۰ نفر

من مامانمو می‌خوام!

۲۴ شهریور ۱۳۹۸، ۱۴:۵۴
کد خبر: 380857
من مامانمو می‌خوام!

صدا از پله‌ها می‌پیچید و بالا می‌آمد و همه راهروها و کلاس‌ها را پر می‌کرد. حواس بچه‌ها پرت شده بود. آموزگار نگران بود که جیغ و گریه او، بقیه را هم به گریه بیندازد که یکی از بچه‌ها دست بالا کرد.

 بغض کرده بود و آهسته گفت: «اجازه خانم؛ من مامانمو می‌خوام»... «اضطراب جدایی از والدین» حالتی طبیعی است و معمولا در بچه‌های پیش‌دبستانی و دبستانی در روزهای نخست یا تا ماه‌های اول ورود به مهدکودک یا دبستان دیده می‌شود. اما نکته مهم، نحوه برخورد والدین با این حس و از بین بردن تدریجی آن، به بهترین شیوه ممکن است. برای این‌که بیشتر درباره اضطراب جدایی از والدین و راهکارهای کنترل و برطرف کردن این حس در کودکان آشنا شویم، با دکتر هدی خطیبی مقدم، روانپزشک و روان‌درمانگر تحلیلی صحبت کرده‌ایم که می‌خوانید.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جام جم، چند بار از ترس یا اضطراب جدایی از کسی، کمی از او دور شده و دوباره برگشته و او را در آغوش گرفته‌اید؟ نگران بوده‌اید که نکند این بار آخر، دیدار آخر باشد. دکتر هدی خطیبی درباره اضطراب جدایی می‌گوید: به ترس یا نگرانی ناشی از جدایی از افراد مهم یا افراد یا مکان‌هایی که به کودک امنیت و آرامش می‌دهند، اضطراب جدایی می‌گویند. او ادامه می‌دهد: این اضطراب طبیعی است و نشان می‌دهد کودک در خانه احساس امنیت کرده و بین افراد غریبه و آشنا، تفاوت قائل بوده و می‌تواند آنها یا موقعیت‌ها را از هم تفکیک کند.

تا ابد طبیعی نیست

هر احساسی، دوره‌ای دارد. اضطراب جدایی از والدین هم دوره خاص خودش را داشته و باید بعد از مدتی وضعیت تغییر کند. دکتر خطیبی می‌گوید: تا دو سالگی و بعد از آن در سنین مدرسه و تا نوجوانی این حس طبیعی است، اما میزان و شدت آن متفاوت است. اگر بعد از دو سالگی، اختلال عملکرد در کودک ایجاد کرده و مانع از انجام فعالیت‌های اجتماعی و حضور در جمع شود، به اختلال اضطرابی تبدیل شده که نیاز به پیگیری و درمان دارد. او اضافه می‌کند: چسبیدن شدید به والد یا والدین، گریه، جیغ و قشقرق، اجتناب از خوابیدن در اتاق جداگانه، غمگینی یا کناره‌گیری از جمع در زمانی که والد یا والدین در دسترس نباشند؛ از نشانه‌های اختلال اضطراب جدایی است. دکتر خطیبی ادامه می‌دهد: تا سن دو سالگی، درک کودک از دور شدن والدین این است که والد یا والدین رفته و امکان برگشت آنها وجود ندارد. در واقع آنها متوجه مفهوم امکان بازگشت نیستند. بعد از

دو سالگی، مساله بقای افراد در ذهن او ایجاد می‌شود؛ به این معنی که اگر کسی رفت، بازگشت او امکان‌پذیر است.

نافرمان نیست؛ مضطرب است

یک اتاق چند متری را هزار و یک‌بار می‌روید و برمی‌گردید. روی میز ضرب می‌گیرید و... هر‌کسی اضطرابش را به شکلی بروز می‌دهد. در کودکان نیز همین قاعده وجود دارد. دکتر هدی خطیبی درباره نشانه‌های کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی می‌گوید: اضطراب، حسی است که به شکل‌های مختلف بیان می‌شود. او ادامه می‌دهد: تهوع، استفراغ، سردرد، اختلال خواب، پرخاشگری، مقابله‌جویی در مدرسه یا منزل و اختلال در تمرکز و یادگیری از نشانه‌های اضطراب کودک است. او اضافه می‌کند: گاهی تشخیص‌هایی مانند بیش‌فعالی (ADHA) ، نافرمانی و مقابله‌جویی، اختلال در یادگیری و... روی رفتار کودک گذاشته شود؛ در حالی‌که زمینه همه این حالت‌ها، اضطرابی بوده و این علائم با علائم اضطراب همپوشانی دارد. با مشاهده این حالت‌ها و رفتارها باید مساله اضطراب کودک یا به طور خاص، اضطراب جدایی او مورد بررسی قرار گیرد.

چند قدم مانده به مدرسه چه کار کنیم؟

شهریور ماه برای کودکان و والدین، ماه اضطراب است! دکتر خطیبی می‌گوید: در فرصت باقی‌مانده، فضاهایی را فراهم کنید که کودک جدایی را به شکل مقطعی تجربه کند. برای مثال، زمین‌بازی کودکان، پارک و... تا به‌تدریج زمینه اجتماعی شدن کودک در کنار حضور والدین فراهم شود. در این شرایط به‌هیچ وجه پنهانی و ناگهانی دور نشوید؛ بلکه بعد از پیوست کودک به جمع، آرام‌آرام عقب‌نشینی کنید و از فاصله دور مراقب او باشید.

به وقت مدرسه چه کار کنیم؟

با شروع مدرسه، اگر فرزند شما دچار رفتارهای اضطرابی است که به آنها اشاره شد، از این روش‌ها برای ایجاد آرامش در کودک کمک بگیرید. دکتر خطیبی ادامه می‌دهد: کودک باید زمانی به مدرسه برود که از نظر جسمی و روانی، کاملا آماده باشد. در غیر این‌صورت دچار ضعف جسمانی و روانی به طور همزمان می‌شود. او ادامه می‌دهد: حفظ آرامش والدین بسیار مهم است. اگر تردید، ترس، نگرانی و... در رفتار والدین وجود داشته باشد، کودک آنها را متوجه شده و این مساله به اضطراب او دامن می‌زند. با کودک صحبت کنید و با استفاده از جمله‌های کاملا واضح و درحد درک و فهم کودک، به او اطمینان دهید که بازمی‌گردید و او را فراموش نمی‌کنید. باید برای کودک بازگشت شما قطعی شود. برای مثال به او بگویید: می‌دونم تو دوست نداری من برم. ولی مطمئن باش که برمی‌گردم. سر ساعت 12 ظهر اینجا خواهم بود. دکتر خطیبی اضافه می‌کند: ازگفتن جمله‌هایی مانند: «با این کارت عصبانی‌ام می‌کنی؛ هیچ دلیل برای این کارها نمی‌بینم» و... خودداری کنید. این جمله‌ها همدلانه نبوده و به اضطراب کودک دامن می‌زند. او درباره خداحافظی والد با کودک می‌گوید: خداحافظی نباید خیلی طولانی شود. چون گریه، لرزش صدا یا هر حس نامناسب دیگر والدین ممکن است مشخص شده و به کودک منتقل شود.

پنهان از چشم او

به‌هیچ وجه پنهان از چشم کودک، زمانی که سرگرم است، او را ترک نکنید. این کار شما شاید به شکل موقتی اثرگذار باشد، اما در دراز‌مدت اعتماد کودک را از بین می‌برد. دکتر خطیبی ادامه می‌دهد: به او وعده دروغ ندهید. برای مثال به او نگویید که من پشت در مدرسه نشسته‌ام؛ یا این‌که تو هروقت من را صدا کنی، حاضر می‌شوم. درصورتی که هرکدام از این کارها انجام نشود؛ کودک به شما بی‌اعتماد شده و اضطراب او چند برابر خواهد شد.

باید به کلام بیاورند

دکتر خطیبی درباره شکل تجربه اضطراب در سنین مختلف می‌گوید: بیشترین و مهم‌ترین نکته‌ای که کودک به آن احتیاج دارد، گوش دادن به حرف‌های او و همدلی با اوست. او ادامه می‌دهد: کودک باید این‌قدر با والدین احساس راحتی کند که ترس‌ها و اضطراب‌هایش را به زبان بیاورد. به کلام درآوردن اضطراب، باعث کاهش آنها می‌شود. به نگرانی‌های او گوش کنید و با گفتن جمله‌های همدلانه، به او اطمینان بدهید برای حل مشکلات، همراه او هستید. درصورتی که با تمام راهکارهای ارائه شده و انجام آنها به نتیجه مطلوب نرسیدید، از روان‌شناس یا روانپزشک برای حل مساله کمک بگیرید.