۰ نفر

جنایت مرموز در خانه وحشت

۱۷ آبان ۱۳۹۹، ۱۵:۲۵
کد خبر: 479666
جنایت مرموز در خانه وحشت

مرد سالخورده‌ای که از چند روز قبل به اتهام دست داشتن در ناپدید شدن دختری 16ساله به نام شیما دستگیر شده است، پس از چند روز بازجویی اعتراف کرد که دختر نوجوان را به قتل رسانده و جسدش را کنار یک رودخانه دفن کرده است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، اعترافات این مرد در حالی است که چند روز قبل پلیس، دختر جوانی که در خانه این مرد زندانی بود را نجات داده و از سویی کشف چندین جفت کفش دخترانه در خانه‌اش، احتمال ارتکاب قتل‌های سریالی توسط او را مطرح کرده است.

 ماجرای ناپدید شدن شیما، به روز 26مرداد‌ماه سال 98برمی‌گردد. او پس از آنکه به بهانه خرید بدلیجات از خانه خارج شد ناپدید شد و دیگر به خانه برنگشت.

وقتی چند ساعت گذشت و شیما برنگشت، پدر و مادرش که دلواپس او بودند تلاش‌های‌شان را برای پیدا کردن او آغاز کردند. چند ساعت بعد بود که شیما به‌وسیله شماره‌ای ناشناس با خانه‌شان تماس گرفت. او گریه می‌کرد و معلوم نبود چه بلایی به سرش آمده و کجاست. شیما بدون اینکه از حادثه‌ای که برایش اتفاق افتاده حرفی بزند تماس را قطع کرد تا نگرانی پدر و مادرش درباره سرنوشت او بیشتر شود. در این شرایط بود که والدین دختر نوجوان از پلیس کمک خواستند و تحقیقات برای پیدا کردن ردی از دختر گمشده آغاز شد.

سایه به سایه شیما

از روزی که شیما گم شد تاکنون پدرش یک روز هم آرام و قرار نداشته و هرجایی را که گمان می‌کرد ممکن است دخترش در آنجا باشد زیر پا گذاشته است. یکی از این مکان‌ها ترمینال بیهقی بود. یعنی همانجایی که شیما آخرین بار از طریق یک تلفن ثابت با خانه تماس گرفته و با مادرش صحبت کرده بود. تلفن متعلق به یک مغازه در ترمینال بیهقی بود. متصدی آنجا مرد جوانی بود که گفت: دختر نوجوان وارد مغازه‌ام شد. من مشغول مرتب کردن ویترین بودم. او کمک خواست و گفت می‌خواهد تلفن کند. من هم تلفن در اختیارش گذاشتم و او تماس کوتاهی برقرار کرد و از مغازه‌ام خارج شد.

آنطور که دوربین‌های مداربسته ترمینال نشان می‌داد شیما پس از خروج از مغازه برای دقایقی روی یکی از نیمکت‌ها نشسته بود تا اینکه مردی سالخورده به سراغش آمد. مرد چند دقیقه با شیما صحبت کرد و سرانجام او را با خودش برد و سوار بر یک پژو پارس سفید رنگ از آنجا دور شدند.

خانه وحشت

پدر شیما که سایه به سایه به‌دنبال دخترش بود مشخصات خودروی مرد سالخورده را در اختیار پلیس گذاشت و از آنها کمک خواست. مأموران با بررسی اطلاعات خودرو پی بردند مالک آن بهلول -62ساله- نام دارد. او سال‌ها قبل از همسرش جدا شده و به تنهایی در خانه‌ای قدیمی در شرق تهران زندگی می‌کرد. در این شرایط بود که مأموران با مجوز قضایی راهی خانه این مرد شدند و او را بازداشت کردند. در بازرسی از آنجا چندین جفت کفش دخترانه و چندین تار مو کشف شد اما زمانی که بهلول تحت بازجویی قرار گرفت، گفت از سرنوشت شیما اطلاعی ندارد. او توضیح قانع کننده‌ای درخصوص کفش‌های دخترانه نداشت و معلوم نبود در خانه قدیمی او که در و همه پنجره هایش حفاظ داشت چه گذشته است. او یک مرتبه گفت که بعد از سوار کردن شیما او را در نظام‌آباد پیاده کرده و دیگر او را ندیده است. بار دیگر گفت شیما را به خانه‌اش برده و به او پناه داده اما وقتی که خواب بوده شیما از خانه او فرار کرده است. با اینکه ظن و گمان‌ها نسبت به بهلول قوی بود اما دلیل محکمی درباره دست داشتن او در مفقود شدن شیما وجود نداشت به همین دلیل او پس از چند روز آزاد شد.

درخواست کمک

حدود 15‌ماه از ناپدید شدن مرموز شیما می‌گذشت و هیچ‌کس از سرنوشت او اطلاع نداشت. مأموران پلیس همه فرضیه‌ها را در این‌باره به دقت مورد بررسی قرار داده اما نتوانسته بودند نشانی از او پیدا کنند. با وجود این پدر شیما همچنان به‌دنبال روشن شدن سرنوشت تنها فرزندش بود. وقتی ماه‌ها گذشت و او مستاصل‌تر از همیشه شد فیلم کوتاهی از خود منتشر کرد و در آن ضمن بازگو کردن ماجرا از مسئولان قضایی و انتظامی درخواست کمک کرد. فیلمی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر و باعث تاثر کاربران شد. چند روز پس از انتشار این فیلم بود که دادستان تهران به سرپرست دادسرای امور جنایی تهران دستور داد تحقیقات در این‌باره از سرگرفته شود. در این شرایط بود که بهلول به‌عنوان تنها مظنون این پرونده بار دیگر بازداشت شد تا ناگفته‌های این پرونده را بازگو کند.

نجات از خانه وحشت

پدر شیما درباره بازداشت بهلول می‌گوید: او چند روز قبل بازداشت شده بود و مأموران آگاهی گفتند تا یک هفته دیگر سرنوشت پرونده روشن می‌شود. من هم منتظر بودم تا اینکه چند شب قبل یکی از دوستانم که خانه‌اش در نزدیکی خانه بهلول است با من تماس گرفت و خبر عجیبی داد. او گفت شب قبل مردم با داد و فریادهای دختری جوان که از خانه بهلول شنیده می‌شد به خیابان ریخته بودند. من خیلی تعجب کردم؛ چرا که بهلول در بازداشتگاه پلیس آگاهی بود. دختر جوان به مردم گفته بود که در خانه زندانی شده است و دقایقی بعد پلیس و مأموران آتش‌نشانی خود را به آنجا رسانده و با شکستن در دختر جوان را نجات داده بودند. او به مأموران گفته بود که بهلول از چند روز قبل او را در آنجا زندانی کرده و دیگر به خانه بازنگشته است.

اعتراف به قتل

با نجات دختر جوان بازجویی‌ها از بهلول ادامه یافت تا اینکه سرانجام در اعترافات تکان‌دهنده گفت که شیما را به قتل رسانده و جسدش را در زادگاهش واقع در شمال غرب کشور دفن کرده است. او که بارها درباره سرنوشت شیما اظهارات ضد‌و نقیضی داشت، گفت: همان زمان دختر نوجوان را به قتل رساندم و جسدش را در کنار یک رودخانه دفن کردم.

به این ترتیب گروهی از مأموران پلیس راهی محلی که بهلول گفته بود شدند و جست‌وجو برای یافتن پیکر دختر نوجوان را آغاز کردند. آنها حتی از بیل مکانیکی برای جست‌وجو در اطراف رودخانه استفاده کردند اما نتوانستند هیچ اثری از جسد پیدا کنند. با وجود این، به گفته پدر شیما، اعترافات بهلول نشان می‌دهد که قتل دخترش قطعی است.

خانه وحشت

پدر شیما که لحظه به لحظه در جریان اخبار این پرونده است  می‌گوید: هنوز درباره انگیزه بهلول از قتل دخترم چیزی نمی‌دانم. اوایل گمان می‌کردم که دخترم را با انگیزه قاچاق از کشور خارج کرده باشد اما حالا او اعتراف کرده که دخترم را کشته است ولی نمی‌دانم با چه انگیزه‌ای. دختر من چه گناهی کرده بود که مرد جنایتکار این بلا را بر سرش آورد؟ شیما تنها فرزندم بود و حالا بدون او چه کنم؟

وی ادامه می‌دهد: اعتراف بهلول درباره قتل شیما از یک سو، کشف چندین جفت کفش دخترانه و تارهای مو در خانه‌اش از سوی دیگر و همچنین نجات دختر جوان از خانه بهلول نشان می‌دهد به‌احتمال زیاد او تاکنون دختران زیادی را به خانه‌اش کشانده است که تحقیقات پلیس در این خصوص ادامه دارد. هرچند باید در انتظار نتایج تازه‌ترین بازجویی‌ها از این متهم ماند اما یکی از پرسش‌ها درباره او این است که آیا بهلول قتل‌های دیگری هم مرتکب شده است؟