۰ نفر

تولید ناامیدی، خلاف منافع ملی است

۶ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۳:۴۱
کد خبر: 124990
تولید ناامیدی، خلاف منافع ملی است

رئیس دولت یازدهم یکی از باسابقه‌ترین مدیران ارشد سیاسی در چند دهه اخیر است که مناصب بسیار بااهمیتی مثل دبیری شورای امنیت ملی و نیابت رئیس مجلس قانونگذاری از جمله این مناصب است.

حضور چند دهه‌ای در بطن ماجراهای سیاست داخلی، حسن روحانی را با همه تاریکی‌ها و روشنی‌های منازعات سیاسی در ایران آشنا کرده است و او بدون تردید طیف‌های سیاسی با شناسنامه و بدون شناسنامه فعال در سپهر سیاست‌ورزی ایران را نیک می‌شناسد.
علاوه بر این، رئیس دولت یازدهم از همان روزی که پای به میدان رقابت سیاسی برای به دست آوردن مقام ریاست‌جمهوری گذاشت، می‌دانست که در صورت پیروز شدن باید منتقدان را به مثابه قدرت سیاسی اثرگذار ببیند و نقدهای اصولی و غیراصولی آنها را بخواند، بشنود و تحمل کند. منتقدان و مخالفان دولت حسن روحانی در همه سی و چند ماه سپری شده از فعالیت دولت حتی یک روز بدون نقد همه‌سویه و تند و تیز ارکان و اجزای دولت را تجربه نکرده‌اند. دقت در روند نقدهای ارائه شده نشان می‌دهد اولا آنها تندتر شده‌اند، ثانیا همه جانبه شده و ثالثا از لایه‌های پایینی و میانی و حتی سطح معاونان و وزیران گذشته و به رئیس دولت رسیده است. نکته تاسف‌بار اما این است که نقدهای این روزها از سر عصبانیت است و کار به نوعی استهزا رسیده و براندازی دولت را هدف قرار داده‌اند. به نظر می‌رسد همه ویژگی‌های یاد شده در نقد دولت قابل تحمل باشد، الا اینکه منتقدان دنبال مایوس کردن شهروندان هستند و با استفاده از قدرت رسانه‌ای خود می‌خواهند این را جا بیندازند که هیچ اتفاق مثبتی در اقتصاد، در سیاست خارجی و در مسائل فرهنگی رخ نداده است و همه چیز سیاه و تار و مایوس‌کننده است. تولید انبوه ناامیدی از سوی منتقدان می‌تواند پیامدهای دهشتناکی برای ایران داشته باشد که شاید از سوی مخالفان دولت توجه کافی به آنها نشده است. تولید یأس در شرایط فعلی حتی از تشدید تحریم‌ها بدتر و اثرات ویرانگرتری بر کسب‌وکار ایرانیان بر جای خواهد گذاشت. این همه سیاه‌نمایی برای جامعه ایرانی که می‌بیند هر روز رئیس یک دولت، وزیری از کشور دیگر و گروه‌گروه هیات‌های تجاری به ایران می‌آیند تناقض پدیدار می‌کند. بهبود شرایط اقتصاد ایران یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر و در مسیر افزایش منافع ملی در برابر رقبای منطقه‌ای و جهانی است که اگر آن را در معادلات سیاسی داخلی لحاظ کنیم خسارت‌ها برگشت‌پذیر نخواهند بود.