۰ نفر

کودک‌ربایی در برابر چشمان پدر

۱۴ بهمن ۱۳۹۶، ۹:۱۱
کد خبر: 249569
 کودک‌ربایی در برابر چشمان پدر

دختربچه ٥ساله، پس از چند ساعت اسارت در خودروی زوج سارق، در یکی از پارک‌های پایتخت رها شد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، زن سارق این دختربچه را که در حیاط یک مسجد بازی می‌کرد، زیر چادرش پنهان کرد و او را ربود. این زوج پس از این‌که طلاهای دختربچه را دزدیدند، چند ساعت بعد او را رها کردند. این زوج پس از گذشت ٨ماه از سوی پلیس پایتخت دستگیر شدند. این درحالی است که به گفته شاکی، دختربچه دیگری هم در خودروی متهمان وجود داشته که طلاهای او را هم دزدیده‌اند.

ربودن دختربچه از حیاط مسجد

ماجرای این پرونده ٨ماه پیش با شکایت یک مرد کلید خورد. این مرد درحالی که بشدت هراسان بود، به اداره پلیس رفت و از ناپدیدشدن دختربچه‌اش خبر داد. او در شکایت خود به ماموران پلیس گفت: «چند ساعت پیش بود که همسرم گفت می‌خواهد به همراه مادرم و دخترم به مسجد محلمان در یافت‌آباد بروند. من هم گفتم چند ساعت بعد به دنبالتان می‌آیم. یکی دوساعت گذشت و به دنبال آنها رفتم. با خودروی ماتیز خود به مسجد رفتم، جلوی در که رسیدم، زنی را دیدم که چیزی زیر چادرش پنهان کرده است، خیلی مشکوک بود. برای همین به رفتارهایش دقت کردم. آن زن داشت چیزی را زیر چادرش حمل می‌کرد و با خودش می‌برد. ناگهان از میان چادرش یک گلسر دیدم. شبیه گلسر دخترم بود. یک لحظه نگران شدم. با این‌که اصلا تصورش را هم نمی‌کردم که او دختر خودم باشد، اما با همسرم تماس گرفتم و از دخترم پرسیدم. در کمال تعجب او نیز گفت که دخترم در حیاط مسجد مشغول بازی بود اما ناپدید شده است و دارند به دنبالش می‌گردند. بلافاصله متوجه شدم که ماجرا چیست. به دنبال زن جوان رفتم و دیدم که سوار خودروی پراید شد. مردی هم راننده آن بود. اصلا فرصت نشد که مانع رفتن آنها بشوم. هنگام رفتن دیدم که یک دختربچه دیگر هم داخل خودرو است. وقتی راننده بلافاصله فرار کرد، من هم او را تعقیب کردم. خیلی با سرعت می‌رفتند. کاملا مشخص بود که جرمی مرتکب شده و درحال فرارند. من هم آنها را تعقیب می‌کردم، اما در بین راه آنها را گم کردم. از آنجایی هم که پلاک خودرو مخدوش بود، تنها توانستم بخشی از شماره پلاک را یادداشت کنم.»

رهایی در پارک

با اعلام این شکایت موضوع در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت و کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی عملیات جست‌وجوی این دختربچه را آغاز کردند. درحالی‌ که ماموران تحقیقات و تجسس‌های خود را برای پیداکردن این دختربچه آغاز کرده بودند، مشخص شد که دختر ٥ساله در پارکی در حوالی جنوب غرب پایتخت رها شده است. مشخصات این دختر، با دختربچه شاکی یکی بود. برای همین خانواده‌اش به اداره پلیس رفتند و دخترشان را تحویل گرفتند. تحقیقات بعدی نشان داد که طلاهای این دختربچه درحالی‌ که بشدت ترسیده بود، سرقت شده است.

برای همین ماموران به تحقیق از این دختربچه پرداختند. این کودک در ادامه، ماجرای ربوده‌شدن خود را برای ماموران پلیس توضیح داد و به کارآگاهان گفت: «در حیاط مسجد داشتم بازی می‌کردم. تنها بودم و دور و برم خلوت بود. ناگهان زنی مرا زد. او چادر به سرش داشت و از من خواست همراهش بروم. گفت مادرم با من کار دارد و باید پیش او بروم. من هم قبول کردم. او به خاطر این‌که هوا سرد بود، مرا زیر چادرش پنهان کرد و با هم به بیرون از مسجد رفتیم. بعد سوار یک خودروی پراید شدیم. به جز من یک دختربچه دیگر هم داخل ماشین بود. آنها طلاهای مرا به زور از من گرفتند. از آن دختربچه هم طلاهایش را گرفتند. چند ساعت بعد وقتی خیلی گریه کردم، مرا در پارک رها کردند.»

بازداشت داماد سارق

با تکمیل تحقیقات، پلیس به بررسی دوربین مداربسته اطراف مسجد پرداخت و درنهایت توانستند تصاویر زن کودک‌ربا را به دست آورند. در شاخه دیگری از تحقیقات ماموران به ردیابی دو شماره پلاک خودروی متهم که از سوی شاکی به دست آمده بود، پرداختند. ٨ماه از این ماجرا گذشت تا اینکه، خودروی پراید که متعلق به زنی میانسال بود، شناسایی شد.

ماموران بلافاصله به سراغ صاحب این خودرو رفتند و آن زن نیز مدعی شد که خودرواش در اختیار دامادش قرار دارد و با آن مسافرکشی می‌کند. برای همین داماد این زن بازداشت شد. او درحالی ‌که سعی می‌کرد خود را بی‌گناه نشان دهد، درنهایت لب به اعتراف گشود و در رابطه با این کودک‌ربایی به ماموران چنین گفت: «من همیشه با خودروی مادرزنم مسافرکشی می‌کنم. آن روز هم این زن را به‌عنوان مسافر سوار خودروام کردم. او خودروی مرا به صورت دربستی کرایه کرد. وقتی برایش توقف کردم، دیدم که دختربچه‌ای همراهش است. این دختربچه مرتب گریه می‌کرد. این زن هم در راه طلاهایش را دزدید و یک النگو هم به من داد. از من خواست حرفی در این‌باره به کسی نزنم. من هم از ترسم ساکت ماندم و حرفی نزدم.»

در ادامه دختربچه ٥ساله، این مرد را به‌عنوان سارق طلاهایش شناسایی کرد و گفت: او همان مردی است که به همراه زن جوان طلاهایش را برداشته‌اند.

این درحالی است که تحقیقات بعدی پلیس نشان داد تصاویر ثبت‌شده از زن سارق که روز حادثه چادر به سر داشته، شباهت زیادی با همسر مرد پراید سوار دارد. به همین دلیل با دستور بازپرس جنایی همسر متهم نیز بازداشت شد. درحال حاضر نیز، تحقیقات از متهمان و شناسایی شاکیان دیگر این پرونده از سوی پلیس پایتخت ادامه دارد.