۰ نفر

تاثیر اضافه‌وزن بر سلامت روح و روان آدم‌ها؛

چاقی باعث افسردگی است؟

۱۷ آذر ۱۳۹۹، ۱۲:۱۸
کد خبر: 487836
چاقی باعث افسردگی است؟

داشتن وزن و اندامی ایده‌آل، چیزی است که تقریبا همه افراد جامعه به‌دنبال رسیدن به آن هستند؛ موضوعی که آن‌قدر در سال‌های اخیر بین مردم و رسانه‌ها جا افتاده است که تاثیرگذاری‌اش از جنبه سلامت جسمی، به سلامت روان هم رسیده است.

 به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جام جم، جوری که گاهی یادمان می‌رود اگر قرار بر کاهش وزن باشد، اولویت با هدف‌هایی مثل سلامت قلب و عروق و استخوان‌هایمان است؛ هدفی که البته به نظر می‌رسد در مراحل آخر قرار گرفته است و داشتن ظاهری زیبا، مهم‌تر از هر چیزی تلقی می‌شود. به اندازه‌ای مهم که اگر چیزی غیر از این احساس شود، سلامت روحی و خلق و خوی فرد را هم دچار آسیب می‌کند. این آسیب‌ها ممکن است آن‌قدر ادامه‌دار شود که فرد و اطرافیان، به اضافه‌وزن به چشم یک نقص نگاه کنند و برای فرد در مقایسه با دیگر افراد جامعه، احساس ضعف به وجود بیاورد. اما چرا و چطور این اتفاق می‌افتد؟

چربی‌های تغییرساز

چاقی ممکن است در اثر عامل‌های مختلفی شکل بگیرد. ژنتیک، زیاده‌روی در خوردن غذا، مصرف مواد غذایی بی‌خاصیت و مضر، بیماری، مصرف برخی داروها و ... که هرکدام از این دلایل می‌تواند تا حدی فراتر از حالت طبیعی اضافه‌وزن پیش برود. دکتر مجید صفاری‌نیا، روان‌شناس در این‌باره می‌گوید: «اضافه‌وزن در حالت طبیعی آن‌قدر مشکل‌ساز نیست کسانی که دچار اضافه‌وزن‌های غیرمعمول و افراطی می‌شوند، با آن به مشکل می‌خورند.» شاید چون آنها مدام خودشان را با دیگر افراد جامعه مقایسه می‌کنند، از ظاهر خودشان احساس رضایت نمی‌کنند. فکر می‌کنند در یک جمع تنها هستند و همین‌ها می‌تواند ریشه‌ای برای بروز مشکلات متعددی باشد. 

در واقع فرقی نمی‌کند که چاقی و اضافه‌وزن در اثر عاملی ارادی یا غیرارادی ایجاد شده باشد. آن چیزی که مهم است عدم رضایت فعلی فرد از ظاهر و اندام خودش است که می‌تواند او را به چالش‌هایی اساسی در زندگی دچار کند؛ چالش‌هایی که گاهی زندگی و آینده فرد را دستخوش تغییراتی اساسی می‌کند. 

اعتمادبه‌نفسی که نیست

سرزنش برای اراده‌ای که ظاهرا وجود ندارد، طعنه و حتی گاهی تمسخر، آن چیزهایی است که می‌تواند عزت‌نفس آدمی را خدشه‌دار کند؛ آن هم درباره موضوعی که گاهی واقعا در شرایط بیماری و غیرارادی رخ داده است و کاری از دست فردی که اضافه‌وزن دارد، برنمی‌آید. موضوع اعتمادبه‌نفس می‌تواند از دوره کودکی و نوجوانی آغاز شود و تا بهترین روزهای جوانی و بعد از آن هم ادامه داشته باشد؛ موضوعی که باعث می‌شود فرد نتواند در هدف‌هایش به‌خوبی عمل کند و مدام در ذهنش مرور شود که نمی‌تواند یا نمی‌شود. آنها بدن خودشان را و گاهی فراتر، وجود خودشان را دوست ندارند و این نداشتن اعتمادبه‌نفس می‌تواند فرد را غمگین، تنها، گوشه‌گیر و منزوی کند: «و خب چه چیزی برای انسان بدتر از چنین احساس‌هایی است تا بتواند سلامت روحش را به خطر بیندازد؟» 

یک افسرده اضافه‌وزن‌دار

محققان می‌گویند افرادی که دچار اضافه‌وزن هستند، تا 25 درصد بیشتر در معرض اختلالات رفتاری و از آن مهم‌تر افسردگی قرار می‌گیرند؛ «در واقع آنها تصویری منفی از خودشان ساخته‌اند که همین بزرگ‌ترین عامل برای نداشتن روحیه و احساس هدفمندی در زندگی است.» حتی گاهی افسردگی آن‌قدر در زندگی فرد پررنگ و جدی می‌شود که او امیدش را برای رسیدن به شرایط و وزن ایده‌آل برای همیشه از دست می‌دهد و بیشتر به بیکاری و در ادامه آن، به پرخوری روی‌می‌آورد.

اضطراب پشت اضطراب

صفاری‌نیا می‌گوید: «نگرانی بابت این‌که دیگران درباره من چه فکری می‌کنند، آن فکر مخربی است که مدام افراد را مضطرب می‌کند.» آن‌قدر که تمرکزشان را روی کارهایی که انجام می‌دهند از دست داده و، نمی‌توانند در جمع حاضر شوند، قدرت حرف زدن و سخنرانی بین دیگران را از دست می‌دهند و بابت عکس‌هایی که از آنها گرفته می‌شود اضطراب دارد. حالا و در چنین شرایطی، آنها وارد چرخه معیوبی هم می‌شود. در واقع عصبی و مضطرب بودنشان باعث می‌شود آنها برای آرام کردن احساس تنش درونی‌اشان، رو به خوردن غذای اضافی و پرخوری بیاورند و همین ماجرا مدام تکرار خواهد شد و ادامه خواهد داشت؛ در واقع در این چرخه، فرد اضافه‌وزن‌دار مضطرب است، پرخوری می‌کند تا اضطرابش را کم کند، در نتیجه اضافه‌وزن بیشتری پیدا خواهد و او همچنان مضطرب خواهد ماند و این زنجیره آن‌قدر ادامه خواهد داشت تا جایی که بتواند برای کم کردن تنش‌هایش راه دیگری جز پرخوری عصبی پیدا کند. 

 احساس گناه

چرا من باید چاق باشم؟ چرا نباید موفق باشم؟ چرا زندگی‌ام را بیهوده از دست داده‌ام؟ چرا کسی من را دوست ندارد؟ و هزاران چرای دیگر در وجود فرد باعث می‌شود توانایی‌اش را در کنترل و پیشبرد اهداف و زندگی‌اش از دست بدهد. در واقع احساس گناه آن چیزی است که ممکن است از طرف کسی هم القا نشده باشد اما فرد نتواند با کسی که پیش‌رویش و در آینه قرار گرفته است کنار بیاید. طبیعتا چنین فردی نمی‌تواند سلامت رفتار و ذهنش را در جامعه تضمین کند و دچار خطا می‌شود. ​​​​​​​

و راهکاری به نام امید

اما ناامید شدن برای رسیدن به وزن ایده‌آل، می‌تواند تمام این مشکلات را رقم بزند؛ در صورتی که از نظر متخصصان سلامت، راه‌های کاهش وزن بی‌شمارند. در چنین شرایطی، نه رخوت و ناامیدی برای بهبود اوضاع و نه احساس گناه و جبران‌های افــــــراطی مثل ورزش بیش از حد یا دست به دامن روش‌های عجیب شدن، آن چیزی نیست که فرد اضافه‌وزن‌دار را به زندگی عادی برگرداند: «تنها نیاز به کمی اراده و البته پیدا کردن منشأ اصلی اضاف‌ وزن دارد. در واقع اضافه‌وزن هم مانند هر بیماری جسمی دیگری، قابل پیشگیری و درمان است. 

پس بهتر است اگر در معرض اضافه‌وزن احتمالی هستیم، خیلی زود مانع پیشروی‌اش شویم که نه‌تنها سلامتی جسمی بلکه به خاطر تبعات روانی ناشی از آن، زندگی‌مان را تحت‌الشعاع قرار ندهد.» و اگر در چنین معضلی گرفتار شده‌ایم، باید بتوانیم خودمان را از بار روانی سنگین آن که روی دوش‌مان است بیرون بکشیم و خلاص کنیم. آن وقت است که راه‌های متعددی پیش رویمان برای کاهش وزن و رسیدن به ظاهری متناسب وجود دارد. 

امید به داشتن زندگی بهتر، بهبود روابط اجتماعی و شرکت و موفقیت در عرصه‌هایی که همیشه آرزویش را داشتیم می‌تواند از اصلی‌ترین دلایلی باشد که لازم است خودمان را نجات بدهیم و یادمان نرود وزنی که کم‌کم زیاد شده است، کم‌کم هم پایین می‌آید؛ کافی است که بخواهیم آن راهش را پیدا کنیم.