۰ نفر

ناپدری؛ متهم به تعرض به دختر 11ساله

۴ مهر ۱۳۹۸، ۷:۰۵
کد خبر: 383439
ناپدری؛ متهم به تعرض به دختر 11ساله

زن جوانی که مدعی شده همسر دومش به دخترش تعرض کرده است در حالی از وضعت روحی بد دخترش گفت که متهم منکر هرگونه تعرضی به دختربچه شده است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، این پرونده با شکایت مادر دختر در شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت. مدتی قبل زن جوانی به مأموران پلیس مراجعه کرد و گفت: دختر 11 ساله‌ام از سوی همسر دومم مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.

این زن گفت: دخترم 11 ساله است و دختر بسیار بشاش و خوبی بود. او خیلی شاداب بود و زندگی خوشحالی داشت اما یکدفعه روحیه‌اش تغییر کرد. گوشه‌گیر شد و مدام گریه می‌کرد. من خیلی تلاش کردم بفهمم چه اتفاقی برای دخترم افتاده است اما حرفی نمی‌زد. مدت‌ها با دخترم کلنجار رفتم تا او حاضر شد صحبت کند و گفت عمو من را اذیت کرد. دخترم شوهر دوم من راعمو صدا می‌زند.

این زن گفت: من و همسرم مدتی قبل با هم ازدواج کردیم. او یک فرزند چهارساله و یک فرزند نوجوان 15 ساله دارد و من هم دختری 11 ساله دارم و همه با هم زندگی می‌کردیم. رابطه بسیار خوبی هم داشتیم و هم من با بچه‌های شوهرم مهربان بودم و هم او با دختر من خیلی رابطه خوبی داشت. به‌همین‌خاطر فکر نمی‌کردم به دخترم آسیبی وارد کند اما او چنان با دختر من بدرفتاری کرده است و به او تعرض کرده که وضعیت روحی دخترم خراب است.  با شکایت این زن دختر او برای معاینه به پزشکی قانونی فرستاده شد. متخصصان بعد از بررسی تأیید کردند این دختر مورد آزار و اذیت قرار گرفته و آثار آن روی بدن دختربچه مشهود است.

در ادامه دختر 11 ساله مورد تحقیق قرار گرفت. او گفت: شوهر مادرم به من چند بار تعرض کرد. من آنقدر می‌ترسیدم که نمی‌توانستم موضوع را به مادرم بگویم اما مادرم خیلی اصرار کرد و من هم به او همه چیز را گفتم. قبل از آن فکر می‌کردم اگر موضوع را به مادرم بگویم شوهرش سر من یا مادرم بلایی می‌آورد.

بعد از گفته‌های دختر بچه مرد متهم مورد بازجویی قرار گرفت. او اعتراف کرد این کودک را مورد تعرض قرار داده است. متهم گفت: من فکر نمی‌کردم او موضوع را به مادرش بگوید چون من تهدید کرده بودم اگر موضوع را به مادرش بگوید اتفاق بدی می‌افتد. متهم گفت: من سه بار به دختربچه تعرض کردم و هرسه بار را قبول دارم. مرد متهم روز گذشته برای تکمیل تحقیقات به شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران برده شد. در ابتدا مادر کودک صحبت کرد. او گفت: دخترم وضعیت روحی خیلی بدی دارد. او اصلا حالش خوب نیست. مدام از خواب می‌پرد. پرخاشگری و گریه می‌کند و درسش خراب شده است. دخترم حالش خوب نیست به‌همین‌خاطر هم به دادگاه نیامد چون هربار که به دادگاه می‌آید تا مدت‌ها حتی غذا هم نمی‌تواند بخورد. من و شوهر دومم رابطه خیلی خوبی با هم داشتیم نمی‌دانم او چرا چنین کاری با من کرد و اینطور به دخترم آسیب زد من با بچه‌های او خیلی خوش‌رفتار بودم.

وقتی نوبت به متهم رسید او همه چیز را انکار کرد و گفت: ما زندگی خیلی خوبی با هم داشتیم اصلا نمی‌دانم چرا این مادر و دختر اینطور به من تهمت می‌زنند. من همسرم را دوست داشتم. کار می‌کردم و خرجی زندگی این مادر و دختر را می‌دادم و این دختر را به اندازه بچه‌های خودم دوست داشتم. این حرف‌ها که درباره من گفته شده دروغ است من قبول ندارم.

متهم درباره اینکه اگر گفته‌های مادر و دختر دروغ است چرا او ابتدا به تعرض اعتراف کرده بود گفت: من اعتراف کردم چون تحت فشار بودم. می‌خواستم هرطور شده از زیر فشار خارج شوم اما گفته‌های این مادر و دختر واقعیت ندارد و من به دختربچه تعرض نکردم. او خیلی کوچک است و من هرگز چنین کاری با بچه‌ای در این سن نمی‌کنم.

متهم در پاسخ به این سؤال که چطور پزشکی قانونی تعرض را تأیید کرده است گفت: شاید کسی دیگر مرتکب این کار شده و دختربچه دروغ گفته باشد. به هر حال من چنین کاری نکردم. قضات بعد از انجام تحقیقات ادامه رسیدگی را به بعد موکول کردند و متهم تا پایان رسیدگی به پرونده بازداشت شد.