به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا؛ الهیار محبی اظهار کرد: پرورش ذهن، قسمتی از تعلیم و تربیت محسوب میشود زیرا قسمتی از انسان بودن بوده، لذا طبق این نگرش، کار اصلی تعلیم و تربیت، آموزش تفکر انتقادی، خلاق و کارآمد به کودکان است.
وی با اشاره به اینکه دلیل دیگر آموزش تفکر این است که ما از نوع صحیح چالش عقلانی لذت میبریم، ادامه داد: مغز ما برای حل مسئله سیم کشی شده و از معماهایی که میتوانیم حلشان کنیم، خوشمان میآید.
محبی عنوان کرد: پژوهش در سطح کلاسهای مدارس از این دیدگاه حمایت میکند که دانشآموزان، بیشتر در کلاسهایی با انگیزه و فعال ظاهر میشوند که آنها را به فعالیت هوشی وادار کند، معلمانی را دوست دارند که بیشتر آنها را به فکر وا میدارند، درسهایی را ترجیح میدهند که برای مثال از آنها بخواهند تفسیر، تجزیه و تحلیل کنند، اطلاعات را دست کاری و یا دانش و مهارتی را که آموختهاند در مسائل تازه و موقعیتهای جدید به کار ببرند، که در این راستا «تدریس با چالش عقلانی» یکی از ویژگیهای اصلی معلمان کارآمد و مدارس موفق شناخته شده است.
این روانشناس با اشاره به اینکه تفکر تنها لذت آفرین نیست بلکه میتواند مفید هم باشد، بیان کرد: هم زمان، بر سر این موضوع نیز بحث میشود که باید اصول سه گانه خواندن، نوشتن و حساب با اصل چهارمی به نام استدلال تکمیل شود.
وی با اشاره به اینکه این نگرش مدعی است که مهمترین سرمایه هر جامعه، تدابیر هوشمندانه افراد آن است، تصریح کرد: جامعه موفق، جامعهای متفکر است، جامعهای که در آن استعداد علمآموزی شهروندان به کاملترین حد و دائمالعمر شکوفا شود.
محبی افزود: اگر تفکر همان درک تجربه باشد، پس بچهها میتوانند با کمک گرفتن برای بهتر فکر کردن، از هرچه میبینند، میگویند یا انجام میدهند، بیشتر بیاموزند، پس تفکر انتقادی برای درک دانش در هر زمینهای لازم است.
این روانشناس عنوان کرد: بخشی از ضرورت متعارف در آموزش مهارتهای تفکر نتیجه افزایش آگاهی از این نکته است که جامعه تغییر کرده و مهارتهایی که برای نسل قبل مفید بودهاند دیگر نمیتوانند دانشآموزان را برای جهان خارج از مدرسه مجهز کنند.
وی تصریح کرد: آهنگ تحولات در سطح اجتماع چنان شتاب گرفته که تعیین سواد واقعی مورد نیاز آیندگان دشوار بوده و این امر مدارس را ملزم میکند توجه خود را کمتر به ارائه اطلاعات و بیشتر به آموزش یادگیری و تفکر مستقل به دانشآموزان معطوف کنند.
محبی بیان کرد: دانشآموزانی که قرار است در آینده با جهانی غیرقابل پیشبینی مواجه شوند، ناچارند مهارتهایی را بیاموزند که تا حد ممکن آنها را بر زندگی و علم مسلط کند و به همین دلیل آنها باید تا جایی که میتوانند نقادانه و خلاقتر فکر کنند و از موضوعها و مسائل جهان آگاهی داشته باشند.
این روانشناس تصریح کرد: به کار گرفتن ذهن در چالش عقلانی علاوهبر اینکه باعث لذت و موفقیت در دنیایی میشود که لحظه به لحظه در حال تغییر است، میتواند خصوصیتهای اخلاقی و فضیلتها را نیز تعالی بخشد.
وی عنوان کرد: مطرح کردن پرسشهای فلسفی برای بچهها میتواند باعث شود ویژگیهایی مانند دوری از تعصب فکری، جزم اندیشی و محترم داشتن دیگران در شخصیت انسان جا بیفتد.
محبی افزود: اینکه به بچهها یاد دهیم متفکرانی بهتر شوند، کاری منطقی و اخلاقی است و میتوان آنرا به منزله تحقق طبیعت انسانی افراد در اثر فرایند ویژه آموزش و پرورش دانست.
این روانشناس عنوان کرد: این فرآیند نیازمند مجموعه جداگانهای از مهارتهای تفکر است و همچنین برای پرورش نگرش و منش ایجاد شده، آموزش تفکر تنها برای انتقال مهارتها نیست، چراکه اگر قرار باشد این مهارتها به کار گرفته نشوند زاید خواهد بود.