۰ نفر

کوروش محمدی :

سن تجرد جا‌ به‌ جا شده است !

۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ۷:۵۹
کد خبر: 143515
سن تجرد جا‌ به‌ جا شده است !

در جامعه ای که هنوز جوانان تحصیلکرده آن بیکارند و مشکلات اقتصادی آه از نهاد همگان بلند کرده است، تجرد قطعی تعجب‌آور نیست، چرا که هنوز خانواده‌ها هم از پس مخارج خود برنمی آیند چه برسد به جوانانی که تازه بدون پشتوانه اول راهند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران درباره مشکلات دوران تجردی در گفت‌وگو می‌گوید: آنچه در نرم جامعه ما اکنون به چشم می آید جابه‌جایی سن تجرد است که خود آسیب به پیکره جامعه وارد کرده است، تا جایی که این مساله می تواند زمینه ساز گرایش افراد به سمت آسیب‌های اجتماعی باشد.

با توجه به افزایش سن ازدواج و بروز انواع معضلات اجتماعی در جامعه آیا می توان تجرد و گرایش به آسیب‌های اجتماعی را مرتبط به هم دانست؟

قطعا نمی توان بین این دو ارتباط مستقیمی متصور شد، یعنی نمی توانیم بگوییم علت اینکه افراد به سمت آسیب‌های اجتماعی می روند تجرد است، اما وقتی تجرد در شرایط نامتعادل و نابهنجار جامعه قرار می گیرد و سن ازدواج دچار هجمه‌ای از تحولات اجتماعی می شود، این مساله زیر سوال می رود. ما باید برای سن تجرد نرم جهانی و بعد نرم جامعه خود را در نطر بگیریم.

آنچه در نرم جامعه ما اکنون به چشم می آید جابه‌جایی سن تجرد است که خود آسیب به پیکره جامعه وارد کرده است، تا جایی که این مساله می‌تواند زمینه‌ساز گرایش افراد به سمت آسیب‌های اجتماعی باشد، یعنی وقتی سن تجرد بالا می رود طبیعتا نرخ باروری جامعه نیز پایین می آید و آسیب‌هایی از این جهت در حوزه ازدواج و روابط عاطفی برای جوانانی که در سن تجرد هستند، ایجاد می شود. با وجود این، نیازهای غریزی، نیازهای اجتماعی، انتظارات و توقع های جامعه از جوانان نیز باعث می شود که برخی از آنها در مقابل آسیب‌های اجتماعی پرچم تسلیم بلند کنند، گرچه به طور مستقیم رابطه ای بین این دو وجود ندارد، اما به صورت غیر مستقیم زمینه ساز انواع آسیب‌های اجتماعی است که بسیاری از آنها اصلا قابل جبران نیستند و خود به خود به صورت تصاعدی می توانند روی آسیب‌های دیگر جامعه اثر بگذارند، یعنی وقتی تجرد در قالب فرایند آسیب‌زا قرار می‌گیرد و سبب شکل‌گیری ازدواج‌هایی برای خروج از تجرد می شود، در این صورت می‌توان گفت که در آینده مشکلاتی را به وجود می‌آورد.

برای مثال ازدواج‌هایی که از حالت نرم خارج شده و دختران در آن بزرگ تر از پسران هستند می‌توانند آسیب‌زا باشند، حتی پیش آمده در مواردی ۱۰ الی ۲۰ سال اختلاف سنی نیز گزارش شده است که این مساله خود در طولانی مدت مشکل آفرین است، چون زوجین در این شکل از ازدواج نمی‌توانند آینده‌ای بارور و لذت بخش داشته باشند. همچنین وقتی سن تجرد جابه‌جا شده و بالا برود، به تبع آن میزان رضایت افراد از زندگی حتی در صورت ازدواج هم پایین می آید.

با وجود مشکلاتی که در مسیر ازدواج وجود دارد، بسیاری از جوانان قادر به تشکیل زندگی مشترک نیستند که این مساله عواقبی به همراه دارد. به نظر شما تبعات دوران مجردی چیست؟

با افزایش دوران تجردی مشکلاتی در جامعه نیز ایجاد می شوند. برای مثال در این زمینه فضاهای مجازی و ارتباطات نابهنجار در جوانان نیز تاثیرگذار است. همچنین اعتیاد نوک پیکان آسیب‌هایی است که برای افراد مجرد به وجود می‌آید، حتی روابط نامشروع و خارج از عرف و شرع در جامعه ما نیز حساسیت‌هایی ایجاد می‌کند و برای جوانان مجرد روابطی شکل می‌گیرد که به ارزش‌های اصیل خانواده آسیب زده و جامعه را دچار بحران اجتماعی می‌کند.

مشکلی که در این زمینه وجود دارد این است که جامعه برای فضای مجردی برنامه خاصی ندارد، نه اوقات فراغتی برای جوانان وجود دارد و نه حتی شرایط تحصیل در دانشگاه‌های ما بومی‌سازی شده است، یعنی وقتی افراد مجرد تحصیلکرده بیکار هستند، در واقع به بدنه جامعه وصل می‌شوند که در آینده جامعه نیز تاثیرات منفی می گذارند، چون به جای آنکه به بدنه تولید وصل شوند به بیکاران جامعه وصل می‌شوند و به همین دلیل در این زمینه هنوز تدابیری اندیشیده نشده است. این در حالی است که از طرف وزارت ورزش و جوانان نیز برنامه خاصی برای افراد مجرد در نظر گرفته نشده است، حتی وزارت آموزش و پرورش هم به نوجوانان و جوانان در مورد روش و سبک‌های زندگی آموزش نمی دهد که همه این موارد سبب بروز آسیب‌های اجتماعی در آینده می شوند.

با طولانی شدن دوران مجردی وقوع برخی مشکلات انکارناپذیر است. لطفا آسیب‌های روانی تجرد دختران و پسران را بررسی کنید.

به لحاظ روانی بخشی از نیازهای جوانان در بازه سنی و مرتبط با شرایط سنی آنها ایجاد می شود. برای مثال دوران بلوغ بسیار حساس است که برای هر جوانی اتفاق می‌افتد، تا جایی که از بلوغ در منابع روانشناسی به عنوان دوران فشار و طوفانی نام برده می‌شود و یکی از حساس‌ترین دوران روانشناختی جوانان است که اگر این دوران با پاسخ‌های قانع‌کننده از سوی والدین، جامعه، نهادهای اجتماعی، آموزش و پرورش، رسانه ملی و... همراه نباشد، طبیعتا می تواند به اختلالات روانشناختی از جمله التهابات روانی، افسردگی، انزوای فردی، اختلالات شخصیتی، شخصیت‌های دوقطبی و اختلالاتی در حوزه رفتارهای وسواسی در حوزه زندگی جوانان منجر شود. همه این مشکلات ناشی از نادیده گرفتن جوانان در دوران مجردی و بلوغ است. وقتی برنامه مشخص و پاسخگویی متناسب با نیازهای روانی و اجتماعی آنان نداشته باشیم قطعا در ادامه وقتی سن تجردشان بالا می رود دچار آسیب‌های روانشناسی می شوند که ممکن است به راحتی قابل درمان نباشد و نهایتا قدرت تصمیم گیری و تصمیم سازی را از این افراد می گیرد.

در نتیجه اعتماد به نفس عمومی جامعه و خودباوری پایین می آید و سبب بحران های هویتی و سردرگمی نقش برای جوانان می شود. بنابراین وقتی جوانان نتوانند دوران مجردی خود را با خانواده، نهادهای اجتماعی و ازدواج که نمود تکامل است به پایان برسانند دچار بحران‌های هویتی می شوند که آسیب‌های خاص خودش را به دنبال دارد.

با افزایش سن ازدواج تقریبا برخی افراد در دهه چهارم زندگی خود شانس ازدواج را برای همیشه از دست می دهند. لطفا پیامدهای تجرد قطعی را ارزیابی کنید؟

مهم‌ترین پیامد تجرد قطعی از بین رفتن انگیزه زندگی در افراد است. در واقع انگیزه عصاره زندگی افراد می شود. بنابراین زمانی یک جامعه می‌تواند موفق باشد که برای نسل جوان فعال و آینده ساز خود حداقل هایی از انگیزه را ایجاد و حفظ کرده باشد. با وجود این، وقتی دوران تجردی به درازا کشیده می‌شود، اولین پیامد آن ناکامی است. ناکامی پی در پی برای افراد مجرد مشکلات روانی و اجتماعی ایجاد می کند، یعنی ناکامی ها در هر مرحله از زندگی بخشی از انگیزه افراد را برای ساخت زندگی، تداوم آن و حضور و مشارکت در برنامه های اجتماعی از بین می برد.

طبیعتا در طولانی مدت وقتی انگیزه از بین برود، افراد هم دچار انواع آسیب‌های روانشناختی شده و دوران و فرصت های طلایی خود را از دست می دهند. در کنار همه این موارد، افرادی که به میزان زیادی انگیزه خود را از دست داده اند، به نوعی با قباحت و زشتی آسیب‌ها هم کنار می آیند و به راحتی پای خود را روی ارزش‌های اخلاقی و هنجارهای مورد قبول خانواده و جامعه می گذارند، اما چیزی که به طور عمده در تجرد قطعی اتفاق می افتد، افزایش ناکامی و کاهش انگیزه در افرادی است که دچار روزمزگی و عادت شده اند، تا جایی که این افراد به آن نوع از زندگی انس و الفت گرفته و در آینده دچار آسیب‌های جدی نیز می شوند.