما هم به بچه هایمان می‌گوییم این‌ها مثل سنجاب هستند. بالاخره هر شهری یک چیزهایی دارد که باید با آنها ساخت دیگر. شورای شهر این جا هم که به این چیزها فکر نمی‌کند،‌ می‌آیند در انتخابات شعار توسعه سیاسی می‌دهند انگار قرار است بروند مجلس قانون اساسی تصویب کنند، یک نفر نمی‌آید در انتخابات شوراها بگوید برنامه من این است که با موش مبارزه کنم یا وضعیت فاضلاب را سر و سامان بدهم، همین است که هست!»

ترسیدن از موش‌ها دیگر از یاد بیشتر مردم رفته است، خانم میانسالی که برای خرید بیرون آمده می‌گوید: « یک زمانی صبح‌ها که بیرون می‌رفتم از ترس موش همه‌اش زیر پایم را نگاه می‌کردم تا به نانوایی بروم و برگردم،‌ حالا دیگر این قدر عادی شده که همه می‌دانند توی باغچه موش هست و کاری هم به کار آدم ندارد.»

آقایی که فروشنده یک مغازه جگرکی است هم می‌گوید: « موش توی خیابان پر است، اما خوشبختانه فقط شب‌ها سر و کله‌اش پیدا می‌شود همین که مزاحم کار ما نیست، خوب است؛ اما شب‌ها که توی خیابان راه می‌روید موش‌ها سلطان شهر هستند.»

هنوز راه حل قطعی در مبارزه با موش‌های شهری وجود ندارد. بعضی‌ می‌گویند اگر مردم زباله‌هایشان را بیرون نگذارند موش‌ها هم از تهران خواهند رفت، در حالی که در مورد هر برنامه سم ریزی که در تهران اجرا شود، انتقادهایی از طرف کسانی که اجرای این پروژه‌ها را سهم خودشان می‌دانند وجود خواهد داشت. به نظر می‌رسد مردم هم سعی می‌کنند با فراموش کردن خطر طاعون و سایر بیماری‌های مشترک با انسان، با زندگی مسالمت‌آمیز با موش‌ها کنار بیایند.